شناخت صحيح و درک زن ها
به گفته ي روان شناسان، اغلب مردها باورهاي نادرستي در مورد زنان دارند که اغلب گله گذاري هاي آنان را شامل مي شود. اين باورهاي غلط ناشي از عدم شناخت صحيح و عدم درک روحيه ي لطيف زن هاست و آن ها را براي شناخت بيش تر آقايان از همسرانشان بيان مي کنيم:
هفت باور نادرست مردها درباره ي زن ها
1
) زن ها سيري نا پذيرند
2) حفظ و نگهداري آن ها مشکل است
3) زن ها مي خواهند مردها را کنترل کنند
4) زن ها حسود هستند
5) زن ها زياده از حد احساساتي هستند
6) زن هايي که قوي و توانا هستند، نيازي به مراقبت ندارند
7) زن ها آزادي مرد را مختل مي کنند
باور غلط: زنها سيري ناپذيرند
مردها،تمايل و گرايش هميشگي زن مبني بر بهبود و اصلاح کارها را با پر توقع بودن و سيري ناپذيري مزمن او اشتباه گرفته اند. اين طبيعت زن است که به فکر بهبود، اصلاح و ارتقاء همه چيز است.
زنها- دست کم بيش تر آنها- بسيار کم توقع اند و مي توان به راحتي با کوچک ترين چيزها خوشحالشان کرد. با يک لبخند، اظهار محبت و دلتنگي در آغوش گرفتن و ... خواهيد ديد چطور از شادي لبريز خواهند گشت.
باور غلط: حفظ و نگهداري زن ها مشکل است
واقعيت اين است که حفظ و نگهداري روابط صميمي مشکل است. زن ها مي خواهند رابطه شان سالم و صميمي باشد و بدين جهت ازمردها توقع دارند براي اين منظور وقت بگذارند و بر روي صميميت رابطه تلاش کنند.
زنها استانداردهاي بالايي براي روابط صميمي خود دارند، نه از آن رو که ايرادگير و پرتوقع هستند، بلکه از آن جهت که عميقاً متعهد و پايبند بوده و مي خواهند که موفق باشند.
باور غلط: زن ها مي خواهند مردها را کنترل کنند
مردها تلاش زن را براي سازمان دهي، برنامه ريزي و حل مشکلات مي بينند و سپس آن را به اشتباه به عنوان تلاشي از جانب زن براي کنترل مرد و بهره کشي از آن تعبير مي کنند.
واقعيت اين است که زنها مي خواهند کمک کنند، ايفاي نقش کنند، بهبود بخشند، ارتقاء دهند و به حساب آورده شوند.
يکي از رايج ترين شکايت هاي زن ها از مرد زندگي شان آن است که بيش تر مردها، در فرآيند تصميم گيري خود، زن ها را دخالت نمي دهند. از آن جا که زن ها از اين احساس بيزارند، پس تلاش مي کنند تا خود را به نحوي در جريانات زندگي همسرشان وارد کنند. بدين معنا که سوال مي پرسند و راه حل ارايه مي دهند. مرد، علاقه و کمک همسرش را به معناي تلاش براي مداخله و سلطه جويي معنا مي کند.
اولويت اول يک زن در زندگي محبت است. اگر همسرش را ناراحت ببيند، دوست دارد به او کمک کند. اگر او را در مواجهه با مشکلي ببيند، مي خواهد راه حلي ارايه کند، همه ي اينها به خاطر اين است که همسرش را دوست دارد و به او عشق مي ورزد.
باور غلط: زن ها حسود هستند
واقعيت اين است که زن ها محافظ و نگهبان روابط صميمي و نزديک خود هستند و مي خواهند از رابطه ي خود با مردي که دوستش دارند محافظت کنند. نه از آن جهت که به همسر خود اعتماد ندارند، بلکه از آن رو که او را دوست دارند. به طور غريزي و فطري، زنان از هر چه برايشان ارزشمند باشد، مراقبت مي کنند.
باور غلط: زن ها زيادي احساساتي هستند
يکي از زيباترين ويژگي هاي زنها اين است که قابليت اين را دارند که حس کنند و احساس داشته باشند و اين احساسات را نشان دهند و ابراز کنند و اين موهبتي بس گران بهاست. اما باور غلط اين است که نشان دادن احساسات ،کيفيتي ضعيف تر و ناخواستني تر از پنهان کردن احساسات مي باشد. اين همان پيامي است که اغلب مردها در کودکي وهنگامي که پسربچه اي بودند دريافت کرده اند. اين که گريه نکردن، بهتر از گريه کردن است. خشن و قوي بودن، بهتر از ترسو بودن است. مستقل بودن بهتر از نيازمند بودن است.
بنابراين مردها، اغلب احساسات طبيعي زن ها را به غلط ،ضعف نفس تلقي مي کنند و توانايي آنها را در حس کردن و احساس داشتن را به زياده روي احساسي تعبير مي کنند.مردها معمولاً زن را متهم مي کنند که زياده از حد احساساتي هستند. به اين دليل که مسئوليت گفتار يا رفتار نامهربانانه و احياناً خشونت آميز خود را نپذيرند.بيشتر زن ها زيادي احساساتي نيستند، بلکه فقط احساساتي هستند! مردها هم همينطور. اما نمي توانند به راحتي احساسات خود را نشان دهند يا ابراز کنند. حقيقت آن است که مردها به همين دليل زن ها را بسيار دوست دارند، همين حساس بودن، احساساتي بودن و توانايي حس کردن زن، دليل آن است، زيرا همين احساساتي بودن زنهاست که به آنها امکان مي دهد به مردها محبت بورزند و چنين احساسات خوبي را در آنها توليد کنند.
باور غلط: زن هاي قوي نيازي به توجه و مراقبت ندارند
اشتباهي که مردان مرتکب مي شوند اين است که قدرت و توانايي را با خودکفايي اشتباه مي گيرند. صرف اين که زني قوي و با اعتماد به نفس است به اين معنا نيست که هيچ گونه نيازي ندارد و اصلاً به اين معنا نيست که به شخص توانمند و نيرومند ديگري نياز ندارد و اين گونه نيست که هرگز خسته، ترسيده، وحشت زده و بي رمق نمي شوند.
واقعيت اين است که اگر زني به تنهايي هم قادر به انجام تمام کارها باشد، باز دوست دارد قدرت، توان، حمايت و مراقبت مردش را حس کند. هر قدر هم زني قوي و مستقل باشد، همچنان نياز دارد که احساس کند به طرق مختلف از او مراقبت مي شود.
زن هايي بيش تر نياز به توجه، حمايت و مراقبت دارند که از ديگران بيش تر حمايت و مراقبت مي کنند.
باور غلط: زن ها آزادي مرد را مختل مي کنند
مردها اغلب به اشتباه، درخواست هاي طبيعي و منطقي زن ها را مبني بر شرکت در رابطه، با تلاش زن براي سلب آزادي مرد اشتباه مي گيرند. زن ها دوست دارند روابطي متعهدانه و صميمانه ايجاد کنند.هر کسي به مجرد اين که به رابطه اي وارد مي شود، مقاديري از آزادي هاي شخصي خود را از دست مي دهد. چرا که از حالا به بعد شخصي که با او رابطه برقرار کرده ايد، به آنچه مي گوييد يا رفتار مي کنيد، واکنش نشان خواهد داد.آزادي واقعي به اين معنا نيست که چه کارهايي مي توانيد بکنيد و چه کارهايي نمي توانيد بکنيد. بلکه به معناي آزادي در محبت ورزيدن آن هم بدون ترس و دريافت کردن بدون مقاومت و دادن و بخشيدن بي دريغ مي باشد.زن ها هرگز سعي ندارند چيزي را از مرد سلب کنند. برعکس آنها مي خواهند محبت، فداکاري، از خودگذشتگي، تعهد، پايبندي و وفاداري خودشان را به مرد هديه کنند. تمام تلاش هاي يک زن براي ايجاد رابطه با همسرش و صميمي بودن و حل مشکلات است نه براي سلب آزادي از مرد.