اطلاعات مفید برای بیماران ام اس
نکات قابل توجه در مورد بیماری MS:
توضیح اینکه این مطالب نظرات شخصی نبوده و بر اساس رفرانسهای معتبر جهانی هستند ومی توانند قابل استفاده همکاران، دانشجویان و بیماران باشد.هرچند ممکن است درک برخی موارد توسط بیماران مشکل باشد که می توانند سوال کنند.
1-بیماریMS یک بیماری سیستم عصبی مرکزی یعنی مغز و نخاع است. تظاهرات بالین بیماری MS دهها هزار است، شایعترین نوع MS نوع RRMS(نوع عود کننده، بهبود یابنده) است که حدود 80-70% موارد بیماریMS را تشکیل می دهد. حملات MS نامنظم و غیر قابل پیش بینی هستند و بطور متوسط یک حمله در سال است که با افزایش طول مدت بیماری این مدت کم می شود. بدتر شدن تدریجی 20-10 سال بعد از شروع بیماری ایجاد می شود.
15-10% موارد MS بصورت ppms(نوع پیشرونده اولیه) هستند که اغلب 6۰-4۰سالگی شروع می شوند. این بیماران با ضعف اسپاستیک پیشرونده، مخفی و مرموز، عدم تعادل و اختلال اسفنکتری( اختلال کنترل ادرار) بیشتر نمایان شده و در MRI آنها ضایعات نودلر کمتر بوده و بیشتر ضایعات منتشر هستند انهنس گادولینیوم کمتر و تغییرات التهابی کمتری در CSF(مایع مغزی-نخاعی)آنها نمایان است و بیماریMS در این افراد کمتر التهابی و بیشتر دژنراتیو اولیه است.
2- معمولاً بدون استفاده از داروها 50% بیماران مبتلا به MS بعد از 10 سال خارج خانه نمی توانند کار کنند 50% بعد از 15 سال نیاز به کمک برای راه رفتن دارند و50% بعد از 25 سال نمی توانند راه بروند و 10%روند پیشرونده دارند و 20-10% بیماری خوش خیم دارند.
3-هر چند RRMS از نظر بالینی حالت فعال و خاموشی دارد ولی ایعات التهابی تقریباً بطور مداوم در مغز گسترش می یابند و تقریباً 50% بیماران با RRMS در یک MRI مغزی یک یا چند ضایعه با انهنس گادولینیوم دارند زمانی که بیماری ظاهراً غیر فعال است و 70% انهنس گادولینیوم در 3 MRI متوالی بطور ماهانه دارند. MRI فعال (با انهنس گادولینیوم) می تواند تعداد حملات را 20-10 برابر افزایش دهد. بیشتر ضایعات فعال از نظر بالینی خاموش هستند. 70-60% بیماران ضایعات متعدد MRI در هنگام اولین علائم بالینی دارند که نشانه تحت بالینی بودن بیشتر ضایعات MRSاست یعنی ضایعاتی قبلاً ایجاد شده بودند بدون اینکه علامت بالینی داشته باشند.
4-اطلاعات MRI و CSF(مایع مغزی-نخاعی) بیانگر این است که پروسه ایمونولوژیک خیلی طولانی تر از حملات نورولوژیک می باشد و بررسی ها احتمال شروع ایمونوپاتیCSF را حداقل 15 سال قبل از شروع علائم بالینی نشان می دهند .MRI هم چنین پیامی می دهد در بیماران با علامت متعدد نوریت اپتیک، نقایص میدان بینایی در 48% موارد در چشم مقابل دیده می شود.
5-ناتوانی در MS در اثر کاهش آکسونال است. بطور تیپیک 5-1% حجم مغز در سال در بیماری MS کم می شود که 5-3 برابر کاهش طبیعی مربوط به سن می باشد هر چند آتروفی در تمام مناطق ایجاد می شود ولی بیشتر در ماده خاکستری دیده می شود تا ماده سفید آتروفی مغزی سریع از شروع با CIS تا RRMS یا SPMS ایجاد می شود. بررسی گشادی بطنها در طول یکسال نشانگر تغییرات بیشتر در SPMS است تا RRMS.
6-یادگیری باعث افزایش فوکال ماده خاکستری و افزایش حجم مغز می شود.آکسون 45% حجم ماده سفید را تشکیل می دهد و عامل اساسی در ایجاد آتروفی در MS است پس مطالعه می تواند در جبران آتروفی مغزی کمک کننده باشد.
7-بین حجم ضایعات T2 و ایجاد ناتوانی در مراحل اول تشخیصCIS انطباق وجود دارد و احتمال ایجاد MS در موارد با MRI همراه ضایعات T2 بیشتر است و این مسئله در 14 سال اول بویژه در 5 سال اول بعد از CIS است. البته این مسئله در مورد نوریت اپتیک کمتر صادق است کلاًحجم ضایعات در چند سال اول RRMS مهم است و بعد از آن انطباقی با Ebss ندارند. هیپو اینتنسیتی T1 کمی بیشتر از T2 با ناتوانی ارتباط دارد چرا که مربوط به کاهش آکسونال است.
8-بیماران مبتلا به MS مکرراً چند سال قبل از شروع MS تحت استرس های شدید و حوادث تهدید کننده زندگی بوده اند پس اجتناب از استرس ها در پیشگیری از شروع و تشدید MS موثر است.
9-سطح پایین لینوئیک اسیدOMEGA-6-9 در خون، سلولهای خون، CSF و مغز مبتلایان به MS دیده شده است. پس استفاده از OMEGA-6-9 در مبتلایان به MS می تواند مفید باشد.
10- چربی بویژه چربی حیوان، گوشت احتمالاً در ایجاد MS نقش دارند البته هیچ مطالعه بالینی ارتباط تغذیه و MS را نشان نداده است. استاتین ها(از گروه داروهای ضد چربی) هم اثرات نوروپروتکتیو(اثرات حمایتی از سلولهای عصبی) داشتند و فعالیت ایمونومولاتوری قابل توجه دارند. در یک مطالعه تحقیقاتی نشان داده شده که استفاده از سیمواستاتین mg 80 روزانه باعث کاهش حجم و تعداد ضایعات جدید MS در MRI در حدود 41-40% شده است.
11- طبق معیارهای مک دونالد یک حمله MS نقایص نورولوژیکی است که در MS دیده می شوند و حداقل 24 ساعت طول کشیده و همراه با تب و عفونت نمی باشند و حمله بعدی حداقل 30 روز بعد از عود قبلی است یعنی فاصله بین دو حمله حداقل 30 روز می باشد. حمله واقعی نباید شامل عود علائم قدیمی همراه با تغییرات متابولیک و توکسیک باشد که با از بین رفتن و اصلاح تغییرات متابولیک و توکسیک از بین می روند در بیماران با افزایش تب، تغییرات هدایتی قابل برگشت وجود دارند که باعث عودگذاری علائم قدیمی و با ایجاد علائم جدید ناشی از نقایص تحت بالینی می شود.
12- نقایص عصبی باقی مانده بعد از عود در 50% موارد وجود دارد که باعث ناتوانی پله ای می شود. فاکتورهای احتمالی پیشگویی کننده عود شامل مرحله بعد از زایمان و عفونت های ویروسی هستند. میزان عود بعد از زایمان 2/0+ در مقایسه با 9/0+7/0 قبل از زایمن است. 9/0 عفونتها باعث تشدید گذاری علائم می شوند و 27% موارد تشدید مربوط به عفونتها می باشد.
13- PPMS(MS پیشرونده اولیه) 10% موارد MS را تشکیل می دهد که بیماران مربوطه مسن تر بوده و اغلب با اختلالات نخاعی بدون درگیری زیاد مغزی است. کم شایعترین نوع MS، بیماری عود کننده پیشرونده است که 5% موارد را تشکیل می دهد.
نکات قابل توجه در مورد بیماری MS:
توضیح اینکه این مطالب نظرات شخصی نبوده و بر اساس رفرانسهای معتبر جهانی هستند ومی توانند قابل استفاده همکاران، دانشجویان و بیماران باشد.هرچند ممکن است درک برخی موارد توسط بیماران مشکل باشد که می توانند سوال کنند.
1-بیماریMS یک بیماری سیستم عصبی مرکزی یعنی مغز و نخاع است. تظاهرات بالین بیماری MS دهها هزار است، شایعترین نوع MS نوع RRMS(نوع عود کننده، بهبود یابنده) است که حدود 80-70% موارد بیماریMS را تشکیل می دهد. حملات MS نامنظم و غیر قابل پیش بینی هستند و بطور متوسط یک حمله در سال است که با افزایش طول مدت بیماری این مدت کم می شود. بدتر شدن تدریجی 20-10 سال بعد از شروع بیماری ایجاد می شود.
15-10% موارد MS بصورت ppms(نوع پیشرونده اولیه) هستند که اغلب 6۰-4۰سالگی شروع می شوند. این بیماران با ضعف اسپاستیک پیشرونده، مخفی و مرموز، عدم تعادل و اختلال اسفنکتری( اختلال کنترل ادرار) بیشتر نمایان شده و در MRI آنها ضایعات نودلر کمتر بوده و بیشتر ضایعات منتشر هستند انهنس گادولینیوم کمتر و تغییرات التهابی کمتری در CSF(مایع مغزی-نخاعی)آنها نمایان است و بیماریMS در این افراد کمتر التهابی و بیشتر دژنراتیو اولیه است.
2- معمولاً بدون استفاده از داروها 50% بیماران مبتلا به MS بعد از 10 سال خارج خانه نمی توانند کار کنند 50% بعد از 15 سال نیاز به کمک برای راه رفتن دارند و50% بعد از 25 سال نمی توانند راه بروند و 10%روند پیشرونده دارند و 20-10% بیماری خوش خیم دارند.
3-هر چند RRMS از نظر بالینی حالت فعال و خاموشی دارد ولی ایعات التهابی تقریباً بطور مداوم در مغز گسترش می یابند و تقریباً 50% بیماران با RRMS در یک MRI مغزی یک یا چند ضایعه با انهنس گادولینیوم دارند زمانی که بیماری ظاهراً غیر فعال است و 70% انهنس گادولینیوم در 3 MRI متوالی بطور ماهانه دارند. MRI فعال (با انهنس گادولینیوم) می تواند تعداد حملات را 20-10 برابر افزایش دهد. بیشتر ضایعات فعال از نظر بالینی خاموش هستند. 70-60% بیماران ضایعات متعدد MRI در هنگام اولین علائم بالینی دارند که نشانه تحت بالینی بودن بیشتر ضایعات MRSاست یعنی ضایعاتی قبلاً ایجاد شده بودند بدون اینکه علامت بالینی داشته باشند.
4-اطلاعات MRI و CSF(مایع مغزی-نخاعی) بیانگر این است که پروسه ایمونولوژیک خیلی طولانی تر از حملات نورولوژیک می باشد و بررسی ها احتمال شروع ایمونوپاتیCSF را حداقل 15 سال قبل از شروع علائم بالینی نشان می دهند .MRI هم چنین پیامی می دهد در بیماران با علامت متعدد نوریت اپتیک، نقایص میدان بینایی در 48% موارد در چشم مقابل دیده می شود.
5-ناتوانی در MS در اثر کاهش آکسونال است. بطور تیپیک 5-1% حجم مغز در سال در بیماری MS کم می شود که 5-3 برابر کاهش طبیعی مربوط به سن می باشد هر چند آتروفی در تمام مناطق ایجاد می شود ولی بیشتر در ماده خاکستری دیده می شود تا ماده سفید آتروفی مغزی سریع از شروع با CIS تا RRMS یا SPMS ایجاد می شود. بررسی گشادی بطنها در طول یکسال نشانگر تغییرات بیشتر در SPMS است تا RRMS.
6-یادگیری باعث افزایش فوکال ماده خاکستری و افزایش حجم مغز می شود.آکسون 45% حجم ماده سفید را تشکیل می دهد و عامل اساسی در ایجاد آتروفی در MS است پس مطالعه می تواند در جبران آتروفی مغزی کمک کننده باشد.
7-بین حجم ضایعات T2 و ایجاد ناتوانی در مراحل اول تشخیصCIS انطباق وجود دارد و احتمال ایجاد MS در موارد با MRI همراه ضایعات T2 بیشتر است و این مسئله در 14 سال اول بویژه در 5 سال اول بعد از CIS است. البته این مسئله در مورد نوریت اپتیک کمتر صادق است کلاًحجم ضایعات در چند سال اول RRMS مهم است و بعد از آن انطباقی با Ebss ندارند. هیپو اینتنسیتی T1 کمی بیشتر از T2 با ناتوانی ارتباط دارد چرا که مربوط به کاهش آکسونال است.
8-بیماران مبتلا به MS مکرراً چند سال قبل از شروع MS تحت استرس های شدید و حوادث تهدید کننده زندگی بوده اند پس اجتناب از استرس ها در پیشگیری از شروع و تشدید MS موثر است.
9-سطح پایین لینوئیک اسیدOMEGA-6-9 در خون، سلولهای خون، CSF و مغز مبتلایان به MS دیده شده است. پس استفاده از OMEGA-6-9 در مبتلایان به MS می تواند مفید باشد.
10- چربی بویژه چربی حیوان، گوشت احتمالاً در ایجاد MS نقش دارند البته هیچ مطالعه بالینی ارتباط تغذیه و MS را نشان نداده است. استاتین ها(از گروه داروهای ضد چربی) هم اثرات نوروپروتکتیو(اثرات حمایتی از سلولهای عصبی) داشتند و فعالیت ایمونومولاتوری قابل توجه دارند. در یک مطالعه تحقیقاتی نشان داده شده که استفاده از سیمواستاتین mg 80 روزانه باعث کاهش حجم و تعداد ضایعات جدید MS در MRI در حدود 41-40% شده است.
11- طبق معیارهای مک دونالد یک حمله MS نقایص نورولوژیکی است که در MS دیده می شوند و حداقل 24 ساعت طول کشیده و همراه با تب و عفونت نمی باشند و حمله بعدی حداقل 30 روز بعد از عود قبلی است یعنی فاصله بین دو حمله حداقل 30 روز می باشد. حمله واقعی نباید شامل عود علائم قدیمی همراه با تغییرات متابولیک و توکسیک باشد که با از بین رفتن و اصلاح تغییرات متابولیک و توکسیک از بین می روند در بیماران با افزایش تب، تغییرات هدایتی قابل برگشت وجود دارند که باعث عودگذاری علائم قدیمی و با ایجاد علائم جدید ناشی از نقایص تحت بالینی می شود.
12- نقایص عصبی باقی مانده بعد از عود در 50% موارد وجود دارد که باعث ناتوانی پله ای می شود. فاکتورهای احتمالی پیشگویی کننده عود شامل مرحله بعد از زایمان و عفونت های ویروسی هستند. میزان عود بعد از زایمان 2/0+ در مقایسه با 9/0+7/0 قبل از زایمن است. 9/0 عفونتها باعث تشدید گذاری علائم می شوند و 27% موارد تشدید مربوط به عفونتها می باشد.
13- PPMS(MS پیشرونده اولیه) 10% موارد MS را تشکیل می دهد که بیماران مربوطه مسن تر بوده و اغلب با اختلالات نخاعی بدون درگیری زیاد مغزی است. کم شایعترین نوع MS، بیماری عود کننده پیشرونده است که 5% موارد را تشکیل می دهد.
اے دنیا کے مسافر منزل تیری قبرھیں اے کر رھا ھیں جو تو دو دن کا یہ سفرھیں موت ھیں تیرا ان دیکھا ساتھی آچانگ تجھے نگل لے گا:ای مسافر دنیا خونه ی توقبر است ای که هرکاری میکنی سفر دو روزه هست مرگ رفیق ندیده ی تو است یکهو نفست رو می گیره