ارسالها: 533
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1498
تشکر های دریافت شده :1540 بار در 610 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : متخصص
داروي مورد استفاده : اکتوریف
محل سکونت :
بنده خدا همچین دخالتی هم نکرده فقط نمونه ی مشابه اسویمر که 3تا در هفته(؟) هست رو به دکتر یادآوری کرده آخه دکترا اینقدر سرشون شلوغه که گاهی یادشون از داروهای جدید میره شایدم درک نمی کنن که بیمار با تزریق روزانه مشکل داره نه خود دارو
حتی تووی رویاتم...؟!
ارسالها: 76
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2014
تشکر های اهدا شده: 1018
تشکر های دریافت شده :917 بار در 152 پست
سال تشخيص بيماري : 1393
دكتر معالج : دکتر مقدسی
داروي مورد استفاده : کوپامر
محل سکونت : گیلان سرسبز
ارسالها: 1,078
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Jun 2013
تشکر های اهدا شده: 28928
تشکر های دریافت شده :27311 بار در 6119 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر کمال باستانی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : بهبهان
من یه دکتر اصلی دارم که خانم دکتر مجدی نسب در اهواز هستن
آقای عاقلی هم در شهر خودمون هستن و اولین مغز و اعصابی که مراجعه کردم و تشخیص احتمالیه بیماریم رو دادن ایشون بودن. مردی با وقار، مهربان که همیشه منو امیدوار می کنن. توی این سه سال بیماری ایشون پزشک اضطراریه من به حساب میان و هر وقت نمی تونم برم تا مرکز استانمون اهواز، به ایشون مراجعه می کنم.
آقای صحراییان هم پزشک افتخاری من هستن و افتخار می کنم یک بار ایشون رو ملاقات کردم و تشخیص قطعی بیماری من رو ایشون دادن.
من شیش ماه از اول بیماریم یک بیمار دویک بودم
شیش ماه با دویک درمان شدم
شیش ماه با این فکر که خدایا دویک دیگه چیه سر به بالشت میذاشتم
شیش ماه با دویک زندگی کردم
شیش ماه ....
بعد از کلی کش و قوس و زجر تشخیص نهاییم شد ام اس!
دکتر مجدی نسب خیلی باهام خوبه
معتقده من دختری قوی هستم
از زندگیم باخبره
میدونه مادر ندارم
از بعضی جریانات، مشکلاتم باخبره
مدام میگه ازدواج کن برو دختر
آخه دکتر با ام اس و ازدواج؟ مگه الکیه
معتقده من نیاز به داروهای روحی و اینها ندارم چون میگه تو بدون دارو به مشکلاتت بهتر غلبه می کنی
معتقده دارو روح منو تنبل و ضعیف میکنه!
اما من دیگه دارم تو زندگیم کم میارم
خیلی دس تنهام تو زندگیم
میخوام این سری که دیدمشون باهاشون در مورد تجویز یه سری دارو صحبت کنم. اگه صلاح دونست بهم بده
دکترم اما میگه تو باید تا آخر عمر داروی ام اس استفاده کنی
میگه داروی ام اس در کاهش عود و حملاتت خیلی تاثیر داشته و تا الان که درمانش نیومده تا همیشه دارو استفاده کن الا اینکه مثلا کاملا اوکی باشی
مرتب آزمایشات دوره ای برام مینویسه
بدیش اینه بهم کورتون یا دگزا نمیده
میگه نیاز نداری
گاهی بعضی مشکلاتمو خودم فقط حس می کنم و در ظاهرم معلوم نیس که
میگه نه خوبی تو
چیزی نیس
حرص میخورم همچین مواقعی
در کل نیازی به تغییرشون نمی بینم
به هر حال سه سال با ایشون سپری کردم و راضی بودم
روال کارشون خوبه
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصـــه عشــق شود قصه بیماری من
تشکر شده توسط : | mahdi1004 , طاهره. , helli , ارزو , سارا ی , niloofary , nahid , fariba 68 , سمیرا67 , آنا , elham 66 |
|
ارسالها: 178
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2014
تشکر های اهدا شده: 3090
تشکر های دریافت شده :2142 بار در 446 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر فرشته اشتری
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : اردستان
من اولین بار پیش دکتر ضیائی رفتم
ایشون بعداز معاینه گفت برو ام ار ای هر چی بهش اصرار کردم چی تشخیص دادی گفت بعد از ام ار ای
زمانی که رفتم برا ام ار ای با خانمی اشنا شدم که سه سال بود ام اس داشت
اونجا بود که با واژه ام اس اشنا شدم وبرای اولین بار حسابی گریه کردم
جواب ام ار ای که بردم برا دکتر گفتن ام اس داری وخیلی خفیفه 5تا کورتن برات مینویسم
منم از همه جا بی خبر گفتم بعداز این 5تا دیگه تمومه؟؟
گفت نه دوسال باید امپول بزنی
بعد از سه ماه یه حمله شدید داشتم ودیگه از اون به بعد رفتم پیش دکتر اشتری
دیگه خاطراتم با دکتر اشتری باشه برا پست های بعد
ارسالها: 1,027
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 7451
تشکر های دریافت شده :7213 بار در 2370 پست
سال تشخيص بيماري : مهر 89
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
2016/02/04, 07:00 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/02/04, 07:02 PM، توسط paeeze.)
من اومدم
MRI جدیدمو گرفتم و نشون دادم پلاک فعال ندارم و گفت همین سینووکس رو ادامه بده + هفته در میون ویتامین دی.
+ آخرین باری که پلاک فعال داشتم بهمن 92 بود.
++ توصیه من داروهاتون رو قطع نکنید و نا امید نشید. همین
به خود آی,خود تو جان جهانــــــی...
تشکر شده توسط : | Parla , hadisss , یه غریبه , سارا ی , niloofary , nahid , طاهره. , سمیرا67 , آنا , elham 66 , ارزو |
|
ارسالها: 1,078
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Jun 2013
تشکر های اهدا شده: 28928
تشکر های دریافت شده :27311 بار در 6119 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر کمال باستانی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : بهبهان
بعد از شیش ماه رفتم پیش دکتر اصلیم خانم مجدی نسب در اهواز
فرصت نمیشد برم پیششون
فرصت نمیشد ...
اما توی این مدت از درمانم غافل نشدم
هم دارو سر وقت گرفتم و خوردم. بدون حتی یک روز تاخیر. خدایا شکرت
هم آزمایشاتمو به وقت دادم
توی این مدت پیش دکتر عاقلی رفتم. دکترم در شهر خودم بهبهان
هر دو پزشکم گفتن همین فینگولید رو ادامه بده برات خوبه
میگن همه داروها در هر حال عوارضی دارن
میگن عوارضی که روت میده وخیم نیس و ادامه بده فینگولیدو
دکترم مجدی نسب این سری از شرایط جسمیم راضی بود اما از روحیم نه چندان
بهم داروهایی داد بلکه بهم کمک کنه روحیه م بهتر شه
ام آر آی هم فک کنم گفت سال آینده برات مینویسم
در کل روند درمانم گویا فعلا همینه که الان دارم
وقتی پزشکم میگه داروت خوبه قطعا خوبه
اون بهتر میدونه
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصـــه عشــق شود قصه بیماری من
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23484 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
من نامه دکترم رو همراه MRI که دکتر مشکوک شده بود به یه التهاب بالای چشمم بردم پیش رادیولوژیستی که گزارش ام آر آیم رو نوشته بود. بعد از معطلی صدام زدن تو اتاقش و گفت ام آر آی سال قبلت همراهته ؟ گفتم : نه ! مگه لازمه ؟ گفت میخوام ببینم پارسال موردی بوده یا نه . گفتم به ما سی دی هم میدن ، خوب تو سیستم نیست ؟ از منشیش پرسید گفت مال سال گذشته رو همه از سیستم دور انداختن چون حافظه گنجایش نداره .
بعد مجبور شدم برم فرداش بیام دوباره با MRI سال پیش. بعد از بررسی گفت پارسال هم اون لکه بوده . خوب شد که بوده وگرنه داستان میشد هم برای خودت هم دکتر !
گفتم خوب چیه این ؟ گفت احتمالا یه اتساع عروق مادرزادیه .حالا برای اطمینان مینویسم سه ماه دیگه هم ام آر آی انجام بدی.
نامه دکتر رو برای دکترم فرستادم ، اونم گفت فعلا چیزی نیستولی بهتره سه ماه دیگه تجدید بشه ام آر آی.
حالا سه ماه هم بیشتر گذشته از زمان تصویر برداریها !
تا حالا یه دونه آمورل هم نخوردم ، یه قرص دیگه هم داده بود اصن یادم رفت ببینم چیه و بخورم و... !
با چه رویی برم دکتر ؟
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23484 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
2016/04/16, 08:41 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/04/16, 09:26 PM، توسط nahid.)
انگار غیر از خودم و گاهی یکی دو نفر دیگه کسی اینجا نمینویسه دکترش چی گفته چه دارویی داده و... ! خوب دفتر خاطرات ندارم من !
بالاخره با ام آر آی جدید رفتم دکتر و دکتر برای اطمینان سیتی آنژیوگرافی برای مغز نوشت .
برای سردردام که زیاد شده و گاهی با حالت تهوع ، دارو نوشت برای سردردای میگرنی.
گفت چرا آزمایشت رو انجام ندادی ؟ نمیگی شاید آنزیمهات بالا بره ؟ گفتم حالم خوب نبود نرفتم ، تو این سالها همش پایین بوده ، گفت مگه حالت تهوعت بعد از ام آر آی تزریقی سابقه داشت ؟ آنزیم کبدت هم ممکنه یکدفعه بالا بره !
قرار شد نتیجه آزمایشم رو بفرستم براش تا بتونه میزان ویتامین دی لازمم رو تجویز کنه . گفت ویتامین دی ات پایین بوده یه آمپول هم بیشتر نزدی ، از کجا بدونم الان چقدره که دارو تجویز کنم ؟
این دفعه اصن حرفی برای گفتن نداشتم جز خجالت ! دو تا از قرصهایی که داده بود نخورده بودم که بخوام اثرش رو بگم ، D3 هم یکی بیشتر نزده بودم ، آزمایشم نداده بودم ، فقط یه MRI داغ دستم بود که تازه جوابش رو گرفته بودم ! دکتر دفترچمو ورق زد دید دو تا نسخه سینووکس هم دارم ، به آمپول زدنمم شک کرد ! گفتم به خدا سینووکسو دیگه میزنم ، قبلنا نسخه نداشتم رفتم یه دکتر برام دو نسخه برای 4 ماه نوشته بود !
پروپرانولول هم نوشت گفت برای سردردت هم خوبه ولی تا اونجا میدونم ضد اضطرابه ، حتما قیافمو دیده خیلی مضطربم ! روزی دو تا هم نوشته !
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 1,078
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Jun 2013
تشکر های اهدا شده: 28928
تشکر های دریافت شده :27311 بار در 6119 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر کمال باستانی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : بهبهان
دکترم بهم گفته بود بعد از عید حتما برم پیشش!
تا الان که فرصتی دست نداد که برم و گذاشتم اردیبهشت که میرم اهواز برا گرفتن دارو، دیگه همون موقع برم پیشش
چیزی که فک کنم دکترمم پیش بینی نمیکرد اینه که من الان توی حمله م. کف پام تا انگشتام بی حس شده. سر شده. حسش نمیکنم!
نمی دونم عکس العملش چی خواهد بود
نمی دونم اول دارو بگیرم برم پیشش یا نگیرمو برم
اگه بخواد دارمو عوض کنه چی
میدونم مثل سریای قبل که حمله داشتم اینقد با تاخیر مراجعه میکنم که حمله رفع میشه و بعد دکتر میگه خب رفع شد دیگه چی بدم بهت برا رفعش؟
کاش دکترم اینجا بود
یا من اهواز بودم حالا
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصـــه عشــق شود قصه بیماری من
ارسالها: 822
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 15385
تشکر های دریافت شده :19995 بار در 7819 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر احمدی و دکتر آشتیانی
داروي مورد استفاده : دیفوزل
محل سکونت : همینجا
2016/04/16, 09:50 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/04/16, 09:54 PM، توسط سمیرا67.)
به اندوه خود لبخند بزن...
|