2013/12/01, 11:50 AM
دیر رسیدم!!
همونطوری که نداجون گفت من بیمارستان بودم و داشتم پالس می گرفتم
از یه طرف دلم میخواست برم از یه طرف هم می دونستم که توان مسافرت رو ندارم!!
روزهای اخر وقتی پدر و مادرم متوجه شدن که سایت همچین برنامه ای داره بهم گفتن که مشکلی نیست و خودشون منو تا انزلی میبرن!!
منم که از خدا خواسته بعد از ترخیص از بیمارستان به سمت شومال حرکت کردیم!!
نگفته نمونه که توی این مدت خیلی حمید رو اذیت کردم...
وقت و بی وقت یا با زنگ یا با اس ام اس براش دردسر درست میکردم!! ( آقا حمید عذرخواهی)
توی این مدت خیلی سعی کردم ظاهر خودم رو حفظ کنم و تا جایی که می تونستم پا به پای بچه ها بودم
البته ماشالله بچه ها خیلی انرژی دارن و من می دونم که اگه حالم هم خوب بود در مقابل این همه انرژی و جنب و جوش کم میاوردم!!
همیشه بعد از پالس هام یه حس افسردگی و تنهایی رو داشتم اما به جان خودم دارم راست میگم که این سری بعد از این پالس نه تنها افسرده و تنها نبودم بلکه خیلی هم احساس انرژی و شادابی داشتم و دلیل این همه انرژی و سرزندگی شما بچه های گل ام اس سنتری هستید!!
این مسافرت رو هیچ وقت یادم نمیره...بهترین مسافرت دوستانه ای بود که میشد تجربه کرد!!
واقعا سر اونایی که می تونستن توی این سفر شرکت کنن اما کوتاهی کردن و نیومدن بی کلاه موند سعی کنید تا جایی که می تونید از دست ندید!!
یه تشکر مفصل هم از تمام کسانی که برای این سفر زحمت کشیدن....می دونم خیلی ها دوندگی کردن دست همتون درد نکنه
واقعا خسته نباشید... بچه هایی که اومده بودن و بچه هایی که دلشون با ما بود اما خودشون نتونستن بیان و دورا دور با ما همراه بودن از همه ممنونم
دیگه نمیدونم چی باید بگم....بازم به همه ی بچه هایی که زحمت کشیدن میگم خسته نباشید از همتون ممنونیم
همونطوری که نداجون گفت من بیمارستان بودم و داشتم پالس می گرفتم
از یه طرف دلم میخواست برم از یه طرف هم می دونستم که توان مسافرت رو ندارم!!
روزهای اخر وقتی پدر و مادرم متوجه شدن که سایت همچین برنامه ای داره بهم گفتن که مشکلی نیست و خودشون منو تا انزلی میبرن!!
منم که از خدا خواسته بعد از ترخیص از بیمارستان به سمت شومال حرکت کردیم!!
نگفته نمونه که توی این مدت خیلی حمید رو اذیت کردم...
وقت و بی وقت یا با زنگ یا با اس ام اس براش دردسر درست میکردم!! ( آقا حمید عذرخواهی)
توی این مدت خیلی سعی کردم ظاهر خودم رو حفظ کنم و تا جایی که می تونستم پا به پای بچه ها بودم
البته ماشالله بچه ها خیلی انرژی دارن و من می دونم که اگه حالم هم خوب بود در مقابل این همه انرژی و جنب و جوش کم میاوردم!!
همیشه بعد از پالس هام یه حس افسردگی و تنهایی رو داشتم اما به جان خودم دارم راست میگم که این سری بعد از این پالس نه تنها افسرده و تنها نبودم بلکه خیلی هم احساس انرژی و شادابی داشتم و دلیل این همه انرژی و سرزندگی شما بچه های گل ام اس سنتری هستید!!
این مسافرت رو هیچ وقت یادم نمیره...بهترین مسافرت دوستانه ای بود که میشد تجربه کرد!!
واقعا سر اونایی که می تونستن توی این سفر شرکت کنن اما کوتاهی کردن و نیومدن بی کلاه موند سعی کنید تا جایی که می تونید از دست ندید!!
یه تشکر مفصل هم از تمام کسانی که برای این سفر زحمت کشیدن....می دونم خیلی ها دوندگی کردن دست همتون درد نکنه
واقعا خسته نباشید... بچه هایی که اومده بودن و بچه هایی که دلشون با ما بود اما خودشون نتونستن بیان و دورا دور با ما همراه بودن از همه ممنونم
دیگه نمیدونم چی باید بگم....بازم به همه ی بچه هایی که زحمت کشیدن میگم خسته نباشید از همتون ممنونیم