دكتر سحر طهباز حسین زاده از پایان نامه ی دكتري تخصصي خود در رشته ی روانشناسی سلامت، با عنوان «مقایسه گرایش شخصیتی خود تخریبی در بیماران اتوایمیون، غیراتوایمیون و غیربیمار» به تاریخ فروردین ماه 1390 دفاع نمودند. پایاننامهي ايشان توسط دكتر نیما قربانی، عضو هیأت علمی گروه روانشناسی دانشگاه تهران هدايت شده است.
چكيدهی پایان نامه
پژوهش حاضر در قالب دو مطالعه مجزا به بررسی گرایشهای شخصیتی خودتخریبی بیماران اتوایمیون، بر اساس فرضیه «همگونی غایی» پرداخته است. در مطالعه نخست، 220 بیمار اتوایمیون، 97 بیمار غیراتوایمیون، و 127 آزمودنی غیر بیمار آزمونهای خودشناسی انسجامی، بهوشیاری، خود مهار گری، مشکلات روابط بین شخصی، آسیب به خود و خرده مقیاس خودآزاری مقیاس بالینی چندمحوری میلون را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد خودشناسی انسجامی بیماران اتوایمیون از هر دو گروه کنترل پایینتر است. از سوی دیگر، پرخاشگری بیماران مبتلا به MS بالاتر از بیماران روماتولوژی و گروه غیر بیمار بود. یافته دیگر این مطالعه حاکی از بالاتر بودن خودآزاری بیماران اتوایمیون نسبت به گروه غیراتوایمیون و غیر بیمار، و بالاتر بودن آسیب به خود بیماران مبتلا به MS از گروه غیر بیمار بود. نظر به تمایز بیشتر بیماران مبتلا به MS در خودتخریبی و بهره گیری از ابزارهای عینیتر و عمقیتر در مطالعه دوم سه گروه بیماران ام اس (30نفر)، غیر ام اس (30 نفر) و نیز گروه غیر بیمار (30 نفر) با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلالات محور دو DSM-IV) SCID-II) و Q-sort روند ارزیابی شدلر- وستن (SWAP-200) از نظر گرایشهای خودتخریبی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون احتمال دقیق فیشر برای SCID-II نشان داد بیماران مبتلا به MS بیش از هر دو گروه کنترل به اختلال شخصیت خودشکست جو مبتلا بودند و نیز میزان اختلال شخصیت مرزی و افسرده در بیماران مبتلا به MS بیش از گروه غیر بیمار بود. نتایج SWAP-200، حاکی از بالاتر بودن نشانگان شخصیت وابسته- قربانی و تعارض جنسی در بیماران مبتلا به MS نسبت به گروه غیر بیمار بود. در نهایت، نمره سلامت روان گروه غیر بیمار از هر دو گروه بیمار بالاتر بود. بر اساس شواهد به دست آمده، مشکلات شخصیتی وابسته به خودتخریبی در بیماریهای اتوایمیون، هم در تبیین و هم مداخلات روانشناختی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
چكيدهی پایان نامه
پژوهش حاضر در قالب دو مطالعه مجزا به بررسی گرایشهای شخصیتی خودتخریبی بیماران اتوایمیون، بر اساس فرضیه «همگونی غایی» پرداخته است. در مطالعه نخست، 220 بیمار اتوایمیون، 97 بیمار غیراتوایمیون، و 127 آزمودنی غیر بیمار آزمونهای خودشناسی انسجامی، بهوشیاری، خود مهار گری، مشکلات روابط بین شخصی، آسیب به خود و خرده مقیاس خودآزاری مقیاس بالینی چندمحوری میلون را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد خودشناسی انسجامی بیماران اتوایمیون از هر دو گروه کنترل پایینتر است. از سوی دیگر، پرخاشگری بیماران مبتلا به MS بالاتر از بیماران روماتولوژی و گروه غیر بیمار بود. یافته دیگر این مطالعه حاکی از بالاتر بودن خودآزاری بیماران اتوایمیون نسبت به گروه غیراتوایمیون و غیر بیمار، و بالاتر بودن آسیب به خود بیماران مبتلا به MS از گروه غیر بیمار بود. نظر به تمایز بیشتر بیماران مبتلا به MS در خودتخریبی و بهره گیری از ابزارهای عینیتر و عمقیتر در مطالعه دوم سه گروه بیماران ام اس (30نفر)، غیر ام اس (30 نفر) و نیز گروه غیر بیمار (30 نفر) با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلالات محور دو DSM-IV) SCID-II) و Q-sort روند ارزیابی شدلر- وستن (SWAP-200) از نظر گرایشهای خودتخریبی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون احتمال دقیق فیشر برای SCID-II نشان داد بیماران مبتلا به MS بیش از هر دو گروه کنترل به اختلال شخصیت خودشکست جو مبتلا بودند و نیز میزان اختلال شخصیت مرزی و افسرده در بیماران مبتلا به MS بیش از گروه غیر بیمار بود. نتایج SWAP-200، حاکی از بالاتر بودن نشانگان شخصیت وابسته- قربانی و تعارض جنسی در بیماران مبتلا به MS نسبت به گروه غیر بیمار بود. در نهایت، نمره سلامت روان گروه غیر بیمار از هر دو گروه بیمار بالاتر بود. بر اساس شواهد به دست آمده، مشکلات شخصیتی وابسته به خودتخریبی در بیماریهای اتوایمیون، هم در تبیین و هم مداخلات روانشناختی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند.
منبع: سايت انجمن روانشناسي ايران
http://iranpa.org/Portal/default.aspx?ta...icleId=288
برای کسی که میفهمد، هیچ توضیحی لازم نیست؛ و برای کسی که نمیفهمد، هر توضیحی اضافه است!