ارسالها: 229
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 469
تشکر های دریافت شده :812 بار در 282 پست
سال تشخيص بيماري : 86
دكتر معالج : دكترقايقران- دكتر صحرائيان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
2010/02/28, 06:01 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/06/08, 10:11 PM، توسط Prime.)
بچه ها شما فكر مي كنين ممكنه بعد از دو سال و خورده اي درمان همه چي دوباره به حالت اوليه برگرده؟ يعني انگار نه انگار كه درماني دركار بوده؟
من تازگي احساس مي كنم بعد از نزديك سه سال دوباره دارم مثل روزاي اولي كه ام اس گرفتم مي شم؟
بي خيال حرفايي كه تو دلم جا مونده
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23484 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
سارا جون این داروها بالاخره جلوی پیشرفت بیماری رو تا حدودنسبتا خوبی می گیره ، بی تاثیر که نیست ، اگرهم چیزی حس می کنی علامتهای زودگذره .امیدوارم خوب وسرحال باشی عزیزم.زیاد بهش فکر نکن.
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 197
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Dec 2009
تشکر های اهدا شده: 200
تشکر های دریافت شده :689 بار در 255 پست
سال تشخيص بيماري : 86
دكتر معالج : کلانی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
(2010/02/28, 06:01 PM)sara نوشته است: بچه ها شما فكر مي كنين ممكنه بعد از دو سال و خورده اي درمان همه چي دوباره به حالت اوليه برگرده؟ يعني انگار نه انگار كه درماني دركار بوده؟
من تازگي احساس مي كنم بعد از نزديك سه سال دوباره دارم مثل روزاي اولي كه ام اس گرفتم مي شم؟
سارا خانوم اگه درمان ول کنه بیمار!
بله بعد از 4 5 ماه مثل روز اول میشه
بگم ؟؟ ها ؟ بگم ،نه بگم ؟
درخت را به نام برگ
بهار را به نام گل
ستاره را به نام نور
کوه را به نام سنگ
دل شکفته مرا به نام عشق
عشق را به نام درد
و مرا به نام کوچکم صدا بزن
ارسالها: 78
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: Feb 2010
تشکر های اهدا شده: 52
تشکر های دریافت شده :182 بار در 40 پست
سال تشخيص بيماري : 88 (ابتلا 84)
دكتر معالج : آزاریانس
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2010/02/28, 07:26 PM)reza-alizadeh نوشته است: سارا خانوم اگه درمان ول کنه بیمار!
بله بعد از 4 5 ماه مثل روز اول میشه
بگم ؟؟ ها ؟ بگم ،نه بگم ؟
یعنی چی مثل روز اول میشه؟
یعنی دوباره دچار حمله میشه؟
ارسالها: 142
موضوعها: 13
تاریخ عضویت: Dec 2009
تشکر های اهدا شده: 1135
تشکر های دریافت شده :646 بار در 220 پست
سال تشخيص بيماري : 84
دكتر معالج : دکتر شایگان نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اصفهان
بله سارا جون از اولشم بدتر می شه من 2سال درمان رها کردم الان مثل چی پشیمونم که دیگه فایده نداره:38:
جون من ادامه بده از هیچی که بهتره
ارسالها: 869
موضوعها: 71
تاریخ عضویت: Nov 2009
تشکر های اهدا شده: 4839
تشکر های دریافت شده :5566 بار در 2439 پست
سال تشخيص بيماري : آبان 88
دكتر معالج : رفته خارج ديگه برنمي گرده ...
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : هرجا تو باشي
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
ارسالها: 15
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2010
تشکر های اهدا شده: 3
تشکر های دریافت شده :8 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري :
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
با سلام تا به کسیاز شما این تجربه را داشتید که احساس کنید که قسمتی از پا یا دست شما میسوزه انگار که دماش بالا رفته
ارسالها: 229
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 469
تشکر های دریافت شده :812 بار در 282 پست
سال تشخيص بيماري : 86
دكتر معالج : دكترقايقران- دكتر صحرائيان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
آره عزيزم من اون اوايل كه ام اس گرفته بودم اين حالتو تو دست چپم داشتم ولي خب چون اون موقع تازه پالس كورتن رو شروع كرده بودم اين حالتم مثل بقيه حمله ها بعد از يه مدت خوب شد. ولي الان گاهي اين احساسو تو پام دارم. فكر كنم بهتر اين رو موضوع به دكترت بگي.
بي خيال حرفايي كه تو دلم جا مونده
ارسالها: 229
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 469
تشکر های دریافت شده :812 بار در 282 پست
سال تشخيص بيماري : 86
دكتر معالج : دكترقايقران- دكتر صحرائيان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
2010/08/19, 08:49 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2010/08/19, 10:20 PM، توسط sara.)
سه سال پيش تقريبا همين روزا بود كه دكتر بهم گفت ام اس داري
قبلا گفتم علايم رو از چند وقت پيشش داشتم اما به همه چي فكر مي كردم غير از ام اس تا اين كه دست راستم كلا بي حس شد طوري كه حتي نمي تونستم بنويسم يا چيزي رو توي دستم حس كنم الان يه مدته احساس مي كنم دوباره دست راستم يه كمي سنگيه، مخصوصا صبح ها كه از خواب پا مي شم دستم يه كم كنده، اصلا باهاش راحت نيستم ولي مثل اون موقع كه هيچي حس نمي كردم نيست، دوست ندارم اون اتفاق دوباره تكرا بشه.
يعني شما فكر مي كنين ممكنه شروع يه حمله جديد باشه؟ كسي هست كه خداي نكرده بعد از يه مدت دوباره علايمش برگشته باشه؟
بي خيال حرفايي كه تو دلم جا مونده
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23484 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
سارا جون به ما که نگفتن این داروها جلوی بروز هر علامتی رو می گیره ، گفتن کمترش می کنه یا مثلا 40 درصد جلوی پیشرفت بیماری رو میگیره و....
منم پارسال در ابتدای تشخیص ، نوار چشمم نرمال بود، اما امسال در حین استفاده از دارو دچار علامتی چشمی شدم که قبلا که دارو مصرف نمیکردم چنین علامتی نداشتم.
تازه من فکر نمی کنم اگه علامتی ظاهر شد به معنی بدتر شدن وضعیت ما باشه.
اگه حالمون عادی باشه یعنی بیماری خاموشه و اگه دست و پا وچشممون درگیر شد یعنی از خاموشی دراومده و فعال شده.ولی درهمون حال که یه پلاک فعال شده ممکنه یکی از پلاکها هم کوچک و بی اثر یا محو شده باشه.
بی خیالی و آرامش بهترین راه درمان این علائمه.
امیدوارم هممون کم کم بی خیالی پیشه کنیم.اگه بشه . ولی میدونم نمیشه.
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد