ارسالها: 897
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: May 2012
تشکر های اهدا شده: 7875
تشکر های دریافت شده :13667 بار در 5785 پست
سال تشخيص بيماري : 1381
دكتر معالج : دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی
داروي مورد استفاده : اسویمر - داروسازی اسوه
دالفیرا - نانوحیات دارو
محل سکونت : بویین زهرا
به نظرم هردو تاشه
باید ببینی چی بهت میسازه!!
امانتادین،مدافنیل،کارنیتین، ... یا ترکیبی از اینها
!.........The world is full of nice peaple, if u can't find one, Be One
دنيا پُر از آدم هاى خوبه ولى اگه نتونستى حتى يكى از اونها رو پيدا كنى، لااقل خودت خوب باش!.........
ارسالها: 183
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2013
تشکر های اهدا شده: 5736
تشکر های دریافت شده :8187 بار در 2049 پست
سال تشخيص بيماري : -
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : در لیست وجود ندارد
محل سکونت : -
بنظر من که هر چی از بیماریمون بگذره بدنامون ضعیف تر میشه
منم زودتر از قبل خسته میشم
تو ام اس طبیعیه این خستگی ها
ارسالها: 13
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2014
تشکر های اهدا شده: 40
تشکر های دریافت شده :46 بار در 15 پست
سال تشخيص بيماري : ۹۲لعنتی
دكتر معالج : دکتر ترابی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
:-) :-) سلام دوستان منم همش خستم از درون نا ندارم
دل خوش از آنیم که حج میرویم
غافل از آنیم که کج میرویم
کعبه به دیدار خدا میرویم
او که هینجاست کجا میرویم
ارسالها: 13
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 760
تشکر های دریافت شده :54 بار در 16 پست
سال تشخيص بيماري : 92
دكتر معالج : ...
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : زیر آسمان آبی
farzane joon dar hich sharayeti nabayad begi khasteam.in tori be khodet talghin nakon.ye dosh abe welarm o gosh dadan be mozik haye hayajan avar kheyli moasere
آشوبم و آرامشم تویی....
ارسالها: 192
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2014
تشکر های اهدا شده: 2351
تشکر های دریافت شده :1453 بار در 509 پست
سال تشخيص بيماري : 84
دكتر معالج : مقدسی
داروي مورد استفاده : در لیست وجود ندارد
محل سکونت : تهران
منم با سنگ صبور موافقم
ام اس یه بیماریه که با تلقین بدتر میشه با روحیه و بی خیالی بهتر میشه
من شخصا از وقتی برام ام اس مهم نیست به خودم دیگه گیر نمیدم از جمله خستگی ..مور مور دست و پام ..بی حسی
دیگه هیچ کدومشون اذیتم نمیکنن
میبینی مادر..؟
دیگر سیگار هم غم هایم را تسکین نمیدهد ...
سلطان غم بگو مسکنت چیست ..؟
فرزندت از پای درآمده ...
ارسالها: 48
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2013
تشکر های اهدا شده: 185
تشکر های دریافت شده :340 بار در 113 پست
سال تشخيص بيماري : 92
دكتر معالج : دکتر
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : مشهد
بچه ها من که تصمیم جدی دارم بعد از تعطیلات برم باشگاه انقد دمبل بزنم که قویترین زن جهان بشم
حالا میبنید چی میشم
میدونین به نظر من بدن ماها داره خودشو لوس میکنه با این خستگیو ... باید ادبش کنیم
میخام انقد عضلاتمو قوی کنم که دیگه ام اسو بذارم توو جیب بغلیم
ارسالها: 105
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 4869
تشکر های دریافت شده :3110 بار در 445 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
2014/04/29, 07:36 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/04/29, 07:52 AM، توسط همسر یک قهرمان.)
همسر من به قدری حس خستگی داره که واقعاً تعجب مبکنم
شبها کلی التماسش میکنم مسواک بزنه یا بره حمام هی میگه 5دقیقه دیگه بعد هم انجام نمیده
میگه خستگی نمیذاره حتی یک لیوان آب دستم نگه دارم
چند وقت پیشا رفت کلاس کنگ فو، البته قبل از مریضیش میرفت ولی باز شروع کرد، نتیجه اش این شد که وقتی میامد خانه جای اینکه سرحال باشه خسته تر بود و حسی شبیه تهوع داشت، بعد از یکماه به ناچار ول کرد
جمعه داشت بهم کمک میکرد رو فرشی پهن کنیم چنان نفس نفس میزد و عرق میریخت که من از تعجب شاخ درآورده بودم چون همیشه خودم تنهایی اینکار رو میکردم
موقع بیرون رفتن هم انقدر آروم حاضر میشه که روانی میشم هی خودخوری میکنم
کپسول ول من و کارنیتین هم میخوره ولی تغییر فاحشی حس نکردم
به قول دکتر صحرائیان باور این خستگی برای ما خیلی سخته
هرکه را دیدم از مجنون و عشقش قصه گفت
کاش میگفتند در این ره، چه بر لیلا گذشت
ارسالها: 281
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jan 2014
تشکر های اهدا شده: 3519
تشکر های دریافت شده :6831 بار در 2229 پست
سال تشخيص بيماري : 87
دكتر معالج : اقای خانعلی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
اوایل با یه نماز خوندن عرقم درمیومد
یه راه حل دادم بخودم...تمام لباسای خونگیمو نخ خالص کردم...فقط نخی و خنک میپوشم
چون چادریم ،مانتو های نخی میپوشم...تو پاییز یادمه تو خونه تیشرت نخی تنم میکردم
یه چیزی دیگه هم امتحان کردم اینه که آب زیاد میخورم و مثلا میخوام 9صبح برم خونه از8ونیم بلند میشم بدون استرس دنبال جورابو....
میگردم
دیروز 4تا4راه پیاده رفتم صبحش....غروبم تا9شب مشغول کاربودم..9اومدم خونه خسته داغون نبودم بااینکه آمپولم یه نوبت عقب افتاده بود
عامل خستگی خودمونیم...بهتره سعی کنیم بخودمون بگیم ببین؟؟خستگی فایده نداره همت کن
ارسالها: 105
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 4869
تشکر های دریافت شده :3110 بار در 445 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
مونا جان منم همه اش میگم تلقین میکنی ولی اون ناراحت میشه میگه برای تو درکش مشکله
مجبور میشم اکثر کارها رو خودم بکنم، برای انجام کارهاش خیلی فکر میکنه، من همه لباسهاش رو آماده میزارم ولی باز صبحها جورابشو میپوشه یکم فکر میکنه پیراهن میپوشه یکم فکر میکنه شلوار میپوشه فکر میکنه
بهش میگم به چی فکر میکنی میگه نمی دانم بدنم خسته است
آخه صبح که از رختخواب پاشده خسته چیه
اگرم کاری رو بخواد با عجله انجام بده یه اتفاقی میفته مثلاً ظرف از دستش میفته
یا میخوره به در و دیوار
تو خانه هم که اصلاً لباس نمیپوشه که گرمش بشه، لباسای خانه اش همه نخی
آبم که سر 6 ماه فیلتر یخچال صفر شد مدام آب میخوره
ماندم سرکار چه جوری فعالیت میکنه
هرکه را دیدم از مجنون و عشقش قصه گفت
کاش میگفتند در این ره، چه بر لیلا گذشت
ارسالها: 218
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Dec 2010
تشکر های اهدا شده: 3562
تشکر های دریافت شده :3878 بار در 865 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : سيد مسعود نبوي
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : تهران
اتفاقا منم صبح ها که از خواب بلند میشم اوج خستگیمِ
همه بدنم درد میکنه
بعد ورزش (یه نرمش خیلی سبک)هم احساس خستگی میکنم
کلا هم تو خونه هیچ کاری نمیکنم یعنی نمیزارن میگن خسته میشی
خودمم که از خدا خاسته
یه مدت آمورل میخوردم ولی بی فایده بود
تو رو آرزو نکردم
این یعنی نهایت درد
خیلی چیزا هست تو دنیا که نمیشه آرزو کرد