2010/09/27, 09:48 PM
به نظر منم بیشتراشون بچه های حساسی هستن
وجه اشتراك افراد مبتلا به ام اس
|
||||||||||||||||||||||||
2010/09/27, 09:48 PM
به نظر منم بیشتراشون بچه های حساسی هستن
با این حساب میشه ۳ تا .. ایده آل گرا ... درون گرا ... کمال گرا
قاطی میشه ... چی میشه ولی من زیادم درون گرا نیستم خيلي جمع بندي جالبي بود من اين سه خصوصيت را در خودم مي بينم خصوصا درون گرا بودن را
آن سوي ناكامي ها هميشه خدايي است كه داشتنش جبران همه نداشتن هاست .[/b][/size]
2010/09/28, 10:42 AM
سلام .
من یه دوست پزشک دارم که میگه به نظر من اغلب مردم ام اس دارن.منتهابا شدت و نوع متفاوت.اونهایی که هم میدونن و خیلی مشکل ندارن. خیلی بد شانسن که با یه سری علائم مسخره میرن دکتر و تصادفا یه پزشک حاذق به تورشون میخوره و ام آر آی و.... تحقیقات نشون داده که بعضیا بعد از مرگشون مغزشون شبیه میدونای تفحص جنگ ما پر پلاکه.منتها چون نمی دونسته معقول زندگیشو کرده که اگه میدونست تا حالا صد تا ویلچر پوسونده بود . ضمنا بد نیست این لینکو هم ببینید. attariabba.blogfa.com/post-46.aspx
سارا جون این که شما می گی خیلی ها بعد از مرگشون مشخص میشه که ام اس داشتن همیشه هم خاله ی من بهم میگه
پایان نامش اصلا در مورد ام اس بوده ولی به این نکته هم توجه نکنیم که از یه علائم کوچیک اگه جلوگیری نشه به حملات شدید تبدیل میشه نمیشه گفت هرکسی که رفته دکتر فهمیده خیلی بدتر و ناراحت تر زندگی می کنه بله خیلی ها هم هستن که اگه ندونن بهتره و از وقتی فهمیدن بیشتر دچار مشکلات شدن این دیگه بستگی به نظر اون پزشک داره که بیمارشو بسنجه از نظر همه ی جوانب.
خدا یا کیفیت رو فدای کمیت نکن. کمتر خلق کن ولی آدم خلق کن!
2010/09/28, 10:49 AM
منم با اين نظريه سارا يه جورايي موافقم
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
2010/09/28, 12:03 PM
سلام مریم جان.
ضمن تایید واحترام به حرفهای شما. خودم قویا اعتقاددارم که جسم مریض زاییده فکر مریضه من تو مطب دکتر صحرائیان خانمی دیدم که به اعتقاد صحرائیان و سایر اطبا 10 سال ام اس داشت پلاکه هم دیگه به صورت لکه نبودن لخته لخته بودن .ولی پزشکا تشخیص ندادن.هر چند علائمش خیلی واضح بود. در طی این 10 سال ازدواج کرد کارمیکرد درس میخوند و دو تا بچه هم داشت.ولی از سال پیش که رسما بهش اعلام شد که ام اس داره زمینگیر شده بود.کارشو ول کرد.شوهرش هم در نهایت بی شرمی بچه ها رو گرفت و رفت. هر چند متاسفانه خودم با وچود همه این تفاسیرو با وجود اینکه فعلا خیلی مشکل ندارم.اما با قاطعیت میتونم بگم 90% اوقاتمو دارم به این موضوع فکر میکنم.خیلی سعی میکنم ولی نمیتونم فکر نکنم.یه جورایی به تعبیر خودم اعتیاد فکری گرفتم.
2010/09/28, 12:45 PM
طبع سرد بخصوص ماست در مورد من صدق می کنه
2010/09/28, 01:03 PM
من یه جورایی دارم به داروها مشکوک میشم !
فکر کنم اکتفا به دارو های تزریقی بدون داشتن هیچ روش درمانی غیر دارویی دیگرجواب نمیده. درمانهای دیگری هم باید در دستور کار ما باشه مثلا ورزش و نرمش و درمان روحی و حفظ شادابی و امید و.... چیزی که کمیابه آرامش و امید ودوری از فکر و خیالهای بی ثمرهست و در انتظار وخامت اوضاع نبودن. به نظر من مبتلا به ام اس ،فکری هست ، آرمانگراست.دنبال مدینه فاضله می گرده . از دیو و دد ملوله و انسانش آرزوست. بی خیال و بی درد نیست. جماعت بی درد و بیخیال ام اس نمیگیرن. اما من هرگز نمیگم که ای کاش بی خیال و بی درد بودم. میگن : درد بی دردی دوایش آتش است.
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
2010/09/28, 01:09 PM
2010/09/28, 01:43 PM
من نميدونم چرا اين بحث ماست و سردي و گرمي كه ميشه كهير ميزنم
اين و تقريبا مطمئنم كه قريب به اتفاق ام اسيا ادمايي هستند كه به اطرافشون بيشتر دقت ميكنن و خودشون رو درگير هرآنچه بايد و نبايد ميكنن يه دكتر يه بار به من گفت اگه قدري دنيا رو به حال خودش رها كني و اجازه بدي عملكردهاي ناخوشايند راه خودشون رو برن سلولهاي بدن خودت رو از تخريب نجات دادي لازم نيست فكر كني بايد كاري كني
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
نحوه برخورد با فرد مبتلا به ام اس | sori3880 | 15 | 12,085 |
2014/10/12, 03:40 PM آخرین ارسال: movahedi |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: |
2 مهمان |