صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11
گفتم یه جای کار میلنگه ها حالا که اینجوریه همین امروز میرم یه دیگ باقالی پلو میخورم با ماهیچه :55::55:
مریم جون ترازوها همیشه خرابن
همه اینا تقصیر مغزه بس که خنگه این مغز بزرگ بین
عزیزم بیا به تو یکی دو قاشق باقالی پلو بدم بدون ماهیچه البته برو گیاه خوار شو :35:
نازنین جان من که اصلا اهل رژیم و از این جور حرفا نیستم و اصلا هم نمی تونم تحمل کنم هرچیزی که دلم بخواد هر قدر که بخوام می خورم
فقط الان به خاطر این که کم خونی گرفتم بعد از غذا چای نمی خورم که اینم تا چند وقت دیگه تحملم تموم میشه و باز ادامه می دم
منم هرچی دلم بخواد میخورم ولی نه به هر اندازه ای چون اگه به اندازه دلخواهم هرچی بخوام بخورم دیگه نمیشه تقصیر مغز و آینه و ترازو دونست چیزی رو
ولی کلن ما آدما زیادی به خودمون گیر میدیم هرقدر ذهنمون و آزادتر کنیم و درگیر یه چیزی نشیم بهتر جواب میده مثل همین اضافه وزن که شده مسئله مهم و فکر و ذکر و ذهن همه این روزا دیگه شورش و درآوردن انقدی که آقایونی با صد کیلو اضافه وزن و شکم و هیگل مسخره هم به خودشون اجازه میدن تو این امر دخالت کنن و واسه خانمها نسخه تجویز کنن!!!!
اگه تو خوردن افراط نداشته باشیم کنترل وزن هم از حالت معضل در میاد
چقدر حرف زدم :55:
.نمي دونم چرا بعضي وقتها ذهن ديگران انگار بيشتر از خود آدم اشتباه مي كنه .
اگه اين قسمت از قضيه حل بود خيلي عالي مي شد:35:
اما مغز من خيلى واقع بينه!
با اينكه ترازو ميگه ١٠ كيلو اضافه وزن دارم و همه ميگن چاق شدم و لباسام كوچيك شدن اما مغزم ميگه خيلى هم خوب و خوش هيكلم!
آدم بايد يك هوا گوشت داشته باشه ديگه!
اينطور نيست؟
جدى گفتما، فكر نكنين مسخره ميكنم.
با اينكه بارها تصميم گرفتم لاغر بشم اما با مغزم كنار نميام!
ميگه خيلى هم خوبى!
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11