2012/11/14, 12:28 PM
نکته که درباره ازدواج نمیدانید
از اعتیاد به مواد تا اعتیاد هیجانی
وقتی بلد نیستیم ارتباط برقرار کنیم، بعید است ازدواج خوبی داشته باشیم زیرا ازدواج به مهارتهای ارتباطی بالایی احتیاج دارد. مهارتهای ارتباطی موضوع پیچیدهای نیست.
کوتاه و خلاصه از مهمترین مواردی که هیچوقت درباره ازدواج به شما نگفتهاند.
1- وقتی بلد نیستیم ارتباط برقرار کنیم، بعید است ازدواج خوبی داشته باشیم زیرا ازدواج به مهارتهای ارتباطی بالایی احتیاج دارد. مهارتهای ارتباطی موضوع پیچیدهای نیست. در درجه اول ارتباط با خودمان باید درست باشد. کسی که خودکمبین است ارتباطهایی دارد نه به خاطر عشق و تعهد بلکه به خاطر اینکه ضعفهای درونیاش را پر کند. همسر چنین آدمی همیشه باید طوری عالی باشد که این آدم، اعتمادبهنفس نداشتهاش را از او دریافت کند، این میشود یک رابطه انگلی عاطفی.
2- وقتی خودشیفته هستی، ازدواج نکن زیرا همیشه احساس میکنی حرفهای تو، سلیقه تو، طرز حرف زدن تو، مطالعات تو، دینداری تو، اخلاقیات تو و سکوتهای تو خیلی خاصاند و همسرت باید فعلا تو و رازهای نبوغت را کشف کند.
آدمهای خودشیفته به راحتی توانایی نادیده گرفتن احساسات و شعور دیگران را دارند و ممکن است به خودشان حق بدهند به راحتی خیانت کنند
3- مراقب آدمهایی باش که ظاهر اجتماعی موفقی دارند و خیلی حواسشان به همه جزییات زندگی تو هست! گاهی این افراد زمینه اختلال شخصیتی پارانویا دارند یعنی شک و بدبینی. بدبینها زندگی خود و شما را پس از ازدواج جهنم میکنند. ایشان استعدادی عجیب و هوشی سرشار و عقلی ناقص دارند! تمام هم و غمشان این است که تو در نامزدی قبلی خود چه تجربیاتی داشتهای، کدام رستورانها رفتهای. همه ساعاتی که باید صرف رشد تو در ارتباط عاطفیات شود، حرام قانع کردن یک آدم مریض میشود. در دوره نامزدی میشود رفتارهای افراد شکاک را شناخت. یادت نرود شکاک ویروسی به تو میزند که بعدا توجه نرمال یک آدم نرمال را خیلی کم و ناکافی ببینی.
4- مراقب باش خیلی کمالطلب نباشی زیرا کمالطلب چنان همه چیز را سخت میگیرد (نامزدی،مراسم عروسی، تشریفات بعد از ازدواج) که زندگی جهنم میشود. کمالطلبها فقط وارد بخشهایی از زندگی میشوند که برنده بشوند و لذت بسیاری از فرصتهای ناب زیستن را از دست میدهند.
5- این روزها مراقب "چسبندگی عاطفی" هم باید بود. دختران و پسرانی هستند که به شدت احتیاج دارند که شما حالشان را خوب کنید در حالیکه ما در زندگی خودمان بیشتر موظفیم حال خود را ردیابی کنیم. مردانی این چنین توقع دارند که شما همیشه خوشگل و مرتب و خوشاخلاق باشید. این مردان درکی از همسرشان دارند شبیه مادر. مادر، زنی است که همیشه در دسترس، مهربان و حامی است. همسر اگر این چنین باشد اول از همه خودش در هم میشکند زیرا ما بناست فقط با فرزندانمان تا این حد در دسترس باشیم. برای شوهر باید همسری کرد.
6- هر چقدر نگران اعتیاد به مواد مخدر در نامزدتان هستید، بترسید از اینکه طرف اعتیاد هیجانی داشته باشد یعنی همیشه باید چیزی جدید در زندگیاش باشد تا او احساس رضایت کند. حالا این ممکن است با تغییر زودبهزود شغل و رشته تحصیلی و مطالعات آزاد او باشد یا ممکن است وارد ارتباطهای او بشود و هر از گاهی باید ارتباطی موازی را تجربه کند تا شما را دوست داشته باشد. چنین ازدواجهایی خطرناکند زیرا دایم باید همسرتان را بپایید تا دمی به خمره نزند.
7- شاید از فلسفه ازدواج شنیده باشید. ازدواجی موفق است که همه چیز شما نباشد. ما حال خوبمان را از چند منبع میگیریم: خانواده خود، کار خوب، تحصیلات، تاثیرگذاری اجتماعی، دوستان خودمان و ازدواج. وقتی همه حال خوب خود را به عهده همسر بگذاریم یا نامزدتان به عهده شما بگذارد، بازی بسیار خطرناکی آغاز شده است زیرا هیچ انسانی چنین قابلیتی ندارد که در درازمدت شما را خوشحال نگه دارد.
8- نیمنگاهی به روابط نامزدتان با خانوادهاش بیندازید زیرا الگوی رابطه او با مادر و پدرش کلیدهای زیادی در اختیار شما قرار میدهد. مثلا در دوره نامزدی هر بار که با نامزدتان بیرون رفتهای مادرش 10 بار تماس گرفته است یا مادر خانم شما دایم ساعت ورود و خروج این دختر 25 ساله را چک میکند. معنیاش این است که در این خانه فضای کنترل زیادی حاکم است و خانواده برای حریم شخصی خیلی اهمیت قایل نیستند. بنابراین اگر روزی دیدید همسرتان (دختر این خانواده) دارد پیامکهای تلفن همراه تو را بدون اجازه شما میخواند، نباید شاخ دربیاورید زیرا به حریم شخصی او احترامی نگذاشته بودند که الان او این کار را بلد باشد.
9- در حال حاضر مهمترین دلیل طلاق در ایران مسایل جنسی است. بدون رودربایستی باید هشدار داد که دانش جنسی خود را با کلاسها و کتابهای خوب و سوال کردن از متخصصان بالا ببرید، به شدت تاکید دارم به سلیقه جنسی خود احترام بگذارید؛ مثلا اگر خواستگار شما بسیار لاغر است و شما از فردی توپرتر خوشتان میآید، اگر چیزهای خوب دیگرش را پذیرفته اید، خوب است به او نیز این سلیقه خود را اطلاع دهید تا کمی تغییرش دهد. اصلا خوب نیست که بعدا حسرت چهره و تیپ یکی دیگر را بخورید. خیلی ظریف باید از شباهت نیازهایی از این دست در خود و نامزد مطلع بود تا بعدا گرفتاری ایجاد نشود
از اعتیاد به مواد تا اعتیاد هیجانی
وقتی بلد نیستیم ارتباط برقرار کنیم، بعید است ازدواج خوبی داشته باشیم زیرا ازدواج به مهارتهای ارتباطی بالایی احتیاج دارد. مهارتهای ارتباطی موضوع پیچیدهای نیست.
کوتاه و خلاصه از مهمترین مواردی که هیچوقت درباره ازدواج به شما نگفتهاند.
1- وقتی بلد نیستیم ارتباط برقرار کنیم، بعید است ازدواج خوبی داشته باشیم زیرا ازدواج به مهارتهای ارتباطی بالایی احتیاج دارد. مهارتهای ارتباطی موضوع پیچیدهای نیست. در درجه اول ارتباط با خودمان باید درست باشد. کسی که خودکمبین است ارتباطهایی دارد نه به خاطر عشق و تعهد بلکه به خاطر اینکه ضعفهای درونیاش را پر کند. همسر چنین آدمی همیشه باید طوری عالی باشد که این آدم، اعتمادبهنفس نداشتهاش را از او دریافت کند، این میشود یک رابطه انگلی عاطفی.
2- وقتی خودشیفته هستی، ازدواج نکن زیرا همیشه احساس میکنی حرفهای تو، سلیقه تو، طرز حرف زدن تو، مطالعات تو، دینداری تو، اخلاقیات تو و سکوتهای تو خیلی خاصاند و همسرت باید فعلا تو و رازهای نبوغت را کشف کند.
آدمهای خودشیفته به راحتی توانایی نادیده گرفتن احساسات و شعور دیگران را دارند و ممکن است به خودشان حق بدهند به راحتی خیانت کنند
3- مراقب آدمهایی باش که ظاهر اجتماعی موفقی دارند و خیلی حواسشان به همه جزییات زندگی تو هست! گاهی این افراد زمینه اختلال شخصیتی پارانویا دارند یعنی شک و بدبینی. بدبینها زندگی خود و شما را پس از ازدواج جهنم میکنند. ایشان استعدادی عجیب و هوشی سرشار و عقلی ناقص دارند! تمام هم و غمشان این است که تو در نامزدی قبلی خود چه تجربیاتی داشتهای، کدام رستورانها رفتهای. همه ساعاتی که باید صرف رشد تو در ارتباط عاطفیات شود، حرام قانع کردن یک آدم مریض میشود. در دوره نامزدی میشود رفتارهای افراد شکاک را شناخت. یادت نرود شکاک ویروسی به تو میزند که بعدا توجه نرمال یک آدم نرمال را خیلی کم و ناکافی ببینی.
4- مراقب باش خیلی کمالطلب نباشی زیرا کمالطلب چنان همه چیز را سخت میگیرد (نامزدی،مراسم عروسی، تشریفات بعد از ازدواج) که زندگی جهنم میشود. کمالطلبها فقط وارد بخشهایی از زندگی میشوند که برنده بشوند و لذت بسیاری از فرصتهای ناب زیستن را از دست میدهند.
5- این روزها مراقب "چسبندگی عاطفی" هم باید بود. دختران و پسرانی هستند که به شدت احتیاج دارند که شما حالشان را خوب کنید در حالیکه ما در زندگی خودمان بیشتر موظفیم حال خود را ردیابی کنیم. مردانی این چنین توقع دارند که شما همیشه خوشگل و مرتب و خوشاخلاق باشید. این مردان درکی از همسرشان دارند شبیه مادر. مادر، زنی است که همیشه در دسترس، مهربان و حامی است. همسر اگر این چنین باشد اول از همه خودش در هم میشکند زیرا ما بناست فقط با فرزندانمان تا این حد در دسترس باشیم. برای شوهر باید همسری کرد.
6- هر چقدر نگران اعتیاد به مواد مخدر در نامزدتان هستید، بترسید از اینکه طرف اعتیاد هیجانی داشته باشد یعنی همیشه باید چیزی جدید در زندگیاش باشد تا او احساس رضایت کند. حالا این ممکن است با تغییر زودبهزود شغل و رشته تحصیلی و مطالعات آزاد او باشد یا ممکن است وارد ارتباطهای او بشود و هر از گاهی باید ارتباطی موازی را تجربه کند تا شما را دوست داشته باشد. چنین ازدواجهایی خطرناکند زیرا دایم باید همسرتان را بپایید تا دمی به خمره نزند.
7- شاید از فلسفه ازدواج شنیده باشید. ازدواجی موفق است که همه چیز شما نباشد. ما حال خوبمان را از چند منبع میگیریم: خانواده خود، کار خوب، تحصیلات، تاثیرگذاری اجتماعی، دوستان خودمان و ازدواج. وقتی همه حال خوب خود را به عهده همسر بگذاریم یا نامزدتان به عهده شما بگذارد، بازی بسیار خطرناکی آغاز شده است زیرا هیچ انسانی چنین قابلیتی ندارد که در درازمدت شما را خوشحال نگه دارد.
8- نیمنگاهی به روابط نامزدتان با خانوادهاش بیندازید زیرا الگوی رابطه او با مادر و پدرش کلیدهای زیادی در اختیار شما قرار میدهد. مثلا در دوره نامزدی هر بار که با نامزدتان بیرون رفتهای مادرش 10 بار تماس گرفته است یا مادر خانم شما دایم ساعت ورود و خروج این دختر 25 ساله را چک میکند. معنیاش این است که در این خانه فضای کنترل زیادی حاکم است و خانواده برای حریم شخصی خیلی اهمیت قایل نیستند. بنابراین اگر روزی دیدید همسرتان (دختر این خانواده) دارد پیامکهای تلفن همراه تو را بدون اجازه شما میخواند، نباید شاخ دربیاورید زیرا به حریم شخصی او احترامی نگذاشته بودند که الان او این کار را بلد باشد.
9- در حال حاضر مهمترین دلیل طلاق در ایران مسایل جنسی است. بدون رودربایستی باید هشدار داد که دانش جنسی خود را با کلاسها و کتابهای خوب و سوال کردن از متخصصان بالا ببرید، به شدت تاکید دارم به سلیقه جنسی خود احترام بگذارید؛ مثلا اگر خواستگار شما بسیار لاغر است و شما از فردی توپرتر خوشتان میآید، اگر چیزهای خوب دیگرش را پذیرفته اید، خوب است به او نیز این سلیقه خود را اطلاع دهید تا کمی تغییرش دهد. اصلا خوب نیست که بعدا حسرت چهره و تیپ یکی دیگر را بخورید. خیلی ظریف باید از شباهت نیازهایی از این دست در خود و نامزد مطلع بود تا بعدا گرفتاری ایجاد نشود