RE: ازدواج - sayeh n - 2014/12/28
سلام .ی سوال حالا اگه مکتوب نوشت اما بعدا پشیمون شد چی؟؟
فکر نمیکنم با این چیزا کار درست شه
بعدن میتونه ی بهونه دیگه بیاره واونو ترک کنه
فقط باید یکی رو پیدا کرد که خوب تربیت شده باشه ،بدونه چطور باید زندگی کرد و در کل درک درستی از زندگی داشته باشه
RE: ازدواج - majid1 - 2014/12/29
راس میگی آبجی من فکر اینجاش و نکرده بودم،
آخه میگن قدیما طرف ی تار سیبیلش و گرو میزاشت،من فک کردم شاید مثل قدیما باشه.
حرف حساب جواب نداره.شما راست میگین.
RE: ازدواج - sayeh n - 2014/12/29
کاش قدیم بود
کاش
RE: ازدواج - رضا ا - 2014/12/29
(2014/12/29, 12:14 AM)sayeh n نوشته است: کاش قدیم بود
کاش قدیم که ام اس نبود 
RE: ازدواج - zendegi ba to zibast - 2014/12/29
با سلام خدمت تمام دوست های خوبم.
این همه بیمار ام اس هست توی دنیا که دارن دارو استفاده میکنند .
من که 3 سال بدون دارو چیزیم نشد 
میخوام به همه ثابت کنم که من بدون دارو میتونم تا هر زمان که خدا بهم عمر بده بدون حمله زندگی کنم 
و به همه قول میدم اگر تا 50 سال دیگه برنامه ماه عسل بودش بیام و توی برنامه راز موفقیت خودم رو بگم که چرا هیچ حمله ای بهم نشد .
RE: ازدواج - رضا ا - 2014/12/29
(2014/12/29, 08:00 AM)zendegi ba to zibast نوشته است: با سلام خدمت تمام دوست های خوبم.
این همه بیمار ام اس هست توی دنیا که دارن دارو استفاده میکنند .
من که 3 سال بدون دارو چیزیم نشد 
میخوام به همه ثابت کنم که من بدون دارو میتونم تا هر زمان که خدا بهم عمر بده بدون حمله زندگی کنم 
و به همه قول میدم اگر تا 50 سال دیگه برنامه ماه عسل بودش بیام و توی برنامه راز موفقیت خودم رو بگم که چرا هیچ حمله ای بهم نشد . نمیشه الان بگید شاید تا 50سال دیگه ما نباشیم یا همون روزی که ماه عسل بده برق نباشه
RE: ازدواج - zendegi ba to zibast - 2014/12/29
برنامه زنده رو حتما " توی سایت ام اس میگذارم .
انشاا... تا اون موقع که بیماری ام اس ریشه کن میشه و دلیلی برای اومدن من هم توی تلویزیون نیست
RE: ازدواج - رضا ا - 2014/12/29
(2014/12/29, 08:17 AM)zendegi ba to zibast نوشته است: برنامه زنده رو حتما " توی سایت ام اس میگذارم .
انشاا... تا اون موقع که بیماری ام اس ریشه کن میشه و دلیلی برای اومدن من هم توی تلویزیون نیست
انشاا...
RE: ازدواج - فاطمه جون - 2014/12/29
(2014/12/22, 08:40 AM)zendegi ba to zibast نوشته است: با سلام،
دوست های خوبم من قرار بعداز ماه صفر نامزد کنم . خواستگار من بطور کامل شرایط بیماری ام را میداند ولی خانواده اش در جریان نیستن.
میخواستم از دوستانی که قبلا" در شرایط من بودن بپرسم که آیا نیاز است که خانواده نامزدم در جریان بیماری ام باشن . یا برای همیشه یه موضوع بسته بماند .
با تشکر تبریک می گم. به نظرم ندونن بهتره
(2014/12/20, 08:39 PM)مریم۷۲ نوشته است: باز هم خواستگار و باز هم اصرار خانواده
من
امشب تو خوابگاه تنهام
از پدر و مادرم خواسته بودم که فعلا تا وقتی که بهشون نگفتم خواستگارامو ردشون کنن
اما اینو مادرم باهام هفته پیش در میون گذاشته و الانم زنگ زده و نظر میخواد،میگه مریم اون پسر خوبیه،تحصیلکرده و با منطقه ، خودش انتخابت کرده، به امتحانش می ارزه ، بزار بیان و باهاشون حرف بزن
انقدر برام این قضیه مسخره شده، اجازه میدم بیان ، میگم ام اس دارم ، میرن!!
روتین شده برام
انگار یه روال شده در زندگیم ..
جای هیچ امیدی برام نمونده
اصن هر وقت این تاپیکو میبینم هر چی درده یادم میاد
چه گرهی شده ازدواج در زندگی من!
گره کور!! این طوری فکر نکن عزیزم . همه مثل هم نیستن. از کجا معلومه شاید این یکی درکش بالاتر از بقیه باشه.
RE: ازدواج - ali1357 - 2014/12/29
(2014/12/22, 08:40 AM)zendegi ba to zibast نوشته است: با سلام،
دوست های خوبم من قرار بعداز ماه صفر نامزد کنم . خواستگار من بطور کامل شرایط بیماری ام را میداند ولی خانواده اش در جریان نیستن.
میخواستم از دوستانی که قبلا" در شرایط من بودن بپرسم که آیا نیاز است که خانواده نامزدم در جریان بیماری ام باشن . یا برای همیشه یه موضوع بسته بماند .
با تشکر
اطلاعات حقوقی من کامل نیست اما فکر می کنم اگر اختلافی در زندگی ایجاد شود، فرد مقابل اگر بخواهد مدعی عدم اطلاع از بیماری شود مشکل مهمی ایجاد می کند. کسی توصیه می کرد که این مورد حتی در عقدنامه ذکر شود.
|