ارسالها: 92
موضوعها: 12
تاریخ عضویت: Dec 2010
تشکر های اهدا شده: 1488
تشکر های دریافت شده :490 بار در 115 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دکتر محمدعلی صحراییان
داروي مورد استفاده : بتافرون - Bayer Ag
محل سکونت : تهران
2013/08/25, 11:17 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/08/25, 03:42 PM، توسط fireboud.)
سلام دوستان
برخورد یک پدر مهربان با دخترش که مبتلا به بیماری ام اس میباشد بایستی چگونه باشد
از هر نظری که فکر میکنید مفید و موثرتر برای بهبودی و آرامش او است .
ممنونم
ارسالها: 507
موضوعها: 21
تاریخ عضویت: Jan 2012
تشکر های اهدا شده: 13384
تشکر های دریافت شده :13987 بار در 1982 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : ..
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
به نظر من اول از همه بهش به عنوان یه بیمار نگاه نکنید . یعنی اینکه در عین حال که براش شرایط داشتن آرامش ، فضای تا حد امکان به دور از استرس و مفرح رو ایجاد می کنید و درونا تمام نکات مربوط به بیماریش رو در نظر می گیرید ، به چشم یه بیمار بهش نگاه نکنید . یه مرز عجیبی داره این چیزی که دارم میگم یعنی نه فکر کنید که دخترم که چیزیش نیست و نه فکر کنید که وای دخترم بیماری داره . اگه فکر تون درگیر آینده دخترتون و بیماریش هست اینو بهش منتقل نکنید . دختر شما به کوچکترین رفتار خانواده حساسه حتی اگه حرفی نزنه . از همه مهم تر وقتی تزریق داره و میدونید درد میکشه خواهشا خواهشا خواهشا شما احساس دردمندی نداشته باشین و نشون ندید که چقدر غصه می خورید از درد کشیدنش یا چقدر غصه می خورید از بیمار بودنش ۷ چون فرزند شما بخاطر حساسیت ها و تیز بینی که واقعا بچه های ام اس دارن بیشتر از بیماری خودش به غصه ها و نگرانی های شما فکر می کنه و براش غصه میخوره . نترسید از اینکه دختر مبتلا به بیماریه شما درس بخونه و فعالیت اجتماعی داشته باشه . زندگیه شلوغ و پر کار اجتماعی اتفاقا برای بیمار ام اس خیلی هم خوبه فقط باید قدرت مدیریت خستگی و استرس رو در خودش ایجاد کنه . خستگی که در مورد بیمارای ام اس گفته میشه یه چیز کلیه معنیش این نیست که هیچ کاری نکنیم تا خسته نشیم بلکه بیمار ام اس هر جا احساس خستگی کرد باید چند دقیقه استراحت کنه . اونچه که نوشتم تو این مدت ، نکته هایی بود که از حرف و درد و دل بعضی بچه ها بیرون اومده . امیدوارم براتون مفید باشه .
Peace begins with a smile
تشکر شده توسط : | عمومهربان , chipchip , hessam , kaveh_plus , الهام ج , رامنا , شيدا رها , naarin.p , نازلی , zohaa , نازی ی , dr negin , MFhealth , hamid_147 , بی تـــا , mirzaee , دربند , رنگین کمان , عسل راد , مینا ح , مریم۷۲ , meysam2 , مینا غلامنژاد , hilda , تنها |
|
ارسالها: 1,236
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 4409
تشکر های دریافت شده :7524 بار در 2638 پست
سال تشخيص بيماري : 1382
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : تهران
2013/08/25, 11:51 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/08/25, 11:51 AM، توسط hessam.)
باید پیش پزشکی بره که نسبت به پزشکش اعتماد کامل را داشته باشه
نباید به این حرفایی که در مورد میزان تاثیر داروها زده می شه توجه کنه و حی دونبال تغییر یا حذف دارو باشه که خود این هم یک جور استرس
این اعتراف را می کنم 2 چیز باعث تغییر بزرگ در زندگیم شد:
1:شروع ام اس
2: خواندن فقط 20 صفحه از کتاب جادوی فکر بزرگ (که با الگو برداری ذهنی که از این کتاب برای خودم داشتم توانستم با بیماری کنار بیام و با هاش رفیق شدم)
گفت از دوست چه خواهی که تورا شاد کند گفتم از دوست همین بس که ز ما یاد کند
If you want to be OK , you should have a healthy lifestyle with exercise and don`t think about any problems
ارسالها: 116
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2013
تشکر های اهدا شده: 5432
تشکر های دریافت شده :4556 بار در 1156 پست
سال تشخيص بيماري : 84
دكتر معالج : خانم دکتر پورطاهریان
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت : تهران
احتیاج به توجه بیشتر داره در عین حال که باید از دور مواظب بود مرزی که ندا گفت خیلی باید دقیق و حساب شده رعایت شه
توجه بدون ترحم
ارسالها: 218
موضوعها: 31
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 4637
تشکر های دریافت شده :2193 بار در 503 پست
سال تشخيص بيماري : -
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
2013/08/25, 12:12 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/08/25, 12:20 PM، توسط شيدا رها.)
به نظر من اگر خودش دوست داره بهش اجازه بدید گاهی مسئولیت بیماری ش به عهده خودش باشه. پدر و مادر معمولا در این مورد مخالفت می کنند ولی این باعث می شه که احساس نکنه که سربار پدرش با همه مشکلاتی که پدرها واسه خودشون دارند، هست.
و این که به نظر من از لحاظ جسمی خیلی ازش نپرسید که حالت خوب هست؟ ولی از لحاظ روحی چرا. گاهی ازش سوال هایی کنید در مورد روابطش، زندگی ش پس از بیماری و ... سوال شما باعث می شه اون هم حرف بزنه و ازتون کمک بخواد.
و این که هر از گاهی کاری براش انجام بدید مثلاً برید پیش پزشکی به غیر از پزشک خودش و اطلاعات جدید اگر کسب کردید در اختیارش بذارید و بگید این تغذیه یا... به درمانت کمک می کنه.
ضمناً دخترها عاشق پدرشون هستند و پدرشون براشون مهربون ترین پدر دنیاست
من صبورتر از هر لحظه ای چشم به راه روزهای آینده ی نیامده ام!
ارسالها: 288
موضوعها: 28
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 1732
تشکر های دریافت شده :3045 بار در 956 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : سلطان زاده
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : زیر سایه خدا
به نظر من بیشتر از قبل درکش کنید و از دور مراقبش باشید و سعی کنید بیماریش را زیاد بزرگ جلوه ندید . بیماری ام اس اسم بزرگی داره ولی واقعا میشه باهاش کنار اومد من برای خودم این بیماری را در حد سرماخوردگی کوچک کردم حالا نمیگم شما هم تا این حد ولی زیاد بزرگ نکنیدش!!
و حس مقاومت ومبارزه و تسلیم نشدن را در او بوجود بیارید
اگر مشکلی نداره کلاسهای متفرقه که همه دخترها میروند و ثبت نامش کنید یا دنبال هر کلاسی که دوست داره بگذارید برود تا فکر نکند بیماری محدودش کرده............
سرنوشت را کی توان از سر نوشت......
ارسالها: 92
موضوعها: 12
تاریخ عضویت: Dec 2010
تشکر های اهدا شده: 1488
تشکر های دریافت شده :490 بار در 115 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دکتر محمدعلی صحراییان
داروي مورد استفاده : بتافرون - Bayer Ag
محل سکونت : تهران
ارسالها: 1,229
موضوعها: 142
تاریخ عضویت: Jun 2012
تشکر های اهدا شده: 3713
تشکر های دریافت شده :9230 بار در 2958 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : dr gharagozli-dr sahrayan
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
ام اس بیماری اصلا بیماری وحشتناکی نیست پدرو مادر بیمار بهیچ وجه نباید بترسند چون اگر خدایی نکرده ترسی به دلشون اومد اینطوری فقط ته دلش بچه اشون رو خالی میکنند یک بیمار ام اس 100٪میتونه مث افراد سالم زندگی کنه.ازوالدین عزیز خواهش میکنم بیماری ام اس رابهیچ عنوان برای بچه اشون بزرگ نکنند.همیشه ازخوبیهاش بگن.چون وقتی بیمار ام اس با بیماریش همزیستی مسالمت آمیز پیدامیکنه ام اس هرگز بیمار رو اذیت نمیکنه.بیماران ام اسی ای هستند که از بالاترین حافظه واستعداد وتوانایی برخوردارند.بیمار ام اس میتونه کارهایی رو انجام بده که افراد سالم ازپسش بار نمیان.
اے دنیا کے مسافر منزل تیری قبرھیں اے کر رھا ھیں جو تو دو دن کا یہ سفرھیں موت ھیں تیرا ان دیکھا ساتھی آچانگ تجھے نگل لے گا:ای مسافر دنیا خونه ی توقبر است ای که هرکاری میکنی سفر دو روزه هست مرگ رفیق ندیده ی تو است یکهو نفست رو می گیره
ارسالها: 400
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 4998
تشکر های دریافت شده :3989 بار در 935 پست
سال تشخيص بيماري : 83
دكتر معالج : لطفی- صحراییان
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : تهران
تمام قدرت 1 دختر پدرشه چه حالا سالم باشه و چه بیمار پس پشت محکم خوب و قابل اعتمادی براش باشید این اطمینان رو در او ایجاد کنید که هر اتفاقی بیفته حتی خیلی بد تنها نیست ، سعی کنید شرایط زندگی رو به گونه ای مساعد کنید که در کمترین شرایط استرس و کشمکش ها خانوادگی قرار بگیره اما این به معنی این نیست که زیادی لیلی به لالاش بگذارید !!! 1سری از مسئولیت هارو بهش واگذار کنید و سعی کنید بفهمه که بهش اعتماد و اعتقاد دارید با درداش همدردی کنین و با شادیاش شادی ، نسبت به داروهاش و نحوه تهیه اش بی تفاوت نباشید و در مورد ازدواجش کمکش کنید اما انتخاب رو به عهده خودش بگذارید.
پایدار باشید.
برف ببارد یا باران برای باور "پاییز" همین "جای نبودنت" کافیست !!
ارسالها: 135
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 1369
تشکر های دریافت شده :1788 بار در 291 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : تهران
2013/08/27, 10:46 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/08/27, 10:58 AM، توسط matinfard.)
(2013/08/25, 11:17 AM)عمومهربان نوشته است: سلام دوستان
برخورد یک پدر مهربان با دخترش که مبتلا به بیماری ام اس میباشد بایستی چگونه باشد
از هر نظری که فکر میکنید مفید و موثرتر برای بهبودی و آرامش او است .
ممنونم
یه سوال، چرا این مساله فقط در مورد پدر ودختر مطرح شده، چرا نگفتین برخورد یک مادر وپدر مهربان با فرزندش که مبتلا به بیماری ام اس میباشد بایستی چگونه باشد
(2013/08/25, 11:34 AM)neda.n نوشته است: زندگیه شلوغ و پر کار اجتماعی اتفاقا برای بیمار ام اس خیلی هم خوبه فقط باید قدرت مدیریت خستگی و استرس رو در خودش ایجاد کنه .
ندا جان با این حرفت 100% موافقم
وقتی چیزهای دیگه ای باشه که ذهن رو مشغول کنه به صورت طبیعی کمتر به بیماری فکر میشه ونکته مثبت دیگه ش هم اینه که هر لحظه داری به خودت وبقیه ثاابت می کنی من هم هستم، با ام اس یا بی ام اس!
در ضمن اون نکته "قدرت مدیریت خستگی و استرس" هم خیلی به جا بهش اشاره شده، مرسی...
اما در مورد اصل سوال...
عادی بودن (مثل همیشه بودن) از هر چیزی مهمتره و البته محبت های پنهان!
اینکه پدر من ممکنه روزنامه ای که مطلبی در مورد ام اس نوشته رو برا من بیاره، ولی اون رو همونجوری به من میده که یه مطلب در مورد معماری بخواد بهم نشون بده
یا حتی نگرانیش وقتی میگه آفتاب برات خوب نیست، مثل وقتی باشه که میگه بابا سرماخوردی، جلو کولر نشین!
...
خدا سایه همه پردها ومادرها رو برامون نگهداره
بیشتر از ما درگیرن وبیشتر از ما غصه می خورن...
چقدر شعـــــــر نوشتیم برای باران
غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود
|