2012/01/23, 12:13 AM
مغز، مداوماً جریان تحریکات را از حواس، ارگانها و پيامهاي عصبی مربوط به نواحی خاص قشر مغز و همینطور پيامهای مربوط به آگاهي را دریافت می کند. تا حدودي می توان گفت که پیام، در اغلب موارد، به سیستم منحصر بفردی در مغز و نخاع مخابره میشود. این تحریک عصبی، بر اساس نوع آن، به عنوان یک پیغام خطر یا یک حس خوشایند و لذت بخش، تفسیر می شود. سیستم رتیکولار، بر اساس جمع آوری اطلاعات از ارگانهای حسی، توسعه پیدا کرده و آنها را برای به دست آوردن یک تصویر کلی از خطر، هماهنگ می کند. این جریان بر اساس یک اصل پیوسته و دائمی به وقوع می پیوندد.
پیغام ها بر اساس اهمیت تهدید، تقویت یا متوقف می شوند. تفسیر این قضیه، که چه موقع یک تهدید خاص، حائز اهمیت است و نیاز به تقویت دارد، یا چه موقع اهمیت دیگری در مقابل پیغام دیگری دارد و نیاز به متوقف شدن دارد، غالباً وظیفه مغز است و تنظیم کردن حق اولویتها، بر اساس تعداد فاکتورهایی است که مغز باید مورد توجه قرار دهد. همچنین ، تحریکات ارگانهای حسی، در همان ابتدا، حتی قبل از اینکه توسط مغز دریافت شوندمی توانند در نطفه خاموش شود. مثلاً نورفلاش کورکننده یک عکاسی، سایر تحریکات بعدی را براي چشم، بی اثر می کند.
پرواز یک هواپیمای جت، تمام محاورات را قطع می کند. بنابراین برای یک لحظه یا برای مدت زمان محدود، بر اساس شدت یامدت توقف، به نظر می رسد که مغز کور یا کر میشود.
متوقف کردن غیر ارادی تحریکات حسی، هنگامیکه یک ارگان حسی، تحت استرس شدید است، کاملاً متفاوت از تمرین پراتیاهارا در یوگاست. در این تمرین، فرد از آنچه که در اطرافش می گذرد، آگاه است، اما در عین حال، بطور خود آگاه و هوشیارانه، تحریکات مغزی را جدا یا فیلتر میکند.
برانگیختگی چهره، از ترس یا استرس، 5 ناحیه جداگانه مغزی را تحريك میکند، طوریکه پیغامهایی به غدد درون ریز، جهت ترشح هورمونهایی مثل آدرنالین و 17- ohcs و تستوسترون، مخابره میکند.
مراکز مغزی در لوب فرونتال ( پیشانی ) و قشر لیمبیک، مکانهایی در کورتکس هستند، که در تطابق استرس دخالت دارند. در قشر لیمبیک، هستههای زیادی وجود دارد، که در اطراف هیپو تالاموس، پخش شده اند و از طریق یک شبکه عصبی به آن مرتبط میشوند. در ابتدا هر استرسی مانند ترس و غیره، در این دو ناحیه مغز، یعنی لوب فرونتال و قشر لیمبیک تجربه میشود. افزایش فعالیت این مناطق، باعث تحریک هیپو تالاموس و برانگیخته شدن سیستم عصبی خودکار و غدد درون ریز میشود و در نهایت منجر به تغییرات فیزیولوژیک مفید، برای موجود زنده میشود.
سیستم عصبی
سیستم عصبی مرکزی یا CNS یک شبکه ارتباطی، در بدن است. از طریق سیستم عصبی مرکزی، تحریکات ارگانهای حسی به منطقه مربوطهء مغز، مخابره میشوند. در یک پروسه معکوس، پیغام های مغزی از طریق CNS به قسمتهای مختلف بدن و غدد و سایر مکانیسم های ذهنی – جسمی فرد، مخابره می شوند. سیستم عصبی مرکزی، یک شبکه ارتباطی دو طرفه است. بخشي از CNS اعمال غیرارادی فرد را کنترل میکند. این بخش، با عنوان سیستم عصبی خودکار یا ANS شناخته میشود. ANS نیز، به دو قسمت سیستم عصبی سمپاتیک یا نادی پینگالا و پاراسمپاتیک یا نادی آیدا تقسیم می شود.
درون نیمه راست مغز، که با چین وشکن های زیادی در قشر مغز، پوشانيده شده، هیپو تالاموس قرار دارد، که تقریباً در مرکز مغز قرار گرفته است و مهمترین قسمت سیستم عصبی سمپاتیک است. فیبرهای عصبی مربوط به سیستم سمپاتیک از دو طرف نخاع خارج شده و با شبکه های مختلف مربوط میشوند. شبکه حنجره ، شبکه قلبی ، شبکه خورشیدی ، شبکه کمری و شبکه خاجی .
در مواجهه با استرس، هیپوتالاموس میتواند پيامهاي الکتریکی را از طریق اعصاب سمپاتیک بفرستد و چشم، غدد بزاقی، قلب، ریهها، معده، کلیه و رودهها را فعال کند.
عصب پاراسمپاتیک که به عصب واگ معروف است، عصب بزرگی است که از ساقه مغز تا گردن، سینه و شکم، پایین میآید واندامی را به اندام بعدی مرتبط میکند. به هنگام تطبیق بدن با استرس، سیستم عصبی پاراسمپاتیک به یاری سیستم سمپاتیک میآِید، هرچند که عملکردشان مخالف هم است.
سیستم سمپاتیک همانطوریکه از اسمش پیداست، با نیازهای بدن همدرد وهمسو است. هنگامیکه اولین پیام، توسط هیپوتالاموس دریافت میشود، سیستم سمپاتیک عمل خود را آغاز میکند، که عبارتست از: افزایش ضربان قلب، فشارخون، تعریق، قند خون، کشیدگی طبیعی عضلانی ، بازشدن مسیرهای هوایی ، باز شدن پلک چشمها و افزایش اندازه مردمکها.
در همین زمان، سیستم پاراسمپاتیک، باعث کاهش ضربان قلب، فشار خون و تعریق می گردد و قند خون و کشیدگی عضلانی را نرمال میکند، مسیرهای هوایی را باریک و پلکها را رها و مردمکها را تنگ می کند.
در عملکرد ضد سمپاتیکی، سیستم عصبی پاراسمپاتیک، ظرافت هوش طبیعت به کار گرفته شده است. در واقع هنگام مواجهه با عملکرد سیستم سمپاتیک، سیستم پاراسمپاتیک به عنوان یک تعدیل کننده، عمل میکند و مانع از توسعه عملکرد سیستم سمپاتیک میشود. به علاوه، این عملکرد، متضاد سیستم سمپاتیک است، و وضعیت بدن را به حالت نرمال برمی گرداند.
اگرچه مشکلات مربوط به استرس، همواره از برانگیختگی عملکرد سیستم سمپاتیک ناشی میشود، سیستم پاراسمپاتیک نیز، بعضی اوقات در برابر استرسها پاسخ می گوید و باعث درماندگی هر چه بیشتر و ناتوانی در پاسخ به محیط اطراف می شود.
تاثیر یوگا بر سیستم عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک را در قسمت بعد ملاحظه فرمایید.
منبع: سایت بیهار
مترجم : مریم لک – پزشک عمومی
پیغام ها بر اساس اهمیت تهدید، تقویت یا متوقف می شوند. تفسیر این قضیه، که چه موقع یک تهدید خاص، حائز اهمیت است و نیاز به تقویت دارد، یا چه موقع اهمیت دیگری در مقابل پیغام دیگری دارد و نیاز به متوقف شدن دارد، غالباً وظیفه مغز است و تنظیم کردن حق اولویتها، بر اساس تعداد فاکتورهایی است که مغز باید مورد توجه قرار دهد. همچنین ، تحریکات ارگانهای حسی، در همان ابتدا، حتی قبل از اینکه توسط مغز دریافت شوندمی توانند در نطفه خاموش شود. مثلاً نورفلاش کورکننده یک عکاسی، سایر تحریکات بعدی را براي چشم، بی اثر می کند.
پرواز یک هواپیمای جت، تمام محاورات را قطع می کند. بنابراین برای یک لحظه یا برای مدت زمان محدود، بر اساس شدت یامدت توقف، به نظر می رسد که مغز کور یا کر میشود.
متوقف کردن غیر ارادی تحریکات حسی، هنگامیکه یک ارگان حسی، تحت استرس شدید است، کاملاً متفاوت از تمرین پراتیاهارا در یوگاست. در این تمرین، فرد از آنچه که در اطرافش می گذرد، آگاه است، اما در عین حال، بطور خود آگاه و هوشیارانه، تحریکات مغزی را جدا یا فیلتر میکند.
برانگیختگی چهره، از ترس یا استرس، 5 ناحیه جداگانه مغزی را تحريك میکند، طوریکه پیغامهایی به غدد درون ریز، جهت ترشح هورمونهایی مثل آدرنالین و 17- ohcs و تستوسترون، مخابره میکند.
مراکز مغزی در لوب فرونتال ( پیشانی ) و قشر لیمبیک، مکانهایی در کورتکس هستند، که در تطابق استرس دخالت دارند. در قشر لیمبیک، هستههای زیادی وجود دارد، که در اطراف هیپو تالاموس، پخش شده اند و از طریق یک شبکه عصبی به آن مرتبط میشوند. در ابتدا هر استرسی مانند ترس و غیره، در این دو ناحیه مغز، یعنی لوب فرونتال و قشر لیمبیک تجربه میشود. افزایش فعالیت این مناطق، باعث تحریک هیپو تالاموس و برانگیخته شدن سیستم عصبی خودکار و غدد درون ریز میشود و در نهایت منجر به تغییرات فیزیولوژیک مفید، برای موجود زنده میشود.
سیستم عصبی
سیستم عصبی مرکزی یا CNS یک شبکه ارتباطی، در بدن است. از طریق سیستم عصبی مرکزی، تحریکات ارگانهای حسی به منطقه مربوطهء مغز، مخابره میشوند. در یک پروسه معکوس، پیغام های مغزی از طریق CNS به قسمتهای مختلف بدن و غدد و سایر مکانیسم های ذهنی – جسمی فرد، مخابره می شوند. سیستم عصبی مرکزی، یک شبکه ارتباطی دو طرفه است. بخشي از CNS اعمال غیرارادی فرد را کنترل میکند. این بخش، با عنوان سیستم عصبی خودکار یا ANS شناخته میشود. ANS نیز، به دو قسمت سیستم عصبی سمپاتیک یا نادی پینگالا و پاراسمپاتیک یا نادی آیدا تقسیم می شود.
درون نیمه راست مغز، که با چین وشکن های زیادی در قشر مغز، پوشانيده شده، هیپو تالاموس قرار دارد، که تقریباً در مرکز مغز قرار گرفته است و مهمترین قسمت سیستم عصبی سمپاتیک است. فیبرهای عصبی مربوط به سیستم سمپاتیک از دو طرف نخاع خارج شده و با شبکه های مختلف مربوط میشوند. شبکه حنجره ، شبکه قلبی ، شبکه خورشیدی ، شبکه کمری و شبکه خاجی .
در مواجهه با استرس، هیپوتالاموس میتواند پيامهاي الکتریکی را از طریق اعصاب سمپاتیک بفرستد و چشم، غدد بزاقی، قلب، ریهها، معده، کلیه و رودهها را فعال کند.
عصب پاراسمپاتیک که به عصب واگ معروف است، عصب بزرگی است که از ساقه مغز تا گردن، سینه و شکم، پایین میآید واندامی را به اندام بعدی مرتبط میکند. به هنگام تطبیق بدن با استرس، سیستم عصبی پاراسمپاتیک به یاری سیستم سمپاتیک میآِید، هرچند که عملکردشان مخالف هم است.
سیستم سمپاتیک همانطوریکه از اسمش پیداست، با نیازهای بدن همدرد وهمسو است. هنگامیکه اولین پیام، توسط هیپوتالاموس دریافت میشود، سیستم سمپاتیک عمل خود را آغاز میکند، که عبارتست از: افزایش ضربان قلب، فشارخون، تعریق، قند خون، کشیدگی طبیعی عضلانی ، بازشدن مسیرهای هوایی ، باز شدن پلک چشمها و افزایش اندازه مردمکها.
در همین زمان، سیستم پاراسمپاتیک، باعث کاهش ضربان قلب، فشار خون و تعریق می گردد و قند خون و کشیدگی عضلانی را نرمال میکند، مسیرهای هوایی را باریک و پلکها را رها و مردمکها را تنگ می کند.
در عملکرد ضد سمپاتیکی، سیستم عصبی پاراسمپاتیک، ظرافت هوش طبیعت به کار گرفته شده است. در واقع هنگام مواجهه با عملکرد سیستم سمپاتیک، سیستم پاراسمپاتیک به عنوان یک تعدیل کننده، عمل میکند و مانع از توسعه عملکرد سیستم سمپاتیک میشود. به علاوه، این عملکرد، متضاد سیستم سمپاتیک است، و وضعیت بدن را به حالت نرمال برمی گرداند.
اگرچه مشکلات مربوط به استرس، همواره از برانگیختگی عملکرد سیستم سمپاتیک ناشی میشود، سیستم پاراسمپاتیک نیز، بعضی اوقات در برابر استرسها پاسخ می گوید و باعث درماندگی هر چه بیشتر و ناتوانی در پاسخ به محیط اطراف می شود.
تاثیر یوگا بر سیستم عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک را در قسمت بعد ملاحظه فرمایید.
منبع: سایت بیهار
مترجم : مریم لک – پزشک عمومی