نظرسنجی: آیا در هفدهمین فراخوان گروه شرکت خواهید کرد ؟
بلی
94.12%
32 94.12%
.
5.88%
2 5.88%
در کل 34 رأی 100%
*شما به این گزینه رأی داده اید. [نمایش نتایج]

  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12(current)
امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امیتازات : 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اطلاعیه : هفدهمین فراخوان گردشگری ام اس سنتر
بچه ها من تازه برگشتم. خوشحالم که برنامه خوب پیش رفته و به همه خوش گذشته.

من سر قولم بودم. من و دوستم تو سفر دست بندامون دستمون بود. مردم نگاه میکردن. فکر نمیکردم کسی توجه کنه ولی اشتباه میکردم. چند نفری هم راجع بهش پرسیدن. به خصوص راجع به سایت که روی دست بند نوشته بودم. براشون جالب بود که بچه های مبتلا تو ایران اینهمه فعالن و کوه میرن و اینها...

فقط اشتباهی که کردم این بود که روزپنجم ششم دست بندم رو بخشیدم به یه آقایی که وقتی دنبال کارام رفته بودم باهاش آشنا شدم.... گفت میتونه داشته باشتش, منم دادمش ولی بعد فهمیدم نباید این کارو میکردم چون دست بندم تموم شد. اما خب دوستم تا آخر سفر مال خودش رو داشت. هر چی گفتم بدش به من ندادش. به همه هم میگفت ام اس داره اما حالش خوبه. دیووووونه هیچیش نیستا... میگفت تو یه جورایی انگار سختته بگی من به جای تو میگم.

دو روز مونده به برگشت یه دست بند نارنجی دیگه خریدم. گفتم این دیگه مال خودم میشه. فکر میکنید چی شد؟... یه خانم مسن فکر کنم 55 سال رو داشت, تو فروشگاه با ویلچر اومد نزدیکم و راجع بهش پرسید. منم توضیح دادم براش. گفت ام اس داره و یکساله که ویلچر داره اما داره سعی میکنه که کنارش بذاره... بچه ها حالش اصلا بد نبود. خیلی سر حال و خیلی مستقل و پر از انرژی... همچین زبل و فرز چرخ میزد تو فروشگاه که نگو... همسرش هم باهاش بود و اصلا سعی نمیکرد کمکش کنه یا کاراشو بکنه... خانومه خودش از پس همه چی برمیومد. خیلی ذوق کرد بهش. گفتم دوست دارم دست بند رو یادگاری داشته باشه و اونم قبول کرد (با کلی ذوق البته)

دلم میخواست مفصل تر بنویسم راجع به همه توضیحاتی که من دادم و چیزهایی که شنیدم اما خیلی خسته م الان و اتاقم و چمدونهای ولو وسطش به شدت انتظارم رو میکشن... باید برم. فقط یه چیزی; اون خانم اخریه انگلیسی بود. میگفت تو کشور اونها هم جوونهایی که ام اس دارن براشون سخته که به دیگران راجع بهش بگن و پنهانش میکنن... میگفت همه جای دنیا همینه و اینکه خودش تا مدت ها فقط به همسر و خانواده نزدیکش راجع بهش گفته بوده... .

دوستتون دارم woman
... I'm a fighter ...
"از پیش غصه خوردن ، دوبار غصه خوردن است."
 تشکر شده توسط : chipchip , hamid , یه غریبه , ahya , Maz , nahid , نازی ی , elham 66 , yummy , zohaa , Nooranta
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12(current)


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  اطلاعیه : اولین فراخوان کوهنوردی ام اس سنتر fireboud 167 85,253 2018/10/28, 11:08 PM
آخرین ارسال: hamid
  اطلاعیه : فراخوان برگزاری تیم فوتسال ام اس سنتر (ویژه آقایان) گروه کوهنوردی ام اس سنتر 103 69,446 2017/04/07, 08:57 PM
آخرین ارسال: hadisss
  اراده بچه های ام اس سنتر قراره کوه آرارات را تسخیر کنه... سمیرا67 636 251,829 2015/09/12, 01:07 PM
آخرین ارسال: hadisss
  نارنجی پوشان 5 : پنجاه و نهمین فراخوان گردشگری گروه کوهنوردی ام اس سنتر یه غریبه 18 12,812 2015/09/07, 12:57 PM
آخرین ارسال: hamid
  نارنجی پوشان 4 : بیست و نهمین فراخوان گردشگری ام اس سنتر گروه کوهنوردی ام اس سنتر 136 72,616 2015/05/19, 09:55 PM
آخرین ارسال: hamid
  چهل و هفتمین فراخوان کوهنوردی ام اس سنتر گروه کوهنوردی ام اس سنتر 17 10,905 2015/02/12, 11:36 AM
آخرین ارسال: Vahid.1974
  چهل و پنجمین فراخوان کوهنوردی ام اس سنتر گروه کوهنوردی ام اس سنتر 107 58,897 2015/01/10, 02:38 PM
آخرین ارسال: matin
  فراخوان کوهنوردی ام اس سنتر "برنامه 36 ام" گروه کوهنوردی ام اس سنتر 21 15,586 2014/10/30, 07:25 PM
آخرین ارسال: Sajjad
  فراخوان کوهنوردی ام اس سنتر "برنامه 38 ام" گروه کوهنوردی ام اس سنتر 9 5,805 2014/10/04, 12:06 PM
آخرین ارسال: ehsan 10054
  فراخوان کوهنوردی ام اس سنتر "برنامه 37 ام" گروه کوهنوردی ام اس سنتر 0 2,516 2014/09/22, 10:47 AM
آخرین ارسال: گروه کوهنوردی ام اس سنتر



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان