•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32(current)
  • 33
  • 34
  • ...
  • 38
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 12 رأی - میانگین امیتازات : 4.17
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بهبود ام اس
(2012/11/11, 12:52 AM)پولادی نوشته است: سلام من عضو جدید انجمن هستم و به تازگی با رژیم استاد خدادادی آشنا شدم اما نتونستم جزوه 85 صفحه ای درباره ی درمان ام اس رو پیدا کنم لطفآ اگه میشه لینکش رو برای من اینجا بزارید . هم چنین نمیدونم موقع گرفتن این رژیم باید قذص هامو قطع کنم ازدوستانی که این رژیم رو امتحان کردن خواهش میکنم منو راهنمایی کنن . ممنونم.

دوست عزیز، لینک رژیم اینه:
http://www.tebbeghorani.com/مقالات/48-رژ...ت-رماتوئید-

من 5 سال هست که این رژیم را رعایت میکنم و شخصی که در موردش صحبت شده خودم هستم. غذا تداخلی با دارو نداره، اگر لازمه قرصهاتو بخوری پس با رعایت این رژیم میتونی به مصرفش ادامه بدی.

رعایتش اول به نظر سخت میرسه اما بعدش عادتهای غذایی تغییر میکنه و برنامه ای روزمره میشه.

در مورد رژیم هم هر سوالی داشتید میتونید بپرسید. معجونها را حتما درست کنید. قدومه شیرازی هم خیلی مهمه. مهمترینتش هم شیربادوم هست که روزانه باید مصرف بشه. چون این همه گرمی خوردن ممکنه کبد را اذیت کنه و شیربادوم علاوه بر خاصیتهای خیلی زیادش برای کبد هم خیلی مفیده و تعادل برقرار میکنه.


(2012/12/02, 11:11 AM)ngh نوشته است: سلام من شش ماه پیش بیماریم با از دست دادن دید چشم چپم شروع شد و با مصرف کورتون بهتر شد ولی همیشه فکر میکنم که همه ی اونایی که ام اس دارن فلج میشن همین برام بزرگترین استرسه می خواستم ببینم تجربه ی شما چی میگه؟

من به مرحله فلجی هم رسیدم. گذشته از اینکه تابو بودنش را برام از دست داد ولی اینطور نیست که این بیماری حتما ایستگاه آخرش فلجی باشه.

اگر از تجربیات دیگران استفاده کنید مطمئن باشید که هرگز این تجربه را کسب نخواهید کرد.

اولین قدم برای درمان بیماری، از بین بردن علت هست. برای اینکار عادت غذایی خودتون را تغییر بدید.
رژیم غذایی مناسب این بیماری را در ارسال قبلی با کمی توضیحات فرستادم.
(2012/09/29, 06:43 PM)sargol نوشته است: دکترمن گفت خوردن هرچیزی برای بقیه بده برای توهم بده وبمن گفت خوردن هرچیزیکه تورواذیت میکنه نخور الان کسی منوببینه تشخیص نمیده من ام اس دارم یعنی خداروشکرتااین حدسالم هستم

دوست عزیز، پزشکان تخصصی در زمینه تغذیه ندارند ولی متاسفانه در زمینه ای که اطلاعات اندکی دارند همیشه نظر میدند.
از قدیم گفتند: "مردم عقلشون در چشمشون هست." بیماری من هم تا سالها که مشکل حرکتی پیدا نکرده بودم قابل تشخیص برای دیگران نبود اما همینکه مشکل حرکتی پیدا کردم همه متوجه شدند.

اگر میشه دیگران را گول زد نباید خودمون را هم گول بزنیم.

چرا اول باید غذایی را بخوری و بعد اگر اذیتت کرد، اونرا نخوری! این آزمون و خطا به ضرر آدم تموم میشه. هر چیزی را نباید تجربه کرد. اذیت ممکنه در لحظه اتفاق نیفته و سالها طول بکشه تا متوجه بشیم...


فرصتم کمه و فقط وقت کردم صفحه آخر را بخونم و به چند تا از سوالها پاسخ بدم.

فقط یک چیز کلی در مورد خودم میگم که:

با تغذیه علت بیماریم را از بین بردم و با داروهای گیاهی درمان شدم.

در اولین فرصت توضیحات کاملتری از مراحل سکون، پیشرفت و درمان بیماریم برای دوستان تازه وارد خواهم گفت.

شاد و سلامت باشید.icon_biggrin
من هم ام اس داشتم.
 تشکر شده توسط : paeazan , رزمینا , zohrevand , ostad2000 , احسيني
(2012/12/02, 11:11 AM)ngh نوشته است: سلام من شش ماه پیش بیماریم با از دست دادن دید چشم چپم شروع شد و با مصرف کورتون بهتر شد ولی همیشه فکر میکنم که همه ی اونایی که ام اس دارن فلج میشن همین برام بزرگترین استرسه می خواستم ببینم تجربه ی شما چی میگه؟

منم چشم چپم تار شد و 5 روز بستری شدم.یکسال می گذره می ترسیدم بیناییم رو از دست بدم . نگران نباشید توکلت به خدا باشه به جای فک کردن به بدترین چیز به بهبودی امیدوار باشین.ما با امیدها زنده ایم.امید شفا.
کسی از آینده خبر نداره پس به جای اینکه منفی فکر کنیم مثبت اندیش باشیم.امیدت به خدایی باشه که تو رو خلق کرد و دوستت داره
 تشکر شده توسط : ghaside , khatereh.
تعداد زیادی تشکر پای پست اول هست و این تاپیک قدیمیه. چه کسانی تو این مدت پیگیری کردن و نتیجه گرفتن؟
 تشکر شده توسط : .nazanin
اگه موضوع ازاین قراره پس من هم بایدبگم ام اسم بهبودیافته,من اصلارژیم غذایی خاصی رورعایت نمیکنم,یک مدت صبحانه خرماباماست میخوردم.یکی شب میخوابه صبح ازخواب بیدارمیشه میگه من درمان قطعی ام اس روکشف کردم ,حالااین وسط یکی پیدامیشه که به این طرف بگه علت بیماری ام اس روبگوبعددرمان قطعیتوروکن.من هیچ دارویی مصرف نمیکنم,همین قرص کاربامازپین روکه بنابه گفته دکتربرای علایم حسی برام تجویزکردندمن مشکل علایم حسی نداشتم.قرص کاربامازپین روهم ازماه رمضان کلاقطع کردم طوریم هم نشده حالم عالی است.پس من بایدبگم ام اسم کامل بهبودیافته من دیگه ام اس ندارم ولی ام ارایم یک چیزدیگه میگه پس من هیچوقت اون ادعارونمیتونم بکنم که کامل ام اسم ازبین رفته چون اون ادعای من فقط محض خنده میشه.ببینیدمن نه ازرژیم غذایی خاصی پیروی میکنم ونه داروی شیمیایی مصرف میکنم بااین وجودبیماری ام اس من خاموش است.همونطورکه همگی شمامیدونیدبیماری ام اس همه یکی نیست وام اس 4نوع است.من باوجوداینکه الان حالم عالی است بازم نمیگم ام اسم کامل بهبودیافته تاببینم نظردکترچیه.
اے دنیا کے مسافر منزل تیری قبرھیں اے کر رھا ھیں جو تو دو دن کا یہ سفرھیں موت ھیں تیرا ان دیکھا ساتھی آچانگ تجھے نگل لے گا:ای مسافر دنیا خونه ی توقبر است ای که هرکاری میکنی سفر دو روزه هست مرگ رفیق ندیده ی تو است یکهو نفست رو می گیره
 تشکر شده توسط : OMG! , .nazanin
تغییرات جدید
چند روزیه که مرحله دهم رو تموم کردم و الان مرحله یازدهم و دوازدهم رو همزمان انجام میدم . و میخوام از تغییراتم در مرحله نهم و دهم بگم:

مرحله نهم و دهم رو که گذروندم، فکر میکنم که تغییراتم بیشتر مربوط به پاهام و پوستم بوده.
علایم بیماری ام اس در افراد مختلف خیلی متفاوته و ام اس رو به اسم بیماری هزار چهره میشناسن و میگن که: تقریبا هیچ دو بیمار ام اسی نیستند که از نظر غلایم بیماریشون کاملا شبیه هم باشند.
اما فکر مبکنم که یکی از علایمی که تمام بیماران ام اس تجربه اش می کنند، مشکل پاها ست. مشکل تعادل نداشتن. بعضی بیماران خیلی بی تعادلند، بعضی ها حالشون بهتره، ولی به هر حال هر بیمار ام اس، تجربه مشکل پا رو داشته.
مرحله نهم که دستوراتش خیلی زیاده و اینکه هر روز بتونیم همه دستوراتش رو انجام بدیم، کمی سخته. بهمین خاطر مرحله ی نهمِ من بیشتر از چهل روز طول کشید. تقریبا دو ماه طول کشید!! ولی در اون دو ماه، تغییرات پاهامو که حس میکردم، بهم امید میداد که با وجود سختیش، انجامش بدم.
در مورد پاهام: به اواسط مرحله نهم که رسیدم، حس میکردم بهتر از قبل، اون حرکت مخصوص رو انجام میدم: همون حرکت مخصوصه که خیلی از بیماران ام اس(بخاطر تعادل نداشتن) از انجام دادنش محروم هستند! همون حرکتی که باید پاهامونو جلوی هم بذاریم و روی یک خط راست قدم برداریم.
همون حرکت سخت که من اصطلاحا به اسم " گردو بشکن " می شناسمش. نمیدونم شما بهش چی میگین؟
یادمه اوایل بیماریم، به مطب هر دکتری که میرفتیم، دکتر برای اینکه تعادل نداشتنمو تشخیص بده، میگفت "گردو بشکن" برو! و من نمیتونستم و دلم لک زده بود برای اینکه گردو بشکن برم!!
در مرحله نهم، کم کم حس میکردم که بهتر از قبل پاهامو جلوی هم میذارم. یعنی توی یک مسیر به عرض یک متر هم میتونستم راه برم و به این ور اون ور برخورد نکنم. و در مرحله دهم، این تغییرات رو بیشتر حس میکردم (در حالیکه قبلا اگه توی یه مسیر به عرض دو متر هم راه میرفتم، به این ور اون ور برخورد میکردم!)
و هر روز تمرین میکردم که این حرکت رو بهتر از روز قبل انجام بدم.
ضمنا قدرت پاهام هم بیشتر شده. یعنی وقتی کسی دستمو میگیره که راه برم، خیلی خیلی آروم دستشو میگیرم که فقط تعادلمو حفظ کنم و مثل قبلا آویزونش نمیشم!! حتی وقتی میخوام از پله بالا برم فقط یه ذره آروم نرده ها رو بگیرم، میتونم از پله بالا برم.
حالا ورزش و تمرین گردو بشکن رو سعی میکنم هر روز انجام بدم.
پوستم هم که خدا رو شکر خیلی بهتر شده و اون لکه هایی که از اوایل بیماریم روی صورتم مونده بود، خیلی کمرنگ تر شده. الان دیگه اصلا جوشی روی صورتم ندارم و فقط لکه های کمرنگی مونده که انشاءالله اونها هم از بین میرن.
دوستان! ادامه بدید و مراحل رو پشت سر بذارید. وقتی به جایی میرسیم که پاهامون داره بهتر میشه، حسابی انرژی و امید میگیریم.
انشاءالله که شما هم تغییرات خوبی داشته باشید. لطفا در هر مرحله ای هستید، ایمیل بزنید و تغییراتتونو برای ما هم بگید.
باور نمیکنم خالق نظم دانه های انار، زندگی مرا بی نظم چیده باشد!
 تشکر شده توسط : احسيني , mysis , paeazan , ostad2000 , رزمینا , agin , roya-n
بعد از 5 سال و اندی مخفی کاری و همچنان ادامه دادن این مخفی کاری کارم بیشتر شده اسباب کشی مهمان داری کارهای خونه و پا به سن گذاشتن مامان و بابا
و دست تنها بودن من
دیگه ام اس این وسط چیکارست بنده خدا یه روز اومد و رفت البته من باهاش رفیقم اگه اون بهم افتخار بده N_aggressive (35)

راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار baybay
 تشکر شده توسط : رزمینا , mari

[/quote]
اززمان بروز علائم بیماری تازمان استفاده ازروش آقای خدادادی گزگزدست وپام هرروز بیشتر میشد ولی ازوقتی که به روش ایشان عمل میکنم این علائم هرروز کمتر میشود درضمن روش آقای خدادادی هیچ منافاتی باعلم منطق ندارد وهزینه ای هم به بیمار تحمیل نمیکند خلاصه روش اقای خدادادی این است که........................ 1ازغذاهای باطبع گرم به خصوص عسل استفاده کنید..................................... 2عصبی وحساس نباشید 3یبوست مزاج نداشته باشید 4به حد کافی آب بخورید وورزش بکنید
دوستان به نظر شما عزیزان کجای این روش عجیب ودوراز عقل است وهمه ما به سادگی این شیوه را امتحان کنیم[/size]

صبر کن عاطفه دلگیر شود بعد برو
یاکمی از تو دلم سیر شود بعد برو
باش تامرگ که درهجرتومشتاق وی ام
بهر م
ن قسمت و تقدیر شود بعد برو
 تشکر شده توسط : leili-asmaneh , رزمینا , paeazan , شفا یافته , DavidBili
نمیدونم چرا من هیچ اعتقادی به این طب سنتی ندارم!!! احساس میکنم به خاطر اینکه آدم به خودش تلقین میکنه که چون از این روش استفاده میکنم حتما خوب میشم، خب خوب میشه دیگه؛ با استناد به این مطلب که آدم به هر چی فکر کنه همونطور میشه.
این 4 روشی که اهورا جان فرمودند یک روش برای زندگی بهتره و یک روش درمانی برای بیماری ما نیست. شما خودتون از همه مریضایی که از طب سنتی استفاده می کنند(با بیماری های مختلف) بپرسید روش درمانی که بهشون توصیه شده چی بوده؛ مطمئن باشید همشون یه چیزی شبیه همین 4 روش رو بهتون میگن
من خودم تجربه استفاده از داروهای گیاهی زیادی رو داشتم که الان سخت پشیمونم
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز !؟
میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنمsmiling
 تشکر شده توسط : .nazanin
شاید به نظر خیلی ها مسخره بیاد
اما وقتی با دلیل بهم ثابت شد،ادامش دادم و بعد تاثیرات مثبتش رو روی خودم دیدم بیشتر اعتماد کردم

حاج آقا انقدر با بیماریم آشناست که گاهی شک می کنم دکتر نیست ... ایشون با روشهای سنتی و البته مذهبی دارن منو درمان می کنن
نخندین لطفا....برای منم اولش تعجب آور بود.

به توصیه ایشون هر روز نماز جعفر طیار میخونم... نماز جعفر طیار خیلی زیاد گرمه و باعث آرامش زیادم شد.اولش خیلی سخت بود خیلی زیاد اما کم کم وقتی دیدم چقدر تاثیر مثبت داره ادامه دادم
ایشون توصیه کردن روی نمد بخوابم. از وقتی این کاررو می کنم دیگه توی خواب بدن درد ندارم
و البته نباید حرص بخورم اصلا
و خیلی از کارهای دیگه ...
حس خوبی دارم دیگه پام نمی گیره حتی با وجود تلاش زیاد

امتحان کنین ضرری نداره اصلا
به سلامتی فکر کنید ، نه به درمان....
که درمان در واقع همان تکرار بیماری ست در ذهن
 تشکر شده توسط : شفا یافته , DavidBili
(2013/02/08, 03:32 PM)agin نوشته است: شاید به نظر خیلی ها مسخره بیاد
اما وقتی با دلیل بهم ثابت شد،ادامش دادم و بعد تاثیرات مثبتش رو روی خودم دیدم بیشتر اعتماد کردم

حاج آقا انقدر با بیماریم آشناست که گاهی شک می کنم دکتر نیست ... ایشون با روشهای سنتی و البته مذهبی دارن منو درمان می کنن
نخندین لطفا....برای منم اولش تعجب آور بود.

به توصیه ایشون هر روز نماز جعفر طیار میخونم... نماز جعفر طیار خیلی زیاد گرمه و باعث آرامش زیادم شد.اولش خیلی سخت بود خیلی زیاد اما کم کم وقتی دیدم چقدر تاثیر مثبت داره ادامه دادم
ایشون توصیه کردن روی نمد بخوابم. از وقتی این کاررو می کنم دیگه توی خواب بدن درد ندارم
و البته نباید حرص بخورم اصلا
و خیلی از کارهای دیگه ...
حس خوبی دارم دیگه پام نمی گیره حتی با وجود تلاش زیاد

امتحان کنین ضرری نداره اصلا
دوست عزیز اشتباه نشه؛ قصد من اصلا توهین به طب سنتی نبود فقط یه نظر شخصیه.
در ضمن من فقط در مورد طب سنتی صحبت کردم و نه مذهبی. من اعتقاد کامل به آثار نماز و دعا بر روح و جسم دارم. واقعا معجزه آساست
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز !؟
میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنمsmiling
 تشکر شده توسط : DavidBili , agin
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32(current)
  • 33
  • 34
  • ...
  • 38
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  جراحی selective dorsal rhizotomy برای بهبود در راه رفتن i_sh 1 1,620 2019/11/02, 09:08 AM
آخرین ارسال: Silverlight
Rainbow توصیه های غذایی برای بهبود ام اس dr.dentist 118 113,064 2017/09/22, 02:58 PM
آخرین ارسال: samiramiss
  مشاركت در طرح بهبود روش هاى درمان بيماران ام اس Biomedical Engineering 4 2,830 2017/06/04, 03:51 PM
آخرین ارسال: Biomedical Engineering
  آیا آسیکلوویر می تواند برای بهبود موقت بکار رود؟ farda20032020 3 3,178 2016/11/01, 01:16 PM
آخرین ارسال: الهه درد
  زمان بهبود حمله بدون درمان استروییدی مینا میلانی 15 10,991 2015/03/25, 12:01 PM
آخرین ارسال: arman alagha
  تاثير جنسيت جنين در بهبود وضعيت مادر مبتلا به ام اس mehdernet2 5 4,808 2014/04/11, 07:00 AM
آخرین ارسال: neghar



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست