(2009/11/15, 11:13 PM)anaram نوشته است: فريبا جون آيدا ميخواد زندگي كنه. ام اسي بودن جرم كه نيست . چرا بايد نگه كه بعد واسه تزريق داروش همش مجبور به پنهون كاري باشه يا مثن بعدش دروغ بگه .راهنمایی جامع وکاملی بود برای هم آیداجان وهم دیگر ام اسی های در حال ازدواجبیان نکردن بیماری وپنهان نمودن آن نشانه این موضوع است که خودمان هنوز با بیماری کنار نیامده ایم وآن رانقص بزرگی می دانیم وتواناییهای خودمان را قبول نداریمهرچند زندگی با فرد ام اسی شرایط ویژه ای دارد که آنهم به نظر طرف مقابل برمی گردد؛زیرا اونیز به عنوان یک انسان حق انتخاب دارد که ما حق گرفتن آن رانداریم
بابا چرا اينقدر سختش ميكنين؟
اصن بنظره من حتي اين مساله امتحانش كن و اينا هم بيخوده . چرا ماجرا رو ميبرين به سمت امتحان اين استرس آدم همش با خودش فك كنه اگه يه وقت كنار كشيد و نتونست از اين امتحان من سربلند كنه چي ميشه
آيدا جون . هر آدمي تويه زندگيش قسمتهايي داره كه برايه همه عيانشون نميكنه . تو اين آدم رو چقدر ميشناسي؟ آيا رابطه عاطفي باهاش داري؟
يا اينكه ميخواي به عنوان يه كيس واسه ازدواج بررسيش كني؟
خب همونجور كه تو حق داري يواش يواش باهاش آشنا شي و قدم به قدم بيشتر ازش بدوني اونم همينطوره .
مساله اصن اين نيس كه حالا اگه پذيرفت ام اس داري مرد زندگيه يا اگه نپذيرفت همون بهتر كه بره .
مساله اينه كه تو بهش ميگي تا بتونه تو رو بشناسه و ام اس رو بعنوان يكي از خصوصيات خودت بهش معرفي ميكني . اون آدم هم بهر دليلي اين حق رو داره كه بعد نظرش عوض شه .
اين دليل نميشه ام اس رو مخفي كني يا اگه اون گفت بخاطره ام اس بات ازدوا نميكنه سرخورده شي.
تازه بعدشم كه بش گفتي و مثن اگه با اين مساله كنار اومد باز اين تويي كه بايد بيشتر اون آدم رو بررسي كني و فك كني اصن ميتوني باهاش باشي يا نه؟
يادت نره . هيچ وقت اجازه نده بقيه احساس كنن تو داري دست پايين رو ميگيري . بخصوص در اين باره
(2009/11/16, 12:56 PM)simorgh نوشته است: آیدا جون گفتن همانا و رفتن طرف همانا
خود دانی :-X
آیداجون اگررفتن هم مشکلی نیست ،هرچی خواست خداوندهبه خداتوکل کن آرامش وسلامتی خودتت مهم ترین چیزه
دردوعالم جلال ما زهراست/رمزتغییرحال ما زهراست/عیدبافاطمیه می آیدذکرتحویل سال مازهراست
السلام علیک ایتهاالصدیقه الشهیده