2011/12/31, 08:40 PM
مهسا میفهم چی میگی
هر کاری بکنی مردم همینی که هستن هستن درست بشو نیستن
منم یه بار رفته بودم خونه مادر زن داداشم اینا خیر سرم مامان نبودش اونا منو دعوت کرده بودن برا نهار
نهار خوردیم پذیرایی شد نشستیم من و مامان عروسمون و عروس خانم
یهو بحث رسید به جاییکه هربیماری شرایطی رو داره همه بیماریها مثل هم نیستن بعضیا زود خوب میشن مثل ....... و بعضیا مثل ام اس روی همه چیز تاثیر میذاره و .......
بعد میگفتن سرطان بهتر ام اسه ام اس خیلی خطرناک روی همه چیز تاثیر میذاره ادم بمیره بهتره اون یکی میگفت نه نباید ترسید همه چیز از ترس شروع میشه ولی خب بیماری سختیه اون وسط من داشتم میمردم گفتم نه البته ام اسم انواع خودش رو داره همشون که یه شکمل نیستن گفتن اره شاید مثل خانم فلانی که الان خوبه ولی مال اون حتما ام اس نبوده وگرنه مثل فلانی خب بعد مدتی فلحج و بعدش میمرد و .......
خیلی کلافه شده بودم از طرز فکرشون دوست داشتم بلند شم برم خونمون خلاصه حرفو پیچوندمو و تا عصر نگم داشتن بعدشم فلنگ رو بستم رفتم اصلا راحت نبودم با این حرفا فقط دل من شکست درسته کسی نمیدونه ولی همین ندونستن باعث میشه به همین راحتی دلمون بشکه
یا تلفنی با یکی داشتم حرف میزدم میگفت فلانی بدبخت ام اس گرفته دیگه نباید بچه دار بشه بنظر من زودم میمیره پشت تلفن من داشتم گریه میکردم و اون حرفاشو میزد این ندونستن خیلی کارها با ما کرد از این اتفاقات برای من به شخصه زیااد اتفاده
مهسا جان باید صبور باشیم و همون بهتر که کسی ندونه بیخیال مردم عادی
هر کاری بکنی مردم همینی که هستن هستن درست بشو نیستن
منم یه بار رفته بودم خونه مادر زن داداشم اینا خیر سرم مامان نبودش اونا منو دعوت کرده بودن برا نهار
نهار خوردیم پذیرایی شد نشستیم من و مامان عروسمون و عروس خانم
یهو بحث رسید به جاییکه هربیماری شرایطی رو داره همه بیماریها مثل هم نیستن بعضیا زود خوب میشن مثل ....... و بعضیا مثل ام اس روی همه چیز تاثیر میذاره و .......
بعد میگفتن سرطان بهتر ام اسه ام اس خیلی خطرناک روی همه چیز تاثیر میذاره ادم بمیره بهتره اون یکی میگفت نه نباید ترسید همه چیز از ترس شروع میشه ولی خب بیماری سختیه اون وسط من داشتم میمردم گفتم نه البته ام اسم انواع خودش رو داره همشون که یه شکمل نیستن گفتن اره شاید مثل خانم فلانی که الان خوبه ولی مال اون حتما ام اس نبوده وگرنه مثل فلانی خب بعد مدتی فلحج و بعدش میمرد و .......
خیلی کلافه شده بودم از طرز فکرشون دوست داشتم بلند شم برم خونمون خلاصه حرفو پیچوندمو و تا عصر نگم داشتن بعدشم فلنگ رو بستم رفتم اصلا راحت نبودم با این حرفا فقط دل من شکست درسته کسی نمیدونه ولی همین ندونستن باعث میشه به همین راحتی دلمون بشکه
یا تلفنی با یکی داشتم حرف میزدم میگفت فلانی بدبخت ام اس گرفته دیگه نباید بچه دار بشه بنظر من زودم میمیره پشت تلفن من داشتم گریه میکردم و اون حرفاشو میزد این ندونستن خیلی کارها با ما کرد از این اتفاقات برای من به شخصه زیااد اتفاده
مهسا جان باید صبور باشیم و همون بهتر که کسی ندونه بیخیال مردم عادی