در ادامه بحث میخام بگم اگه شناخت وعلاقه باشه دارو مشکلی نداره چون دکتر من فرق زیادی بین دارویه ایرانی و خارجی قایل نشده بعد الان بچه های سایت یه سری کارا میکنه که مثلا افرادی که بهشون افراد عادی جامعه میگن سراغ اینکارا نمیرن مثل کوه نوردی
اینکه زندگی بالا پایین داره کاملا درست اما آدمی که بخواد جلویه مشکلات عادی زندگی ( منظور همون بالا پایین زندگی) کم بیاره که این شامل آدمایی که مثل ما هم نیستن هم میشه اما با این تفاوت که اونا در این وضعیت بیشتر سر طرفی که مثل ما هس قر خواهد زد و فردی که مشکل داره رو ملامت خواهد کرد نتیجه آدم وقتی پیمانی میبنده باید تا آخر پایه عهد و پیمانش بمونه و این شامل همه میشه و درست نیس بگیم احتمال داره دوتا ام اس با وجود اینکه شرایط خودشونو میدونن مراعات همو نمی کنن !!!!!
و در آخر آدم اگه کاری که میخاد بکنه ایمان داشته باشه و عاقلانه جلو بره و توکل کنه پشیمون نمیشه چون هیچ آدمی از فرداش خبر نداره

من زخانمم با علم به اینکه ام اس دارم با من ازدواج کرد. از اونجایی که خیلی خیلیگستردگی هم در بحث تفاهم و درک متقابل هست هم در مورد انواع بیماریمون, اگه کمک کنه باید بگم توی زندگی مشترک با یک فرد ام اسی هردو طرف باید قابلیت های وجودی طرف مقابل رو(حالا نه به همون کیفیت,ولی نسبتا) داشته باشن.مثلا اگر آقای خونه بخاطر حمله مدتی از کار افتاد و یه سری قابلیتاشو موقتا ازدست داد خانم خونه جاشو نسبتا پر کنه.یا بر عکس.اگر خانم خونه بخاطر حمله مدتی از کار افتاد و یه سری قابلیتاشو موقتا ازدست داد آقای خونه جاشو نسبتا پر کنه.درک متقابل یعنی اعتراضی نکنی که چرا فلان کارایی رو نداری.یعنی اگر دیدی فلان قابلیتو نداره, بری تا جایی که میتونی بسازی.

قابل توجه دوست خوبمون مبارز
حالا اگر ( همسر ...) نتونست درک متقابلی رو که شما میفرمایید رو داشته باشه اونوقت باید چیکار کرد؟

(2015/05/06, 03:50 PM)مستانه نوشته است: قابل توجه دوست خوبمون مبارز
حالا اگر ( همسر ...) نتونست درک متقابلی رو که شما میفرمایید رو داشته باشه اونوقت باید چیکار کرد؟

با توجه به ذهنیت برخی دوستان در مورد ام اس آیا قبول دارید اگه برید جایی خواستگاری و بگید حمله دارم یا احتمال داره حمله بهم دست بده و همش از امور نامید کننده بیان کنیدو نیمه پر لیوانو نبینید خیلی کارسخت میشه و حق انتخاب آدم پاین میاد و به احتمال زیاد به شخص ایدآل نمیرسیم و معمولا فقط به خاطر اینکه طرفمون سالمه انتخابش میکنیم و نه اون کسیو که تو ذهنه ما بوده و هس !!!!!کلی گفتم این شامل استثنا هم میشه قصد جسارت به نظر و انتخاب هیچ کسیو نداشتم چون نمیتونم زیر بار این موضوع برم که لطف خدا و بزرگیش وکمکش رو ندید بگیرم و همش از حملات احتمالیه ام اس بترسم

(2015/05/06, 09:48 PM)محمد ارجمند پور نوشته است: با توجه به ذهنیت برخی دوستان در مورد ام اس آیا قبول دارید اگه برید جایی خواستگاری و بگید حمله دارم یا احتمال داره حمله بهم دست بده و همش از امور نامید کننده بیان کنیدو نیمه پر لیوانو نبینید خیلی کارسخت میشه و حق انتخاب آدم پاین میاد

به چند مورد اشاره میکنم
- اصلا قرار نیست در وهله اول شما بیاین و بگین ام اس دارین. باید خیلی چیزا در دو طرف چک بشه اصلا شاید شما به عنوان خواستگار اون خانم رو قبول نکنید یا برعکس.اگر دیدید متناسب هستید قبل از اینکه اتفاقات عاطفی عجیب غریبی بیوفته که فی الواقع در زمان کوتاه مثلا 1 یا 2 ماه آشنایی نمیوفته بیاین و در مورد ام اس به صورت نیمه خالی و نیمه پر شرح بدید.

-در مورد حق انتخاب گفتید ، ما داریم در جامعه ای سنتی در حال گذار به مدرنیته زندگی میکنیم. میشه گفت چون بیس جامعه سنتی هست این حق انتخاب برای دختر خانم بسیار محدود تره و این رو هم در نظر بگیرید که با ام اس محدود تر هم خواهد شد.

-مورد بعدی عادی بودن این بیماری برای ماست و اینکه دید الآن ما حاصل تجربه ی چندین ساله و پیشامد های مختلف و تجربه هست نمیشه انتظار داشت من این تجربه رو در یک یا دو جلسه برای طرف شرح بدم طوری که نترسه هول نکنه فرار نکنه! و اینکه اگر هم قبول نکنه به نظر من حق داره و کاملا طبیعی هست خود من هم اگر این مشکل رو نداشتم شاید طرز برخوردم مثل بقیه مردم بود. (هنوز این رو نمیدونم چطور باید خوب منتقل کرد !!!)

شما همه پیام منو جواب ندادینا بنده نخواستم طفره برم در نوشتن حرفم اما بلاخره باید بگین ام اس رو و این باعث میشه حق انتخاب شخصی که ام اس داره پایین بیاد
بعد دوستمون مثال نقضی در رد گفته هایه بنده نیوردن فقط با جمله بندی متفاوت همون منظور بنده رو بیان کردن
اما به نظر بنده به این راختی نمیشه به طرف فهموند که ما شرایطمون چطوره و این یکی از دلایل بنده برایه تایید ازدواج دو ام اسی هس که اگر همه نوشته ها تجمیع بشه تا حدودی لب کلامو منتقل خواهد کرد

چون نمیشه به راحتی بیماری رو برای فرد نا آشنا توصیف کرد ، پس ازدواج دو ام اسی کار درستی هست؟

من این دلیل رو قبول ندارم.به نظر من مسائل دیگه ای میتونه دخیل باشه.

منم بانظر اقای ارجمندپور موافقم...و کلا بابت همین تفاسیر اقای ارجمندپور هست که میگم دوتا بیمارms بهتره تا ام اس بافرد سالم......
یکی از قسمتهای سایت که مطمئنا" اونجا رفتید راجع به این موضوعه که اگر سالم بودین بافرد ام اسی ازدواج میکردی؟؟؟؟؟؟؟
یک لحظه تصورکنید که تا حالا نه بیمار ام اس دیدین نه تا الان اسمشو شندین.......
برحسب اتفاق کسی که اومده خواستگاری شما یا رفتین خواستگاریش میگه من ام اس دارم......آیا حاضر به ازدواج میشین؟؟؟؟؟؟؟
نمیخاد الان بگید بله یاخیر.........فقط فکرکن......به یکی از دوستان یا خواهر یا برادرت بگو اگه شخصی رو که میخای باهاش ازدواج کنی ام اس داشته باشه چه احساسی داری؟؟؟؟؟؟
جواب این بحث بنظرمن اونجاست.........
مبارز هم صحیح میگه......دقیقا مشکل من همینه که جای خالی من پرشده اما با تحقیر وسرزنش ونه از روی درک وتفاهم متقابل......

آقا امید منم دارم همینو میگم اگه طرفت حاضر نشد درکت کنه اونوقت باید چیکار کنی؟