ارسالها: 8
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 10
تشکر های دریافت شده :51 بار در 11 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : محمدياني نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
سلام بچه ها من الان حدود 4ماهه بتافرون تزیق میکنک وبرا پیش گیری از علایم وحشتناکش استامینوفن325میخورم به عبارتی دارم یه روز درمیون استامینوفن 325میخورم این مسئله برای کبد من مشکلی نداره؟
من آنچه را آرزو نمیکنم آرزو میکنم! واز آن چیزی دوری میکنم که ندارم. من نه میتوانم هیچ باشم نه همه چیز<من پل گذر میان آنی که ندارم وآنی که نمیخواهم هستم>
ارسالها: 400
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 4998
تشکر های دریافت شده :3989 بار در 935 پست
سال تشخيص بيماري : 83
دكتر معالج : لطفی- صحراییان
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : تهران
اینکه تاثی داره رو نمیشه منکرش شد دوستم ولی سعی کن آمپولت رو قبل از تزریق از یخچال خارج کنی بذاری به دمای محیط برسه یا اینکه تو دستات بگیریش تا هم دمای بدنت بشه بعد تزریقم حتما 1 متده قندی بخور این طوری علائمت کمتر می شه و بعدش سعی کن استامینوفن رو 1/4 ، 1/4 تو هر هفته کم کنی من الان 6 ساله دیگه مسکن نمی خورم با همین روشم کمش کردم.
برف ببارد یا باران برای باور "پاییز" همین "جای نبودنت" کافیست !!
ارسالها: 215
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Dec 2010
تشکر های اهدا شده: 1962
تشکر های دریافت شده :1783 بار در 789 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : در حال حاضر دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : قم
(2011/09/10, 08:54 AM)نازی ی نوشته است: اینکه تاثی داره رو نمیشه منکرش شد دوستم ولی سعی کن آمپولت رو قبل از تزریق از یخچال خارج کنی بذاری به دمای محیط برسه یا اینکه تو دستات بگیریش تا هم دمای بدنت بشه بعد تزریقم حتما 1 متده قندی بخور این طوری علائمت کمتر می شه و بعدش سعی کن استامینوفن رو 1/4 ، 1/4 تو هر هفته کم کنی من الان 6 ساله دیگه مسکن نمی خورم با همین روشم کمش کردم.
نازي جونم عزيزم من يكي دوماه اول اين كا رو ميكردم يعني امپولم رو يه نيم ساعت 20دقيقه اي بيرون از يخچال ميزاشتم تا هم دماي محيط بشه بعد تزريق كنم ولي فايده اي نداشت ومن الان تقريبا همون لحظه كه از يخچال درش ميارم تزيقم رو انجام ميدم وهنوز هم همون جورم بايد حتما بعدش مسكن بخورم البته من تاينالون ميخورم
صبورانه در انتظار زمان بمان، هر چیز در زمان خود رخ می دهد. حتی اگر باغبان، باغش را غرق آب کند، درختان خارج از فصل خود، میوه نمی دهند.
ارسالها: 70
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 437
تشکر های دریافت شده :381 بار در 100 پست
سال تشخيص بيماري : فروردين1390
دكتر معالج : سعيدي
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : مشهد
سلام بچه ها یه سوال؟من دیشب موقعی که آمپولمو زدم جاش به شدت درد گرفت بعد هم لوکه شد علتش چیه که اینجوری شد؟صبحم که از خواب بیدار شدم تب زیادی داشتم از ظهر به بعدم کل بدنم یه حالت بیحسی داشت چرا اینجوری شد؟
بزرگترین مصیبت انسان آن است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور کافی برای خاموش ماندن...
ارسالها: 252
موضوعها: 16
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 2174
تشکر های دریافت شده :1808 بار در 440 پست
سال تشخيص بيماري : -
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : کرج
سلام، ندا جان می خواستم بگم اگه داروت آونکس باشه، به خاطر بد تزریق کردن می تونه باشه ! ولی داروت بتافرونه !
از دستگاه تزریق جدید استفاده می کنی ؟!
ارسالها: 70
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 437
تشکر های دریافت شده :381 بار در 100 پست
سال تشخيص بيماري : فروردين1390
دكتر معالج : سعيدي
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : مشهد
[quote='Majid' pid='137588' dateline='1320691915']
سلام، ندا جان می خواستم بگم اگه داروت آونکس باشه، به خاطر بد تزریق کردن می تونه باشه ! ولی داروت بتافرونه !
از دستگاه تزریق جدید استفاده می کنی ؟!
منظورتون همون دستگاهی که از اول بهون دادن؟
بزرگترین مصیبت انسان آن است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور کافی برای خاموش ماندن...
ارسالها: 252
موضوعها: 16
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 2174
تشکر های دریافت شده :1808 بار در 440 پست
سال تشخيص بيماري : -
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : کرج
حدوداً یک سال پیش دستگاه های قدیمی تزریق بتافرون رو جمع کردن، تو یه همایش هم دستگاه جدید رو معرفی کردن .
دستگاه جدید سوزنش نازک تر شده و دردشم کمتره و تزریق راحت تره !
ارسالها: 525
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 19003
تشکر های دریافت شده :23964 بار در 8184 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر حمیدرضا ترابی
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : تهران
(2011/11/07, 10:18 PM)nead نوشته است: سلام بچه ها یه سوال؟من دیشب موقعی که آمپولمو زدم جاش به شدت درد گرفت بعد هم لوکه شد علتش چیه که اینجوری شد؟صبحم که از خواب بیدار شدم تب زیادی داشتم از ظهر به بعدم کل بدنم یه حالت بیحسی داشت چرا اینجوری شد؟
منم بعد از تزریق همین علائم رو داشتم
و دکتر برای یه مدت داروم رو قطع کرده بود...
ندا جون این موضوع رو حتما به دکترت بگو
امکان داره به داروت حساسیت داشته باشی....
ارسالها: 70
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 437
تشکر های دریافت شده :381 بار در 100 پست
سال تشخيص بيماري : فروردين1390
دكتر معالج : سعيدي
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : مشهد
2011/11/07, 10:46 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/11/07, 10:50 PM، توسط nead.)
(2011/11/07, 10:31 PM)آرزو نوشته است: منم بعد از تزریق همین علائم رو داشتم
و دکتر برای یه مدت داروم رو قطع کرده بود...
ندا جون این موضوع رو حتما به دکترت بگو
امکان داره به داروت حساسیت داشته باشی....
آرزو جان من هیچ وقت این مشکل برام پیش نیومده بود برای اولین بار اینجوری شد.یعنی میشه بدنم حالا حساسیت نشون بده؟
(2011/11/07, 10:27 PM)Majid نوشته است: حدوداً یک سال پیش دستگاه های قدیمی تزریق بتافرون رو جمع کردن، تو یه همایش هم دستگاه جدید رو معرفی کردن .
دستگاه جدید سوزنش نازک تر شده و دردشم کمتره و تزریق راحت تره !
آره دستگاه من جدیده و یک چیز دیگه هنوزم تبم قطع نشده سرمم به شدت درد میکنه هر چی مسکن میخورم فایده نداره.
بزرگترین مصیبت انسان آن است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور کافی برای خاموش ماندن...
ارسالها: 21
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 29
تشکر های دریافت شده :78 بار در 24 پست
سال تشخيص بيماري : 83
دكتر معالج : دکترگلی پور
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : زنجان
بچه ها من 4 ساله که بتافرون میزنم وتوی این مدت بعد تزریق طبیعتا عوارض هم دارم مثل کمی تب و بدن درد اینا اما الان یک سالی میشه که گاهی اوقات حدود 10دیقه بعد تزریق تب وحشتناکی سراغم میاد طوری که درجا میلرزم بدم ویبره میره یه بارم به حدی بهم فشار اومد که استفراغ کردم
به نظر شما جدیدا چرا عوارض آمپولام اینجوری شدیدتر شده ؟ سریع خودشو نشون میده یعنی بدنم ضعیف شده؟چون قبلنا به این شدت نبود
زندگی با همه وسعت خویش محفل ساکت غم خوردن نیست، حاصلش تن به قضا دادن نیست، اضطراب و هوس و دیدن و نا دیدن نیست، زندگی جنبش جاری شدن است از تماشاگه اغاز حیات تا بدانجا که خدا میداند...