فواید سیب از لحاظ اسلام :
امام على (ع): سيب بخوريد كه معده را پاكسازى مى كند.
امام صادق (ع): سيب ، خوش بو كننده ى معده است .
3. امام صادق (ع): سيب ، موجب گشايش معده مى گردد. سيب بخوريد كه حرارت بدن را پائين مى آورد؛ درون را سرد مى كند و تب را از بين مى برد.
4. امام صادق (ع): به تبداران خود سيب بدهيد كه هيچ چيزى سودمندتر از سيب نيست .
5. اگر مردم مى دانستند چه چيزى در سيب نهفته است ، بيماران خود را به غير آن درمان نمى كردند. سيب ، سودمندترين چيز براى قلب است و آن را شست و شو مى دهد.
6. مردى از سرزمين وبازده ، نامه اى به امام صادق (ع) نوشت و از اوضاع آنجا خبر داد. امام در جواب نوشت : ((سيب بخور)). او انجام داد و عافيت يافت .
7. شخصى به امام صادق (ع) گفت : ((اگر كسى از ما مريض شود، پزشكان او را به پرهيز، توصيه مى كنند)). امام فرمود: ((اما ما خاندان پيامبر، به جز خرما از چيز ديگرى پرهيز نمى كنيم و با سيب و آب سرد، درمان مى كنيم )).
8. درست بن ابى منصور مى گويد: در يك روز تابستانى ، نزد امام صادق (ع) رفتم . ظرفى پر از سيب سبز جلوى حضرت بود. گفتم : ((فدايت شوم ! مردم از اين بدشان مى آيد. شما چگونه مى خوريد؟)). فرمود: ((شب گذشته ، تبدار شدم . كسى را فرستادم آن را تهيه كرد و برايم آورد و از آن خوردم . سيب ، تب را ريشه كن مى كند و حرارت بدن را پايين مى آورد)).
وقتى نزد خانواده خود بازگشتم ، آنان تبدار بودند. به آنان سيب دادم و تب آنها، ريشه كن شد.
9. امام كاظم (ع): سيب براى چند چيز سودمند است : زهر، افسون ، ديوانگى ناشى از جنّيان اهل زمين و بلغمى كه چيره شده است . هيچ چيزى ، زودتر از سيب ، اثربخش نيست .
10. پيامبر (ص): سيب را ناشتا بخوريد كه شست و شو دهنده معده است .
11. پيامبر (ص): چهار چيز بر عمر انسان مى افزايد:... و خوردن سيب در سحرگاهان .
12. امام باقر (ع): هر گاه خواستى سيب بخورى ، ابتدا آن را بو كن و سپس بخور كه اگر چنين كنى ، همه دردها و عارضه ها از بدنت بيرون مى رود و هر آنچه از جانب ارواح پديد آمده است ، آرام مى گيرد.
13. در هفته اول ، عروس را از خوردن شير، سركه ، گشنيز، و سيب ترش باز دار. زيرا رحم را نسبت به آوردن بچه ، عقيم و سرد مى سازد... و قاعدگى زن را قطع مى كند و موجب بيمارى اش مى شود.
14. زياد قندى مى گويد: با برادرم به مدينه رفته بوديم كه ديديم مردم ، خون دماغ مى شوند و پس از دو روز مى ميرند. برادر من نيز گرفتار خونريزى بينى شد. نزد امام كاظم (ع) رفتم و خواستار دارويى شدم . امام فرمود: ((به برادرت سيب بخوران )). به او سيب دادم و خونريزى اش قطع شد.
امام على (ع): سيب بخوريد كه معده را پاكسازى مى كند.
امام صادق (ع): سيب ، خوش بو كننده ى معده است .
3. امام صادق (ع): سيب ، موجب گشايش معده مى گردد. سيب بخوريد كه حرارت بدن را پائين مى آورد؛ درون را سرد مى كند و تب را از بين مى برد.
4. امام صادق (ع): به تبداران خود سيب بدهيد كه هيچ چيزى سودمندتر از سيب نيست .
5. اگر مردم مى دانستند چه چيزى در سيب نهفته است ، بيماران خود را به غير آن درمان نمى كردند. سيب ، سودمندترين چيز براى قلب است و آن را شست و شو مى دهد.
6. مردى از سرزمين وبازده ، نامه اى به امام صادق (ع) نوشت و از اوضاع آنجا خبر داد. امام در جواب نوشت : ((سيب بخور)). او انجام داد و عافيت يافت .
7. شخصى به امام صادق (ع) گفت : ((اگر كسى از ما مريض شود، پزشكان او را به پرهيز، توصيه مى كنند)). امام فرمود: ((اما ما خاندان پيامبر، به جز خرما از چيز ديگرى پرهيز نمى كنيم و با سيب و آب سرد، درمان مى كنيم )).
8. درست بن ابى منصور مى گويد: در يك روز تابستانى ، نزد امام صادق (ع) رفتم . ظرفى پر از سيب سبز جلوى حضرت بود. گفتم : ((فدايت شوم ! مردم از اين بدشان مى آيد. شما چگونه مى خوريد؟)). فرمود: ((شب گذشته ، تبدار شدم . كسى را فرستادم آن را تهيه كرد و برايم آورد و از آن خوردم . سيب ، تب را ريشه كن مى كند و حرارت بدن را پايين مى آورد)).
وقتى نزد خانواده خود بازگشتم ، آنان تبدار بودند. به آنان سيب دادم و تب آنها، ريشه كن شد.
9. امام كاظم (ع): سيب براى چند چيز سودمند است : زهر، افسون ، ديوانگى ناشى از جنّيان اهل زمين و بلغمى كه چيره شده است . هيچ چيزى ، زودتر از سيب ، اثربخش نيست .
10. پيامبر (ص): سيب را ناشتا بخوريد كه شست و شو دهنده معده است .
11. پيامبر (ص): چهار چيز بر عمر انسان مى افزايد:... و خوردن سيب در سحرگاهان .
12. امام باقر (ع): هر گاه خواستى سيب بخورى ، ابتدا آن را بو كن و سپس بخور كه اگر چنين كنى ، همه دردها و عارضه ها از بدنت بيرون مى رود و هر آنچه از جانب ارواح پديد آمده است ، آرام مى گيرد.
13. در هفته اول ، عروس را از خوردن شير، سركه ، گشنيز، و سيب ترش باز دار. زيرا رحم را نسبت به آوردن بچه ، عقيم و سرد مى سازد... و قاعدگى زن را قطع مى كند و موجب بيمارى اش مى شود.
14. زياد قندى مى گويد: با برادرم به مدينه رفته بوديم كه ديديم مردم ، خون دماغ مى شوند و پس از دو روز مى ميرند. برادر من نيز گرفتار خونريزى بينى شد. نزد امام كاظم (ع) رفتم و خواستار دارويى شدم . امام فرمود: ((به برادرت سيب بخوران )). به او سيب دادم و خونريزى اش قطع شد.
فعلا سکوت را برگزیدیم ............