2012/05/10, 04:31 PM
من حرفها ودر دلهای این عزیزان را با عمق وجودم حس میکنم چون در آن زمان (20 وخورده ای سال قبل) در شهر ما کسی خبر از ام اس نداشت اینقدر حرف وتعنه وکنایه از بیرون شنیدم که الآن آبدیده شدم
وققتی کسی با گریه میگه تازه ام اس گرفتم بقول مرضیه جان نمی دونم گریه کنم یا بخندم........واقعا از هر 4 نفر شما ممنونم امیدوارم به استان ما هم بیائید ما خوشحال میشیم قدمتان روی چشم ما
وققتی کسی با گریه میگه تازه ام اس گرفتم بقول مرضیه جان نمی دونم گریه کنم یا بخندم........واقعا از هر 4 نفر شما ممنونم امیدوارم به استان ما هم بیائید ما خوشحال میشیم قدمتان روی چشم ما
امارضا ممنونم که من رو طلبیدی به زیارتت اومدم وکلی با شما حرف زدم