2010/06/11, 10:31 PM
بگم ؟!
بگم؟!
بگم؟!
اگر همه انسانها کارکرد مغزشان یک میلینیوم شکمشان میبود دنیا تعریف دیگری میداشت.
ازدواج و ام اس
|
|||
2010/06/11, 10:31 PM
بگم ؟!
بگم؟!
اگر همه انسانها کارکرد مغزشان یک میلینیوم شکمشان میبود دنیا تعریف دیگری میداشت.
(2010/06/11, 10:27 PM)Matilat نوشته است: این بهنامه؟بهنامه خودمون؟چه بزرگ شده ماشالله.بهنام جان همش تقصیر مامانته که تورو به من معرفی نکرده. (2010/06/11, 10:31 PM)Matilat نوشته است: بگم ؟! بگو.بگو تا یه گوش مالیه حسابی هم به تو بدم.هم به اون.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ....ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم
(2010/06/11, 10:27 PM)Matilat نوشته است: سلام خان داداش اول بگم که کاراکتر من از اون داداش های لاتی هست! که تحصیلات درست حسابی ندارن! عین فیلم قیصر! سلام آبجی، خسته نباشی. آبجی خان دایی مرده! آقاست! بش خورده نگیر! ایشالا وقتی که واسش آستین زدیم بالا و یه خانوم خشگل واسش گرفتیم، دیگه اینطوری کرکری نمیخونه آبجی! داداشت قربونت بره آبجی ننه........ آی ننه، ناهار چی داریم؟ (2010/06/11, 10:32 PM)mirali نوشته است: این بهنامه؟بهنامه خودمون؟چه بزرگ شده ماشالله.بهنام جان همش تقصیر مامانته که تورو به من معرفی نکرده. دایی....... :38: دایی جون...... :38: بزار بیام بغلت خان دایی خدا از ننم نگذره! :38: چرا به من دروغ گفتی ننه؟! :38: چرا به دروغ گفتی که میرعلی عمومه! نه دایی!!!! :38: آخه چرا ننه؟؟؟!!!! گفتی گل گیلاس عمرش از همه کوتاه تر است و با بادی می ریزد. اما من لحظه ای را به یاد دارم که گل زندگی ام پژمرد با یک حرف، باد هم نمی وزید...
2010/06/11, 10:39 PM
(2010/06/11, 10:26 PM)mirali نوشته است: پس بهنام برادر ماتیلاته؟نازی و پریا و مریم و بهنام.وا خواهر این همه بچه کی به دنیا اومدن؟پس یه لطفی کن لیت کامل افراد فامیل رو واسم بفرست که من بدونم چی به چیه اوا داداش من که گفتم پریا خواهر بزرگه اس . شوهرشم حامده نازی خواهر دومیس نامزشم علیه میرمم که دختر کوچیکه اس حمیدم یکی از داداشاس که نامزدش سحره . بهنامم که معرفه حضورته البته راستش هنوز خودمم نمیدونم فک فامیله دیگه ای هم داریم یا نه؟
آنارام باشید
(2010/06/11, 10:36 PM)tanha نوشته است: اول بگم که کاراکتر من از اون داداش های لاتی هست! که تحصیلات درست حسابی ندارن! عین فیلم قیصر! داداش الان برات يه چايي لب دوزو لب سوز ميارم (مگه من شيخ جعفرم) تا خستگيت در بره مامان نيست فك كنم رفت خونه ي شمسي خانوم اينا نه انگاري اومد مامان چرا از بحث منحرف ميشيد الان حميد مياد بهتون ميگه حاشيه نريد فقط "خواستگاري ماتيلات"
اگر همه انسانها کارکرد مغزشان یک میلینیوم شکمشان میبود دنیا تعریف دیگری میداشت.
2010/06/11, 10:43 PM
(2010/06/11, 10:36 PM)tanha نوشته است: دایی....... :38: دایی جون...... :38: بزار بیام بغلت خان دایی حالا بیخیاله این حرفا شیم به سلامتی همه فامیل همو پیدا کردنو .... دیگه وقتشه واسه آبجیتون و دختر خواهرتون آستیناتونو بالا بزنین و یه شوهره خوب براش پیدا کنین ببینم چند مرده حلااجین
آنارام باشید
2010/06/11, 10:43 PM
(2010/06/11, 10:36 PM)tanha نوشته است: اول بگم که کاراکتر من از اون داداش های لاتی هست! که تحصیلات درست حسابی ندارن! عین فیلم قیصر! خودتو جمع و جور کن پسر.تو یه مردی.نباید گریه کنی.اون پاراگراف قبل از داداش قربونت بره آبجی خیلی بهم چسبید.الحق که به داییت کشیدیو به فکر دیگران هم هستی.آخه میدونی چیه دایی .من الان بیشتر از 20ساله که به خاطر سر و سامون گرفتن خاله هاتو داییات ازدواج نکردم.
دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ....ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم
2010/06/11, 10:48 PM
(2010/06/11, 10:43 PM)mirali نوشته است: خودتو جمع و جور کن پسر.تو یه مردی.نباید گریه کنی.اون پاراگراف قبل از داداش قربونت بره آبجی خیلی بهم چسبید.الحق که به داییت کشیدیو به فکر دیگران هم هستی.آخه میدونی چیه دایی .من الان بیشتر از 20ساله که به خاطر سر و سامون گرفتن خاله هاتو داییات ازدواج نکردم. یاد بگیر بهنام به این میگن یه برادره فداکار راستی بهنام فهمیدم اون یکی داداشتم پیدا شده؟ جونه من؟ راس میگی؟ این عکسی که سعیده گذاشته همین محسن داداشته؟ کجاس؟ چیکار میکنه؟ چرا خبری ازش نیست بچه ها آماده شین . باید یه سوره اساسی ترتیب بدیم بمناسبت پیدا شدنه داداشتون محسن بهنام مادر ببین بلیطی چیزی گیر میاد همه بلند شیم بریم ور دله داداشت ؟ خب اگه وضعش خوبه بذار یه نون و نوایی به ما هم برسه . هر چی باشه فک فامیلشیم . از یه خونیم
آنارام باشید
2010/06/11, 10:54 PM
بايد نذري بديم
ميگم مامان حالا كه داداش محسن پيدا شده ،بهش زنگ بزن ببين دوست و رفيق خارجكي داره با من شوهر بشه؟
اگر همه انسانها کارکرد مغزشان یک میلینیوم شکمشان میبود دنیا تعریف دیگری میداشت.
2010/06/11, 10:55 PM
(2010/06/11, 10:43 PM)mirali نوشته است: خودتو جمع و جور کن پسر.تو یه مردی.نباید گریه کنی.اون پاراگراف قبل از داداش قربونت بره آبجی خیلی بهم چسبید.الحق که به داییت کشیدیو به فکر دیگران هم هستی.آخه میدونی چیه دایی .من الان بیشتر از 20ساله که به خاطر سر و سامون گرفتن خاله هاتو داییات ازدواج نکردم. ببخشید خان دایی، چیو به داییم کشیدم؟! گفتی گل گیلاس عمرش از همه کوتاه تر است و با بادی می ریزد. اما من لحظه ای را به یاد دارم که گل زندگی ام پژمرد با یک حرف، باد هم نمی وزید... |
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
داستان ازدواج یک ام اسی | آذرستون | 36 | 28,358 |
2020/07/18, 08:37 PM آخرین ارسال: یاسمین123 |
|
بیماری خود را قبل از ازدواج با همسر آینده مطرح کنید | آیدا | 35 | 13,664 |
2019/12/01, 08:57 PM آخرین ارسال: آرزو |
|
نحوه برخورد خانواده همسر پس از ازدواج | عمومهربان | 76 | 49,316 |
2017/07/26, 09:57 PM آخرین ارسال: famoon |
|
موافق و مخالف ازدواج | shams_taban2000@yahoo.com | 160 | 103,781 |
2017/07/12, 11:58 AM آخرین ارسال: famoon |
|
آمادگی و شرایط مناسب برای ازدواج | m_o | 0 | 4,379 |
2013/02/01, 11:49 AM آخرین ارسال: m_o |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: |
2 مهمان |