هرچی فک می کنم به این قضیه نمی تونم
چیزی بگم
از اون چیزایی هست برام که تا تو موقعیتش
نباشم نمی تونم نظری بدم
اگه بخوام راستگو باشم نه ازدواج نمیکردم
ولی اینو هم میدونم که اگه بعداز ازدواج همسرم ام اس میگرفت تا اخرش کنارش میموندم ولی قبل از ازدواج نه
من حقیقت رو بگم واقعا نمیدونم ولی اگ واقعا اونی باشه ک من میخامش
پس مریضی اون جلو عزدواجم نمیگیره
من پای همه چیزش موندم ... هیچ وقت حرفی نزدم که فکر کنه ام اس داره و ...
دوستش داشتم ...
اما اون نداشت.
تو ازدواج
خیلی موارد دیگه هست که مطرحه که اگه آن موارد ok باشه شاید ام اس اصلا مهم نباشه
(2014/10/08, 06:52 PM)مهوش نوشته است: [ -> ]کاملا دوستانه خدمتتون میگم ازدواج شما با ام اسی اشتباهه .احساسی تصمیم نگیرید با توجه به اینکه میگید تنها هستید و رو کمک اطرافیان حساب باز نکردید.اینطوری زود خسته میشید از وضع موجود و مشکلات متاهلی بماند که مشکلات بیماری ام اس دوبل بهش اضاف میشه
حالا الان مگه سالماش خسته نمیشن !
اگه درآمد داره طرف چه فرقی داره با سالمش از عهده زندگی براومدن یه بلوغ فکری میخواد .من خودم به هیچ عنوان نمیخوام سربار کسی باشم .. شاید خیلی از دعوا های معمول زناشویی به خاطر مراعات طرفین به وجود میاد..فقط یه چیزی هم هست همیشه راه فرار از خستگی
هم هست اگه طرفت قصد جونتونو کرده باشه. چون همیشه این اعتقاد دارم اگه از رفتار طرف مقابلم بخواد اوضاع سلامتی بهم بخوره اولین کسی که ضربه می خوره خود طرفه!
سلام دوستان
پاسخ به این سوال خیلی سخته ، من که خودم ام اس دارم و از تمام شرایط ان اگاهم ، نمی تونم جواب قطعی بدم .
ولی می تونم بگم اگه عاشق یه نفر باشم اگه همه شرایط مناسب باشه برام مهم نیست که بیمار باشه .
چه ام اس داشتم چه نداشتم با اونیکه دوسش داشتم ازدواج میکردم خو اگه اونیکه دوست داشتم ام اس داشت ام اسشم دوست داشتم
اینو شک ندارم
اگر راستشو بخای نههههه سالم باشه