امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امیتازات : 3
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
راز داشتن عمر طولانی در دیدگاه و نگرش مثبت به زندگی
#51
انجام میدید یانه؟Smile (52)
[ثبت احوال در شناسنامه ام همه چیز را ثبت کرده است جز احوالم را .. !![
#52
5 تا مورد رو هم رعایت کنیم خوبه کافیهWink
#53
Smile 
دانشمندان برای بررسی تعیین میزان قدرت باورها بر كیفیت زندگی انسانها آزمایشی را در «‌هاروارد یونیورسیتی » انجام دادند.نتیجه این تحقیقات بسیار جالب است:

80 پیرمرد و 80 پیرزن را براى این پروژه انتخاب كردند .یك شهرك را به دور از هیاهو برابر با 40سال پیش ساختند .غذاهای 40سال پیش در این شهرك پخته میشد .خط روی شیشه‌های مغازه‌ها ، فرم مبلمان ، آهنگها ، فیلم‌های قدیمی ، اخباری كه از رادیو و تلویزیون پخش میشد ، را مطابق با 40 سال قبل ساختند . بعد این 160 نفر را از هر نظر آزمایش كردند .

تعداد موی سر ، رنگ موی سر ، نوع استخوان ، خمیدگی بدن ، لرزش دستها ، لرزش صدا ، میزان فشار خون ... بعد این 160 نفر را به داخل این شهرك بردند ، بعد از گذشت 5الی 6ماه كم كم پشتشان صاف شد ، راست می‌ایستادند ، لرزش دستها بطور ناخودآگاه از بین رفت ، لرزش صدا خوب شد ، ضربان قلب مثل افراد جوان ، رنگ موهای سر شروع به مشكی شدن كرد ، چین و چروكهای دست و صورت از بین رفت ...

علت چه بود ؟

خیلی ساده است .آنها چون مطابق با 40سال پیش زندگی كردند ، باور كرده بودند 40سال جوانتر شده اند .

انسانها همان گونه كه باور داشته باشند می‌توانند بیندیشند .باورهای آدمی است كه در هر لحظه به او القا میكند كه چگونه بیندیشد .

اصولا فرق بین انسانها ، فرق میان باورهای آنان است .انسانهای موفق با باورهای عالی ، موفقیت را برای خود خلق میكنند.انسانهای ثروتمند ، باورهای عالی و ثروت آفرین دارند كه با اعتماد به نفس عالی خود و بدون توجه به تمام مسائل به دنبال كسب ثروت میروند و به لحاظ باورهای مثبتشان به ثروت مطلوب خود میرسند .

قانون زندگی قانون باورهاست .باورهای عالی سرچشمه همه موفقیتهای بزرگ است .توانمندی یك انسان را باورهای او تعیین می‌كند .

انسانها هر آنچه را كه باور دارند خلق میكنند . باورهای شما دستاوردهای شما را در زندگی میسازند . زیرا باورها تعیین كننده كیفیت اندیشه‌ها ، اندیشه‌ها عامل اولیه اقدامها و اقدامها عامل اصلی دستاوردها هستند .
امارضا ممنونم که من رو طلبیدی به زیارتت اومدم وکلی با شما حرف زدم love28
 تشکر شده توسط : شهرزاد , شفا یافته
#54
Rainbow 
چگونه عشق به مرور کمرنگ شده یا از بین می رود؟

.jpg   1.jpg (اندازه: 30.36 KB / تعداد دفعات دریافت: 0)
برخلاف تصور خیلی ها که فکر می کنند عشق یکباره پیدا می شود و همیشه می ماند و یا حتی بیشتر می شود؛ واقعیت این است که عشق ممکن است یک لحظه ایجاد شود، اما همانند بذری است و در صورتی باقی می ماند و رشد می کند که در زمین مناسبی جای گیرد، آب و نور کافی به آن برسانیم؛ مرتب آفت کشی کنیم، آن را تغذیه کنیم و مستمراً به آن رسیدگی نماییم.
• چگونه عشق به مرور کمرنگ می شود یا از بین می رود؟
ما عاشق ایده آل ها و کمال ها می شویم و از نقصان ها می گریزیم. شاید تعجب کنید اگر بدانید معمولا انسان ها عاشق یک موجود کامل و بدون نقص در ذهن خود می شوند و هنگامی که این تصویر ذهنی را با یک دختر یا یک پسر در اطراف خود منطبق می کنند، به آن نام عشق می نهند. پس عشق به آن دختر آن وقتی رشد می یابد و قلب ما را به تپش وامی دارد که او خود را منطبق با تصویر ذهنی ما ارایه دهد و هنگامی که به مرور او را متفاوت از ذهنیات خود ببینیم، عشق ما رو به افول می رود. اما این که تصویر ذهنی ما چگونه باید در بیرون شکل بگیرد و حفظ شود نیاز به تخصص و منطق دارد، لذا عشق مافوق عقل است، یعنی این که باید از مسیر عقلانی و منطقی گذر کند و بالاتر از تفکر خام ما باشد، نه برعکس. یعنی عشق نباید مادون فکر باشد. عشقی که مادون باشد و از سطح پایین تری برخوردار باشد، ارزش ندارد تا برایش بمیریم.
پس اگر در زندگی به مرور دریافتیم همسرمان از زیر بار وظایف و مسوولیت های خود شانه خالی می کند، لذت های خود را محور قرار می دهد و هنوز “من” بودن محور فکری اوست. این گونه می شود که کسالت مزمن عشق، را به چشم خواهیم دید. از دیگر آفت هایی که ما به عشق می رسانیم، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• عدم انعطاف پذیری
عدم انعطاف پذیری نسبت به مسایلی که در زندگی با آن روبه رو هستیم. مثلا اگر تعصب روی روش و سلیقه های خود داشته باشیم و به علاقه ها، سلیقه ها و شیوه های زندگی همسرمان، مکرراً انتقاد کنیم یا به آن اهانت کرده یا آن را مسخره کنیم.
• کمال گرایی افراطی
از آن جا که در ناخودآگاه عاشق “خوبی مطلق”، “مثبت مطلق” و “کمال مطلق” شده ایم و خود را آخر معرفت و خوبی ارزیابی کرده ایم، به مرور این ارزیابی خطا، خود را به ما نشان می دهد و دچار مشکل می سازد. او هرگز نمی تواند انتظارات و توقعات ایده آلی ما را برآورده کند. او هم یک انسان مثل بقیه انسان هاست و بدیهی است که نقاط ضعف زیادی نیز در کنار نقاط مثبت و نقاط قوت خود دارد.
• عدم مهارت زندگی
مهارت های کافی جهت رسیدگی به بذر عشق را نداریم. مهارت های ارتباطی زندگی را کسب نکرده ایم، مقابله یا تنش ها و مشکلات را تجربه نکرده ایم، نحوه سازگاری با مسایل زندگی را نیاموخته ایم، همه و همه موجب ناکارآمدی ما در ایجاد عشق و آرامش در زندگی می شود. در حیطه و مرزهای همسرمان دخالت می کنیم و به نام عشق و دوست داشتن وی را کنترل کرده و قفس نامریی انتظارات خودمان، او را محبوس و زندانی می کنیم.
• عدم رعایت حریم خانواده و مرزهای زندگی
به وظایف خود در زندگی آگاهی ندایم یا مرزهای مسایل زندگی و مشکلات خانواده را رعایت نمی کنیم. مثلا موارد مربوط به خانواده را به بیرون منتقل می کنیم. مشکلات را به دلسوزان خود مثل پدر، مادر، دوستان، فامیل، حتی همسایگان و… در میان می گذاریم یا در حیطه و مرزهای همسرمان دخالت می کنیم و به نام عشق و دوست داشتن وی را کنترل کرده و قفس نامریی انتظارات خودمان، او را محبوس و زندانی می کنیم. مثلا به علایق او، دوستان وی، نحوه لباس پوشیدن او، شیوه راه رفتن و حتی طرز تفکر و احساسش انتقاد کرده و او را در تنگنا قرار می دهیم و در نهایت آزادی را از او می گیریم.
• مشکلات شخصیتی و انتظارات غیر واقع
توقعات بی جایی به لحاظ مسایل شخصیتی خود، از همسرمان داریم، که برآورده شدنی نیست و برآورده نمی شود. مثلا یک نفر با اختلال شخصیت وسواسی، یاد نکته سنجی می کند و معیارهای زیادی در ذهنش دارد و با ریزبینی بیش از حدی که به همسرش نشان می دهد و او را در چهارچوب خشک و در قالب معیارهایی که تعیین کرده؛ حبس می کند و عرصه را بر او تنگ می نماید. یا کسی که اختلال شخصیت پارانویید دارد و بدبین است، با سوءظن ها و بدبینی هایی که آنها را در ذهن خود می بافد، همسرش را همیشه در نقش یک دشمن و جاسوس می بیند.
• لذت طلبی و خودکامگی
ما باید در چهارچوب خانواده، خود را مقید به بعضی امور کنیم. وقتی که لذت های خود را که در خارج از خانواده است به صورت افراطی دنبال می کنیم و توجهی به خواست و میل خانواده نداریم، به مرور زندگی یک طرفه و بی روح می شود. زن و شوهر هر کدام دنبال تمایلات خاصی در خارج از خانواده هستند و لذت بردن از یکدیگر را درک نمی کنند. عشق عمیق تر از آن است که لحظه ای خلق شود یا در لحظه ای بمیرد. هم به وجود آمدن عشق مستلزم صبر، سختی و زمان است و هم از بین رفتن آن به علت مسایل مختلفی است که در طی زمان و به وسیله زوجین ایجاد می شود.
• عدم مهارت های ارتباطی
نمی توانیم ارتباط موثری با همسرمان برقرار کنیم، حرف هم را نمی فهمیم. هر کدام به ظاهر منطقی صحبت می کنیم ولی نمی توانیم یکدیگر را قانع کنیم. توجه کافی به احساسات، خواسته ها و صحبت های یکدیگر نداریم. گوش شنوا و تحمل ارتباط موثر را از هم دریغ می کنیم. در رساندن حرف های خود به یکدیگر آنها را تحریف می کنیم یا آن قدر مبهم رفتار کرده یا صحبت می کنیم که دیگری را به خطا می اندازیم. در واقع مهارت های ارتباطی را نمی دانیم.
اگر گویند “لحظه ای است روییدن عشق…” پس این هم شاید درست باشد که “لحظه ای است مردن عشق”. ولی عشق عمیق تر از آن است که لحظه ای خلق شود یا در لحظه ای بمیرد. هم به وجود آمدن عشق مستلزم صبر، سختی و زمان است و هم از بین رفتن آن به علت مسایل مختلفی است که در طی زمان و به وسیله زوجین ایجاد می شود.
آن چه که اکثرا افراد با هم اشتباه می گیرند؛ “هوس” و “عشق” است. “هوس”، میلی شدید برای پاسخ آنی به یک نیاز جسمانی و روانی است که به خود رنگ رمانتیک می گیرد و یک استدلال به ظاهر عقلانی نیز در پی دارد و پس از ارضا تا زمان نیاز بعدی محو می شود. هوس شامل آن چیزهایی از وجودتان است که شما نقشی در آن نداشته اید. فقط احساسی هست که در خود برای ارضا نیاز می بینید. اما “عشق”، دوام دارد و مهارت های زوجین به رشد آن کمک می کند. دو طرف با برنامه و انرژی آن را رشد داده و تداوم می بخشند و از آن نگهداری می کنند و بیشتر از آن که احساسی باشد، متشکل از احساس و منطق است.
عشق سنگین و به تدریج می آید، با زحمت و تلاش می ماند و هرگز نمی رود. و از همه مهم تر اینکه منحصر به فرد می ماند و هیچ کس و هیچ چیز جای آن را نمی گیر



 تشکر شده توسط : رنگین کمان
#55
اگر نمی‌خواهید بیمار شوید؛
*احساساتتان را بیان کنید.*

هیجانات و احساساتی که سرکوب یا
پنهان شده باشند به بیماری‌هایی
نظیر ورم معده، زخم معده، کمر درد
و درد ستون فقرات منجر می‌شوند.

سرکوبی احساسات به مرور زمان حتی
می‌تواند به سرطان هم بیانجامد.
در آن زمان است که ما به سراغ یک
محرم می‌رویم و رازها و خطاهای
خود را با او در میان می‌گذاریم!

گفتگو، صحبت کردن، کلمات، ...
وسیله درمانی قدرتمندی هستند.

اگر نمی‌خواهید بیمار شوید؛
*تصمیم‌گیری کنید.*

افراد دو دل و مردد دچار دلهره و
اضطراب هستند. دو دلی و بی‌تصمیمی
باعث می‌شود که مشکلات و
نگرانی‌ها روی هم انباشته شوند.

تاریخ انسان بر اساس
تصمیم‌گیری‌ها ساخته شده است.
تصمیم‌گیری دقیقاً به معنی
چشم‌پوشی آگاهانه از بعضی مزایا و
ارزش‌ها برای به دست آوردن بعضی دیگر است.

افراد مردد در معرض بیماری‌های
معدی، دردهای عصبی و مشکلات پوستی
قرار دارند.

اگر نمی‌خواهید بیمار شوید؛ به
*دنبال راه حل‌ها باشید.*
افراد منفی، مشکلات را بزرگ
می‌کنند و راه حل‌ها را
نمی‌یابند. آن‌ها غم و غصه، شایعه
و بدبینی را ترجیح می‌دهند.

روشن کردن یک کبریت بهتر از تاسف
خوردن از تاریکی است. زنبور، موجود
کوچکی است اما یکی از شیرین‌ترین
چیزهای جهان را تولید می‌کند.


خوابهايم را خسته ميكني
وقتي تا سحر
مي گردم و پيدايت نمي كنم !...
روزهاتو را چرت می زنم
بس که شب ها

در خواب تو بیدارم

 تشکر شده توسط : mehdernet2 , somaye_602000 , baran , aalieh
#56
12 راه برای داشتن نگرش مثبت
آیا نگرش مثبتی به زندگی دارید؟ از این مهمتر، آیا بقیه همین فکر را درمورد شما می‌کنند؟ وقتی اوضاع بر وفق مرادتان نیست، حفظ نگرش مثبت به زندگی کار سختی است. این روزها مقالات و کتاب‌‌های زیادی درمورد مثبت‌اندیشی به چاپ می‌رسد اما خیلی‌ از ما نمی‌توانیم بفهمیم که وقتی کارمان را از دست می‌دهیم، ازدواجمان به طلاق منتهی می‌شود یا فرزندمان دچار مشکل قلبی می‌شود، چطور می‌توانیم رویکردی مثبت به زندگی داشته باشیم. مطمئناً این نیاز به تلاش بسیار زیادی دارد. در زیر به 12 روش مطمئن برای ارتقای وضعیت ذهنی شما و ایجاد رویکرد مثبت در خود اشاره می‌کنیم.

1. از هر روز ممنون باشید.

هر چیزی که به خودتان می‌گویید یا برای آن دعا می‌کنید، باید برای همه چیزهایی که به شما داده شده، مثل محلی برای زندگی، خانواده، کار، لباس، همسایه‌ها، وسیله حمل‌ونقل، تحصیلات، نور خورشید، غذا، سلامتی و آزادی متشکر باشید. حتی اگر فقط بعضی از اینها یا مقدار کمی از آنها را داشته باشید، برای همان مقدار هم باید قدردان باشید.

2. نعمت‌هایی که به شما داده شده را بشمارید.

درکنار قدردانی کلی، نعمت‌ها و فواید شخصی زندگیتان را ببینید. اینها می‌تواند چیزهایی مثل داشتن ذهنی باز، هیکلی زیبا، مبلمان قشنگی برای خانه، زندگی اجتماعی، وقت استراحت، دوستان قابل‌اعتماد، بیمه سلامتی، سرگرمی‌های مختلف و چیزهای زیاد دیگری باشد که فقط زمانی که از شما گرفته می‌شود متوجه آنها می‌شوید. حتی می‌توانید لیستی از آنها تهیه کنید و هر زمان که چیز دیگری به ذهنتان رسید به آن لیست اضافه کنید. بعد زمانیکه احساس ناراحتی داشتید، لیستتان را مرور کنید و همه چیزهای خوب زندگی را به خودتان یادآور شوید.

3. بدون اینکه به کسی بگویید، کار نیک انجام دهید.

هیجان‌انگیز نیست که بدون اینکه به کسی بگویید به او کمک کنید؟ هیجان روی صورت یک مادر تنها که با کلی خرید موادغذایی از طرف فردی ناشناس مواجه می‌شود را تجسم کنید یا لبخند زیبای یک کودک وقتی دوچرخه‌ای که اسم او روی آن نوشته شده را دریافت می‌کند. یک همسایه پیر و ناتوانتان وقتی ببیند اول صبح یک نفر به باغچه او رسیدگی کرده چقدر خوشحال خواهد شد. کارهای خوب زیادی هست که می‌توانید برای هم‌نوعان خود انجام دهید. با این کارها احساس بسیار بهتری به خودتان و دنیای پیرامونتان پیدا خواهید کرد.

4. یک کینه قدیمی را ببخشید.

به دل نگه داشتن یک کینه برای هفته‌ها، ماه‌ها یا سالها، صورت شما را تلخ می‌کند. با فردی که در حقتان بدی کرده تماس بگیرید، چه با ایمیل، چه تلفن یا یادداشت و با الفاظی بامحبت بخشش خود را ابراز کنید. وقتی چنین قدرت شخصیتی از خودتان نشان می‌دهید، احساسی عالی به خودتان پیدا می‌کنید و این در را برای روابط قدیمی به روی شما باز کرده و کمکتان می‌کند احساس خوبی نسبت به رفتارهای سخاوتمندانه خود داشته باشید.

5. بخشش بخواهید.

اگر در حق کسی بدی کرده‌اید اما مغرورانه آن را نمی‌پذیرید، حال زمان طلب بخشش است. با آن فرد تماس بگیرید و پشیمانی خود را ابراز کنید. اگر فردمقابل سخت‌گیری کرد، از او برای اینکه به حرف‌هایتان گوش داده است تشکر کنید و بگویید که باید این موضوع را فراموش کنید. با داشتن رفتاری محترمانه و مودبانه، واکنش طرف‌مقابلتان هر چه که باشد، باز هم عذرخواهی شما باعث می‌شود کینه از دلتان بیرون بیاید. با این کار احساسی بهتر، قوی‌تر و آزادتر خواهید داشت.

6. قدر وسایلتان را بدانید.

آیا تا حالا به کیفیت خوب کفش‌های چرمی‌تان دقت کرده‌اید؟ به مزه عالی کیک سیب خوشمزه مادربزرگ چطور؟ از روکش‌های جدید ماشینتان لذت می‌برید؟ فوق‌العاده نیست که می‌توانید بعد از یک روز سخت کاری روی کاناپه راحت نشیمن دراز بکشید؟

همه این وسایل شاید درمقایسه با چیزهای دیگر کوچک و جزئی به نظر برسند اما به نوبه خود بی‌قیمت هستند و آرامش و راحتی احساسی و جسمی و همچنین غرور و رضایت از داشتن آنها را به همراه دارند. از اینکه می‌توانید کفش‌های چرمی دست‌دوز بپوشید، کیک سیب مادربزرگ را بخورید و در آرامش خانه‌تان استراحت کنید باید خوشحال باشید. خیلی‌ها این امکانات را ندارند.

7. از کسی تعریف کنید.

وقتی احساس بدی دارید، از یک نفر که نزدیکتان است تعریف کنید. گفتن عبارات مثبت و تحسین آمیز درمورد ظاهر، رفتار، سلامتی، یا عملکرد کاری کسی به او کمک می‌کند احساس بهتری پیدا کند و شما هم از اینکه روز آن فرد را زیباتر کرده‌اید، احساس خوبی پیدا می‌کنید.

8. منظره را تحسین کنید.

جایی یک صندلی راحت پیدا کنید و منظره مقابلتان را تحسین کنید. این منظره می‌تواند یک پارک شهری کوچک کنار محل‌کارتان، انبوه درختان در محله یا جاده‌ای زیبا در تعطیلات آخرهفته باشد. مناظر طبیعی استرس و فشار فکری شما را گرفته و به ریلکس شدن شما کمک می‌کنند.

9. چیزی اهدا کنید.

اگر وسیله‌ای در خانه دارید که از آن استفاده نمی‌کنید، آن را به کسی بدهید که به آن نیاز دارد. آدم‌های زیادی می‌توانند از تلویزیون، کامپیوتر، دستگاه آبمیوه‌گیری و خیلی چیزهای قدیمی دیگر شما لذت ببرند. اگر خودتان کسی را نمی‌شناسید که نیازمند باشد، می‌توانید آن را به سازمان‌های مشخص که این وظیفه را بر عهده دارند، بدهید. نتیجه آن باید لبخند روی لبانتان بیاورد.

10. برای کمک به نیازمندان داوطلب باشید.

اگر برنامه‌کاری پرمشغله‌ای دارید، یک بار در سال کمک کردن کردن کافی خواهد بود. درغیراینصورت، سعی کنید هر ماه برای کمک به افراد نیازمند، چند ساعتی وقت بگذارید؛ کارهایی مثل رساندن موادغذایی به در خانه نیازمندان، بردن افراد سالخورده به دکتر و از این قبیل. راه‌های زیادی برای کمک وجود دارد که باعث می‌شود احساس مفید بودن کنید.

11. یک ترانه را با صدای بلند بخوانید.

قبول کنید، وقتی آواز می‌خوانید سخت است که حالتان بد بماند. وقتی احساس ناراحتی کردید، ترانه‌ای را با خود زمزمه کنید.

12. لبخند بزنید.

هر زمان احساس کردید ناراحتید، جلوی آینه بروید و لبخند بزنید. وقتی لبخند مصنوعی خودتان را ببینید مطمئناً خوشتان نخواهد آمد. آنوقت باید آن لبخند را آنقدر تکرار کنید تا همانی شود که خودتان دوست دارید. لبخند زدن قدرتی فوق‌العاده دارد. وقتی به اطرافیانتان لبخند می‌زنید، احتمال اینکه آنها هم در جواب به شما لبخند بزنند بسیار زیاد است و همین مسئله روحیه هر دو شما را بهتر کرده و دوستی بینتان را نیز قوی‌تر می‌‌کند. حتی وقتی مریض، عصبانی یا ناراحت هستید، سعی کنید وقتی دیگران به شما نگاه می‌کنند باز لبخند بزنید. یادتان نرود لبخند مسری است و روحیه‌ای عالی به هر دو طرف می‌دهد.

حال می‌دانید چطور باید رویکردی مثبت پیدا کنید. با تکرار این کارها، روز به روز فرد مثبت‌تری شده و از زندگی خود لذت خواهید برد. سعی کنید نگرش مثبت خود را با دیگران نیز سهیم شوید تا دنیای زیباتری بسازید.
[تصویر:  setare1.gif]
#57
زندگی "باغی" است

که با عشق "باقی" است

بیشتر غصه های ما

از قصه های خیالی ماست...

پس بدان اگر "فرهاد" باشی

همه چیز "شیرین" است

  


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  شاد زندگی کردن برای ام.اسی‌ها سخت نیست! havaars 59 38,614 2018/01/13, 03:34 PM
آخرین ارسال: nahid
  زندگی را سخت نگیرید! paeazan 8 7,549 2014/04/22, 02:05 PM
آخرین ارسال: shahrzad.s
  مواد لازم دمنوش برای داشتن اعصاب آرام و سرخوش بودن hamid_147 0 3,868 2014/04/20, 12:13 AM
آخرین ارسال: hamid_147
  ترک عادت های قدیمی،شروع زندگی جدید Escape 3 4,031 2014/02/19, 12:31 AM
آخرین ارسال: spring
  حتی خبرهای بد - اتفاقات بد رو در قالب مثبت به دیگران انتقال بدیم farhad omidvar 1 2,795 2014/02/18, 09:58 AM
آخرین ارسال: paeazan
  فطرت_بحران های روحی و اجتماعی( از دیدگاه استاد مطهری) siyavash 0 2,277 2013/01/02, 08:40 PM
آخرین ارسال: siyavash
  هیجان‌های مثبت را تقویت كنید-هیجان چیست؟ meysam pishro 1 5,704 2012/05/06, 03:30 PM
آخرین ارسال: # پریسا #



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان