2010/02/03, 11:02 AM
من روزي كه فهميدم ام اس دارم خيلي راحت از دكتر تشكر كردم و اومدم بيرون خب چيه نمي دونستم چيه كه! تو سالن انتظار يه مرده بود گفتم آره دكتر گفت ام اس دارم (البته با خنده) يهو شروع كرد به دلداري كه چيزي نيست ايشالله داروش پيدا ميشه تازه فهميدم كه زيادم جالب نيستا. خلاصه سكته رو زدم همونجا كه فلج شدم رفت اما خدا رو شكر سالها گذشت و منم پرو تر از اون موقع تازه يه دخمل خوشگلم دارم. و بخاطر اونم كه شده سعي ميكنم هميشه شاد باشم آخه طفلكي وقتي حالم بد ميشه خيلي غصه مي خوره
شاد باشيد
شاد باشيد
خوب باشيد و خوب بمانيد