2010/09/13, 08:21 PM
(2010/09/13, 02:52 PM)nazaninn نوشته است: بهرنگ جان تو لطف داري البته اين مطالب و رو قطئنا همه از اين ور و اون ور مي خونن فقط اگه بعضيا مون اونا ميزاريم اينجا دليلش اينه كه بشه اينجا و خارج از اون محيط راجع بهش بحث كرد
بهرنگ جان دست خودمون نيست بيشتر وقتا افتاديم همه تو اين مسير خروشان يه جورايي دست و پنجه نرم ميكنن ولي به نظر من واي به حالمون اگه عادت كنيم و عادي بشه برامون
تو هم غرق نخواهي شد خسته شدي يه استراحتي كن نفسي تازه كن ولي نزار غرق شي
خوشحالم که درک می کنی.مرسی ارز لطفت .حق با تو هست.خسته شدم.پریروز به مادرم گفتم :فکر می کنم دارم می میرم.گفت آخه تو چت هست؟سر و مر گنده ایی که؟تازه ام اس مگه میکشه؟گفتم در موارد نادر آره.بسیار احساس می کنم که مثل در ختهایی شدم که تنه قطور دارن و و داخلشون پوک شده و با اولین باد شدید از وسط میشکنن.
این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد