•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5(current)
  • 6
  • 7
  • ...
  • 9
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 7 رأی - میانگین امیتازات : 4.14
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ام اسی های فعال سایت
#41
من خیلی غصه میخورم با اینکه هیچ مشکلی ندارم نتونستم و شرایط اجازه نداد که اون چیزی که میخوام باشم حتی در حد معمولیsad2
ولی از موفقیت شما خیلی خوشحال میشم برای همتون آرزوی بالاترین مرتبه ها رو تو زندگی دارم
agreement2
 تشکر شده توسط : nazii , ارزو , neda.n , gilane , ثریا , najva , mzjoon , reyhaneh , visko , glassheart , A.Kh
#42
از نظر من پریسا یه آدمِ موفق هست هم تو کارش و هم زندگیش.
مهم تر اینکه یه آدمِ بسسیــار فعّـــــال و پرانرژی که کلّـــــــی به آدم روحیه میدهwink2
صفـایـی بـود دیـشب بـا خیـالت خـلـوت مــا را
ولـــی مــن بـاز پنـهانی تـو را هـم آرزو کـردم
 تشکر شده توسط : # پریسا # , nazii , gilane , ثریا , shokolat , reyhaneh , glassheart , A.Kh
#43
سلام....در مقایسه با موفقیت هائی که دوستانم داشتن من هیچ بودم....من امسال کنکور ارشد رو تو گروه مهندسی برق شرکت کرده بودم...متاسفانه یک ماه قبل از امتحان اولین حمله من شروع شد و رفتم زیر پالس....با وجود این خودمو نگه داشتم و رفتم سر چلسه...رتبه خوبی کسب کردم و برای ادامه تحصیلم یقینا میتونم تو دانشگاه شهر خودم باشم....بیماریم بعد از امتحانم متاسفانه روند بدی رو در بر گرفته و ولی من تصمیم دارم سر کوبش کنم و به هر طریقی هست ادامه بدم و دکتری هم بگیرم تا باعث افتخار خانوادم بشم....
میدونم خدائی هست که همه نگاهش به منه و بهم توجه داره...و در لحظه لحظه از رگ گردن بهم نزدیکتره و از مادر دلسوز تر....
الان تو یه شرکت کار میکنم حق و التدریسم تو دانشگاه ازاد دو روز در هفته درس میدم....دالرترجمه هم میرم....قبلنا تو یه موسسه زبانم بودم که ایشالا اگر خوب بشم بازم این کارو ادامه میدم...در ضمن کلاس اوازسنتی(عربده کشی)8 ساله میرم و میخوام از تابستون اگر این حملم ولم کنه برم تمومش کنم سنتورم میزدم اابته دیگه سرعت دستم کم شده یخورده ولش کردم شاید اثر حملست اگر تمو بشه بر میگردم اونو هم میرم ...
بعضی وقتا به قدرت و توانائی بعضیاتون مثل اقا سینا یا خانم مینو نگاه میکنم و خودمو شدیدا محکوم میکنم ....اونا دو تا نذاشتن خانوادشون بفهمه و مثل یه مرد محکم رو پای خودشون واسادن اما من فقط خواجه حافظ وشیخ سعدی ماجرامو نمیدونن...اینم نمیدونم از خودشون سوال کنین شاید بدونن.....البته برای منی که بیماریم سیر بدی رو داره میگذرونه و همش بستریم و تو حملم فکر کنم کار سختیی میتونسته باشه نفهمیدن خانوادم...
به هر حال دوستای گلم تکتکتون ستودنی هستین و فکر بهتون سر بلندم میکنه...دعا کنین برام که به ارزوم برسم و خانوادمو و دوستانمو سر بلند کنم....بهتون افتخار میکنم خیلی
[تصویر:  43679430772591471299.gif]



 تشکر شده توسط : baran1390 , shokolat , mysis , gilane , shahrzad.s , paeeze , amirfarhag , ارزو , شیرین , fireboud , # پریسا # , MFhealth , simin , paeazan , neda.n , nazii , arezooo82 , reyhaneh , Ali 324 , visko , مریم۷۲ , faahimmeh , glassheart , A.Kh
#44
من بی نهایت تو زندگیم فعالم..به خاطر گرونی شدید ،سه شغله هستم! وقتی میام پشت کامپیوتر میشینم و دستم ناخودآگاه یاد گرفته ام اس سنتر رو تایپ میکنم و میام تو این سایت،یادم میفته اااا منم ام اس دارمااا..اوایل که تازه ام اس گرفته بودم،دانشجو بودم و وقت خالی زیاد داشتم که به ام اس فکر کنم و از کار و زندگی مونده بودم..اما حالا امید به آینده دارم و با تلاش زیاد دارم میرم به طرف آینده...
به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد..
 تشکر شده توسط : نازلی , neda.n , fireboud , shokolat , سـاناز , arezoo_azizi , paeeze , sara-m , mari , sooorooosh , چکاوک , MFhealth , shahrzad.s , zohaa , faahimmeh , glassheart , شیرین , A.Kh
#45
سلام دوستای عزیز.
روزاتون قشنگ.

قبل از اینکه ام اس مهمونم بشه خیلی پیاده روی میکردم، ساعتها....عاشق پیاده روی هستم
الانم هنوز بعضی وقتا پیاده روی میکنم ، اما کمتر، بعدشم میام میفتم حسابی...Rolleyesاما همینم قشنگه.

شاید نتونم مثل قبل چند تا کار رو باهم انجام بدم اما هنوز زنده ام و باید نشون بدم زنده ام نه یه مرده متحرک.
قبلا توی شرکت کار میکردم و همزمان تدریس هم میکردم ... حالا به شدت اذیت میشم، شاید تدریس رو کم بکنم اما رهاش نمیکنم.
میدونین چیه؟ شاید نشه با ام اس خیلی کارها کرد اما میشه باهاش خیلی کارای دیگه کرد.این یه مهمونه فقط یه کوچولو ناخونده ست ....
از وقتی پیداش شده تو زندگم ، عجیب صبور شدم ناخودآگاه...

سرشار از زیباییهای زندگی باشین و عاشق خداوند...
به سلامتی فکر کنید ، نه به درمان....
که درمان در واقع همان تکرار بیماری ست در ذهن
 تشکر شده توسط : neda.n , سـاناز , arezoo_azizi , paeeze , sara-m , sooorooosh , nahid , ghaside , چکاوک , shokolat , mehdernet2 , visko , zohaa , faahimmeh , A.Kh
#46
من بینهایت فعال هستم فوق لیسانس مدیریت بازرگانی میخونم معدل الف هستم معدلم19به بالاشده ایشالاایندفعه تمام سعی خودم رومیکنم معدلم 20بشه اگه خدابخوادپزشکی قبول شم این رشته روبیخیال میشم میرم پزشکی میخونم البته 2بارپزشکی قبول شده بودم چون شهردیگه بودخونوادم بمن اجازه ندادندگفتندتنهانمیتونی زندگی کنی نظرخودم این بودکه من میتونم تنهازندگی کنم من ازروحیه بسیارعالی برخوردارهستم
اے دنیا کے مسافر منزل تیری قبرھیں اے کر رھا ھیں جو تو دو دن کا یہ سفرھیں موت ھیں تیرا ان دیکھا ساتھی آچانگ تجھے نگل لے گا:ای مسافر دنیا خونه ی توقبر است ای که هرکاری میکنی سفر دو روزه هست مرگ رفیق ندیده ی تو است یکهو نفست رو می گیره
 تشکر شده توسط : nahid , paeeze , mysis , ghaside , چکاوک , zenith , نازلی , MFhealth , shokolat , zohaa , glassheart , A.Kh
#47
فکر کنم من از همه فعالتر باشمـــــــــــــــــــــــــــــــــــ بینهایت فعالــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[تصویر:  18f3c2a2.gif]

[تصویر:  239cebb6.gif]

[تصویر:  7f0ec1c0.gif]

[تصویر:  4f1b230a.gif]

[تصویر:  3f1fad81.gif]

[تصویر:  d2c457f.gif]

icon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cryicon_cry

laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3laughing3

 تشکر شده توسط : ghaside , zenith , sargol , MFhealth , mehdisalimi , Saina , shokolat , nazaninamiri70 , parisa2011 , nahid , movahedi , sooorooosh , zohaa , hadisss , faahimmeh
#48
من خودمو یه ام اسی فعال میدونم چون با توجه به گذشت 20 سال از شروع بیماری با روحیه ام و شاداب زندگی میکنم با وجود محدودیتها و سختیها
 تشکر شده توسط : Saina , coffeedot , shokolat , Sina , mehdernet2 , sib , movahedi , shahrzad.s , zohaa , paeazan , glassheart , A.Kh
#49
من کسی که به ذهنم میاد خانوم آن رامنی، همسر میت رامنی هست که واسه ریاست جمهوری ایالات متحده کاندید شده بود، از سال ۱۹۹۸ به ام اس مبتلا شد بعدم سرطان سینه گرفت. هرکس دیگه ای جاش بود تا حالا جا زده بود ولی واقعا لذت می بردی وقتی میدیدیش که با چه اعتماد به نفسی صحبت می کنه. Smile قضیه اینه که واقعا پایان زندگی نیست ام اس. من خودم زندگیم از زمانی شروع شد که از شوک بیرون اومدم و به این فکر کردم که حالا باید چه کنم. تازه فهمیدم کی هستم و چی کار می خوام بکنم. smiling
 تشکر شده توسط : sib , movahedi , visko , zohaa
#50
من روحیه ام فوق العاده عالی است,وقتی دکترازم پرسیدروحیه ات ,چطوره,گفتم آقای دکترمن بی نهایت درصدمطمنم که ازکوه هیمالیامیتونم ,بالابرم,وگفتم:این درحدحرف معمولی نیست اثبات میکنم ,اول ازهمین کوه دماوند شروع میکنم.ازکوه که بالانرفتم ولی 7-8ساعت پیاده رویی کردم.هیچ مشکلی نداشتم.حتی لی لی هم کردم,طناب زدم.من مطمنم وقتی یکی منوببینه ومن بگم ام اس اون طرف باورنمیکنه.برای همین میگم من ام اس داشتم ولی الان ندارم
اے دنیا کے مسافر منزل تیری قبرھیں اے کر رھا ھیں جو تو دو دن کا یہ سفرھیں موت ھیں تیرا ان دیکھا ساتھی آچانگ تجھے نگل لے گا:ای مسافر دنیا خونه ی توقبر است ای که هرکاری میکنی سفر دو روزه هست مرگ رفیق ندیده ی تو است یکهو نفست رو می گیره
 تشکر شده توسط : هلما , parisa2011 , movahedi , A.Kh
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5(current)
  • 6
  • 7
  • ...
  • 9
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  گفت و گوی سایت تبیان با فربود (fireboud) neda.n 28 20,904 2015/07/07, 04:38 PM
آخرین ارسال: glassheart



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست