ارسالها: 23
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Feb 2012
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :60 بار در 24 پست
سال تشخيص بيماري : 90دی
دكتر معالج : دکتر نیکان فر
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
سلام دوستان. من همونطور که قبلا هم گفتم از دی ماه سال نود دچار بی حسی سمت راست بدنم بخصوص دستم شدم که روز به روز بدتر میشد. بعد از ام آرای و چند آزمایش دیگه دکترم گفت دچار التهاب مغزی هستی و بهم ده تا آمپول که از طریق سرم تزریق میشد رو تجویز کرد(فکر کنم همون پالس تراپی!!!)و بعدشم یه دوره کلی قرص های ویتامین و پردنیزولون خوردم. بعدش بهم آمپول سینووکسو تجویز کرد که تقریبا ده هفتست که دارم میزنم. اما بهم واضح نمیگه چته. میگه آمپولا رو بزن تا دیگه هیچوقت اون اتفاق برات نیفته. یه دکتر دیگه هم بهم گفت مشکوک به ام اسی.
در هر حال من قبول نکردم که این بیماری رو دارم و میخوام اگر مشکوکم واقعا به ام اس تبدیل نشه اما چطوری؟ من خیلی مطلب خوندم از اینترنت و همین سایت. اما واقعا نمیدونم. دکترم هم فقط بهم گفت از لحاظ روحی آروم باش و یه سری قرص ضد اضطراب و ضد افسردگی بهم داده.
من در حال حاضر دارم رو پایان نامم کار میکنم اونم تو آزمایشگاه که یه محیط بسیار پر سرو صداست. کارم به شدت عقب افتاده و به همین دلیل حداقل باید روزی هشت ساعت کار کنم. اونم بیشترش سرپا.وقتی برا آشپزی ندارم و گاهی غذا درست میکنم. این که میگن تغذیه خیلی مهمه آیا باید دقیقا چه نکاتی رو تو غذاها رعایت کنم.فقط میدونم که باید گرمیجات بخورم. بخاطر درسم و آیندم دچار نگرانی هستم و این چیزیه که دست خودم نیست. وقتی برا ورزش ندارم. میدونم که این شاید یه موضوع تکراری باشه ولی خواهش میکنم توصیه هاتون رو بهم بگید تا در این شرایط چطور با این بیماری مقابله کنم تا به ام اس تبدیل نشه.
ارسالها: 298
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 7311
تشکر های دریافت شده :4999 بار در 1298 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر محمد علی صحراییان
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : تهران
چه طوری وقتی هنوز مشکوکن سینووکسو براتون تجویز کردن؟
( پزشکا کاری رو با اگر و شاید انجام نمیدن! )
ام اس باشه یا نباشه، شما فقط باید کاری کنین که روحیتون خوب باشه.
ام اس اصلن چیز وحشتناکی نیست!
امیدوارم بفهمن مشکل اصلیتون چیه.تا از این نگرانی در بیاین.
در ضمن زیاد بهش فکر نکنین.
درست میشه
اگر بدانيد مردم چقــدر به ندرت فکـر مي کنند
هيچ گاه از اينکه درباره ي شما چه فکـر مي کنند
نگــران نمــي شويــد . . .
ارسالها: 272
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 2988
تشکر های دریافت شده :1696 بار در 436 پست
سال تشخيص بيماري : تیر 89
دكتر معالج : -----------
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت :
اینکه شما ام اس داری یا نه نمی دونم چون پزشک نیستم. ولی اگر به شما گفتن که مشکوک به ام اسی، باید خیلی بیشتر مراقب خودت باشی.
همون طور که خودت خوندی تغدیه و استراحت و آرامش فاکتور های اصلی خاموش نگه داشتن این بیماری یا شاید هر بیماری دیگه است.
عزیزم زندگی چند بعد مختلف داره که انجام پایان نامه یک بخش کوچکی از اونه که در این مقطع زمانی برای تو خیلی پر رنگ جلوه میکنه و تو رو وادار میکنه که به ابعاد دیگه زندگیت بی توجهی کنی. من هم مثله خودت بودم و همیشه انجام این کارا خیلی برام مهم بود و از همه چیم برای کارم میزدم اما بعد از آشنا شدن با ام اس فهمیدم که اشتباه می کردم.
الان از حجم کارم کم کردم نه اینکه بیماریم من رو ناتوان کرده نه، خیلی هم حالم خوبه و اگه اراده کنم می تونم روزی 20 ساعت هم مثل قبل کار کنم ولی ترجیح می دم آهسته و پیوسته حرکت کنم. چون برای انجام همون پایان نامه نیازمند سلامتی کاملم برای لذت بردن از نتیجه کارام باید سالم باشم.
پس :
آروم باش
به اینکه ام اس داری یا نه فکر نکن
داروهات رو درست مصرف کن
هر علائمی رو سریع با پزشکت در میون بزار
حتما غذای تازه وسالم مصرف کن(به هیچ وجه غذای فست فود یا یک شب مونده نخور یه ساندویچ نون و پنیر سبزی یا یه معجون عسل به همه اینا ارجحیت داره)
بهتره به بحث غداها مراجعه کنی دوستان پیشنهاد های خوبی اونجا ارائه دادن.اگه وقت نداری خوردن گرمی جاتی مثل خرما و عسل و گردو بادام در حین کار در آزمایشگاه هم بهت انرژی میده و هم در بهبود بیماریت کمک میکنه نیازی به پخت و پز نداره وزمانی هم نمی بره.
حتما هر نیم ساعت یک بار سر کار به خودت استراحت بده
نگران تموم شدن کارت نباش، استرس نه تنها باعث پیشرفت بیماری میشه بلکه حتی مانع پیشرفت کار پایان نامت میشه.
تمام این استراحت ها و مراقبت ها آخرش شاید 1 یا 2 ماه کارت رو عقب بندازه. پس بدو بدو کردن ارزشش رو نداره
امیدوارم همیشه سلامت باشی.
با درد بساز چون دواي تو منم، در كس منگر كه آشناي تو منم
ارسالها: 616
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 7936
تشکر های دریافت شده :9655 بار در 3933 پست
سال تشخيص بيماري : 84
دكتر معالج : torabi
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2012/04/14, 06:17 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/04/14, 06:18 PM، توسط فرناز.)
میدونی من چرا نمیدونم چی باید جواب سوال شماروبدم؟
چون در بعضی شرایط دکتر تشخصیص میده جواب مریض وواضح نده.وفقط بخاطر خودبیمارهستش.نه نادانی دکتر
ایمان بدکترت بیارتا نتیجه بگیری.بعدهم بدون بیماری ام اس فقط ریشه عصبی داره مواظب اعصابت باش
اگر قسمت شماهم ام اس بود غصه نخور
[ثبت احوال در شناسنامه ام همه چیز را ثبت کرده است جز احوالم را .. !![
ارسالها: 1,121
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Jul 2010
تشکر های اهدا شده: 2428
تشکر های دریافت شده :3802 بار در 1226 پست
سال تشخيص بيماري : اردیبهشت 89
دكتر معالج : نوریان
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : .
من می دونستم ام اس دارم دکتر اولیم یکمی ... عوضش کردم دومیه تو پروندم نوشت : ام ار ای به نفع ام اس
انگار فوتباله !
پایان نامه هم من فروردین پارسال تحویلش دادم خیلی هم عذابم داد استاد گاگولی بود خدا خیرش بده یا نده ؟ ولی عذابم داد اینقدر که حتی دیگه نمی خوام ریختش رو ببینم ، جالبه من رو پروژه خودم که کار می کردم هم زمان پروزه سه نفر دیگه دستم بود 2 تاشون تحقیقاتی بودن یکی شونم مثل خودم بود. اونا 20 شدن به من داد 16.5
نتیجه گرفتم فشار نیارم به خودم فایده نداره ، فقط بایس با استادهای دانشگاه های ایران به صورت پاچه خواری برخورد کنید تا راحت نمره بدن ، چون اصلا سوادشون در حد شما نیست ، اطلاعات شون واسه 3 - 4 سال قبل شماست ... اینو جدی می گم چون واقعا هست !!!
یک استاد درجه یک دانشگاه درجه ایران به من گفت : توت جان واسه ایران زیاد خودت رو به زحمت ننداز ، اینجا هرچقدر هم استاد معلوماتش در حد عالی باشه ولی بازم فقط چون می خواد ارزش یابی خودش رو پایین نیاره مطمئن باش بهت نمره خوبی میده .
بیخیال باش ، همین الآن پایان نامه یک عدد خانم محترم دستمه که ایشون اصلا عین خیالش هم نیست ، من بیشتر از اون استرس دارم
باور کن همون خانم بیست میشه .
بیخیال باشی بهتره ، واسه غذا هم من که همه چی می خورم البته فست فود و اینا رو هر دو - سه ماهی یک بار چون زیاد علاقه مند نیستم.
موفق باشید
Free chees is found on the mousetrap
To catch anything you want you must pay it's worth
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23485 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
آرامش خیال ، دوری از اضطراب ، دوری از افکار مزاحم ، امید و اعتماد به خود، ورزش و تغذیه مناسب
به دست آوردن آرامش اعصاب به هر صورت ،یا با دمکرده های گیاهی و یا دارو حتما لازمه.
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 23
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Feb 2012
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :60 بار در 24 پست
سال تشخيص بيماري : 90دی
دكتر معالج : دکتر نیکان فر
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
ممنونم از همه دوستانی که راهنماییم کردن. آخر این ماه کار آزمایشگاهی پایان نامم به امید خدا تموم میشه. بعدش میخوام فقط به خودم برسم و استرس اینو نداشته باشم که پایان نامم کی تموم میشه. شنا و یوگا وتغذیه صحیح در اولویت قرار میگیرن. مطمئنم که بیماریم به ام اس تبدیل نمیشه. دیگه خیلی از چیزایی که قبلا براشون ناراحت میشدم برام بی معنی هستن. برا چیزهایس بی اهمیت خودمو ناراحت نمیکنم.
ارسالها: 111
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Mar 2012
تشکر های اهدا شده: 1085
تشکر های دریافت شده :379 بار در 136 پست
سال تشخيص بيماري : 2011
دكتر معالج : دکتر عظیمی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
(2012/04/14, 02:12 PM)aybeniz نوشته است: سلام دوستان. من همونطور که قبلا هم گفتم از دی ماه سال نود دچار بی حسی سمت راست بدنم بخصوص دستم شدم که روز به روز بدتر میشد. بعد از ام آرای و چند آزمایش دیگه دکترم گفت دچار التهاب مغزی هستی و بهم ده تا آمپول که از طریق سرم تزریق میشد رو تجویز کرد(فکر کنم همون پالس تراپی!!!)و بعدشم یه دوره کلی قرص های ویتامین و پردنیزولون خوردم. بعدش بهم آمپول سینووکسو تجویز کرد که تقریبا ده هفتست که دارم میزنم. اما بهم واضح نمیگه چته. میگه آمپولا رو بزن تا دیگه هیچوقت اون اتفاق برات نیفته. یه دکتر دیگه هم بهم گفت مشکوک به ام اسی.
در هر حال من قبول نکردم که این بیماری رو دارم و میخوام اگر مشکوکم واقعا به ام اس تبدیل نشه اما چطوری؟ من خیلی مطلب خوندم از اینترنت و همین سایت. اما واقعا نمیدونم. دکترم هم فقط بهم گفت از لحاظ روحی آروم باش و یه سری قرص ضد اضطراب و ضد افسردگی بهم داده.
من در حال حاضر دارم رو پایان نامم کار میکنم اونم تو آزمایشگاه که یه محیط بسیار پر سرو صداست. کارم به شدت عقب افتاده و به همین دلیل حداقل باید روزی هشت ساعت کار کنم. اونم بیشترش سرپا.وقتی برا آشپزی ندارم و گاهی غذا درست میکنم. این که میگن تغذیه خیلی مهمه آیا باید دقیقا چه نکاتی رو تو غذاها رعایت کنم.فقط میدونم که باید گرمیجات بخورم. بخاطر درسم و آیندم دچار نگرانی هستم و این چیزیه که دست خودم نیست. وقتی برا ورزش ندارم. میدونم که این شاید یه موضوع تکراری باشه ولی خواهش میکنم توصیه هاتون رو بهم بگید تا در این شرایط چطور با این بیماری مقابله کنم تا به ام اس تبدیل نشه.
به نظرم با این توضیحاتی که دادی باید دکتر خوبی باشه میشه بهش اعتماد کرد.من فکر کنم باید کمی بیشتر به فکر خودت باشی .حالا اگه از دکترای دیگه یا بچه ها دیگه که تجربه بیشتری دارن مشاوره بگیری بد نیست .
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم , موجیم که آسودگی ما عدم ماست ....