2011/12/03, 04:22 PM
مقایسه اثربخشی داروهای آونکس، ربیف و بتافرون برمیزان ناتوانی حرکتی (EDSS) و میزان عود بیماری در مبتلایان به مالتیپل اسکلروزیس سابقه و هدف: مالتيپل اسكلروزيس بيماري مزمن التهابي خود ايمني سيستم اعصاب مركزي است كه با دميلينيزاسيون اين مناطق مشخص مي شود و يكي از علل منجر به ناتواني در افراد جوان مي باشد. هدف از اين مطالعه مقايسه اثربخشي سه داروي آونكس (AVonex)، ربيف (Rebif) و بتافرون (Betaferon) بر ناتواني حركتي (EDSS) بيماران مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس مي باشد.
روش بررسي: در اين كارآزمايي، 126 بيمار مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس بر اساس داروهاي دريافتي خود به 3 گروه تقسيم شدند. گروه اول (60 نفر) آونكس، گروه دوم (36 نفر) ربيف و گروه سوم (30 نفر) بتافرون براي 24 ماه دريافت كردند. نمرهEDSS اوليه و نهايي و ميزان عود بيماري در سه گروه مقايسه شد.
يافته ها: ميانگين سني بيماران 62/8±11/31 سال بود و 2/80 درصد بيماران زن بودند. اختلاف ميانگين نمرات EDSS اوليه و نهايي در هر يك از سه گروه درماني تفاوت معني داري را نشان داد (05/0>P). ميانگين تغييرات نمرات EDSS در سه گروه آونكس، بتافرون و ربيف به ترتيب 38/1،30/1 و45/1 بود (NS). اختلاف ميانگين عود حملات بيماري در قبل و بعد از درمان، در هر يك از دو گروه آونكس و بتافرون از نظر آماري معني دار نبود (NS)، اما در گروه ربيف تفاوت معني داري مشاهده شد (05/0>P). ميانگين كاهش عود بيماري در سه گروه درماني آونكس، بتافرون و ربيف به ترتيب 69/0، 60/0و 25/1 بود (NS).
نتيجه گيري: درمان با سه داروي آونكس، ربيف و بتافرون ناتواني حركتي (EDSS) را در بيماران مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس كاهش مي دهد، اما بين سه دارو تفاوت معني داري در كاهش ناتواني وجود ندارد. از طرفي داروي ربيف نسبت به دو داروي ديگر تاثير بيشتري بركاهش عود حملات دارد، هر چند تفاوت معني داري در كاهش عود بيماري بين سه دارو وجود نداشت.
فصلنامه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی
روش بررسي: در اين كارآزمايي، 126 بيمار مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس بر اساس داروهاي دريافتي خود به 3 گروه تقسيم شدند. گروه اول (60 نفر) آونكس، گروه دوم (36 نفر) ربيف و گروه سوم (30 نفر) بتافرون براي 24 ماه دريافت كردند. نمرهEDSS اوليه و نهايي و ميزان عود بيماري در سه گروه مقايسه شد.
يافته ها: ميانگين سني بيماران 62/8±11/31 سال بود و 2/80 درصد بيماران زن بودند. اختلاف ميانگين نمرات EDSS اوليه و نهايي در هر يك از سه گروه درماني تفاوت معني داري را نشان داد (05/0>P). ميانگين تغييرات نمرات EDSS در سه گروه آونكس، بتافرون و ربيف به ترتيب 38/1،30/1 و45/1 بود (NS). اختلاف ميانگين عود حملات بيماري در قبل و بعد از درمان، در هر يك از دو گروه آونكس و بتافرون از نظر آماري معني دار نبود (NS)، اما در گروه ربيف تفاوت معني داري مشاهده شد (05/0>P). ميانگين كاهش عود بيماري در سه گروه درماني آونكس، بتافرون و ربيف به ترتيب 69/0، 60/0و 25/1 بود (NS).
نتيجه گيري: درمان با سه داروي آونكس، ربيف و بتافرون ناتواني حركتي (EDSS) را در بيماران مبتلا به مالتيپل اسكلروزيس كاهش مي دهد، اما بين سه دارو تفاوت معني داري در كاهش ناتواني وجود ندارد. از طرفي داروي ربيف نسبت به دو داروي ديگر تاثير بيشتري بركاهش عود حملات دارد، هر چند تفاوت معني داري در كاهش عود بيماري بين سه دارو وجود نداشت.
فصلنامه علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی
همیشه سختترین نمایش به بهترین بازیگر تعلق داره شاکی سختیهای دنیا نباش شاید تو بهترین بازیگر خدایی....!!!!!!!!!