ارسالها: 128
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 363
تشکر های دریافت شده :1216 بار در 454 پست
سال تشخيص بيماري : مهر ماه 86
دكتر معالج : دکتر محمدیان نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اهواز
چقدر خسته و کسلم!
نمیدونم به خاطر ربیفه که دیشب زدم یا بخاطر ژلوفن که بعدش خوردم!
کاش داروهامون آمپول نبود
وقتی احساس میکنی داری به بن بست میرسی و زندگی خیلی تخیلی شده به یاد بیار که قبلا هم اینطوری شده بود ولی گذشت. این لحظات فرصتهایی برای بزرگ شدن هستند.
ارسالها: 20
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2010
تشکر های اهدا شده: 218
تشکر های دریافت شده :140 بار در 26 پست
سال تشخيص بيماري : اسفند 88
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
[size=medium][color=#000080][b]
پریسا جونم
منم دیروز ربیفم رو صبح زدم انقدر کسل بودم که تو کلاس زبان هی چرت می
ناراحت نباش به امید خدا به زودی داروی خوراکیش ایرانم میاد
اصلا به زودی درمان قطعیش پیدا می شه. چرا که نه
ارسالها: 50
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2011
تشکر های اهدا شده: 22
تشکر های دریافت شده :198 بار در 76 پست
سال تشخيص بيماري : 87
دكتر معالج : dr.sahraeian
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اهواز
سلام من تقریبا 2 سال میشه مبتلا هستم، تا دو ماه پیش cinovex می زدم ،تا دکترم گفت در MRI جدیدم ،بیماریم پیشرفت کرده و باید EXTAVIA بزنم ، بعد سه هفته که گذشت آرزوی مرگ می کردم اینقدر عارضه داشت قعطش کردم از دیروز حمله جدید داشتم
من 28 سالمه و واقعا کم آوردم، اینکه تنهام اینکه هیچ تسهیلاتی نیست و با این وضع من ارشد قبول شدم که با رشتم یک حرکتی واسه این بیماری بکنم ولی نه سواد نه بیماری نه انسان ها اینجا ارزشی ندارند و من هر روز نا امید و خسته تر می شم
در تمام شب چراغي نيست
در تمام روز
نيست يك فرياد.
چون شبان بي ستاره قلب من تنهاست.
تا ندانند از چه مي سوزم من، از نخوت زبانم در دهان
بسته ست.
راه من پيداست
پاي من خسته ست.
پهلواني خسته را مانم كه مي گويد سرود كهنة فتحي
قديمي را.
با تن بشكسته اش،
تنها
زخم پر دردي به جا مانده ست از شمشير و، دردي
جانگزاي از خشم
قصه نيستم که بگوئی ، نغمه نيستم که بخوانی ،صدا نيستم که بشنوی ،یا چيزی چنان که ببينی ،يا چيزی چنان که بدانی ...
من درد مشترکم ،مرا فرياد کن
ارسالها: 308
موضوعها: 13
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 13759
تشکر های دریافت شده :13030 بار در 3593 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر محمد علی صحراییان
داروي مورد استفاده : زیفرون - زیست دارو دانش
محل سکونت : تهران
(2011/10/13, 12:37 PM)maedeh_1362 نوشته است: سلام من تقریبا 2 سال میشه مبتلا هستم، تا دو ماه پیش cinovex می زدم ،تا دکترم گفت در MRI جدیدم ،بیماریم پیشرفت کرده و باید EXTAVIA بزنم ، بعد سه هفته که گذشت آرزوی مرگ می کردم اینقدر عارضه داشت قعطش کردم از دیروز حمله جدید داشتم
من 28 سالمه و واقعا کم آوردم، اینکه تنهام اینکه هیچ تسهیلاتی نیست و با این وضع من ارشد قبول شدم که با رشتم یک حرکتی واسه این بیماری بکنم ولی نه سواد نه بیماری نه انسان ها اینجا ارزشی ندارند و من هر روز نا امید و خسته تر می شم
در تمام شب چراغي نيست
در تمام روز
نيست يك فرياد.
چون شبان بي ستاره قلب من تنهاست.
تا ندانند از چه مي سوزم من، از نخوت زبانم در دهان
بسته ست.
راه من پيداست
پاي من خسته ست.
پهلواني خسته را مانم كه مي گويد سرود كهنة فتحي
قديمي را.
با تن بشكسته اش،
تنها
زخم پر دردي به جا مانده ست از شمشير و، دردي
جانگزاي از خشم
سلام مائده جان
ما بزرگترین کمکی که میتونیم الان به خودمون بکنیم اینه که با تمام وجود بخاطر خودمون به دکترمون اعتماد داشته باشیم و اگه عوارضی از داروها اذیتمون کرد باید به اون اطلاع بدیم
و بهتر از اون اینه که امید داشته باشیم
به اینکه یه روزی شاید به همین زودی شاید فردا از کجا معلوم درمان مریضیمون پیدا میشه
و سوای این حرفها با وجود تمام این فکرهایی که میکنید خداروشکرفعالید تا الان 2 سال با مریضیتون کنار اومدید
2سال کم نیست...
شما که انقدر مقاومید مطمئنأ از این به بعد هم میتونید
ما همه فعال و خوب و بانشاط میتونیم به زندگیمون ادامه بدیم
اگه خودمونو باور داشته باشیم
از بیماریمون اینو یاد بگیریم که قدر لحظه هامون و با هم بودنمونو بدونیم
و هیچ وقت هیچ وقت نا امید نباشیم و توکل کنیم
با آرزوی اینکه همیشه از ته دل بخندید
If you live to be a hundred
I want to live to be
,a hundred minus one day
so I never have to live
.without you
ارسالها: 50
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2011
تشکر های اهدا شده: 22
تشکر های دریافت شده :198 بار در 76 پست
سال تشخيص بيماري : 87
دكتر معالج : dr.sahraeian
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اهواز
من به اندازه کافی به خودم امید الکی دادم، می دونم تا 10 سال دیگه هیچ چیز جدیدی کشف نمی شه ، امیدوار بودن یه چیزه ، ما با این حرفا خودمونو گیر آوردیم و دکتر ها هم به هر قیمتی می خوان زندگی بریزن تو حلقوممون ، من این جور زندگی رو باور ندارم
قصه نيستم که بگوئی ، نغمه نيستم که بخوانی ،صدا نيستم که بشنوی ،یا چيزی چنان که ببينی ،يا چيزی چنان که بدانی ...
من درد مشترکم ،مرا فرياد کن
ارسالها: 20
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2010
تشکر های اهدا شده: 218
تشکر های دریافت شده :140 بار در 26 پست
سال تشخيص بيماري : اسفند 88
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2011/10/14, 07:17 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/10/14, 07:40 PM، توسط negar_ka84.)
ارسالها: 562
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 8772
تشکر های دریافت شده :11929 بار در 2632 پست
سال تشخيص بيماري : 1381
دكتر معالج : صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران - يوسف آباد
2011/10/15, 12:09 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/10/15, 12:20 PM، توسط ehsan 10054.)
خستم از جنگیدن ولی میدونم باید بجنگم نمیتونم
از روز که این لعنتیو گرفتم گفتن داروش داره میاد ولی... ولش کن همه کاری کردم خست
م
ب1ید برم بیشتر بجنگم
...
ارسالها: 78
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 67
تشکر های دریافت شده :393 بار در 131 پست
سال تشخيص بيماري : 1386
دكتر معالج : moqadasi
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
روزهای خوب و روزهای بد برای همه ی ما در جریان هستن. حتا برای اونایی که ام اس ندارن....زندگی معنی همین توالیه. اگر روزهای بدی رت سپری میکنی مطمئن باش روزهای خوبت در راه هستن...
گذر تک تک این ثانیه ها
سپری گشتن عمر
به قدیمی شدن دوستیت می ارزد...
ارسالها: 165
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 73
تشکر های دریافت شده :371 بار در 131 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
باید فقط صبر کرد و صبر.نگین تحملم حدی داره که برا ما حد نداره
ارسالها: 47
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 34
تشکر های دریافت شده :82 بار در 39 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : farhad manteghi
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : tehran
Bacheha hamaton haghdarin.khaste beshin dad bezanin.vali darkenare hame khastegiha be in fekr konid ma ham digaro dareem.