نظرسنجی: آیا شما بیماریتان(ام اس) را از دیگران پنهان می کنید؟چرا؟
خیر.دلیلی برای پنهان کردن ندارم.
16.26%
47 16.26%
خیر.دوست دارم همه دنیا بدونند.
3.81%
11 3.81%
تا جایی که لازم نباشه نمیگویم.
35.64%
103 35.64%
بله.از دید نادرست دیگران و ترحم متنفرم.
30.45%
88 30.45%
بله.به دلایل شخصی.
13.84%
40 13.84%
در کل 289 رأی 100%
*شما به این گزینه رأی داده اید. [نمایش نتایج]

  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9(current)
  • 10
  • 11
  • ...
  • 25
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 5 رأی - میانگین امیتازات : 4.2
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آیا شما بیماریتان را از دیگران(دوستان و فامیل) پنهان می کنید؟علت آ
#81
به نظر من اين به حساسيت خود ما بر ميگرده يه هفته پيش من حالم خيلي بد شده بود از سر كار كه اومدم،با مامانم رفتيم كه كورتن بزنم
مامانم به دكتر داروخونه گفت كه كورتن رو واسه من ميخواد و خيلي آروم گفت كه من ام اس دارم...دكتر با يه نگاه دلسوزانه اي به سمتم برگشت كه ناخودآگاه اشكم در اومد اشك به خاطر نگاه دكتر،حال خيلي بدم،تعادل نداشتنم...
اما من تا مجبور نشم دوست ندارم كسي بدونه...من رسالت اينو ندارم كه ديد جامعه رو عوض كنم من دارم با اين بيماري زندگي ميكنم و دوست ندارم نگاههاي مردم زندگيمو سختتر بكنه
 تشکر شده توسط : sooorooosh , ارزو , yummy , نازی ی , paeazan , chipchip
#82
سلام خوبید
من یکی که به همه رفیقای دانشگاه و مدرسه و اینا گفتم ولی به فامیلامون نگفتم چون با هیچکدوم راحت نیستم چون همیشه ازم دور بودن
ولی خدایی آدم بگه خیلی بهتره چون لااقل استرس اینی که دیگرون بفهمنند رو نداره من که الان خیلی راحتم
اللهم عجل لولیک الفرج
به حق خانم زینب کبری سلام الله
 تشکر شده توسط : paeazan , chipchip
#83
دوست ندارم که فامیل همسر بدونن
صفـایـی بـود دیـشب بـا خیـالت خـلـوت مــا را
ولـــی مــن بـاز پنـهانی تـو را هـم آرزو کـردم
 تشکر شده توسط : yummy , chipchip
#84
منم اقوام نزدیک و دوستانم خبر دارن ولی خانواده همسرم خبر ندارن و همسرمم اصلا مایل نیست که اونا خبر دار بشن.
بزرگترین مصیبت انسان آن است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور کافی برای خاموش ماندن...
 تشکر شده توسط : sargol , chipchip
#85
منم فقط پدرومادرم میدونن.اگه میشد دوست داشتم از اونام پنهان کنم چون نمیخوام همیشه نگرانم باشن.
علت نگفتنه بیماریم هم به بقیه اینه که مثل بقیه از ترحم متنفرم ونمیخوامم یه عده ایو با فهمیدن اینکه مریضم خوشحال کنم.
 تشکر شده توسط : sargol , آرزو , Yanis , نازلی , chipchip
#86
عزیزم بقیه نه تنهابه ماترحم نمیکنندبلکه برای ماازام اس غول بی شاخ ودم درست میکنند
مردم ظرفیت شنیدن اسم بیماری ام اس راندارندحالابیسوادهارابیخیال شیم امامن وقتیکه به یک علاوه بردکترخودم رفته بودم من به اون دکترگفتم من بیماری ام اس دارم بمن گفت اصلامیدونی ام اس چیه که میگی من ام اس دارم گفتم بله آقادکترقره گزلی برای من ام ارای نوشته بودندایشون ازطریق ام ارای تشخیص دادنداون دکتربمن گفت ام اس از سرطان خون وایدزبدتراست بمن گفت یکی دوسال بیشترعمرنمیکنی حالابه کوری چشم اون دکی من 7سال باسلامتی همراه زندگی کردم ایشالابیشترازاین هم باسلامتی زندگی میکنم
اے دنیا کے مسافر منزل تیری قبرھیں اے کر رھا ھیں جو تو دو دن کا یہ سفرھیں موت ھیں تیرا ان دیکھا ساتھی آچانگ تجھے نگل لے گا:ای مسافر دنیا خونه ی توقبر است ای که هرکاری میکنی سفر دو روزه هست مرگ رفیق ندیده ی تو است یکهو نفست رو می گیره
 تشکر شده توسط : visko , Yanis , نازلی , chipchip
#87
جز خانواده ی خودم، هیشکی نمیدونه.
اینقد دید مردم افتضاحه که فک میکنم اگه بفهمن هیچی برام نمیمونه .
نمیذارم دیگه کسی بفهمه
دور نرو...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...
 تشکر شده توسط : Yanis , chipchip
#88
من غیر از فامیل نزدیک به کسی نگفتم چون متاسفانه مردم نسبت به ام اس دید بدی دارند و ... که همه از بی اطعلاعی مردم سرچشمه میگیره
 تشکر شده توسط : chipchip
#89
من یه زمانی رکورد نگفتن رو داشتم ... حتی به داداشمم هم بعد از چند سال نگفته بودم چه برسه به مامان و بابام ... ولی الان بعد از جریان دوچرخه سواری ... بقالی سر کوچکونم میدونه ... بعضی وقتا وقتی میخوام سوار تاکسی شم به جای مستقیم میگم ... من ام اس دارم ....
ولی بگماااا ... چند سال طول کشید تا زمینه رو فراهم کنم برای گفتن ....
چند بار گفتم .. بازم میگم ....::: من اول به مامان کل جریان ام اس رو توضیح دادم ... فقط اسمش رو نگفتم ... اونم خیلی راحت و آسوده گفت : هیچی نیست ایشالا تموم میشه میره ... یه کم مواظب خودت باشی حله .... ..... بعد از چند سال تازه .. کم کم ... اسم ام اس به صورت اجباری آوردم ... که با رفتار خیلی خوبی مواجه شدم ... اونموقع که مامانم ازم پرسید اینی که میگی اسم نداره گفتم نمیدونم میگن CIS یا CCS یا CSS ممم HTML یه همچین چیزی ....
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2

 تشکر شده توسط : نازی ی , paeazan , rahaei , Yanis , sayeh_r , نازلی , sargol , parisa2011 , chipchip
#90
من بیچاره وقتی به کسی می گمم باور نمی کنه !!
حتی واسه کریمزنم که رفته بودم تا نرفته بودم ام آر آی باور نمی کردن!!!angry3
برف ببارد یا باران برای باور "پاییز" همین "جای نبودنت" کافیست !!
 تشکر شده توسط : نازلی , chipchip
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9(current)
  • 10
  • 11
  • ...
  • 25
  • بعدی 




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان