ارسالها: 56
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2014
تشکر های اهدا شده: 101
تشکر های دریافت شده :483 بار در 113 پست
سال تشخيص بيماري : 1393
دكتر معالج : دکتر احمد چیت ساز
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت : اصفهان
2014/07/29, 12:55 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/07/29, 12:56 PM، توسط الهام2324.)
روزگارا :
تو اگر سخت به من گیری ,
با خبر باش که پژمردن من آسان نیست...
گرچه دلگیر تر از دیروزم ,
لیک باور دارم :دلخوشی ها کم نیست ...
زندگی باید کرد ....
ارسالها: 155
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Nov 2013
تشکر های اهدا شده: 3646
تشکر های دریافت شده :4970 بار در 1648 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : دکترحجتی
داروي مورد استفاده : رسیژن
محل سکونت :
2014/08/15, 06:31 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/08/15, 06:33 PM، توسط مریم۷۲.)
این که اون اول چطوری خودم قبل از رفتن به دکتر به دلم برات شد که ام اس دارم و اطمینان پیدا کرده بودم بماند...
اما اون روزی که قرار شد بستری شم بیمارستان تا با گرفتن آزمایش و ... تشخیص بدن دقیقا چم شده یادمه داشتم بیمارستان رو سرم خراب میکردم!!
دقیقا اولین هفته بعد از 13به در بود که دیگه مدرسه ها باز شده بود ،همین که پام رو گذاشتم تو بیمارستان اشکم در اومد همش داد و فریاد میکردم که من چرا باید این جا باشم..
من الآن باید سر کلاسم باشم ...
باید سر درسام باشم...
پیش دوستام باشم..
از درسام عقب میفتم،من میخوام درس بخونم
یه پرستاری دید که من ول کن نیستم اومد سمتم دستشو گذاشت رو دهنم گفت عزیزم تو چته ؟ چه خبرته ؟ همه اینایی که این جان عین تو هستن و ...
منم همچی هلش دادم وگفتم اینا همشون هم سن مامان و مادر بزرگم هستن،من همش15 سالمه و من چرا باید الآن این جا باشم ، اوووووه وکلی حرفای دیگه در مورد درسو جایی که دلم میخواست قبول شم و بلند بلند براش گفتم
اون بخت برگشته هم دهنش باز موند و رفت و تا این که یکی از خانم هایی که دخترش بستری بود اومد پیشم من رو کم کم آروم کرد..
عجب دوره ای بود من چه فکرایی داشتم
الآن خندم میگیره
فکر میکردم دیگه نمیتونم درس بخونم
هرچند به چیزی که میخواستم نرسیدم ولی الآن هم در جایگاه خوبی هستم که اون روز تو بیمارستان فکرم به این جا نمی رسید
...
ارسالها: 40
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1410
تشکر های دریافت شده :3452 بار در 872 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : محمد عبدلي
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
سلام
من يه تجربه تلخ توي ام اس دارم و اون هم زن پسر عموم بود كه به نوع سختي از ام اس مبتلا بود و اصلا" هم دارو استفاده نمي كرد
و بعد از مدتي هم از دنيا رفت
من هم منتظر بودم كه آره ولي الآن چند ساله كه آره نميشم نمي دونم چرا
ولي روزهاي اول همش منتظر بودم كه امروز يا فردا ولي خدارو شكر الاآن چند ساله كه هيچ اتفاق خاصي برام نيوفتاده خنده ام ميگيره
گر ببري به سروري بر سر زلف جان من
زنده شوم به يك نفس از دم جان فضاي تو
ارسالها: 201
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2013
تشکر های اهدا شده: 8720
تشکر های دریافت شده :8999 بار در 2355 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر مسعود اعتمادی فر
داروي مورد استفاده : بتافرون - Bayer Ag
محل سکونت : اصفهان
بیا و همیشه کنارم بمان.کنارم که باشی
یعنی<رسما تعطیلی تمام دردها>
ارسالها: 525
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 19003
تشکر های دریافت شده :23964 بار در 8184 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر حمیدرضا ترابی
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : تهران
احساس خاصی نداشتم ... گریه نکردم و خوشحال هم نشدم.
اصلا برام مهم نبود!
ارسالها: 533
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1498
تشکر های دریافت شده :1540 بار در 610 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : متخصص
داروي مورد استفاده : اکتوریف
محل سکونت :
ارسالها: 35
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2014
تشکر های اهدا شده: 459
تشکر های دریافت شده :675 بار در 307 پست
سال تشخيص بيماري : 1392
دكتر معالج : خدا
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
بعضی حرف ها را باید "زد"
بعضی حرف ها را باید "خورد"
چه میکشد دل میان این زد و خورد...
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23484 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
احساس خیلی خوبی پیدا کردم !!
دکتر هیچوقت بهم نگفت ام اس داری ، هنوزم نگفته !
سال اول خودم پیش قدم شدم و بهش گفتم !
ولی گفت نه ما که هنوز ام اس تشخیص ندادیم، جواب آزمایشا بیاد تا بعد !
گفتم چی دیگه ممکنه باشه ؟ گفت خیلی چیزا ممکنه مثلا لوپوس ، و یه سری اسمای دیگه که یادم نیست !
منم دیدم ام اس بهتر و آشناتره گفتم نه از همون ام اس لطفا !
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 43
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
تشکر های اهدا شده: 482
تشکر های دریافت شده :319 بار در 99 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : دکتر محمدعلی صحراییان
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : کرج
ارسالها: 29
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1892
تشکر های دریافت شده :372 بار در 144 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : دکتر مژدهی پناه
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : قزوین
اولین حمله و بستری شدنم مصادف بود با تشخیص، قبل از اینکه کسی بگه خودم حدس می زدم و دکتر و پرستارام خیلی اصرار داشتن که الان وقت خوبی نیست برای این حرفها ولی وقتی دیدن خیلی اوکی دارم از این بیماری حرف می زنم و تاثیر بدی روم نداره دکترم گفت همون که خودت می گی منم گفتم ای بابا از اول می گفتین دیگه چیزی نیست که . حس آسودگی که چیز بدتری نیس
نیکی هنری نیست به امید تلافی
احسان به کسی کن که به کار تو نیاید
|