ارسالها: 119
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2012
تشکر های اهدا شده: 54
تشکر های دریافت شده :870 بار در 246 پست
سال تشخيص بيماري : 83
دكتر معالج : ایزدی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
مردی رو میشناسم خانومش ام اس داره مثل شیر هم از خانومش نگه داری میکنه هم از بچه هایش
هم مرد خوب است وهم رن خوب وبالعکس[size=large]
ارسالها: 179
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Mar 2012
تشکر های اهدا شده: 126
تشکر های دریافت شده :1318 بار در 368 پست
سال تشخيص بيماري : -
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2013/12/27, 03:20 PM)ابراهیم نوشته است: چرا نمیشه بچه دارشد؟
به نظرم مصاحبه های دکتر صحرائیان رو تو برنامه فصلی دیگر ببین
درصد ریسکی که بیان میکنه ناچیزه
ریسک مسافرت با وسیله نقلیه تو میسیرهای بین شهری ظاهراً بیشتره
این مورد تقریبا کار همیشگی بنده هستش
هیچ مشکلی هم ندارم
آدم نباید خودش رو محدود کنه که فلان دکتر این رو گفت
تازه وقتی هم که محدودیت میاد سراغش باید باهاش مبارزه هم بکنه
رندگی کلا ریسک هستش پس بیخیال درصدش
ارسالها: 27
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2013
تشکر های اهدا شده: 767
تشکر های دریافت شده :479 بار در 143 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر تقیا سعیدی
داروي مورد استفاده : ربیف - Merck Serono
محل سکونت : بیرجند
من همسرم قبل از تشخیص بیماری من فوت شدن شاید یکی از دلایل ابتلای من استرس واظطراب بعد فوت و قبل از فوت همسرم بوده الانم هیچ مشکلی ندارم دکترم همیشه تشویق به ازدواج میکنه منو اما با کی تا میگی ام اس داری وحشت میکنن و پا پس میکشن نمیگن که الان خوبه حالش اگه کنارش بمونم بهترم خواهد شد اما افسوس من متهم شدم به تنهایی تا ابد
ارسالها: 36
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2013
تشکر های اهدا شده: 108
تشکر های دریافت شده :654 بار در 234 پست
سال تشخيص بيماري : _
دكتر معالج : _
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : _
تشکر شده توسط : | |
|
ارسالها: 218
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Jul 2012
تشکر های اهدا شده: 684
تشکر های دریافت شده :768 بار در 298 پست
سال تشخيص بيماري : 80
دكتر معالج : who cares?
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2013/12/27, 03:20 PM)ابراهیم نوشته است: چرا نمیشه بچه دارشد؟
به نظرم مصاحبه های دکتر صحرائیان رو تو برنامه فصلی دیگر ببین
درصد ریسکی که بیان میکنه ناچیزه
ریسک مسافرت با وسیله نقلیه تو میسیرهای بین شهری ظاهراً بیشتره
به نظر من مشکلی نیست ولی بقیه تا بحث ازدواج پیش میاد فوری نامحتمل ترین حالت که همانا ازدواج 2 تا ام اسی هست رو پیش میکشن بعد بحث بچه دار شدن این 2 تا رو پیش می کشند و در نهایت به این نتیجه میرسن که نه حسن! خطرناکه حسن. یوقت سراغش نریا 
به نظرم کسی که واقعا کسی رو دوست داره با شنیدن اسم ام اس دست از عشقش نمی کشه! ولی اشتباه ما اینه که به کسی فرصت نمیدیم وارد دنیامون بشه و یا همینکه خواست وارد شه دم ورودی همچین خودمون با اسم این بیماری می ترسونیمش که پا به فرار بذاره
ارسالها: 281
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Sep 2013
تشکر های اهدا شده: 698
تشکر های دریافت شده :1195 بار در 228 پست
سال تشخيص بيماري : 90
دكتر معالج : دکترمقدسی
داروي مورد استفاده : تایسبری
محل سکونت : تهران
2013/12/30, 05:27 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/12/30, 05:39 PM، توسط (reihane(raz.)
(2013/12/27, 12:37 PM)kamyab نوشته است: (2013/12/27, 12:33 PM)مریییم نوشته است: ازدواج دو تا ام اسی واقعا دل و جرئت میخواد
اینکه هر دو طرف با اطمینان اینکارو بکنن
اره دل و جرات می خواد ولی بستگی به شدت و نوع بیماری شون هم داره

چی بگم والا
بی خیال بهش فکر نکنیم بهتره
به نظرمنم ازدواج دو ام اسی مشکل نداره یه ویژگی خوبی که داره اینه که دوتا ام اسی حرف همو بهتر درک میکنن به قول معروف کبوتر با کبوتر باز با باز اگه یه ام اسی تاحالم ازدواج کنه البته اگه سوژه پ یداشه خب خوبه چون دیگه مزدوج شده اما ازدواج دوتا ام اسی بامحدودیت کمتر خیلی خوبه چون این دونفروشرایط همو بهتردرک می کنن
وقتشه جونم قدم بزاری توخونم
قهوموباعشق بریزی توی فنجونم******
ارسالها: 218
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Jul 2012
تشکر های اهدا شده: 684
تشکر های دریافت شده :768 بار در 298 پست
سال تشخيص بيماري : 80
دكتر معالج : who cares?
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2013/12/30, 05:27 PM)راز(Reihane) نوشته است: (2013/12/27, 12:37 PM)kamyab نوشته است: (2013/12/27, 12:33 PM)مریییم نوشته است: ازدواج دو تا ام اسی واقعا دل و جرئت میخواد
اینکه هر دو طرف با اطمینان اینکارو بکنن
اره دل و جرات می خواد ولی بستگی به شدت و نوع بیماری شون هم داره

چی بگم والا
بی خیال بهش فکر نکنیم بهتره
به نظرمنم ازدواج دو ام اسی مشکل نداره یه ویژگی خوبی که داره اینه که دوتا ام اسی حرف همو بهتر درک میکنن به قول معروف کبوتر با کبوتر باز با باز اگه یه ام اسی تاحالم ازدواج کنه البته اگه سوژه پیداشه خب خوبه چون دیگه طرف مزدوج.شده
تایید میشه!
همچین میگیم 2 تا ام اسی انگار 2 تا آدم فضایی اند.
ارسالها: 1
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2013
تشکر های اهدا شده: 15
تشکر های دریافت شده :24 بار در 2 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : saadatnia & etemadifar
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
[/align]سلام دوستان عزیز
تجربۀ من در مورد ازدواج شاید براتون جالب باشه از این جهت که خیلی تراژیک هست
من آبان ماه 91 متوجه بیماریم شدم، با بدترین علائم؛ همزمان چشم راستم کم بینا شد، وزوز شدید گوش، دست و پای راستم و رفته رفته کلِ سمت راست بدنم کرخت شد و ...
اما حدود چهار سال قبل از همۀ این اتفاقات، با آقایی که خواستگارم بودن آشنا شدم . ایشون به هیچ وجه جواب رد رو قبول نمیکردن و معتقد بودن باید بیشتر با هم صحبت کنیم تا به تفاهم برسیم .... تا 4 سال..... خوب منم کم کم داشتم قبول می کردم!!!
(در نظر داشته باشید که ایشون دکترای پرستاری داشتن)
تا پارسال که علائم بیماری من به طرز وحشتناکی بروز کرد،
فکر میکنید این آقای محترم چیکار کردن؟؟؟؟
آنچنان نیست شد که انگار هیچوقت نبوده!!!
اولش خیلی اذیت شدم... ناراحتیای دیگه ای هم به ام اسم اضافه شد مثل دردهای بسیار شدید و عصبی معده و .... البته بیشتر ناراحتی و وحشتم از این بود که فکر میکردم شاید خطر خیلی زیادی تو این بیماری هست که این آقای پرستار، کاملاً میدونن. .....
ولی در نهایت، خوب و منطقی که فکر کردم دیدم چقدر بیماریم بجا و به موقع بوده...
سجدۀ شکر بجا آوردم،
اگر من بعد از ازدواج با این آقا به ام اس مبتلا میشدم واقعاً چی به سرم میومد؟!!
تشکر شده توسط : | OMG! , آرزو , Exhautless , m_s , zenith , nader_wanton , ساناز66 , ahya , kamyab , kiana , visko , برگ 7 , fariba 68 |
|
ارسالها: 179
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Mar 2012
تشکر های اهدا شده: 126
تشکر های دریافت شده :1318 بار در 368 پست
سال تشخيص بيماري : -
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2013/12/30, 08:23 PM)soshyanc نوشته است: [/align]سلام دوستان عزیز
تجربۀ من در مورد ازدواج شاید براتون جالب باشه از این جهت که خیلی تراژیک هست
من آبان ماه 91 متوجه بیماریم شدم، با بدترین علائم؛ همزمان چشم راستم کم بینا شد، وزوز شدید گوش، دست و پای راستم و رفته رفته کلِ سمت راست بدنم کرخت شد و ...
اما حدود چهار سال قبل از همۀ این اتفاقات، با آقایی که خواستگارم بودن آشنا شدم . ایشون به هیچ وجه جواب رد رو قبول نمیکردن و معتقد بودن باید بیشتر با هم صحبت کنیم تا به تفاهم برسیم .... تا 4 سال..... خوب منم کم کم داشتم قبول می کردم!!!
(در نظر داشته باشید که ایشون دکترای پرستاری داشتن)
تا پارسال که علائم بیماری من به طرز وحشتناکی بروز کرد،
فکر میکنید این آقای محترم چیکار کردن؟؟؟؟
آنچنان نیست شد که انگار هیچوقت نبوده!!!
اولش خیلی اذیت شدم... ناراحتیای دیگه ای هم به ام اسم اضافه شد مثل دردهای بسیار شدید و عصبی معده و .... البته بیشتر ناراحتی و وحشتم از این بود که فکر میکردم شاید خطر خیلی زیادی تو این بیماری هست که این آقای پرستار، کاملاً میدونن. .....
ولی در نهایت، خوب و منطقی که فکر کردم دیدم چقدر بیماریم بجا و به موقع بوده...
سجدۀ شکر بجا آوردم،
اگر من بعد از ازدواج با این آقا به ام اس مبتلا میشدم واقعاً چی به سرم میومد؟!!
واقعا واقعا و 3باره واقعا یکی از مزیت هاش اینه که ذات درونی شخص مقابل و دلیل اصلیش بروز داده میشه
اولش شاید ناراحتی باشه که منکرش نباید شد ولی با گذشت زمان و دید منطقی به موضوع میشه فهمید خواست خدا بوده و به نفعتون
چه شما باشی چه من یا هرکس دیگه ای
الان دیگه غالبا رابطه ها بانکی شده و بیشتر به خاطر منافع تن به رابطه یا ازدواج میدن
واقعیت تلخ جامعه ماست
ارسالها: 100
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Mar 2013
تشکر های اهدا شده: 841
تشکر های دریافت شده :1503 بار در 403 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : حسینعلی صالحی
داروي مورد استفاده : سینووکس - سیناژن
محل سکونت : تهران
ام اس هیچیه هیچی هم که نداشته باشه برامون حداقل این مزیت رو داره که توی بحث ازدواج کسی واقعاً پا پیش میزاره که دوسمون داشته باشه و با ماهیت اصلیه ام اس آشنا باشه و بتونه در تمام لحظات قدم به قدم همراهیمون کنه ...
شاید این بیماری برامون لحظات تلخی رو به همراه داشته ولی توی این یه مورد ما رو اکثراً با ذات واقعی اطرافیانمون آشنا میکنه
یقین داشته باش روزی پروانه خواهیم شد ...
بگذار روزگار تا میتواند پیله کند ...
|