[paeazan]

علیرضا کافی -خانه داری و مدیریت زن در خانه همواره یکی از جدی ترین آموزه های دینی و فرهنگی ما بوده است که منجر به تحکیم و تقویت نهاد خانواده می شود و زمینه ها و بسترهای رشد و تعالی جامعه را فراهم می کند. چه بسیارند زنانی که از کار در خارج خانه به بهای تأمین آرامش خانواده و تربیت فرزندان دست شسته اند و برخی دیگر نیز با وجود کار در بیرون تمام تلاششان این بوده است که از مسئولیت خطیر مادر بودن و همسر بودن غافل نشوند.
در گذشته گزارشی تهیه کردیم که خانه داری و جایگاه آن را از نگاه زنان خانه دار و شاغل بررسی کردیم اکنون این موضوع را با مردان در میان گذاشته ایم.

وقتی خانه داری شغل محسوب نمی شود
وقتی میان مردم می روی و حرف هایشان را می شنوی با برداشت های جالبی از خانه داری و اینکه آیا می توان آن را به عنوان یک شغل قلمداد کرد یا خیر، مواجه می شوی.مهرداد مرد 37ساله ای است که سرپرستی خانواده سه نفره اش را برعهده دارد.وقتی از او در باره شغل خانه داری می پرسم پاسخ جالبی می دهد و می گوید:به هیچ عنوان خانه داری را به عنوان یک شغل قبول ندارم.
در این شرایط سخت زندگی که مرد به تنهایی نمی تواند از عهده مخارج زندگی بر بیاید دلیلی ندارد زن قابلیت ها و توانمندی های خود را در محیط خانه حبس کند.به عقیده او خانه داری شغل محسوب نمی شود چراکه در قبال آن درآمدی حاصل نمی شود و نمی توان با کار خانه داری بخشی از اقساط و کرایه خانه را پرداخت کرد.
وقتی درباره حساسیت کارهای خانه به خصوص فراهم کردن محیطی آرام برای تربیت فرزندان صحبت می کنم با انتقاد می گوید:خانه داری در پخت و پز، نظافت منزل و دیگر کارهای خانه خلاصه می شود و من خود نیز می توانم پس از رفتن به خانه این کار ها را انجام دهم.می ماند تربیت فرزند که خدارا شکر می توان برای آن برنامه ریزی کرد. چون تا زمانی که همسرم سر کار است فرزندم نیز در مهد کودک است و وقتی هم که او تعطیل می شود مادرش بعد از یکی دو ساعت خودش را به خانه می رساند و به تربیتش رسیدگی می کند.مهرداد می گوید:اگر خانه داری شغل بود مسئولان برایش حقوق و مزایا تعریف می کردند.

ترجیح می دهم همسرم به مشاغل خانگی روی آورد
حسین فرد دیگری است با نظراتی بینابین مهرداد و محمد.او خانه داری را شغل نمی داند اما وجود آن را پراهمیت و تاثیر گذار برای دوام خانواده قلمداد می کند.او می گوید:خانه داری را شغل نمی دانم چون شغل تعریف خاص خود را دارد و بر اساس تعاریف موجود دولت نیز آن را شغل نمی داند. شغل به کاری گفته می شود که از قبل آن درآمد زایی شود. با این حال راضی به کار کردن همسرم در خارج از خانه نیستم و ترجیح می دهم همسرم در خانه بماند و به تربیت هرچه بهتر فرزندم بپردازد تا اینکه به خاطر کسب درآمد از تربیت و آینده تنها فرزندمان غافل شود. وقتی صحبت از شرایط سخت اقتصادی به میان می آید حسین می گوید:اگر شرایط به قدری برایمان تنگ شودکه مجبور شویم از توانمندی های همسرم نیز استفاده کنیم ترجیح می دهم او کارهایی را انجام دهد که به خروج از منزل نیاز نداشته باشد .یا بهتر بگویم ترجیح می دهم همسرم به مشاغل خانگی مشغول شود.

وظیفه مادری به مراتب ارزشمند تر از کار در بیرون از منزل است
مجید از کسبه بازار است و از وضع مالی به نسبت مناسبی برخوردار است.وقتی نظرش را درباره دو گزینه خانه داری خانم ها و یا اشتغالشان در بیرون از منزل می پرسم، با جدیت پاسخ می دهد ،وظیفه مادری به مراتب ارزشمند تر از کار در بیرون از منزل است.ما از نظر مالی مشکلی نداریم و احتیاجی به کار کردن همسرم خارج از خانه نیست، اما اگر از وضعیت مالی مناسبی هم برخوردار نبودم حاضر به کار کردن همسرم بیرون از خانه نمی شدم؛ چراکه تربیت فرزندانم دچار مشکل می شد.کدام مدرسه و معلم می تواند آداب زندگی را بهتر از مادر به بچه ها آموزش دهد. من ترجیح می دهم همسرم در خانه باشد و بیشتر از آنکه به فکر کسب درآمد باشد، به تربیت بهتر بچه ها فکر کند.

رسیدگی به کارهای منزل و تربیت فرزند از پراهمیت ترین کارهاست
کمالیان مرد میانسالی ،با چهار فرزند است و به کسب و کار در بازار تهران مشغول است. دوست دارد همسرش خانه دار باشد.وقتی از اهمیت خانه داری می پرسم می گوید: خانه داری، رسیدگی به امور منزل و تربیت بچه هاست که از پراهمیت ترین و سخت ترین کارهاست. به عقیده من شغل خانه داری از مهم ترین مشاغل جامعه است و باید از طرف دولت به عنوان یک شغل رسمی شناخته شود و حتی برای آن حقوق نیز در نظر بگیرند.شما حساب کنید اگر کار یک زن خانه دار قرار باشد برون سپاری شود چه هزینه های سنگینی بر اقتصاد خانواده تحمیل می کند.مثلا اگر قرار باشد کار پخت و پز،نظافت منزل،خرید و تربیت و نگهداری از بچه ها را افراد دیگری انجام دهند، مرد خانواده باید بیشتر از درآمدش برای این هزینه ها پرداخت کند.

زن خانه دار با اعمال مدیریت اقتصادی در خانه، می تواند کمک شایسته ای به اقتصاد خانواده کند
ضمن اینکه زن خانه دار با برخی صرفه جویی ها و اعمال مدیریت اقتصادی در خانه، می تواند کمک شایسته ای به اقتصاد خانواده کند و حتی کار او به اندازه یک زن شاغل از نظر اقتصادی برای خانواده مفید باشد.

ترجیح می دهم همسرم مدیر خانه و خانواده باشد
علی کارمند یک شرکت خصوصی است و بعد از ظهرها هم به عنوان شغل دوم به کار فنی در یک کارگاه مشغول است.او مخالف کار کردن خانم ها خارج از خانه نیست و ترجیح می دهد همسرش به زندگی رسیدگی کند و مدیر خانه و خانواده باشد تا اینکه در بیرون از خانه کار کند. او می گوید: حاضر است خودش دو شیفت کار کند تا همسرش مجبور نباشد انرژی و زمانی را که می تواند برای سه فرزندش هزینه کند در خارج از خانه صرف کند.اوکه همسرش مدتی را بیرون از خانه اشتغال داشته است از کار کردن خانم ها بیرون از خانه راضی به نظر نمی رسد و می گوید:زمانی که همسرم بیرون از خانه مشغول به کار بود تمام انرژی اش برای کار بیرون از خانه صرف می شد و مجبور بودیم دخترمان را به مهد کودک بفرستیم.بعد از مدتی با همفکری هم به این نتیجه رسیدیم که کار کردن او در بیرون از منزل به ضرر آینده بچه هاست و بهتر است وقتش را صرف تربیت بچه ها کند و من به تنهایی وظیفه تامین مخارج خانواده را به عهده بگیرم.
سعید اورنگ نظر دیگری درباره خانه داری زن ها دارد. او معتقد است زنی که در خانه بماند ، نمی تواند با محیط بیرون تعامل داشته باشد و از سوی دیگر نمی تواند در موقعیت های سخت مالی همسرش را درک کند.اما اگر زن همپای همسرش بیرون از خانه کار کند متوجه می شود که کسب درآمد در جامعه امروز چه مشکلاتی دارد و در نتیجه بیشتر قدر پول را می داند! ضمن اینکه زن از انجام کارهای خانه به روزمرگی می افتد و کم کم دچار افسردگی می شود ،پس بهتر است بیرون از خانه کار کند و بعد از ظهرها هم به کارهای خانه برسد.

اگر همسرم شاغل نباشد نمی توانیم از عهده هزینه زندگی برآییم
به سراغ یکی دیگر از سرپرستان خانوار می روم.حسین مردی 47ساله و پدر دو فرزند دانشجو است. او خانه داری را شغل می داند ولی ترجیح می دهد در شرایط فعلی اقتصادی زن نیز در کنار مرد خارج از خانه مشغول به کار باشد.
او می گوید: در شرایط فعلی اقتصادی که گذران زندگی به تنهایی برای مرد مشکل است بهتر است زن نیز در صورتی که تحصیلات دانشگاهی دارد و توانمند است بیرون از خانه مشغول به کار باشد.درست است که خانه داری شغلی بسیار تاثیر گذار است و در آینده فرزندان و تربیت آنها بسیار موثر است اما امروز شرایط به نحوی است که کارکردن زن خارج از محیط خانه لازم به نظر می رسد؛ به عنوان مثال در زندگی شخصی من اگر همسرم در خارج از خانه شاغل نباشد نمی توانیم از عهده هزینه های جاری زندگی و شهریه سنگین دانشگاه فرزندانمان برآییم.

زن خانه دار، مدیر داخلی تأثیرگذارترین نهاد اجتماعی است
محمد خانه داری را شغل قلمداد می کند و زن خانه دار را مدیر داخلی کوچک ترین و تاثیر گذارترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده می داند.او بر این باور است که زن خانه دار در اصل مسئول پی ریزی ساختار کلی خانواده است و اگر زن در شغل اصلی خود یعنی خانه داری مشغول به کار نباشد ساختار کلی و اصلی خانواده در آینده دچار مشکل می شود و فرزندان به درستی تربیت و وارد اجتماع نخواهند شد.
او که فرزندی یک سال و نیمه دارد از توافق خود و همسرش برای ترک شغل خارج از خانه همسرش تا زمان از آب و گل درآمدن فرزندش می گوید.
اما در اصل بر این باور است که اگر شرایط اقتصادی جامعه به نحوی بود که زن مجبور به کار در خارج از خانه نبود و مرد به تنهایی می توانست از پس مخارج کمرشکن زندگی برآید هیچ وقت راضی به کار کردن همسرش در خارج از محیط خانه نمی شد.چرا که معتقد است در صورت اشتغال زن خارج از خانه، خانواده روی ریل صنعتی شدن می افتد و حاصل آن می شود غذای فست فودی،بچه مهد کودکی و در نهایت خانواده ای از هم دور افتاده. همسر محمد که تحصیلات خود را در رشته روانشناسی بالینی گذرانده است ،خود نیز اعتقادی به کار در خارج از خانه ندارد و این کار را ظلم به فرزندش می داند، با این حال مجبور است برای کمک به اقتصاد خانواده پس از چند سال، وارد بازار کار شود اما او مدیریت خانه را در درجه اول اهمیت می داند.
لینک خبر