ارسالها: 33
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jun 2013
تشکر های اهدا شده: 204
تشکر های دریافت شده :175 بار در 38 پست
سال تشخيص بيماري : 88 همسرم
دكتر معالج : عابديني
داروي مورد استفاده : آزارام
محل سکونت : ساري
(2013/10/18, 07:25 PM)paeazan نوشته است: نگار جون چرا فک میکنی هممون خوبیم؟
من هم خوب نیستم فقط دلیلی ندیدم که بیام بنویسم خوب نیستم
من 3 - 4 ساله عدم تعادل دارم.بهترین حالم نیمه ی دوم پارسال بود که IVIG میزدم.قدرتم عالی شده بود میتونستم روزی 3 ساعت و نیم ورزش کنم و نیم ساعت با سنگین درجه ی دوچرخه رکاب بزنم اما باز عدم تعادلم رو داشتم نمیتونستم حتی چند قدم راه برم که تعادلم بهم میخوره
رفتم شیراز یه فلوشیپ ام اس گفت شیراز هر دکتری بری برات IVIG نمینویسه و برام کوپامر نوشت.کوپامر داغونم کرد.ماه اول چندبار افتادم و حتی 5 دقیقه هم نمیتونستم ورزش کنم اما یه کم بهتر شدم بتدریج اما هنوز هم نمیتونم با درجه ی سنگین رکاب بزنم! من نمیدونم چرا اون فلوشیپ به اون شدت IVIG رو رد کرد
و من همچنان دارم دارویی رو که فلوشیپ برام نوشت و دکتر فعلیم میگه استفاده میکنیم به امید اثر گذاشتنش و بهتر شدنم
من عدم تعادل دارم چون در مخچم پلاک دارم.اون فلوشیپ اسفند بهم گفت پلاکات چندان فعال نیستن، بزرگن و جاشون بده
نگار جون بعضی چیزها دلبخواهی نیست من چند ماهه که برای حفظ استقلالم مجبور شدم عصا بگیرم دستم.هر چند با عصا هم بیرون که میرم باز باید کسی کمکم کنه یا دستم رو بگیرم به دیوار
بیحسی تقریبا ندارم.مشکل چشمی ندارم بخاطر ام اس
4 سال پیش که بیماریم پیشرفت کرد دکتر برام نوانترون (از داروهای شیمی درمانی) نوشت که به دلیل عارضه ای که برام داد نتونستم استفاده کنم هنوز هم هر دکتری میرم بهم میگه تنها دارو برای نوع ام اس تو نوانترونه و من نگرانم که بیماری قلبی هم به ام اسم اضافه بشه.اگ میشد اونو استفاده کنم الان حالم خیلی بهتر بود
شما گفتی شیمی درمانی استفاده نمیکنی دیگه اما
ایماتینیب هم جزء داروهای شیمی درمانیه
به یه دکتر خوب اعتماد کن و هر دارویی گفت استفاده کن.ایشالله که بتونی ازش نتیجه بگیری
سلام شوهر من از وقتي داره كوپامر ميزنه روز به روز داره بدتر ميشه اصلا مشكلات چشمي نداشت ولي الان دوبيني پيدا كرده و راه هم نميتونه بره مي خواد امروز دكتر بره كه ديگه كوپامر نزنه چون تو 2هفته به اندازه 2سال بدتر شده
ارسالها: 1,893
موضوعها: 218
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 19905
تشکر های دریافت شده :25115 بار در 6064 پست
سال تشخيص بيماري : شروع84-تشخیص85
دكتر معالج : نیک سرشت - محمدیانی نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : خوزستان
(2013/10/19, 12:32 PM)sara2 نوشته است: (2013/10/18, 07:25 PM)paeazan نوشته است: [/align]
سلام شوهر من از وقتي داره كوپامر ميزنه روز به روز داره بدتر ميشه اصلا مشكلات چشمي نداشت ولي الان دوبيني پيدا كرده و راه هم نميتونه بره مي خواد امروز دكتر بره كه ديگه كوپامر نزنه چون تو 2هفته به اندازه 2سال بدتر شده
فک نکنم اینجا جاش باشه اما خب جواب میدم.با وجودی که جواب پ خ شما رو دادم
من اولش که شروع کردم بد بودم اونقدر که 5 دقیقه هم نمیتونستم ورزش کنم و زود خسته میشدم.الان بهتر شدم اما هنوز مثل قبل از کوپامر نشدم.منتظر تاثیرش هستم با نظر دکترم
حتما به دکترش مراجعه کنه.شاید دارو بهش نساخته که حالش بد میشه
یکی از دوستای من با من کوپامر رو شروع کرد اما چون با کوپامر حالش بد شد زیر نظر یه دکتر دیگه کوپامر رو قطع کرد
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد
ارسالها: 222
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Jun 2013
تشکر های اهدا شده: 3202
تشکر های دریافت شده :1659 بار در 368 پست
سال تشخيص بيماري : ١٣٩٢
دكتر معالج : صحرائيان، ناصر مقدسى
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت : خیلی نزدیک - خیلی دور
(2013/10/18, 05:37 PM)negar7783 نوشته است: عزیزم مشکل من فقط خستگی نیست.سنگینی وبی حسی پاهام به اضافه عدم تعادل به اضافه خستگی واسپاسم شدید.یه ساله که بدون کمک ازخونه بیرون نرفتم چون تو پیام قبلیم هم نوشتم به سختی پنجاه متربدون کمک راه میرم.عصا وواکرو ویلچرهم که اصلا دلم نمیخواد استفاده کنم.ولی به هرحال از راهنمایی هات خیلی ممنونم.کاش بتونم بازم به روزای خوبم برگردم.
میدونم دوست جون. منظورم از خستگی خستگی جسمی نبود. منظورم خستگی از شرایط بود که همه وقتی شرایط یهو تغییر میکنه تا به شرایط جدیدمون مسلط نشدیم، دچارش میشیم.
برات آرزوی موفقیت میکنم
... I'm a fighter ...
"از پیش غصه خوردن ، دوبار غصه خوردن است."
ارسالها: 185
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Apr 2012
تشکر های اهدا شده: 2265
تشکر های دریافت شده :4044 بار در 811 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر حسين اشرفيان
داروي مورد استفاده : سینووکس - سیناژن
محل سکونت : کرج
والا من از همون اولشم مشکلی نداشتم
...الانم همینطور..خداروشکر ملالی نیست....کلا نخودی ام
...
ولی از ام اس ممنونم که منو با شماها آشنا کرده
شانه ات کو ؟
دنیایم باز به هم ریخته ...
ارسالها: 42
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2010
تشکر های اهدا شده: 4
تشکر های دریافت شده :169 بار در 37 پست
سال تشخيص بيماري : 83شروع.85 تشخیص
دكتر معالج : حریرچیان.قبلا نوریان ولطفی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تربت حیدریه
پروردگارا: به من كمك كن قبل ازينكه درمورد راه رفتن كسي قضاوت كنم كمي با كفش هاي او راه بروم. دكترشريعتي
ارسالها: 1,893
موضوعها: 218
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 19905
تشکر های دریافت شده :25115 بار در 6064 پست
سال تشخيص بيماري : شروع84-تشخیص85
دكتر معالج : نیک سرشت - محمدیانی نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : خوزستان
همش شد اسپم. من معذرت میخوام از ناظر مربوطه
من خودم از اولش که بیمار شدم در بهترین شرایطم بدون مشکل میتونستم فقط یک کیلومتر راه برم
اما دوستانی هستن که یازده یا 15 ساله بیمارن اما اصلا مشکل چشمی یا حرکتی ندارن.بجز یه چیزهای خیلی ساده
این ربط داره به نوع ام اس یا یه سری چیزهای کمکی مثل ورزش و روحیه و..
هرگز کسی فکر نکنه قراره بعد از چند سال حالش بد بشه.ایشالله ام اس همتون خوش خیم باشه
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد
ارسالها: 50
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 2602
تشکر های دریافت شده :1239 بار در 558 پست
سال تشخيص بيماري : 3فروردین 81
دكتر معالج : زمانیان
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : ساری
(2013/10/19, 07:32 PM)paeazan نوشته است: همش شد اسپم. من معذرت میخوام از ناظر مربوطه
من خودم از اولش که بیمار شدم در بهترین شرایطم بدون مشکل میتونستم فقط یک کیلومتر راه برم
اما دوستانی هستن که یازده یا 15 ساله بیمارن اما اصلا مشکل چشمی یا حرکتی ندارن.بجز یه چیزهای خیلی ساده
این ربط داره به نوع ام اس یا یه سری چیزهای کمکی مثل ورزش و روحیه و..
هرگز کسی فکر نکنه قراره بعد از چند سال حالش بد بشه.ایشالله ام اس همتون خوش خیم باشه
سلام زهرا خانم
من اولش که MS گرفتم فلج شده بودم
خیلی واسم سخت بود
اصلاً هم تا اون موقع اسمMSنشنیده بودم
ولی نترسیدم چون مطمئن بودم خوب میشم
بعد از تشخیص و پالس تراپی و فیزیوتراپی حالم خوب شد تو این مدت 11سال و 6ماه و 24 روز حمله داشتم که بیشترش مال دوران دانشجوئی بود که بعلت استرس امتحانها بود
الان حالم خوبه تو راه رفتن هم مشکلی ندارم
هفته گذشته هم رفته بودم پیاده روی خانوادگی به طول 3.5-4 کیلومتر که تو مدت35دقیقه طی کردم
ولی باید روحیه خیلی قوی داشته باشی و امیدوار باشی
خدای من هرگز نگویمت دست من بگیر
عمریست گرفته ای مبادا رها کنی
ارسالها: 1,893
موضوعها: 218
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 19905
تشکر های دریافت شده :25115 بار در 6064 پست
سال تشخيص بيماري : شروع84-تشخیص85
دكتر معالج : نیک سرشت - محمدیانی نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : خوزستان
آقای سلیمی همه نوع ام اسشون مثل هم نیست
روانپزشک دو سال پیش به من گفت من نسبت به بیمارهای ام اس روحیم خوبه
فربود هم اول که براش تشخیص دادن تا گردن فلج شده بود.اما الان کوه نورده.اون بعد از فکر کنم دوسال داروشو قطع کرد
چی باعث شد که فربود 13 ساله تا گردن فلج بشه؟ چی باعث شد که اون فلج به یه کوهنورد تبدیل بشه؟
به قول اون دوستمون که اطلاعات ام اسیش خیلی بالاست ام اس فربود خاموش شد
والا نوع ام اس ها با هم فرق میکنه
فلان دوستم در سایت من رو از نزدیک دیده و میدونه که همه چیو من بیشتر از اون رعایت کردم اما من بعد از 4 سال بیماریم شروع کرد به پیشرفت و اون بعد از یازده سال خدارا شکر هنوز سرپاس
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد
ارسالها: 1,121
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Jul 2010
تشکر های اهدا شده: 2428
تشکر های دریافت شده :3802 بار در 1226 پست
سال تشخيص بيماري : اردیبهشت 89
دكتر معالج : نوریان
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : .
خوبم مشکلی ندارم
چشم چپم ی ذره اذیت می کرد که حالا دیگه خوب شده
Free chees is found on the mousetrap
To catch anything you want you must pay it's worth
ارسالها: 50
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 2602
تشکر های دریافت شده :1239 بار در 558 پست
سال تشخيص بيماري : 3فروردین 81
دكتر معالج : زمانیان
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : ساری
2013/10/20, 12:01 AM
(2013/10/19, 07:48 PM)paeazan نوشته است: آقای سلیمی همه نوع ام اسشون مثل هم نیست
روانپزشک دو سال پیش به من گفت من نسبت به بیمارهای ام اس روحیم خوبه
فربود هم اول که براش تشخیص دادن تا گردن فلج شده بود.اما الان کوه نورده.اون بعد از فکر کنم دوسال داروشو قطع کرد
چی باعث شد که فربود 13 ساله تا گردن فلج بشه؟ چی باعث شد که اون فلج به یه کوهنورد تبدیل بشه؟
به قول اون دوستمون که اطلاعات ام اسیش خیلی بالاست ام اس فربود خاموش شد
والا نوع ام اس ها با هم فرق میکنه
فلان دوستم در سایت من رو از نزدیک دیده و میدونه که همه چیو من بیشتر از اون رعایت کردم اما من بعد از 4 سال بیماریم شروع کرد به پیشرفت و اون بعد از یازده سال خدارا شکر هنوز سرپاس
آره MS ها باهم فرق میکنه
پیش اومدن یا نیومدن حمله دست خود آدمه
به شرایط زندگی بستگی داره
به تاثیر اتفاقهائی که تو زندگی میفته بستگی داره
خدای من هرگز نگویمت دست من بگیر
عمریست گرفته ای مبادا رها کنی