2012/04/16, 09:12 PM
بیوفیدبک چیست ؟
فعاليتهاي خودکاري در بدن ما جريان دارد دارد که از حوزه آگاهي ما بدور است. براي مثال ما به اينکه چگونه نفس بکشيم يا ضربان قلبمان چگونه باشد فکر نميکنيم بلکه اين امر بطور طبيعي و خودکار صورت ميگيرد.بيوفيدبک روشي است براي اينکه ياد بگيريم چگونه فعاليتهايي که بدن ما بطور طبيعي و خودکار انجام ميدهد مثل ضربان قلب، تنش ماهيچهاي ، الگوي تنفس و دماي پوست را کنترل کنيم.
در حقيقت با بيوفيدبک ميآموزيم بطور ارادي فعاليتهاي بدنيمان را بوسيله فيدبکي از فرايندهاي فيزيولوژيکي تغيير دهيم. بيوفيدبک ابزاري براي کنترل فرايندهاي بدني به منظور افزايش آرميدگي(ريلکسيشن)، کاهش درد و افزايش سطح سلامت مي باشد.
بيوفيدبک فرايند خودتنظيمي است. ما از طريق فرايند هاي شرطي سازي، اصلاح رفتار و مکانيزم هاي سازگاري به خود تنظيمي اين فعاليتهاي بدني ميپردازيم. با استفاده از اين تکنيک هاي خود تنظيمي فرد ميتواند ياد بگيرد تا پاسخ هاي خاص بدن مانند رهايي از تنش ماهيچه اي ، کاهش فشار خون و سردرد را تغيير دهد.
بيوفيدبک، کارکردي را هدف قرار مي دهد( گرم کردن دست در بيوفيدبک حرارتي و تنش عضلاني در برق نگاري ماهيچه اي) و فيدبک مداومي ( تصويري و شنيداري) را در خصوص آن کارکرد به بيمار ارائه مي دهد.با اين فيدبک هاي مداوم که بوسيله کامپيوتر و از طريق آزمايش و خطا فراهم مي شوند بيماران ياد مي گيرند کارکردهاي موردنظر را کنترل کنند. پس از مدتي بيمار بدون استفاده از اين فيدبک ها قادر به کنترل اين کارکردها خواهند بود
انواع بیوفیدبک چیست ؟
برق نگاري ماهيچه اي(EMG)
بيوفيدبک برق نگاري ماهيچه اي از کار گالواني نشأت گرفته است. گالواني در اوايل سال 1880 پاسخهاي الکتريکي در فعاليت سلولهاي عصبي و ماهيچهاي را کشف کرد. در اين نوع بيوفيدبک از فعاليت الکتريکي که توسط ماهيچه توليد مي شود به عنوان نشانگري از تنش ماهيچه اي استفاده شده و بيمار با کاهش اين تنش تقويت دريافت مي کند.
سيگنال اين دستگاه از الکترودهايي که به عضله مورد نظر مانند عضلات صورت، گردن يا شانه ها وصل مي باشد بدست ميآيد و بر حسب ميکروولت است. اين نوع از بيوفيدبک با ايجاد ريلکسيشن عميق عضلاني به درمان ميگرن مي پردازد.
درمان سردردهاي تنشي نيز يکي ديگر از کاربردهاي اين نوع بيوفيدبک است. اين سردردها اغلب در موقعيتهاي استرس زا در اثر نگه داشتن ماهيچههاي خاصي از سر در يک وضعيت تنشي، به وجود ميآيند. البته فرد معمولاً از اين حالت خود آگاه نيست.
با قرار دادن سنسورهاي مختلف، تنش ماهيچههاي سر، فک و گردن دريافت و ثبت ميشود. اين تنش گاهي به صوت تبديل ميشود، بنابراين با افزايش و کاهش تنش در ماهيچه، صدا بالا و پايين ميرود. به اين ترتيب بيمار ميتواند از تغييرات تنش آگاه شود و سعي ميکند صدا را کاهش دهد (البته بهجاي صوت از تصوير نيز ميتوان استفاده کرد).
پس از مدت کوتاهي و در يک فرايند سعي و خطا، بيمار در مييابد که چگونه صدا را کاهش دهد و در نتيجه فک و پيشاني و گردن خود را از تنش رها کند (و سردردهاي خود را کاهش دهد). پس از مدتي فرد اين مهارت جديد را ياد ميگيرد و ميتواند در موقعيتهايي که پيش از اين برايش تنشزا بود، آرامش خود را حفظ کند. مهارت جديد به صورت جزيي جداييناپذير از وجود فرد درميآيد و فراموش نميشود.
پژوهش در خصوص برق نگاري ماهيچه اي از سال 1969 آغاز شد. تا سال 1974 از برق نگاري ماهيچه اي براي اسپاسم هاي ماهيچه اي در شرايطي مانند گردن کجي اسپاسمي استفاده مي شد.در سال 1977 ولف و باسماجيان مقياس اندازه گيري را طراحي کردند که پيشرفت بازپروري عصب ماهيچه اي بيماراني که تجربه سکته داشته اند را درجه بندي ميکرد. باسماجيان نشان داد که افراد مي توانند کنترل شليک تکانه هاي عصبي در واحدهاي حرکتي را ياد بگيرند.
اخيرا از برق نگاري ماهيچه اي بطور همه پذيري براي تنش ماهيچه اي ، اسپاسم ماهيچه اي، مديريت درد و بازپروري عصب ماهيچه اي استفاده مي شود. اين تکنيک درماني براي بيماراني که تجربه سکته داشته اند يا بيماراني که از اسپاسم رنج مي برند و قربانيان تصادف کاربرد فراداني دارد. در سالهاي اخير کاربرد عملي اين تکنيک درماني در بيماران نخاعي و ساير فلج ها نيز آغاز شده است.
بيوفيدبک حرارتي:
در شرايط استرس بدن گرايش به اين دارد که منابع جود را حفظ کند. در چنين شرايطي گردش خون از امعاء و احشاء دروني به سمت ماهيچه هاي بزرگ ، قلب و مغز جريان مي يابد. براي مثال وقتي از سوي کرگدني تهديد مي شويم ديگر نيازي به تغذيه و گوارش نداريم بلکه به انرژي مضاعف براي واکنش هاي حرکتي از جمله فرار نيازمنديم.
به همين جهت است که استرس مزمن سبب فرسودگي شده و عوارضي بر روي بدن بجاي مي گذارد. بيوفيدبک حرارتي به بدن مي آموزد که چطور به وضعيت آرامش برگردد و عادات بد اکتسابي را يادگيري زدايي کند.
بيوفيدبک حرارتي در کنترل ميگرن بسيارموثر است .در اين بيوفيدبک هدف کنترل حرارت دست مي باشد. در اين روش يک ترميستور( مقاومت گرمايي) به منظور اندازه گيري دماي پوست فرد به انگشتانش وصل مي شود. سپس از او خواسته مي شود بطور آگاهانه دماي دست خود را افزايش دهد.
در حاليکه فرد سعي در گرم نمودن دست خود دارد مانيتوري با نشان دادن درجه حرارت يا با ايجاد صدايي که با افزايش دما شدت مي يابد به کاربر خود فيدبک مي دهد. از آنجايي جريان خون در ميگرني ها در بخشي از سرشان افزايش و در بخش ديگر کاهش مي يابد، بنابراين يک بيمار ميگرني مي تواند با تغيير حرارت بخش ديگري از بدن براي مثال دست از طريق بيوفيدبک جريان خون اضافي را از سر به سمت خود به جريان در آورد.
اين امر سبب کاهش اتساع و تورم رگ هاي سر شده در نتيجه سرگيجه ، تهوع ، درد و ساير علائم ميگرني کاهش مي يابد. اين درمان در کاهش نشانه هاي ميگرن بسيار اثربخش بوده و به دليل اينکه درمان غير دارويي مي باشد از آن مي توان براي کودکان ، زنان باردارو شيرده استفاده کرد.
پاسخ گالوانيک پوست:
در اواخر نيمه قرن نوزدهم پژوهشگران متوجه شدند مقاومت پوست در سراسر بدن متغيرو متفاوت است. اين تغييرپذيري حاصل از برانگيختگي فيزيولوژيکي و حتي پردازش ذهني مي باشد. اين تغييرات با فعاليت غدد عرقي مشخص مي شود.
به اين صورت که در حالت کلي پاسخ به استرس سبب افزايش فعاليت اين غدد مي شود. مثلا در چنين شرايطي دستها سرد و مرطوب مي شوند. با بيوفيدبک بدن يادمي گيرد ريلکس شود و به الگوي پاسخ نرمال برگردد(دستهاي گرم و مربوط).
پاسخ گالوانيک پوست با عبور جريان بين دو سنسوري که بر روي پوست جايگذاري شده اندازه گيري مي شوند. ترکيب بيوفيدبک حرارتي و پاسخ گالوانيک پوست روش مطلوبي براي اندازه گيري اثرات مديريت استرس مي باشد.
آموزش تنفس:
بسياري از علائم استرس ممکن است ناشي از تنفس نادرست باشد. اين علائم عبارتند از پانيک، درد سينه، آسم، سندرم روده تحريک پذير، ميگرن و تنش....يکي از چيزهايي که ما را به عنوان بشر از ساير جانداران متمايز مي سازد کنترل دقيق تنفس است که امکان صحبت کردن را فراهم مي سازد. بنابراين کنترل تنفس يک عملکرد کاملا اتوماتيک نيست.
در سال 1975 هيراي پيشنهاد کرد تنظيم کارکرد ريه که ديافراگم را به حرکت وا مي دارد سبب مي شود وريدهاي شکمي عصب واگ را تحريک کنند. اين امر سبب تحريک سيستم پاراسمپاتيک شده و ريلکسيشن ايجاد مي کند. اخيرا محققين نشان داده اند سطح دي اکسيد کربن خون در تنظيم سيستم عصبي خودمختار نقش مهمي ايفا مي کند.
کمبود دي اکسيد کربن در تنظيم اين سيستم مشکلاتي را بوجود مي آورد. تکنيک هاي متنوعي براي آموزش مهارت تنفس وجود دارد از ساده ترين ابزارهاي تقويت کننده که به فرد اين امکان را مي دهد تا صداي تنفس خود را بشنود تا دستگاههايي که سطح دي اکسي کربن را در بازدم اندازه مي گيرد.
ريلکسيشن:
تکنيک هاي کلامي که ريلکسيشن وکنترل راموجب مي شوند بخش مهمي از بيوفيدبک بشمار ميروند. يکي از راههاي بسيار مهمي که بدن ما مي تواند با ما ارتباط برقرار کند تجسم ديداري است. ريلکسيشن تجسمي از مشهورترين نوع ريلکسيشن مي باشد.
در اين روش از فرد خواسته مي شود تا يک مکان زيبا، يک اتفاق خوب يا يک مشکل حل شده را تجسم کنند. محققين نشان داده اند ريلکسيشن تجسمي براي درمان بيماران مبتلا به سرطان بسيار مفيد است.
نوع ديگر ريلکسيشن ريلکسيشن شرطي است که افراد پر مشغله را تشويق مي کند که با کمترين تلاش مي توانند به مديريت استرس بپردازند. بر اساس نظريه شرطي سازي کلاسيک پاولف به همراه تمرين ريلکسيشن سيگنالي (براي مثال تنفس) به فرد ارائه مي شود. با تمرين هاي مکرر بدن بر اساس شرطي سازي ياد مي گيرد تنها با ارائه سيگنال ريلکس شود.
" Ickle me, Pickle me, Tickle me. Too "