2013/11/25, 01:17 AM
۱۳۹۲/۹/۳
اگر بخواهيم فردي را به عنوان همسر آينده انتخاب كنيم آيا مي توانيم براي آشنايي هاي اوليه از اينترنت استفاده كنيم؟
به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز؛ مهران و شيرين سه سال پيش از طريق اينترنت با هم آشنا شدند. دو سال بعد ازدواج كردند و پس از شش ماه طلاق گرفتند. مشكل شان اين بود كه شيرين از دروغ هاي مهران خسته شده بود و مي ديد كه حرف هاي قبل از ازدواج مهران با واقعيت زندگي شان همخواني ندارد... داستان زندگي مهران و شيرين قصه تازه اي نيست و ممكن است براي افراد ديگري هم پيش بيايد. به هر حال قبل از ازدواج افراد به شيوه هاي مختلفي با هم آشنا مي شوند. بعضي ها در بين دوستان و اقوام، فردي را براي ازدواج در نظر مي گيرند.
گروهي ديگر در محيط هاي كاري با هم آشنا مي شوند و عده اي هم در روز خواستگاري براي اولين بار همديگر را مي بينند. البته اين روزها با پيشرفت تكنولوژي راه هاي ديگري هم براي آشنايي جوانان به وجود آمده كه يكي از آنها فضاي مجازي «اينترنت» است. به خصوص اينكه سايت هاي همسريابي به صورت قانوني هم شروع به فعاليت كرده اند.
تندرستی نوشت: اينكه آشنايي از اين طريق خوب است يا بد. پرسشي است كه چهار كارشناس به آن پاسخ مي دهند:
دكتر حميد يعقوبي
روانشناس باليني و رئيس انجمن روانشناسي باليني ايران
در هزاره اي زندگي مي كنيم كه عصر تكنولوژي است. مي توان گفت كه تكنولوژي در تمام ابعاد زندگي ما را تحت تاثير قرار مي دهد. يكي از جلوه هاي زندگي در اين عصر تعاملاتي است كه افراد مي توانند از اين راه با يكديگر داشته باشند. اين تعاملات در فضاي اينترنتي وجوه نوشتاري دارند و البته جنبه هاي صوتي و ديداري هم به آنها اضافه شده است. اگر ارتباط فقط از طريق نوشتن باشد ارتباطي ناقص و تك بعدي است كه افراد در آن فضا فرصت دارند خودشان را به گونه ديگري معرفي كنند، در صورتي كه در تعاملات رودررو و كامل اين امكان وجود ندارد.
امكان پنهان كاري و نگفتن واقعيت در فضاي مجازي بيشتر است. البته همه افرادي كه در فضاي مجازي هستند خودشان را غير واقعي معرفي نمي كنند. خيلي از افراد براي تبادل اطلاعات و در زمينه هاي كاري از اينترنت استفاده كرده و به يكديگر اعتماد مي كنند ولي آشنايي هاي اوليه در فضاي اينترنت بيشتر در مورد افرادي پيش مي آيد كه فرصت ارتباطات چهره به چهره را ندارند. رفت و آمد خانوادگي شان كمتر است و براي آشنايي به اين سمت پيش مي روند. اگر اين آشنايي با واقعيت همراه نباشد امكان خطا بيشتر مي شود. انسان بر حسب اطلاعاتي كه به مغزش مي رسد تصميم مي گيرد. در فضاي مجازي امكان دريافت اطلاعات غير واقعي بيشتر است و به همين دليل درصد خطاها هم بيشتر مي شود. نمي توان افراد را براساس اطلاعات فضاي مجازي شناخت. بهتر است صحت و سقم اطلاعات با احتياط بيشتري سنجيده و در اين زمينه محتاطانه تر برخورد شود. توصيه مي شود كه اگر فرصت باشد افراد در قالب تعاملات اجتماعي سالم و در فضاي خانواده، همكاران، دوستان و... آشنايي هاي اوليه را داشته باشند كه اين موضوع بر تعاملات اينترنتي برتري دارد.
هراير دانليان
كارشناس ارشد روانشناسي باليني
آشنايي از طريق اينترنت نه خوب است و نه بد. به هر حال يك روش آشنايي است. فقط به اين بستگي دارد كه پس از آن چه اتفاقي مي افتد. اگر دوره آشنايي طولاني و جدي باشد،اين شرايط خوب نيست. در حال حاضر تكنولوژي وارد زندگي ما شده و نمي توان آن را كنار گذاشت چون بخشي از زندگي ماست. بايد ياد بگيريم چطور سودمند باشد و به زندگي ما آسيب نرساند. اگر به عنوان يك روش آشنايي ساده به آن نگاه كنيم به نسبت بد نيست اما مشكل زماني پيش مي آيد كه اين ارتباطات طولاني تر شده و شايد تصويري كه از فرد ساخته بوديم، ديدگاه مان را تغيير دهد. به خصوص در مسافت هاي دور دست كه قرار نيست افراد به زودي همديگر را ببينند اين مشكل جدي تر مي شود.
به هر حال فضاي مجازي يك فرآيند ارتباطي است كه نمي توان آن را ناديده گرفت. نه مثبت است و نه منفي. مانند كارد كه هم مي توان از آن براي جراحي و بهبود بيمار استفاده كرد و هم ابزاري است براي قتل و آدمكشي؛ يعني اگر به جاي خودش استفاده شود مثبت است.
توصيه مي شود در ارتباطات مجازي به دو نكته دقت كنيم:
۱. بهتر است فقط در ضرورت و در موارد كاري و اجتماعي با افراد در فضاي مجازي ارتباط برقرار كنيم.
۲. فضاي مجازي براي ايجاد صميميت و اعتماد بين آدم ها فضاي مناسبي نيست؛ مگر اينكه افراد با يكديگر در دنياي واقعي نيز آشنا شوند.
دكتر ليلا بهنام
روانشناس
بسياري از افراد ـ چه جوانان و چه نوجوانان ـ به دنبال پاسخ به نيازهاي خود هستند كه امكان دستيابي به آنها در دنياي واقعي وجود دارد. وقتي در فضاي واقعي و ارتباطات چهره به چهره با فردي آشنا مي شويم اشراف كامل داريم كه او چه كسي است اما در فضاي مجازي اين طور نيست. بسياري از افرادي كه به اين فضاها وابستگي پيدا مي كنند پتانسيل پاسخگويي به نيازهاي دنياي واقعي را ندارند. ممكن است اين افراد در زندگي شان ناكامي هايي داشته و از قابليت برقراري ارتباط و دوستيابي برخوردا نباشند. فضاي مجازي ـ همان طور كه از اسمش پيداست ـ فضايي دروغين است كه هركس مي تواند چهره دلخواهي از خودش را در آن نمايش دهد. در نتيجه با تصوير غير واقعي از خود يك عزت نفس دروغين و كاذب مي سازد و ارتباطات بين فردي را شروع مي كند.
در مورد اين آشنايي ها چند مشكل وجود دارد:
۱. اطلاعات آدم ها غير واقعي است.
۲. هيچ پروسه ارتباطي معنادار و منطقي اي صورت نمي گيرد و فرد با يك تصوير و تاريخچه از خودش با ديگري آشنا مي شود.
۳. وقتي وابستگي عاطفي به وجود مي آيد مشكلاتي ايجاد مي شود. بعضي افراد ترجيح مي دهند در همين فضا بمانند و گروهي سعي مي كنند اين آشنايي را به دنياي واقعي برسانند. در حالي كه هيچ شناختي از فرد ندارند و وقتي با او مواجه مي شوند و مي فهمند كه برخلاف تصورات شان بوده است؛ به طور مثال ممكن است آن قدرها كه فكر مي كردند طرف مقابل شان منطقي، عاطفي، مهربان و... نباشد. در نتيجه يك خلا به وجود مي آيد و فرد از خودش مي پرسد كه من در اين مدت با چه آشنا شده و در ارتباط بوده ام؟
بنابراين چنين ارتباطاتي را به هيچ عنوان توصيه نمي كنم كه اين قطعيت حاصل تجربيات جلسات مشاوره من بوده است. اين فضا نه لزوماً براي افراد مجرد، بلكه براي متاهل ها هم آسيب هايي به همراه دارد. وقتي فردي متاهل است نبايد عكسش را در فضايي قرار دهد كه هدفش دوستيابي است چون اين احتمال وجود دارد كه ارتباطات زن و شوهر مختل شود.
براي آشنايي در اينترنت بايد به چند نكته توجه كرد:
ـ اين فضا مجازي و غير واقعي است و با واقعيت آدم ها روبرو نمي شويم. ممكن است خودمان هم واقعيت را بيان نكنيم. چون ارتباط در فضايي صورت گرفته كه من و توي غير واقعي وجود دارد. بنابراين رابطه پايدار نيست. اگر به دنياي واقعي برسد با من و توي واقعي روبرو مي شويم و ممكن است اوج عشق و دوست داشتن به اوج تنفر تبديل شود.
ـ در اين فضا سبك ارتباطات استاندارد انساني رعايت نمي شود. در ارتباطي كه مكانيسم استاندارد وجود دارد با يكديگر حرف مي زنيم، زبان بدن را مي بينيم و كلمات را مي شنويم. در فضاي مجازي تنها از جنبه اي استفاده مي كنيم كه كامل نيست. صحبت ها به طور تايپ شده بيان مي شوند. گفتگوي بياني و شفاهي وجود ندارد و اگر وابستگي ايجاد شود به جنبه ارتباطات انساني آسيب مي رساند. بسياري از احساسات مانند خشم، شادي و... با لحن مناسب شان بيان نمي شوند و زبان بدن وجود ندارد.
ـ اين فضا ما را از ارتباطات واقعي، عيني و جدي دنياي بيرون دور مي كند. در دنيايي غرق مي شويم كه به بخشي از نيازهاي ما پاسخ مي دهد و اين فضا گل و بلبل است. حرف بدي به هم نمي زنيم و به همين دليل همه چيز جذاب است. طبيعتاً ترجيح مي دهيم به محض اينكه با همسر، پدر يا مادر دچار مشكل شديم به اين فضا پناه ببريم و به عنوان مكانيسم آسيب زننده حل مسئله از آن استفاده كنيم. در واقع دوستي هاي فضاي مجازي مانند ماده مخدر است و به محض اينكه از بين رفتند اثرات نامطلوبي ايجاد مي كنند.
دكتر آناهيتا خدابخشي كولايي
روانشناس و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي
دنياي اينترنت، دنيايي مجازي است كه واقعيت ندارد. در اين دنيا افراد مي توانند خيلي از واقعيت ها را درباره سن، وضعيت تحصيلي، ظاهر، وضعيت اقتصادي خانواده و... به طور غير واقعي مطرح كنند. حتي گروهي از افراد متاهل هم خودشان را مجرد معرفي مي كنند. ممكن است خانم هايي كه دوست دارند ازدواج كرده و به خارج بروند در اين فضاي مجازي با افرادي آشنا شوند كه در ايران هستند ولي به دروغ مي گويند كه در خارج از كشور زندگي مي كنند. در نتيجه آشنايي با اين افراد مشكلاتي برايشان ايجاد مي كند.
به طور كلي در دنياي اينترنت فرصت ها براي دروغ گفتن زياد است. در مجموع در اين فضاها فرصت هاي اميدواركننده اي وجود ندارد. حتي افراد مي توانند عكس هايي از خودشان را در معرض نمايش بگذارند كه چهره خودشان نيست. در نتيجه ممكن است ساير آدم ها پس از ارتباط متوجه شوند كه شخص مورد نظرشان تناسب نداشته يا معضلاتي در چهره اش ديده مي شود. حتي چندين بار مراجعه كنندگان خانمي داشتم كه متوجه شده بودند همسران شان در يك شبكه اجتماعي مجازي خودشان را مجرد معرفي كرده اند و حتي اسم هايشان هم واقعي نيست.
البته نمي گوييم هر كسي كه از اينترنت با فردي آشنا مي شود در ارتباطاتش مشكل دارد ولي به طور عمده كساني كه از طريق اينترنت با ديگران آشنا مي شوند با هدف خاصي سراغ اين دوستي ها مي روند؛ به طور مثلاً يا در حالت واقعي جذابيت ندارند و به دنياي مجازي پناه مي برند يا براي آشنايي با افراد خارج از كشور و ازدواج به اين فضا مي آيند. گروهي همه به صرف داشتن روابط جنسي يا اخاذي، براي دوستي هاي اينترنتي اقدام مي كنند.
از سوي ديگر از اينترنت و گروهي از سايت هاي همسريابي، براي ازدواج هم استفاده مي شود. برخي از اين سايت ها كه مديريت شان خارج از ايران است قابل اطمينان نيستند اما سايت هايي كه زير نظر وزارت ورزش و جوانان فعاليت دارند، حرفه اي تر هستند و با همكاري متخصصان كار مي كنند. اين سايت ها ويژگي هاي افراد را به طور محرمانه ثبت مي كنند و از آنها مي خواهند كه ويژگي هاي همسر مورد نظرشان را بگويند تا براي آشنايي افراد را به هم معرفي كنند.
در اين سايت ها آشنايي هاي پيش از ازدواج و همسريابي زير نظر مشاورات صورت مي گيرد تا مشكلي پيش نيايد. نكته ديگر اين است كه در بين مراجعه كنندگاني كه داشته ام آشنايي هاي اينترنتي موفقيت آميز نبوده و عمدتاً دروغي در ميان بوده است؛ به طور مثال مردي كه ۲۰ سال از خانمي بزرگتر بود با او ازدواج كرد و او را به آمريكا برد اما اين فرد در روستايي در آمريكا زندگي مي كرد كه دور از نقاط شهري قرار داشت و مشكلاتي براي خانم به وجود آمد.
منبع خبر
به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز؛ مهران و شيرين سه سال پيش از طريق اينترنت با هم آشنا شدند. دو سال بعد ازدواج كردند و پس از شش ماه طلاق گرفتند. مشكل شان اين بود كه شيرين از دروغ هاي مهران خسته شده بود و مي ديد كه حرف هاي قبل از ازدواج مهران با واقعيت زندگي شان همخواني ندارد... داستان زندگي مهران و شيرين قصه تازه اي نيست و ممكن است براي افراد ديگري هم پيش بيايد. به هر حال قبل از ازدواج افراد به شيوه هاي مختلفي با هم آشنا مي شوند. بعضي ها در بين دوستان و اقوام، فردي را براي ازدواج در نظر مي گيرند.
گروهي ديگر در محيط هاي كاري با هم آشنا مي شوند و عده اي هم در روز خواستگاري براي اولين بار همديگر را مي بينند. البته اين روزها با پيشرفت تكنولوژي راه هاي ديگري هم براي آشنايي جوانان به وجود آمده كه يكي از آنها فضاي مجازي «اينترنت» است. به خصوص اينكه سايت هاي همسريابي به صورت قانوني هم شروع به فعاليت كرده اند.
تندرستی نوشت: اينكه آشنايي از اين طريق خوب است يا بد. پرسشي است كه چهار كارشناس به آن پاسخ مي دهند:
دكتر حميد يعقوبي
روانشناس باليني و رئيس انجمن روانشناسي باليني ايران
در هزاره اي زندگي مي كنيم كه عصر تكنولوژي است. مي توان گفت كه تكنولوژي در تمام ابعاد زندگي ما را تحت تاثير قرار مي دهد. يكي از جلوه هاي زندگي در اين عصر تعاملاتي است كه افراد مي توانند از اين راه با يكديگر داشته باشند. اين تعاملات در فضاي اينترنتي وجوه نوشتاري دارند و البته جنبه هاي صوتي و ديداري هم به آنها اضافه شده است. اگر ارتباط فقط از طريق نوشتن باشد ارتباطي ناقص و تك بعدي است كه افراد در آن فضا فرصت دارند خودشان را به گونه ديگري معرفي كنند، در صورتي كه در تعاملات رودررو و كامل اين امكان وجود ندارد.
امكان پنهان كاري و نگفتن واقعيت در فضاي مجازي بيشتر است. البته همه افرادي كه در فضاي مجازي هستند خودشان را غير واقعي معرفي نمي كنند. خيلي از افراد براي تبادل اطلاعات و در زمينه هاي كاري از اينترنت استفاده كرده و به يكديگر اعتماد مي كنند ولي آشنايي هاي اوليه در فضاي اينترنت بيشتر در مورد افرادي پيش مي آيد كه فرصت ارتباطات چهره به چهره را ندارند. رفت و آمد خانوادگي شان كمتر است و براي آشنايي به اين سمت پيش مي روند. اگر اين آشنايي با واقعيت همراه نباشد امكان خطا بيشتر مي شود. انسان بر حسب اطلاعاتي كه به مغزش مي رسد تصميم مي گيرد. در فضاي مجازي امكان دريافت اطلاعات غير واقعي بيشتر است و به همين دليل درصد خطاها هم بيشتر مي شود. نمي توان افراد را براساس اطلاعات فضاي مجازي شناخت. بهتر است صحت و سقم اطلاعات با احتياط بيشتري سنجيده و در اين زمينه محتاطانه تر برخورد شود. توصيه مي شود كه اگر فرصت باشد افراد در قالب تعاملات اجتماعي سالم و در فضاي خانواده، همكاران، دوستان و... آشنايي هاي اوليه را داشته باشند كه اين موضوع بر تعاملات اينترنتي برتري دارد.
هراير دانليان
كارشناس ارشد روانشناسي باليني
آشنايي از طريق اينترنت نه خوب است و نه بد. به هر حال يك روش آشنايي است. فقط به اين بستگي دارد كه پس از آن چه اتفاقي مي افتد. اگر دوره آشنايي طولاني و جدي باشد،اين شرايط خوب نيست. در حال حاضر تكنولوژي وارد زندگي ما شده و نمي توان آن را كنار گذاشت چون بخشي از زندگي ماست. بايد ياد بگيريم چطور سودمند باشد و به زندگي ما آسيب نرساند. اگر به عنوان يك روش آشنايي ساده به آن نگاه كنيم به نسبت بد نيست اما مشكل زماني پيش مي آيد كه اين ارتباطات طولاني تر شده و شايد تصويري كه از فرد ساخته بوديم، ديدگاه مان را تغيير دهد. به خصوص در مسافت هاي دور دست كه قرار نيست افراد به زودي همديگر را ببينند اين مشكل جدي تر مي شود.
به هر حال فضاي مجازي يك فرآيند ارتباطي است كه نمي توان آن را ناديده گرفت. نه مثبت است و نه منفي. مانند كارد كه هم مي توان از آن براي جراحي و بهبود بيمار استفاده كرد و هم ابزاري است براي قتل و آدمكشي؛ يعني اگر به جاي خودش استفاده شود مثبت است.
توصيه مي شود در ارتباطات مجازي به دو نكته دقت كنيم:
۱. بهتر است فقط در ضرورت و در موارد كاري و اجتماعي با افراد در فضاي مجازي ارتباط برقرار كنيم.
۲. فضاي مجازي براي ايجاد صميميت و اعتماد بين آدم ها فضاي مناسبي نيست؛ مگر اينكه افراد با يكديگر در دنياي واقعي نيز آشنا شوند.
دكتر ليلا بهنام
روانشناس
بسياري از افراد ـ چه جوانان و چه نوجوانان ـ به دنبال پاسخ به نيازهاي خود هستند كه امكان دستيابي به آنها در دنياي واقعي وجود دارد. وقتي در فضاي واقعي و ارتباطات چهره به چهره با فردي آشنا مي شويم اشراف كامل داريم كه او چه كسي است اما در فضاي مجازي اين طور نيست. بسياري از افرادي كه به اين فضاها وابستگي پيدا مي كنند پتانسيل پاسخگويي به نيازهاي دنياي واقعي را ندارند. ممكن است اين افراد در زندگي شان ناكامي هايي داشته و از قابليت برقراري ارتباط و دوستيابي برخوردا نباشند. فضاي مجازي ـ همان طور كه از اسمش پيداست ـ فضايي دروغين است كه هركس مي تواند چهره دلخواهي از خودش را در آن نمايش دهد. در نتيجه با تصوير غير واقعي از خود يك عزت نفس دروغين و كاذب مي سازد و ارتباطات بين فردي را شروع مي كند.
در مورد اين آشنايي ها چند مشكل وجود دارد:
۱. اطلاعات آدم ها غير واقعي است.
۲. هيچ پروسه ارتباطي معنادار و منطقي اي صورت نمي گيرد و فرد با يك تصوير و تاريخچه از خودش با ديگري آشنا مي شود.
۳. وقتي وابستگي عاطفي به وجود مي آيد مشكلاتي ايجاد مي شود. بعضي افراد ترجيح مي دهند در همين فضا بمانند و گروهي سعي مي كنند اين آشنايي را به دنياي واقعي برسانند. در حالي كه هيچ شناختي از فرد ندارند و وقتي با او مواجه مي شوند و مي فهمند كه برخلاف تصورات شان بوده است؛ به طور مثال ممكن است آن قدرها كه فكر مي كردند طرف مقابل شان منطقي، عاطفي، مهربان و... نباشد. در نتيجه يك خلا به وجود مي آيد و فرد از خودش مي پرسد كه من در اين مدت با چه آشنا شده و در ارتباط بوده ام؟
بنابراين چنين ارتباطاتي را به هيچ عنوان توصيه نمي كنم كه اين قطعيت حاصل تجربيات جلسات مشاوره من بوده است. اين فضا نه لزوماً براي افراد مجرد، بلكه براي متاهل ها هم آسيب هايي به همراه دارد. وقتي فردي متاهل است نبايد عكسش را در فضايي قرار دهد كه هدفش دوستيابي است چون اين احتمال وجود دارد كه ارتباطات زن و شوهر مختل شود.
براي آشنايي در اينترنت بايد به چند نكته توجه كرد:
ـ اين فضا مجازي و غير واقعي است و با واقعيت آدم ها روبرو نمي شويم. ممكن است خودمان هم واقعيت را بيان نكنيم. چون ارتباط در فضايي صورت گرفته كه من و توي غير واقعي وجود دارد. بنابراين رابطه پايدار نيست. اگر به دنياي واقعي برسد با من و توي واقعي روبرو مي شويم و ممكن است اوج عشق و دوست داشتن به اوج تنفر تبديل شود.
ـ در اين فضا سبك ارتباطات استاندارد انساني رعايت نمي شود. در ارتباطي كه مكانيسم استاندارد وجود دارد با يكديگر حرف مي زنيم، زبان بدن را مي بينيم و كلمات را مي شنويم. در فضاي مجازي تنها از جنبه اي استفاده مي كنيم كه كامل نيست. صحبت ها به طور تايپ شده بيان مي شوند. گفتگوي بياني و شفاهي وجود ندارد و اگر وابستگي ايجاد شود به جنبه ارتباطات انساني آسيب مي رساند. بسياري از احساسات مانند خشم، شادي و... با لحن مناسب شان بيان نمي شوند و زبان بدن وجود ندارد.
ـ اين فضا ما را از ارتباطات واقعي، عيني و جدي دنياي بيرون دور مي كند. در دنيايي غرق مي شويم كه به بخشي از نيازهاي ما پاسخ مي دهد و اين فضا گل و بلبل است. حرف بدي به هم نمي زنيم و به همين دليل همه چيز جذاب است. طبيعتاً ترجيح مي دهيم به محض اينكه با همسر، پدر يا مادر دچار مشكل شديم به اين فضا پناه ببريم و به عنوان مكانيسم آسيب زننده حل مسئله از آن استفاده كنيم. در واقع دوستي هاي فضاي مجازي مانند ماده مخدر است و به محض اينكه از بين رفتند اثرات نامطلوبي ايجاد مي كنند.
دكتر آناهيتا خدابخشي كولايي
روانشناس و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي
دنياي اينترنت، دنيايي مجازي است كه واقعيت ندارد. در اين دنيا افراد مي توانند خيلي از واقعيت ها را درباره سن، وضعيت تحصيلي، ظاهر، وضعيت اقتصادي خانواده و... به طور غير واقعي مطرح كنند. حتي گروهي از افراد متاهل هم خودشان را مجرد معرفي مي كنند. ممكن است خانم هايي كه دوست دارند ازدواج كرده و به خارج بروند در اين فضاي مجازي با افرادي آشنا شوند كه در ايران هستند ولي به دروغ مي گويند كه در خارج از كشور زندگي مي كنند. در نتيجه آشنايي با اين افراد مشكلاتي برايشان ايجاد مي كند.
به طور كلي در دنياي اينترنت فرصت ها براي دروغ گفتن زياد است. در مجموع در اين فضاها فرصت هاي اميدواركننده اي وجود ندارد. حتي افراد مي توانند عكس هايي از خودشان را در معرض نمايش بگذارند كه چهره خودشان نيست. در نتيجه ممكن است ساير آدم ها پس از ارتباط متوجه شوند كه شخص مورد نظرشان تناسب نداشته يا معضلاتي در چهره اش ديده مي شود. حتي چندين بار مراجعه كنندگان خانمي داشتم كه متوجه شده بودند همسران شان در يك شبكه اجتماعي مجازي خودشان را مجرد معرفي كرده اند و حتي اسم هايشان هم واقعي نيست.
البته نمي گوييم هر كسي كه از اينترنت با فردي آشنا مي شود در ارتباطاتش مشكل دارد ولي به طور عمده كساني كه از طريق اينترنت با ديگران آشنا مي شوند با هدف خاصي سراغ اين دوستي ها مي روند؛ به طور مثلاً يا در حالت واقعي جذابيت ندارند و به دنياي مجازي پناه مي برند يا براي آشنايي با افراد خارج از كشور و ازدواج به اين فضا مي آيند. گروهي همه به صرف داشتن روابط جنسي يا اخاذي، براي دوستي هاي اينترنتي اقدام مي كنند.
از سوي ديگر از اينترنت و گروهي از سايت هاي همسريابي، براي ازدواج هم استفاده مي شود. برخي از اين سايت ها كه مديريت شان خارج از ايران است قابل اطمينان نيستند اما سايت هايي كه زير نظر وزارت ورزش و جوانان فعاليت دارند، حرفه اي تر هستند و با همكاري متخصصان كار مي كنند. اين سايت ها ويژگي هاي افراد را به طور محرمانه ثبت مي كنند و از آنها مي خواهند كه ويژگي هاي همسر مورد نظرشان را بگويند تا براي آشنايي افراد را به هم معرفي كنند.
در اين سايت ها آشنايي هاي پيش از ازدواج و همسريابي زير نظر مشاورات صورت مي گيرد تا مشكلي پيش نيايد. نكته ديگر اين است كه در بين مراجعه كنندگاني كه داشته ام آشنايي هاي اينترنتي موفقيت آميز نبوده و عمدتاً دروغي در ميان بوده است؛ به طور مثال مردي كه ۲۰ سال از خانمي بزرگتر بود با او ازدواج كرد و او را به آمريكا برد اما اين فرد در روستايي در آمريكا زندگي مي كرد كه دور از نقاط شهري قرار داشت و مشكلاتي براي خانم به وجود آمد.
منبع خبر
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد