2013/07/24, 04:17 PM
چرا یک کمیته حقیقت یابِ تخصصی رد ساخت این داروها را نمی گیرد و از چگونگی مراحل تولید آن تحقیق نمی کند؟
" بیماریم را که تشخیص دادند، شش ماه آوانکس مصرف کردم.بار اخر که برای گرفتن آوانکس به داروخانه ۲۵ فروردین رفتم، قیمش چند برابر شده بود، به خاطر تولید دارویی مشابه در ایران به اسم سینووکس. دست خالی برگشتم. رفتم پیش دکترم و به خاطر اینکه خجالت می کشیدم اصل ماجرا را تعریف کنم، گفتم یکی از دوستانم داره از داروی ایرانی مصرف می کنه، اومدم در مورد اون اطلاعات بگیرم. دکترم ته ماجرا را خوند. گفت اگر تهیه دارو برات استرس ایجاد میکنه، نخریدن و استفاده نکردنش بهتر از خریدنشه. برام نسخه ی داروی ایرانی رو نوشت. ماه اول که مصرف کردم، برای کنترل آنزیمهای کبدم رفتم ازمایشگاه، دو برابر حد مجاز بودن، بیشتر از ۸۰.... دو هفته دیگه مصرف کردم شاید بدنم عادت کنه اما آنزیمهای کبدم رفتن ۱۶۰. هنوز ماه دوم رو تموم نکرده بودم دچار یک حمله عجیب شدم. با بقیه حملههایام اس متفاوت بود، معده و کبدم هم درگیر شده بود. بیمارستان سینا بستریم کردن. دکترمتخصص داخلی می گفت ممکن بوده دچار کمای کبدی بشم. از دکتر اصلیم پرسیدم چرا با نسخه ی خارجی اینجوری نمی شدم، جوابی نداشت. پیچوند.منم بیخیال شدم. چارهای نداشتم. بعد بیمارستان دکترم گفت باید آمپولهام رو عوض کنم. می گفت با توجه به وضعیت کبدت بهترین انتخاب برای تو کوپاکسونه که به ایران وارد نمیشه. تیزابری هم اگر بخواهی باید خودت وارد کنی و اونم قیمت هر دونه اش برای مصرف ۲۸ روز بیشتر از چند میلیونه (بیشتر از ۳۰۰۰ دلار ). بهم گفت با ربیف کم کم پیش میریم . از یک چهارم شروع کردم. بعد نصف و بعد کامل. چند ماه که مصرف کردم نسخه ی ایرانی اونم اومد. کبدم هم حساس شده بود و به این یکی هم اعتراض کرد. نمیدونم چه بلایی سرش اومده بود. رفتم سراغ بتافرون. اون هم بعد یکسال نسخه ایرانیش تولید شد! اسمش شده بود زیفرون. قیمت اینم سر به فلک کشید. حالا برای تهیه هر ماه بتافرون باید یک میلیون و ششصد هزارتومان با بیمه بدی. اونکس بیشتر از سه میلیونه و تیزابری هم ده - یازده میلیون ...
یکی از دوستان دوره تحصیلم رو در دانشگاه زوریخ پیدا کردم. متخصص مغز و اعصاب بود. ازش در مورد داروهای ایرانی پرسیدم ببینم خارج هم اعتبار دارن.گفت که تولیدکنندههای ایرانی هنوز نتونستن خاصیت دارویی این مواد رو برای هیچ موسسه معتبری ثابت کنند. تاییدیه و طی مراحل بعدی که جای خود داره... فکرش را بکنید...تزریق رو کنار گذاشتم بیخیالش شدم... "
این ماجرای واقعی یک بیمار مبتلا بهام اس است . راوی ماجرا، اصرار داشت که مشابه این ماجرا و این عاقبت در میان بیمارانام اس فراوان است. می گفت چون داروی تزریقی بیمارانام اس آثار مشخصی ندارد و روند پیشرفت بیماریام اس هم هیچ منطقی ندارد، به راحتی نمی شود ثابت کرد که داروهای ایرانی، دارو هستند یا دارو نما. اما قدر مسلم هیچ مستنداتی وجود ندارد که نشان دهند این داروها، مراحل تحقیقاتی و ازمایشگاهی و انسانیِ ساختِ یک داروی واقعی را سپری کرده اند. از طرفی تفاوت بهای این داروها با نمونههای خارجی، آنچنان زیاد است که اگر امکان ساخت چنین داروهایی در داخل کشور وجود داشت، صادرات آن می توانست برای کشور بسیار سود آور باشد. نکته ی دیگر اینکه این سه داروی گران قیمتی که در ایران مشابه سازی شده اند، هر کدام محصول یک کشورند ( گویا آمریکا و آلمان و انگلیس) و محصول سالها تحقیقات آزمایشگاهی کشورهایی هستند که در عرصه ی داروسازی بسیار پیشرفته اند. یعنی ایران به تنهایی توانسته است کار همه ی آنها یکجا انجام دهد! از طرفی اغلب پزشکانی که این دارو را تجویز می کنند، اغلب ترجیح می دهند در خصوص سوالات جزیی در مورد مراحل ساخت آن و یا کیفیت اثر گذاری آنها سکوت کنند. اصرار داشت که اگر یک کمیته حقیقت یابِ تخصصی رد ساخت این داروها را بگیرد و از چگونگی مراحل تولید آن تحقیق کند، ممکن است نتایج غم انگیزی داشته باشد.
بیماریام اس، یک بیماری ناتوان کننده است که آن در سالیان اخیر آمار ابتلا به آن در ایران به شکل چشمگیری افزایش یافته است . این بیماری بر روی شرایط جسمی و ذهنی بیمار به گونهای اثر می گذارد که هر روز از کیفیت زندگی او کاسته می شود. اما اخبار و گزارش های منتشره پیرامون کمبود، گرانی و شرایط دارویی این بیماری خاص حاکی از آن است که مشکلاتی که مستقیما توسط مسئولین مربوطه برای بیماران ایجاد می شود نه تنها کمکی به بیمارانام اس نمی کند بلکه راه را برای پیشرفت بیماری آماده تر می کند. گویی مسئولین امر، به جای کمک به بیمار، کمک به بیماری را از وظایف خود می دانند.
http://www.rahesabz.net/story/72982/
" بیماریم را که تشخیص دادند، شش ماه آوانکس مصرف کردم.بار اخر که برای گرفتن آوانکس به داروخانه ۲۵ فروردین رفتم، قیمش چند برابر شده بود، به خاطر تولید دارویی مشابه در ایران به اسم سینووکس. دست خالی برگشتم. رفتم پیش دکترم و به خاطر اینکه خجالت می کشیدم اصل ماجرا را تعریف کنم، گفتم یکی از دوستانم داره از داروی ایرانی مصرف می کنه، اومدم در مورد اون اطلاعات بگیرم. دکترم ته ماجرا را خوند. گفت اگر تهیه دارو برات استرس ایجاد میکنه، نخریدن و استفاده نکردنش بهتر از خریدنشه. برام نسخه ی داروی ایرانی رو نوشت. ماه اول که مصرف کردم، برای کنترل آنزیمهای کبدم رفتم ازمایشگاه، دو برابر حد مجاز بودن، بیشتر از ۸۰.... دو هفته دیگه مصرف کردم شاید بدنم عادت کنه اما آنزیمهای کبدم رفتن ۱۶۰. هنوز ماه دوم رو تموم نکرده بودم دچار یک حمله عجیب شدم. با بقیه حملههایام اس متفاوت بود، معده و کبدم هم درگیر شده بود. بیمارستان سینا بستریم کردن. دکترمتخصص داخلی می گفت ممکن بوده دچار کمای کبدی بشم. از دکتر اصلیم پرسیدم چرا با نسخه ی خارجی اینجوری نمی شدم، جوابی نداشت. پیچوند.منم بیخیال شدم. چارهای نداشتم. بعد بیمارستان دکترم گفت باید آمپولهام رو عوض کنم. می گفت با توجه به وضعیت کبدت بهترین انتخاب برای تو کوپاکسونه که به ایران وارد نمیشه. تیزابری هم اگر بخواهی باید خودت وارد کنی و اونم قیمت هر دونه اش برای مصرف ۲۸ روز بیشتر از چند میلیونه (بیشتر از ۳۰۰۰ دلار ). بهم گفت با ربیف کم کم پیش میریم . از یک چهارم شروع کردم. بعد نصف و بعد کامل. چند ماه که مصرف کردم نسخه ی ایرانی اونم اومد. کبدم هم حساس شده بود و به این یکی هم اعتراض کرد. نمیدونم چه بلایی سرش اومده بود. رفتم سراغ بتافرون. اون هم بعد یکسال نسخه ایرانیش تولید شد! اسمش شده بود زیفرون. قیمت اینم سر به فلک کشید. حالا برای تهیه هر ماه بتافرون باید یک میلیون و ششصد هزارتومان با بیمه بدی. اونکس بیشتر از سه میلیونه و تیزابری هم ده - یازده میلیون ...
یکی از دوستان دوره تحصیلم رو در دانشگاه زوریخ پیدا کردم. متخصص مغز و اعصاب بود. ازش در مورد داروهای ایرانی پرسیدم ببینم خارج هم اعتبار دارن.گفت که تولیدکنندههای ایرانی هنوز نتونستن خاصیت دارویی این مواد رو برای هیچ موسسه معتبری ثابت کنند. تاییدیه و طی مراحل بعدی که جای خود داره... فکرش را بکنید...تزریق رو کنار گذاشتم بیخیالش شدم... "
این ماجرای واقعی یک بیمار مبتلا بهام اس است . راوی ماجرا، اصرار داشت که مشابه این ماجرا و این عاقبت در میان بیمارانام اس فراوان است. می گفت چون داروی تزریقی بیمارانام اس آثار مشخصی ندارد و روند پیشرفت بیماریام اس هم هیچ منطقی ندارد، به راحتی نمی شود ثابت کرد که داروهای ایرانی، دارو هستند یا دارو نما. اما قدر مسلم هیچ مستنداتی وجود ندارد که نشان دهند این داروها، مراحل تحقیقاتی و ازمایشگاهی و انسانیِ ساختِ یک داروی واقعی را سپری کرده اند. از طرفی تفاوت بهای این داروها با نمونههای خارجی، آنچنان زیاد است که اگر امکان ساخت چنین داروهایی در داخل کشور وجود داشت، صادرات آن می توانست برای کشور بسیار سود آور باشد. نکته ی دیگر اینکه این سه داروی گران قیمتی که در ایران مشابه سازی شده اند، هر کدام محصول یک کشورند ( گویا آمریکا و آلمان و انگلیس) و محصول سالها تحقیقات آزمایشگاهی کشورهایی هستند که در عرصه ی داروسازی بسیار پیشرفته اند. یعنی ایران به تنهایی توانسته است کار همه ی آنها یکجا انجام دهد! از طرفی اغلب پزشکانی که این دارو را تجویز می کنند، اغلب ترجیح می دهند در خصوص سوالات جزیی در مورد مراحل ساخت آن و یا کیفیت اثر گذاری آنها سکوت کنند. اصرار داشت که اگر یک کمیته حقیقت یابِ تخصصی رد ساخت این داروها را بگیرد و از چگونگی مراحل تولید آن تحقیق کند، ممکن است نتایج غم انگیزی داشته باشد.
بیماریام اس، یک بیماری ناتوان کننده است که آن در سالیان اخیر آمار ابتلا به آن در ایران به شکل چشمگیری افزایش یافته است . این بیماری بر روی شرایط جسمی و ذهنی بیمار به گونهای اثر می گذارد که هر روز از کیفیت زندگی او کاسته می شود. اما اخبار و گزارش های منتشره پیرامون کمبود، گرانی و شرایط دارویی این بیماری خاص حاکی از آن است که مشکلاتی که مستقیما توسط مسئولین مربوطه برای بیماران ایجاد می شود نه تنها کمکی به بیمارانام اس نمی کند بلکه راه را برای پیشرفت بیماری آماده تر می کند. گویی مسئولین امر، به جای کمک به بیمار، کمک به بیماری را از وظایف خود می دانند.
http://www.rahesabz.net/story/72982/