ارسالها: 518
موضوعها: 143
تاریخ عضویت: May 2010
تشکر های اهدا شده: 1625
تشکر های دریافت شده :3627 بار در 894 پست
سال تشخيص بيماري : 1380
دكتر معالج : دکتر آیرملو و دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده : متوترکسات
محل سکونت : تبریز ـ الآن تهران
منم مثل آنارام، پوف صورت و جوشهاش و ولع شدید به خوردن یادم هست و بعدش هم تنگی نفسهای شبانه و بیخوابیهاش و نیاز مبرم به دستشویی یادمه. فقط بعد از تزریق تتراکوزاکتاید شنگول میشدم
یک چیزی! وقتی آونکس میزدم شبهای تزریق ناپروکسن میخوردم چون به مسکنهای دیگه جواب نمیدادم. بعد عین اینایی که از اون اسمش را نبر میزنن ها! رو هوا بودم ... هنوزم اینطورم و ناپروکسن بدجوری شنگول منگولم میکنه! واسه همین خیلی خیلی خیلی به ندرت ازش استفاده میکنم!
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
ارسالها: 449
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 439
تشکر های دریافت شده :1869 بار در 644 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : kasmayi
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
سلام منم کورتون زدم چشمم خیلی بهتر شده و 4 ماهه که چشمم خیلی کم تار میشه
دارم دلشوره میگیرم
چقدر دنیات ازم دوره
پس چرا هیچ بارونی
تورو از من نمیشوره
ارسالها: 142
موضوعها: 6
تاریخ عضویت: Jul 2010
تشکر های اهدا شده: 502
تشکر های دریافت شده :495 بار در 169 پست
سال تشخيص بيماري : 87
دكتر معالج : امید بخدا
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : قزوین
من به دکترم گفتم سرگیجه دارم ولی شدید نیست ،کورتون بزنم یا نه ؟گفت ما سعی میکنیم علامتهای گذری و غیر جدی رو با درمان علامتی و داروهای غیر کورتون برطرف کنیم و کورتون برای وقتیه که این روش موثر نباشه.
بادباچراغ خاموش کاری ندارد،اگردرسختی هستی بدان که روشنی...
ارسالها: 1,185
موضوعها: 55
تاریخ عضویت: Jun 2009
تشکر های اهدا شده: 2761
تشکر های دریافت شده :7724 بار در 1749 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
خیلی خوبه که یه دکتری توانایی این و داشته باشه که بتونه با درمان های علامتی مشکل رو رفع کنه و حمله نکنه به کورتون
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2
ارسالها: 102
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Mar 2011
تشکر های اهدا شده: 263
تشکر های دریافت شده :213 بار در 76 پست
سال تشخيص بيماري : 83
دكتر معالج : آیراملو
داروي مورد استفاده : رسیژن
محل سکونت : تبریز
2011/05/25, 11:06 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/05/27, 10:47 PM، توسط successful.)
سلام . هنوز از عوارض کورتون خلاص نشدم.می خوام تا یادم نرفته بنویسم.چون هفت سال پیش هم استفاده کرده بودم.
انسان موجود فراموشکاریه ومن اگه یادم نرفته بود که چی سرم اومده خیلی بیشتر مواظب خودم می بودم.
حالا گوش کنید از عوارض...
چهار روز اول ،صبح وشب همراه سرم در عرض یک ونیم ساعت
وشانزده روز بصورت قرص:
4روز نصف صبح نصف شب
4روز یک چهارم صبح یک دوم شب
4 روز یک چهارم صبح یک چهارم شب
4 روز یک چهارم صبح
قطع دارو
روز هایی که سرم می زدم چهره ام خیلی خوش آب ورنگ شده بود.
اما از هفته دوم صورتم شروع به پف کرد والان بعد دقیقا 23 روز از شروع مصرف داره کمتر می شه اما هنوز ضایعه
اشتهای فوق العاده شدید !!!!!!!!!!!!! تجربه وحشتناکی بود.چند کیلویی وزن اضافه کردم شاید 3 یا 4 کیلو
از همون اول تعرق فوق العاده شدیدی داشتم بطوریکه خیس خیس آب می شدم وملافه ها بوی دارو گرفته بود/
رفته رفته با کاهش دوز تعرقم کمتر شد .
چشم هام حالت نزدیک بینی بسیار شدیدی پیدا کرده بود وهفته اول با عینک راه می رفتم.(0.75 دوربین-از 6 سال پیش قبل داشتم ولی اصلا لازم نمی شد.)
شب ها خصوصا تپش قلب شدیدی داشتم .
به سختی نفس می کشیدم.
فعالیت های فکری برام براحتی سابق نبود.
سه شب تا صبح نتونستم بخوابم.
وکلا خواب درست حسابی که نداشتم ولی وقتی هم که خوابم می برد به خاطر مثانه مبارک بیدار می شدم.
موهای صورت و گردنم زبر وضخیم شدند.
لرزش دست هم کم وبیش داشتم.
اضطراب فوق العاده شدید واسترس ، بالا رفتن میزان حساسیت
تقریبا از هفته دوم افسردگی شدید وبا عرض معذرت یه هاپوی واقعی شدم!
اینقدر تعادل روحیم به هم ریخته بود که هفته دوم درمان یه شب تا صبح گریه کردم
سیستم ایمنی بدنم فوق العاده پایین اومده با یه نسیم 37 درجه هم سرما می خورم تا چه برسه به یه هوای ملایم بهاری!!
اینا عوارض قابل احساس بود حالا چی بر سر کلیه و کبدم اومده خدا داند.
در ضمن من تا قبل از اولین مصرف کورتون چشم هام مشکل نداشت ولی چند ماه بعداز اون دکتر 0.75 عینک دوربین برام نوشت
اما بی حسی تقریبا نصف بدنم تا حد قابل قبولی خوب شده!
تا شقایق هست زندگی باید کرد.
ارسالها: 272
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 2988
تشکر های دریافت شده :1696 بار در 436 پست
سال تشخيص بيماري : تیر 89
دكتر معالج : -----------
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت :
2011/05/25, 11:51 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/05/26, 12:04 AM، توسط MFhealth.)
نمی دونم چرا من با شما ها کلی فرق داشتم.من دل درد شدید گرفته بودم.نفس کشیدن سخت شده بود و چشمام ضعیف تر.در عرض 4 روز،6 کیلو وزن اضافه کرده بودم که دکتر باورش نمی شد!
خیلی هم خوشگل شده بودم یادمه که بین تزریق ها از بیمارستان اومدم بیرون رفتم عروسی دوستم و چون بی حوصله بودم حتی کوچکترین آرایشی نداشتم ولی خداییش خیلی خوشگل شده بودم.و بعد از تموم شدن تزریقات راه رفتن سخت شده بود و گیج و منگ بودم و همش می خوابیدم و کلی دست وپام پف کرده بودم و تا موقعی که پف ها خوابیدن و وزنم برگشت سر جاش بی حال بودم و همش می خوابیدم.البته 3 هفته بعدش صورتم پر جوش شده بود که سابقه نداشت انگار آبله مرغون گرفته باشم(عوض اون خوشگلی در اومد).تنها نقطه مثبتش این بود که علایم کمتر شدند.
من که واقعا شک کردم اونی که به من می زدن کورتون بوده،آخه چرا عوارض من با شما ها فرق داشته و حتی در بعضی موارد بر عکسه!؟
با درد بساز چون دواي تو منم، در كس منگر كه آشناي تو منم
ارسالها: 449
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 439
تشکر های دریافت شده :1869 بار در 644 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : kasmayi
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
دارم دلشوره میگیرم
چقدر دنیات ازم دوره
پس چرا هیچ بارونی
تورو از من نمیشوره
ارسالها: 11
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2012
تشکر های اهدا شده: 24
تشکر های دریافت شده :61 بار در 23 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : محمد رضا معتمد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
ولی من بعد از کورتون به سرعت خوب نشدم اتفاقا تا چند وقتی کندی حرکت و تاری چشم را داشتم البته چند وقت زیاد نبود شاید در حدود یک ماه و شاید چند روزی کمتر ولی خدارو شکر گوش شیطون کر بعد کاملا دیدم برگشت الان حدودا از حمله ای که به چشم راستم زد و کاملا بینایی چشم راستم ازم گرفت حدود 4 سالی میگذره ولی خداروشکر دید من کاملا خوبه و هیچ مشکلی ندارم از نظر حرکتی هم مشکلی ندارم فقط قسمت راست بدنم ضعیف تر از قست چپ بدنم هست که این هم در اثر یه استرس شدید به وجود اومد فقط ضیعف تر ولی اذیتم نمی کنه البته ام اس مشکلات خودش داره هرزگاهی حالم بد می شه محل نمی دم یه روزی توی یه مکان اروم به خودم استراحت میدم و انرژی کسب می کنم خودش برطرف می شه تازه بعضی مواقع که کار دارم وقت استراحت ندارم فقط بهش بی اعتنایی میکنم باور کنید بعضی مواقع از رو میبرمش .......
ارسالها: 176
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Aug 2010
تشکر های اهدا شده: 9148
تشکر های دریافت شده :2102 بار در 448 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : دکتر ارزانی
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : ایران
منم بعد از پالس تراپی این چیزایی که می گید اصلا برام پیش نیومد،تازه بعد از دو،سه ماه ، بیناییم کم کم برگشت.تازه فکر کنم حافظه ام ضعیفتر شده،فکر کنم کورتون سفارشی براتون زدن !!!!!
ارسالها: 7
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2012
تشکر های اهدا شده: 13
تشکر های دریافت شده :37 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دكتر رنجبر
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : شيراز
2012/10/25, 12:53 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/10/26, 01:50 AM، توسط Hichkas.)
من بعد از پالس تراپي فقط يـــــــــه ذره بيحسي دستم كمتر شد.... ولي چشمام تار شدن. كلي هم جوش زدم. رنگ پوستم مث جنازه ها شده بود! خواب درست حسابي هم نداشتم.
نه چاق شدم نه پف كردم!