[naz.gigili]

از وقتی که حرف دیدار زده میشه قلبم تند تند میزنه، چون کلّی دلم واستون تنگ میشه و دوست دارم همتونو ببینم.
وقتی هم که میبینمتون دلم نمیخواد ازتون جدا بشم...
خلاصه بعد از کلی خوش و بش و شادی و پذیرایی توسط مسئولین مهربون سایت از هم خداحافظی میکنیم...خداحافظی میکنیم...خداحافظی میکنیم...خداحافظی میکنیم...
تا وقتی که چشممون هم دیگرو تا آخرین لحظه میبینه...خداحافظی میکنیم...
این دفعه که تولد سایتمونم بود و کلی بیشتر بهمون خوش گذشت.
(خوشحالم که سومین جشن تولد سایت ، نازگیگیلی هم حضور سبزی داشت(صرفن به خاطر رنگ لباسم گفتم) )
سایت قشنگم تولدت مبارک
تشکر ویژه ای از آقای سید رضا داشتم.که با هدایای قشنگشون کلی شرمندمون کردن
(آقا رضا مرسی)
...
دوستای گلم انقدر همشون خوبن و ماشاالله مهربون که کلی وقت میگیره بخوایم اسم همه رو ببریم.
از همه شما که همیشه بی ریا در کنارم هستید ممنون ، مخصوصن مدیرای گل و مهربون سایت مرســـــــــــــی

[Hasty]

سلام به همه دوستان خوبم الان ساعت 5 صبحه من هنوز تو راهم با گوشي اومدم به سايت سر بزنم
همه چيزعالي بود
دسته همه درد نكنه
همه تونو خيلي دوست دارم
ظاهرا همه خوابندچون جزمن و سينا هيچكس نيست

[نسترنى]

سلام
الان ساعت ٦ صبح ، من تازه از خواب بيدار شدم ولى خواستم قبل از هرچيز بيام اينجا و تشكر ويژه از همه دوستانى كه زحمت كشيدند بكنم ، از كسى اسم نميبرم چون ميترسم اسم كسى از قلم بيفته و من شرمنده بشم
راستش تا قبل از ديروز زياد علاقه نداشتم كه در ديدار شركت كنم ولى حالا كه يكبار اومدم براى خودم متاسف شدم كه چرا ديدارهاى قبل شركت نكردم
روز قشنگى بود و پر از خاطره و خوشبختانه اولين ديدار من مصادف شد با تولد ام اس سنتر و اين قشنگترش كرد

[مولتی ام اس]

وای خدااااااااااااااااااااااا، چقدر خوش گذشت
ممنونم از همه دوستانی که اومدن به این دیدار
ممنونم از همه دوستان واسه تدارکات و پذیرایی و هماهنگی و .... (حمید، حامد، فربود، پسر شجاع، سینا، حسین،علیرضا، ....، ببخشید اگه اسم خیلی ها از قلم افتاد آخه من خیلی از دوستان رو از روی چهره میشناسم )
ممنونم از آقا سید رضا به خاطره یادگاریه قشنگش
ممنونم از کیک
ممنونم از ام اس سنتر
خدایا ازت ممنونم که به من این فرصت رو دادی تا یه باره دیگه دوستای خوبم رو ببینم

[Prime]

بچه ها واقعا باید بگم دیدار طوفانی ای بود. طوفانی یعنی خیلی خیلی خیلی خیلی عالی!
از تولد 3 سالگی سایت بگیر
البته اینو می دونستم ولی خوب تو اون لحظات داشتم به این راه طولانی ای که بچه ها تو این چند سال طی کردن نگاه میکردم به عکس اولین دیدار و اون جمعیتی که روی پله ها عکس انداختن.

شانه هایت را برای ...گریه کردن..

بگذریم.

تا اینکه شنیدم بچه ها میخوان با دوچرخه از مشهد بیان تهران تو آخرای ماه!
اینم می دونستم چون خودم تو این تیم هستم. "بازینگا"
انشالا که بتونیم شما رو سربلند کنیم.
"بازینگا" هم یعنی گول مالیدم تون.

و در آخرم خوشحالم شدم از آمدن دوستان جدید
خصوصا پویای عزیز Hegan که اونم باز می دونستم. چون بهم گفته بود میاد
ولی از این خوشحالم که حس + ای که بهش داشتم واقعا درست از آب در اومد.
از مجیید (با دو تا e) که بی هوا پریدم تو صحبتش و کیک از دستش افتاد.
منو ببخش!


و باز هم تشکر من از همه ی دوستان در زیر مثل تیتراژ فیلم ها میاد:

با تشکر از خانواده ها که زحمت میکشن تشریف میارن لطف میکنن قدم روی چشم ما می ذارن من خیلی خوشحالم که وقتی می بینم یه خانواده اونقدر ما رو و سایت ما رو قابل دونسته که جمعه ی نازنینش رو در کنار ما سپری میکنه.

تشکر میکنم از هستی و رضا و مائده و بچه های کرجی و اون دوستانی که از راه دور میان واقعا همت دارید واقعا لطف میکنید اینقدر انرژی میذارید 100% همه ی بچه ها مسمم تر میکنید. همین طور شهلای عزیز که از کشور دوست و همساده آلمان اومدن.

و در نهایت تشکر دیگه ای میکنم از همه ی بچه های جمع با حضورشون از سراسر کشور و شهر تهران و جدیدا دنیا میان . خیلی باشخصیت خیلی متین خیلی عالی هستید آدم عشق میکنه وقتی شما رو میبینه!

[hamid t]

دیدار مثل همیشه عالی بود حتی بارون هم نتونست دیدار خراب کنه
ممنون از همه اونایی اومدن و ما رو شاد کردن
ممنون از هیئت مدیره و همه کسایی که زحمت کشیدند ( حمید، حامد، حسین، سینا، علیرضا ،فربود، انیس ،محمدرضا و.............
ممنون از آقا رضا که به خاطر یادگاری فوق العادشون
و باز هم میگم بچه ها بی نظیرند و همیشه با دیدنشون پر از انرژی میشم
راستی احمد راه راه خیلی خوب بود

[Dadash Alireza]

سلام
روز زيبا و خاطره انگيزي براي من و خواهرم بود
از تمام بچه هايي كه تلاش ميكنن تا اين جمع دوست داشتني رو حفظ كنن تشكر ميكنم
راستي ديروز تو اون هواي ابري و باروني من زيبا ترين و پاك ترين آفتاب دنيا رو ديدم و اون دختري زيبا و دوست داشتني به اسم آفتاب بود.
هيچ كس به اندازه آفتاب از ديدن كيك تولد خوشحال نشد
جالب اينجاست كه افتاب هم گفت چرا يه حرف روي كيك كمه

[ثریا]

بچه ها من حالم خوب نبود نتونستم بیام.از همتون معذرت خواهی می کنم بالاخص حاج حمید و حاج فربود.خیلی دوست داشتم این بار هم باشم و برخلاف دفعه قبل نمره ده به دیدار بدم اما قسمت نبود.

[earth]

دیروز بعد از یکی دو ارسال اومدم و اینجا ارسالی داشتم که از بدبیاری حذف شده سعی می کنم با یادآوری درست تقریبن همون ارسال رو باز سازی کنم و بفرستم.
از اینکه بدون شرکت در رای گیری و با یکی از بستگان اومده بودم عذر می خوام. ولش کن نمی تونم دقیقن همونو بنویسم. از همگی بچه هایی که در ترتیب دادن این دیدارها زحمت می کشن سپاسگزارم. ببخشید که من کمی تا قسمتی تو به خاطر سپردن اسامی و چهره ها حافظه ی خوبی ندارم. تو جمع های کوچکتر شاید تا یه حدی بتونم از پسش بربیام اما تو جمع های شلوغ مثل دیروز پوزش می خوام از توانم خارجه. یه نفر خیلی خیلی خیــــــــــــــــــــــــــلی به دلم نشست، هرکس می تونه فکر کنه که اون یه نفر اون بوده
دیگه چی گفته بودم یادم نیست همش تقصیره انگلیسه. تو جنگ ممسنی خودم با چشم خودم دیدم که این انگلیسها چه پدر سوخته بازیها که در نیاوردن.

اینم بود با این نوشته:


یک تولد دیگه رو هم به این یادگاری اضافه می کنم و می گم
یاد دوستان قدیمی نیک و پایدار!!!!!!!!!!

[aghaghi]

سلام دوستان
ممنون از همه کسایی که دیدار رو ترتیب دادن خیلی عالی بود با این که مجبور شدم زود برم ولی همون زمانی که پیشتون بودم خیلی عالی بود. باز هم از همه دست اندرکاران زحمت کش تشکر و قدردانی ویژه می نماییم. از طرف خودم و خانواده