•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21(current)
  • 22
  • 23
  • ...
  • 49
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 15 رأی - میانگین امیتازات : 4.13
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
درد دل های مربوط به ام اس
چقدر خسته و کسلم!angry2
نمیدونم به خاطر ربیفه که دیشب زدم یا بخاطر ژلوفن که بعدش خوردم!
کاش داروهامون آمپول نبودlaughing3
وقتی احساس میکنی داری به بن بست میرسی و زندگی خیلی تخیلی شده به یاد بیار که قبلا هم اینطوری شده بود ولی گذشت. این لحظات فرصتهایی برای بزرگ شدن هستند.icon_biggrin
 تشکر شده توسط : negar_ka84
[size=medium][color=#000080][b]
پریسا جونم love51منم دیروز ربیفم رو صبح زدم انقدر کسل بودم که تو کلاس زبان هی چرت می confused
ناراحت نباش به امید خدا به زودی داروی خوراکیش ایرانم میادagreement2
اصلا به زودی درمان قطعیش پیدا می شه. چرا که نهicon_question
 تشکر شده توسط : نازلی , مولتی ام اس
سلام من تقریبا 2 سال میشه مبتلا هستم، تا دو ماه پیش cinovex می زدم ،تا دکترم گفت در MRI جدیدم ،بیماریم پیشرفت کرده و باید EXTAVIA بزنم ، بعد سه هفته که گذشت آرزوی مرگ می کردم اینقدر عارضه داشت قعطش کردم از دیروز حمله جدید داشتم
من 28 سالمه و واقعا کم آوردم، اینکه تنهام اینکه هیچ تسهیلاتی نیست و با این وضع من ارشد قبول شدم که با رشتم یک حرکتی واسه این بیماری بکنم ولی نه سواد نه بیماری نه انسان ها اینجا ارزشی ندارند و من هر روز نا امید و خسته تر می شم
در تمام شب چراغي نيست
در تمام روز
نيست يك فرياد.
چون شبان بي ستاره قلب من تنهاست.
تا ندانند از چه مي سوزم من، از نخوت زبانم در دهان
بسته ست.
راه من پيداست
پاي من خسته ست.
پهلواني خسته را مانم كه مي گويد سرود كهنة فتحي
قديمي را.
با تن بشكسته اش،
تنها
زخم پر دردي به جا مانده ست از شمشير و، دردي
جانگزاي از خشم
rolleyes
قصه نيستم که بگوئی ، نغمه نيستم که بخوانی ،صدا نيستم که بشنوی ،یا چيزی چنان که ببينی ،يا چيزی چنان که بدانی ...
من درد مشترکم ،مرا فرياد کن
 تشکر شده توسط : Saina
(2011/10/13, 12:37 PM)maedeh_1362 نوشته است: سلام من تقریبا 2 سال میشه مبتلا هستم، تا دو ماه پیش cinovex می زدم ،تا دکترم گفت در MRI جدیدم ،بیماریم پیشرفت کرده و باید EXTAVIA بزنم ، بعد سه هفته که گذشت آرزوی مرگ می کردم اینقدر عارضه داشت قعطش کردم از دیروز حمله جدید داشتم
من 28 سالمه و واقعا کم آوردم، اینکه تنهام اینکه هیچ تسهیلاتی نیست و با این وضع من ارشد قبول شدم که با رشتم یک حرکتی واسه این بیماری بکنم ولی نه سواد نه بیماری نه انسان ها اینجا ارزشی ندارند و من هر روز نا امید و خسته تر می شم
در تمام شب چراغي نيست
در تمام روز
نيست يك فرياد.
چون شبان بي ستاره قلب من تنهاست.
تا ندانند از چه مي سوزم من، از نخوت زبانم در دهان
بسته ست.
راه من پيداست
پاي من خسته ست.
پهلواني خسته را مانم كه مي گويد سرود كهنة فتحي
قديمي را.
با تن بشكسته اش،
تنها
زخم پر دردي به جا مانده ست از شمشير و، دردي
جانگزاي از خشم
rolleyes

سلام مائده جان
ما بزرگترین کمکی که میتونیم الان به خودمون بکنیم اینه که با تمام وجود بخاطر خودمون به دکترمون اعتماد داشته باشیم و اگه عوارضی از داروها اذیتمون کرد باید به اون اطلاع بدیم

و بهتر از اون اینه که امید داشته باشیم
به اینکه یه روزی شاید به همین زودی شاید فردا از کجا معلوم درمان مریضیمون پیدا میشه

و سوای این حرفها با وجود تمام این فکرهایی که میکنید خداروشکرفعالید تا الان 2 سال با مریضیتون کنار اومدید
2سال کم نیست...
شما که انقدر مقاومید مطمئنأ از این به بعد هم میتونیدagreement2

ما همه فعال و خوب و بانشاط میتونیم به زندگیمون ادامه بدیم
اگه خودمونو باور داشته باشیم
از بیماریمون اینو یاد بگیریم که قدر لحظه هامون و با هم بودنمونو بدونیم
و هیچ وقت هیچ وقت نا امید نباشیم و توکل کنیمicon_questionicon_questionicon_question

با آرزوی اینکه همیشه از ته دل بخندیدicon_question
If you live to be a hundred
I want to live to be
,a hundred minus one day
so I never have to live
love28.without you
 تشکر شده توسط : maedeh_1362 , negar_ka84 , Saina
من به اندازه کافی به خودم امید الکی دادم، می دونم تا 10 سال دیگه هیچ چیز جدیدی کشف نمی شه ، امیدوار بودن یه چیزه ، ما با این حرفا خودمونو گیر آوردیم و دکتر ها هم به هر قیمتی می خوان زندگی بریزن تو حلقوممون ، من این جور زندگی رو باور ندارمangry2
قصه نيستم که بگوئی ، نغمه نيستم که بخوانی ،صدا نيستم که بشنوی ،یا چيزی چنان که ببينی ،يا چيزی چنان که بدانی ...
من درد مشترکم ،مرا فرياد کن
(2011/10/13, 11:40 PM)maedeh_1362 نوشته است: من به اندازه کافی به خودم امید الکی دادم، می دونم تا 10 سال دیگه هیچ چیز جدیدی کشف نمی شه ، امیدوار بودن یه چیزه ، ما با این حرفا خودمونو گیر آوردیم و دکتر ها هم به هر قیمتی می خوان زندگی بریزن تو حلقوممون ، من این جور زندگی رو باور ندارمangry2

مائده جان سمانه راست می گهlove51
باور ما تو سیر بیماریمون خیلی تاثیر دارهConfused
بهت حق می دم که یه موقع ها خسته بشی. غر بزنی....همه ی ما این حالتها برامون پیش میاد ولی درمانت و قطع نکن.
اخمات و باز کن تا ام است هم باهات خوب تا کنهlove51
دیشب داشتم با یکی از پسرای دانشگاه که یه موقع دوستم داشت چت می کردمangel
دیدم خیلی یه جوری حرف می زنه که مواظب خودت باش و استرس نکشی و ...گفتم مگه میدونی؟Huh
گفت: اوهوم بیمارستان انترن که بودی حمله داشتی از هم بخشیهات شنیدمconfused
گفتم فلانی و فلانی هم می دونن؟
گفت: اوهوم
گفتم پس شاید خیلی ها بدونن
گفت: به گمونم اوهومsad
از دیروز تا حالا یه حالیم که نگو....[/
color]
 تشکر شده توسط : zenith
خستم از جنگیدن ولی میدونم باید بجنگم نمیتونم
از روز که این لعنتیو گرفتم گفتن داروش داره میاد ولی... ولش کن همه کاری کردم خستparty0048.gifم
ب1ید برم بیشتر بجنگم



























...
روزهای خوب و روزهای بد برای همه ی ما در جریان هستن. حتا برای اونایی که ام اس ندارن....زندگی معنی همین توالیه. اگر روزهای بدی رت سپری میکنی مطمئن باش روزهای خوبت در راه هستن...icon_question
گذر تک تک این ثانیه ها
سپری گشتن عمر
به قدیمی شدن دوستیت می ارزد...
 تشکر شده توسط : سحــــــــر , Saina
باید فقط صبر کرد و صبر.نگین تحملم حدی داره که برا ما حد نداره
 تشکر شده توسط : MFhealth
Bacheha hamaton haghdarin.khaste beshin dad bezanin.vali darkenare hame khastegiha be in fekr konid ma ham digaro dareem.
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21(current)
  • 22
  • 23
  • ...
  • 49
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  عكس ها و فيلم هاي مربوط به ام اس warrior 11 12,917 2012/06/16, 08:17 PM
آخرین ارسال: warrior



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
11 مهمان