2011/05/21, 11:28 PM
منم شروع بیماریم مثل بقیه بوده.تا ۲ سال بی حسی و گز گز که تشخیص ندادن.سال ۸۲ دوبینی و فلج صورت و پالس تراپی.حاضر نشدم تا الان تزریق کنم و با دعا و درخواست از خدای خوبم از اون سال ۳ تا حمله داشتم و شفا گرفتم.نمیدونستم سردی بده و اینجا فهمیدم.خیلی از ام اس راضیم فقط واسه دوتا بچه ام نگرانم.ته دلم اعتقاد دارم وقتی این همه آدم ام اس دارن و هر روز ام اسی ها زیاد میشن پس نباید لاعلاج و خطرناک باشه.مطمئنم به تغذیه ربط داره چون قبل همه حمله ها رژیم داشتم و ماست و ترشی و سردی زیاد زیاد میخوردم.بچه ها من ۱۲ ساله ام اس دارم فقط دوبار پالس تراپی شدم چون فکر میکردم درمانه و هیچ وقت حاضر نشدم دارو بگیرم.ماها بیمار نیستیم همه چی دست خودمونه.دوستون دارم.
همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی