ارسالها: 33
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2014
تشکر های اهدا شده: 1510
تشکر های دریافت شده :2086 بار در 410 پست
سال تشخيص بيماري : ***
دكتر معالج : hBB/Ruhn!
داروي مورد استفاده : ام اس ندارم
محل سکونت : تهران
(2014/06/22, 11:24 PM)tinookhe نوشته است: هیشکی سخترازمن نبوده 1هفته مونده بود به نامزدیم که فهمیدم وهرچی ام به نامزدم گفتم ومیگم ام اس دارم اصلا اهمیت نمیده ومیگه آخه تو که چیزیت نیس ام اس کیلوچند
همسر آينده شما بنظر آدم خوش فكرى مياد كه ميدونه براى سنجيدن آدما بايد از ويزكىهاشون معدل كرفت و درشما اونقدرى ويزكياى خوب و مطلوب ديده ك ميكه ام اس كيلو جند...
ام اس كيلوجند?!!
جز آستاان توام در جهان پناهی نییست
سر مرا به جز این در حواله گاهی نییست
ارسالها: 289
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: May 2014
تشکر های اهدا شده: 733
تشکر های دریافت شده :2172 بار در 640 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : فرشته خانوم
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اصفهان
ارسالها: 514
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Nov 2012
تشکر های اهدا شده: 833
تشکر های دریافت شده :2024 بار در 653 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : ***فرشته جون***
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ماب
محل سکونت : اصفهان
(2014/06/22, 11:24 PM)tinookhe نوشته است: هیشکی سخترازمن نبوده 1هفته مونده بود به نامزدیم که فهمیدم وهرچی ام به نامزدم گفتم ومیگم ام اس دارم اصلا اهمیت نمیده ومیگه آخه تو که چیزیت نیس ام اس کیلوچند
قدر این شوهر رو بدون!!! از این آدمها کم پیدا میشن
خوش به حالت
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز !؟
میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم
ارسالها: 12
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2014
تشکر های اهدا شده: 120
تشکر های دریافت شده :54 بار در 16 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : مقبولی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : همه جای ایران سرای من است
سلام کلی گریه کردم
ولی بعد کلی حیف اومد بخاطرگریه های از دست رفتم الان خیلی شادم
آنچیز که مرا قویتر نمیکند، نمیتواند مرا نیز از پای درآورد
ارسالها: 538
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: May 2012
تشکر های اهدا شده: 5157
تشکر های دریافت شده :5198 بار در 942 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر پاکدامن
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
مگه کسی هم هست که مثلاً خوشحال شده باشه از چیزی که شنیده ؟؟؟؟
دردهایت را دورت نچین تا دیوار شود .......
زیر پایت بگذار تا پله شود .....
ارسالها: 19
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 190
تشکر های دریافت شده :215 بار در 95 پست
سال تشخيص بيماري : 90
دكتر معالج : الطافی
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت :
اولین بار دکتر بهم گفت شوکه شدم خیلی گریه کردم برام همه چی تموم شده بود ولی الان کنار اومدم باهاش با اینکه خانوادم هنوز ناراحتن
غمگین مباشید چرا که خوشبختی میتواند از درون تلخترین روزهای زندگی شما زاده شود
ارسالها: 9
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 49
تشکر های دریافت شده :48 بار در 10 پست
سال تشخيص بيماري : مشکوک به ام اس
دكتر معالج : دکتر امیری
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : خوزستان
سلام.روزای اولی که پای راستم بی حس شد تو اینترنت دنبال علت گشتم وبه ام اس رسیدم وبعد نشستم تجربه های بیمار هارو خوندم وگریه کردم
[/align] .یه سره هم رفتم پیش دکتر مغزواعصاب وام ار اآی دادم.حالا که تقریبا یه ماه طی شده به اون شبی که جواب روگرفتم خنده ام می گیره.ااآخه هم خانواده خودم وهم خانواده شوهرم جمع بودند خونه ما ,ومن چنون معرکه ای راه انداخته بودم که کوچیک وبزرگ گریه می کردند.اآخه من یه کوچولویی شیطونم وشاد, گریه این طوری کسی ازم ندیده
بود,
ارسالها: 24
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 171
تشکر های دریافت شده :97 بار در 31 پست
سال تشخيص بيماري : 1383
دكتر معالج : دکتر احمد نگهی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
2014/07/10, 10:36 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/07/10, 10:40 PM، توسط تندیس.)
منم از دکترم شنیدم...انتظار همچین خبریو داشتم
(2014/06/30, 12:57 PM)hilda نوشته است: مگه کسی هم هست که مثلاً خوشحال شده باشه از چیزی که شنیده ؟؟؟؟
من احساس بدی نداشتم.خیلی زودم باهاش کنار اومدم.
الانم باهم رفیقیم...قول داده زیاد اذیتم نکنه
ارسالها: 57
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2014
تشکر های اهدا شده: 864
تشکر های دریافت شده :1208 بار در 430 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : تهران
من با یکی از دوستام رفتم پیش دکتر خانوادگیمون که دکتر اورژانس بیمارستان پاسارگاد بود اونموقع. بعد معاینه ام آر آی نوشت که یه حسی بهم گفت ام اس دارم.به دوستم گفتم مسخرم کرد. چون کوچکترین اطلاعاتی از ام اس نداشتیم و فقط حس میکردم.
جواب ام آر آی رو با همون دوستم گرفتیم رفتیم پیش دکتر که اول نمی خواست بگه جریان چیه.بهش گفتم احساس میکنم ام اس دارم که اول گفت ام اس نیست شبیه ام اسه
منم تا 2 سال فکر میکردم مریضیم شبیه ام اسه
ولی حال خوبی نداشتم تا یه مدت تا باهاش کنار اومدم و الان ازش خیلی راضیم
روزام سخته ولی دنیام شیرین
ارسالها: 169
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 1416
تشکر های دریافت شده :2267 بار در 319 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت : تهران
من بعد دو هفته فهمیدم در حالی که خانوادم میدونستن.وقتی دکترم بهم گفت تا پنج دقیقه کاملا هنگ بودم و اصلا نمیفهمیدم چی میگه ولی بعدش اوکی شدم و مامانم گفت حرف این دکترا فقط حرفه اگه خودت بخوای و تلاشت رو بکنی مطمنا زود خوب میشی بعدش منم تمام تلاشم رو کردم و الانم نتیجه اش عالیه