پريا مي دوني كه اخيرا" مردم نسبت به پزشكان ايران بي اعتماد شدند. من زير نوشته هاي تو تشكر زدم براي پر مغز بودن و پخته بودن حرفات منتهي آنچه كه بيشتر تاثير داره خود ما هستيم با اين ظاهر كه بين مردم داريم روزگار سپري مي كنيم. اولين چيزي كه من تو ديدار گفتم، اين بود كه من از ام اس خوشم نمياد. نه از ام اس از هر بيماريه ديگه اي دوست هم ندارم كه بگم تو زندگي قبل و بعدم ام اس تاثير نداشته. داشته خيلي هم داشته. منتهي آنچه كه عوام از اين بيماري تو ذهنشون هست يه غول بي شاخ و دم كه احساس مي كنند يه بيماري رديف مثلا" ايدز هست. نه اينكه جز بيماريهاي خود ايمن هست عوام تصور خيلي بدتر از آنچه كه ام اس در واقع هست در ذهن دارند. كما اينكه پزشك من اون اول از من پنهان كرد كه به ام اس مبتلا شدم. بعدا" كه ازش خواستم دليل پنهان كردن بيماريم رو بگه گفت آخه به هر كي مي گيم ام اس سريع يه ويلچر تو ذهنش تصور مي كنه در صورتي كه اين طوري نيست. ما تو يه جامعه اي زندگي مي كنيم كه از وقتي يادمون مياد بهمون گفتند كه روزي، دست خداست اما هيچكس به اين باور نداره به ويژه بعضيا. دكتر بيچاره حق داره كه نگران كم شدن بيماراش باشه چون روزيش دسته بيماراست. ياس مي گه خودمون رو بزنيم به بيخيالي و بگيم كه ام اس خيلي خوبه من منظورم اين نيست اتفاقا" خيلي هم بده نه ام اس هر بيماريه ديگه اي منتهي اون چيزي كه مردم ازش تو ذهنشون ساختند نيست اگه مردم ما رو كه راه مي ريم، مي دويم و خيلي كارها مي كنيم با توجه به اينكه ام اس داريم ببينند ديدشون نسبت به اين بيماري عوض مي شه وگرنه اين بيماري يه بيماري ساده نيست هم گرونه هم اينكه متاسفانه با اعصاب و روان در گيره. من هميشه مي گم يه سري مراقبتها براي بهبودي بعضي بيماريها هست كه دست خود آدمه مثلا" نخوردن نمك براي فشار خون، اما يه چيزهايي هست كه از دست فقط خود آدم خارجه و متاسفانه اون يه سري چيزها مسائلي هستند كه روي اعصاب و روان آدم اثر مستقيم مي گذارند كه براي ام اس بد هستند. نظر و عقيده همه دوستان براي من محترمه. كاري به كسي ندارم ولي دوست دارم كه اين تغيير ديد مردم رو از خودم شروع كنم براي همين تو تمام جاهايي كه حضور دارم اعلام مي كنم كه من ام اس دارم اگه ده نفر بدونند اون ده نفر هم به ده نفر بگند همينطوري تعداد كساني كه از بيماري ام اس و واقعيتش مطلع هستند افزايش پيدا مي كنه. هدف من از گفتن اين كه ام اس دارم اين نيست كه از اين بيماري يه هلو به مردم تلقين كنم نه اتفاقا" من از اين بيماري بدم مياد اصلا" هم از قلقلكهايي كه مي ده خوشم نمياد تاثيرش رو هم با تمام وجودم وقتي خسته مي شم حس مي كنم. من نمي شينم كه ديگران برام بميرند خودم مي ميرم براي اوناييكه دوستشون دارم. اينكه دلم مي خواد مردم بدونند ام اس بيماري خيلي ناتوان كننده اي نيست به خاطر خودم نيست من براي يه سري از دوستام كه داراي سنهاي پايينتر با مدارك تحصيلي بالاتري هستند دلم مي خواد تلاش كنم. دلم نمي خواد كه كسي دوستام رو به خاطر ام اس كنار بگذاره تو ازدواج، تو يافتن شغل و ... هدفم اينه نه جلوه دادن ام اس به عنوان يه شكلات.
وقتی تنها شدی تنها تر از تمام غریبان روزگار
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش