[hadisss]

سمیرا

حالا من بگم
من مدتیه میخواستم گاهی بزنم توی تریپ چادری بودن
برا مشهد چادر داشتم ولی گفتم بزار یکی از این مدل جدیدا بخرم که دیگه گاهی برا بیرون هم بپوشمش
اهواز چادری خریدم
با چادره نامبرده اومدم مشهد
توی مشهد اولین سری که رفتیم زیارت دمه در بهم گیر دادن و نذاشتن برم توو
اولش گفتن گردنت بیرونه پوشوندمش
بعدش گفتن خانوم این که چادر نیست و شنله و نمیزاریمت بری تو
منم رنگم پرید و گفتم که خانوم این یه مدل چادره و این مدل سمت ما متداوله
خلاصه با بدبختی گذاشت برم توو
با تکنولوژیه چادرای جدید آشنا نبودن
چادرم خیلیییی هم خشنگه (سمیرا دقت کن خ به جای ق)
حالا ماجراهای اینکه چادرمو به هیلدا دادم هم مونده

[mojtaba2iran]

چادر و چادری که زیاد بود تو مسافرت . الحمدلله آقایون هم بعضا چادر سر می کردن . اینم نمونه ی زنده و حاضر با سند و مدرک
فقط نمی دونم این آقاهه چرا اینقدر سیبیل داره .
به قول معروف خودش "خ" صداش "خخخخخخ"

البته یه کم ماتش کردم که مشخص نباشه کیه ها

[paeazan]

خب پریا جون هم اشتباه لپی کرده
من همه ی بچه ها رو قاطی کردم
مثلا سه بار از متین پرسیدم اسمت چیه یا از لی لی
چند بار گفتم محمد شیطون بلا پسر کی بود؟

راستی ما که در کوپه بودیم و قبلش خانمتون پیشمون بود محمد چندبار اومد در زد و ما حجاب اسلامی گرفتیم و در رو باز کردیم و دیدیم محمده
چندین بار اومد سراغ من در طول سفر، بگو مزاحم دخترهای مردم نشو
عشق که سن و سال نمیشناسه آقای پدر، خب بچتون عاشق شده بود
اما بی انصاف و بلا آخرش نذاشت لپشو گاز بگیرم یا از ته دل بگیرم بکشمش

پسر ماهیه خدا براتون حفظش کنه

---

چادر و چادری که زیاد بود تو مسافرت . الحمدلله آقایون هم بعضا چادر سر می کردن . اینم نمونه ی زنده و حاضر با سند و مدرک
فقط نمی دونم این آقاهه چرا اینقدر سیبیل داره .
به قول معروف خودش "خ" صداش "خخخخخخ"

البته یه کم ماتش کردم که مشخص نباشه کیه ها

این بشر دوپا که نمرش بیست و دو بود با این چادرش
حیف که دوربین دستم نبود وگرنه با رضایتش ازش عکس یادگاری مینداختم

[Hasty]

سلام عزیزان خوشگلا عزیزان نانازا جیگرا عسلا خوبید
خدمت مدیر محترم سایت که 6 ماه از پسر من کوچیکتره
خیلی زحمت می کشی عزیز......عکسهایی که گرفتیم کی برای ما می فرستین من بیصبرانه منتظرم همه همش میگن عکس ندارید میگم خودشون گرفتن برای ما می می فرستند خوب پس کی
دوستتون دارررممممم

[ehsan 10054]

تصمیم. گرفتم خوبشدم بعد بیام راحترم هستم مشهد خوبی بود راستی

[kohedard]

ناهار روز دوم پیشه باباقدرت اینا

هوووم؟؟؟ چیه؟؟؟ من عادت دارم هفته ی یه بار کارسکی بره میخورم



* قبل اعلام شده بود که این عکس تو سایت گذاشته میشه و با اطلاع و اجازه افراد تو عکس گذاشته شده

سلام بر دوستان
خوش به حاله همتون بچها

[hamid]

اقا بزارید ماجرای آرمین در موجهای آبی رو تعریف کنم

آرمین و سجاد و من بودیم . گفتیم بریم از این سرسره ها که باید کف سرسره دراز بکشی و یه تونل پیچ در پیچ سر بخوری و بیوفتی تو آب .
هر سری 2 نفر همزمان میتونستن برن ( تا سرسره کنار هم بود )

من جلو تر از بچه ها بودم . یه پسره هم بینمون بود و بعد بچه ها
واسه همین من رفتم
ویژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژز افتادم تو آب

رفتم بیرون وایسادم منتظر بچه ها

یهو بومبببببببببببب یکی افتاد تو آب . اون یکی سرسره هنوز کسی نیومده !!
این یکی سجاد بود .
eeeee پس آرمین کو ؟؟؟؟؟
سجاد از آب اومد بیرون ....

من : سجاد ؟؟؟؟؟ آرمین کو ؟؟؟
سجاد : باهم رفتیم تو سرسره !!!

من با حالت نیمه سکته . رفتم پیش اون آقاهه . آقاهه دو تا از دوستام باهم اومدن . یکیشون ایناها اون یکیشون نیست
آقاهه : میاد حالا

1 دقه بعد :
من و سجاد سکته در حد مرگ . آرمین کوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو ؟؟؟؟؟

من : سجاد برو بالا . من اینجا وایمیسم
سجاد : باشه

تا سجاد رفت یهو اون پته مته چیه روش دراز میکشن ؟؟ از سرسره آرمین اومد پایین ولی آرمین نیومد .
من سکته سکته سکته
یعنی مردم

....
......
.........
ادامه ماجرا توسط سجاد یا آرمین توضیح داده خواهد شد

[Hasty]

ببین حمید آقا که 6 ماه از پسرم کوچکتری
خوشبحاتون که رفتین استخر موجهای آبی اما این جواب سوال من نشد
عکسها چی شد کی برای ما می فرستین

[chipchip]

آرمییییین
آرمین خودش خیلی خوب تعریف میکنه

فقط من یه چی بگم
بین سیصد چارصدتا پسر من میخواسم آرمینو صدا کنم بلند داد میزدم احیییییا احییییا
همه برمیگشتن منو نیگا میکردن

---

عکسها بزودی فرستاده خواهد شده است

[naazanin]

وایییییییییییییی سجاد ترکیدم از خنده
فک کن!!!!!!بین اون همه پسر داد زدی احیاااااااا!!!!!
خودش واسه همه بچه ها یبار داستانشو تعریف کرده،هر بارم یجور پیاز داغشو زیاد کرده.....
یعنی اساسی می خندیااااااااااااااااا