نوروفیدبک چیست؟ "neurofeedback" - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: روانشناسي (https://mscenter.ir/Forum-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D9%8A) +--- انجمن: مطالب جالب روانشناسی (https://mscenter.ir/Forum-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C) +---- انجمن: سلامت روان (https://mscenter.ir/Forum-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86) +---- موضوع: نوروفیدبک چیست؟ "neurofeedback" (/Thread-%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%AF%D8%A8%DA%A9-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F-neurofeedback) |
نوروفیدبک چیست؟ "neurofeedback" - nafass - 2012/04/15 نوروفیدبک چیست؟ نوروفیدبک نوعی پسخوراند عصبی امواج مغزی است . در نوروفیدبک افراد آموزش میبینند که آهنگ و فرکانس های نابهنجار امواج مغزی را به آهنگ و فرکانس های بهنجار و به دنبال آن حالت های روانشناختی نابهنجار را به بهنجار تبدیل کنند. در نوروفیدبک هدف اصلی بالا بردن آگاهی شخص نسبت به آنچه در بدن و مغزش اتفاق می افتد و افزایش قدرت کنترل ارادی بر آنهاست. در واقع نوروفیدبک همانند آیینه ایی است که کم و کاستی های مغز را به خودش نشان میدهد. آیا روش نوروفیدبک روشی علمی است؟ در گذشته ها چنین تصور میشد که فرایندهای فیزیولوژیایی تحت کنترل دستگاه عصبی خودمختار مثل ضربان قلب و فشارخون،فرایندهای خودمختاری هستند که نمیتوان بر آنها کنترل ارادی داشت،اما آزمایشهایی که در سال 1960 صورت گرفت نشان داد که، آدمیان میتوانند یاد بگیرندکه کارکردهای فیزیولوژیایی بدن را تغییر دهند. هم چنین در طی سی سال گذشته فعالیت های علمی متعددی به منظور کشف ظرفیت ذهن در تاثیر بر بدن و شناخت راههایی که ذهن بر بدن و عملکردهای آن تاثیر میگذارد و از آنها تاثیر میپذیرد ،از جمله درباره ی ارتباط مغز و روان،انجام شده اند. در این راستا در حوزه ی درمانگری اختلال های روانشناختی نشان داده شده است که ایجاد نوسان و تغییر بهینه در آهنگ و فرکانس امواج مغزی، با استفاده از نوروفیدبک و بیوفیدبک میتواند تغییرات بهینه ای در حالت های روانشناختی افراد ایجاد کند. مزیت های نوروفیدبک : 1. نداشتن عوارض جانبی و اثرات سوء برخی داروها 2. داشتن اثرات درمانی پایدار 3. تعمیم به موقعیت های جدید : هدف نوروفیدبک آموزش خودتنظیمی به مغز است و سعی دارد به آن یاد دهد که چگونه خود را تنظیم کند . در نتیجه پس از درمان با نوروفیدبک مغز با مواجهه با مشکلات جدید و خارج شدن از نظم خود، نیازمند ماده دارویی جدید نمیباشد ، چراکه میتواند از طریق فرآیندهای خودتنظیمی نظم جدید خود را به دست آورد. 4. تثبیت عملکرد سراسری مغز با افزایش توانایی مغز در تولید امواج مغزی مختلف در محدوده صحیح [b]بیماری های قابل درمان با نوروفیدبک: بیش فعالی / کمبود توجه ADHD اضطراب Anxiety دردهای مزمن و سردردهای میگرنی افسردگی Deppression اختلال وسواس فکری عملی OCD اختلالات خواب اختلالات یادگیری حملات هراس Panic فوبی ها Phobias سوء مصرف مواد اختلال استرس پس از سانحه PTSD صرع ، ضربه ی سر و سکته مغزی نوروفیدبک چیست ؟ در نوروفیدبک سنسورهایی كه الكترود نامیده میشوند بر روی پوست سر بیمار قرار میگیرند. این سنسورها فعالیت الکتریکی مغز فرد را ثبت و در غالب امواج مغزی (در اغلب موارد به شکل شبیهسازی شده در قالب یک بازی کامپیوتری یا فیلم ویدئویی) به او نشان میدهند. در این حالت پخش فیلم یا هدایت بازی کامپیوتری بدون استفاده از دست و تنها با امواج مغزی شخص انجام میشود. به این شکل فرد با دیدن پیشرفت یا توقف بازی و گرفتن پاداش یا از دست دادن امتیاز و یا تغییراتی که در صدا یا پخش فیلم به وجود میآید، پی به شرایط مطلوب یا نامطلوب امواج مغزی خود برده و سعی میکند تا با هدایت بازی یا فیلم، وضعیت تولید امواج مغزی خود را اصلاح کند (مثلاً اگر قرار است فرد موج آلفای خود را کاهش دهد بازی در صورتی پیش میرود که موج آلفا از یک حد مشخص شدهای کمتر باشد). نوروفیدبک در واقع یک فرایند آموزشی است که در آن مغز خودتنظیمی را فرا میگیرد. در طول آموزش، فعالیت مغز توسط اداره هشیار و ناهشیار توجه كنترل میشود. یادگیری هشیارانه زمانی اتفاق میافتد كه فرد در مییابد كه چطور سیگنال فیدبك به توجه و وضعیت ذهنی او ارتباط پیدا میكند. قسمت عمده یادگیری در سطح ناهشیار اتفاق میافتد، جائیكه مغز تدریجاً میتواند بصورت مستقیم و خودكار سیگنال فیدبك را كنترل كند. مهارتهای جدید كه بصورت آگاهانه و نا آگاهانه بدست آمدهاند در طول آموزش درونی میشوند و بطور خودكار به فعالیتهای روزانه فرد منتقل میشوند. این کار درست مانند یادگرفتن رانندگی است. همانطور که رانندگی پس از یادگیری کامل به صورت یک سری اعمال خودکار در میآید و هیچگاه فراموش نمیگردد، مهارتهایی نیز که مغز در طی آموزش نوروفیدبک فرا میگیرد ماندگار خواهند بود. بنابراین نوروفیدبک به مغز کمک میکند تا یاد بگیرد که چطور خودش را تنظیم و نواقص عملکردی خود را برطرف نماید. لذا هیچگونه دستکاری یا مداخله ماده خارجی وجود ندارد که بخواهد عوارض جانبی داشته باشد یا وابستگی ایجاد کند. با نوروفیدبک ما تنها مهارتهای جدیدی را فرا میگیریم، مهارتهایی که ما و مغزمان را بیش از پیش توانمند میسازد. نوروفیدبک از نوروپلاستیسیتی کمک میگیرد. از دید روانشناسی، چنین به نظر میرسد كه آموزش و تمرین تمركز، فرایندهای ارتباط، رشد و بلوغ عصبشناختی در مغز را تحریك و افزایش میدهد. این وقتی اتفاق میافتد كه نورونها طی آموزش به ایجاد ارتباطات سیناپسی (ارتباط بین نورونی) جدید وادار شده و باعث بهبود عملكرد مغز در مناطق خاص میشوند. همچنین شواهدی وجود دارد كه بین فعالیت موج آلفا و جریان خون مغز ارتباط مستقیمی وجود دارد. به عبارت دیگر وقتی فرد موفق میشود كه برای مدتی وضعیت افزایش موج آلفا را حفظ كند، مغز وی خون بیشتر و در نتیجه اكسیژن و غذای بیشتری دریافت میكند. این مسئله سبب میشود كه نورونهای آسیب دیده به بازتولید و بهبود هدایت سیگنالهای الكتریكی خود بپردازند. توانایی سلولهای عصبی به ایجاد ارتباطات سیناپسی و مسیرهای جدید در مغز، نوروپلاستیسیتی نام دارد. یك مثال برای این حالت وقتی است كه منطقه جدیدی در مغز كاركردهای یك منطقه دیگر را به عهده میگیرد. به این ترتیب در طی آموزش نوروفیدبك، نورپلاستیستی وارد عمل میشود. کاربردهای درمانی نوروفیدبک: -بیشفعالی/كمبود توجه (AD/HD): بیش از هر زمان دیگری، برای درمان AD/HD از نوروفیدبك استفاده شده است. 85-80% کودکان مبتلا به AD/HD به وسیله نوروفیدبك بهبودی كامل مییابند. - اضطراب (Anxiety): بسیاری از متخصصان، بكارگیری نوروفیدبك به منظور درمان اضطراب را یكی از عمدهترین موارد و زمینههای استفاده از نوروفیدبك میدانند. اكثر آنها معتقدند اضطراب یكی از اولین مواردی بود كه به نوروفیدبك پاسخ داد. نتایج پژوهشی نشان میدهد كه در حدود 90-80% از بیماران اضطرابی با این روش بهبود یافتهاند. - ناتوانی یادگیری (Learning Disability)، این اختلالات در سنین دبستان شایع هستند. در درمان این اختلالات، نوروفیدبك تحول بزرگی ایجاد كرده است. در این مورد نوروفیدبك به تنهایی پاسخگوست و نیازی به درمان مكمل ندارد. معمولاً با كامل كردن یك دوره درمانی بهبودی ثابتی حاصل میشود. - اختلالات خواب: اولین تغییراتی كه مراجعین عموماً بعد از شروع درمان با نوروفیدبك مشاهده میكنند، تغییر و تنظیم خوابشان است. بنابراین میتوان از نوروفیدبك در درمان اختلالات خواب نیز استفاده كرد. - صرع، آسیب مغزی و سكته مغزی: در انواع صرع و در مواردی كه داروها مؤثر نبودهاند و بیماری بسیار مزمن و غیرقابل كنترل بوده است نوروفیدبك در درمان 70 تا 90% بیماران موفق بوده است. - آسیب مغزی : نوروفیدبک سبب بهبود مشکلات ناشی از آسیب و سکته مغزی میشود. از آنجمله میتوان به بهبود در حافظه، سردرد، گیجی و حواسپرتی، سرگیجه، مشکلات تمرکزی، اضطراب، افسردگی، تغییرات خلقی، اختلالات خواب، تحریكپذیری، مشكلات ادراك بینایی و دیسلكسی اشاره کرد. -دردهای مزمن و سردردهای میگرنی: درمانگران و پزشكانی كه از نوروفیدبك برای درمان دردهای مزمن و سردردهای میگرنی استفاده كردهاند، اعلام كردند كه وقوع و شدت حملات میگرن در اكثر موارد با استفاده از این روش كاهش مییابد و حتی از بین میرود. - افسردگی: در مورد بیماران مبتلا به افسردگی اساسی كه هیچ درمانی برای آنها كارساز نبوده، نوروفیدبك در اغلب موارد بهبوددهنده بوده است. - سوءمصرف مواد: مطالعات نشان داده است كه در مقایسه با درمانهای موجود برای ترك اعتیاد، درمان با نوروفیدبك از بسیاری از روشهای دیگر موفقتر بوده است. علاوه براین، درمان با این روش وسوسه و ولع فرد را كاهش میدهد و در درازمدت احتمال عود و بازگشت را پایین میآورد. جلسات درمان با نوروفیدبك: ابتدا شرح حالی از مراجع گرفته میشود. سپس او روی صندلی مخصوص و راحتی مینشیند. 2 الكترود به گوشهای مراجع و یك الكترود به سر او، در جای مناسب متصل میشود (بنا به تشخیص درمانگر). سپس از بیمار خواسته میشود تا كاملاً آرام باشد و به صفحه كامپیوتری كه در مقابلش قرار دارد نگاه كند. درمانگر برنامه خاصی برای بیمار در نظر گرفته است كه متناسب با مشكل اوست. (این برنامهها شبیه بازی كامپیوتری هستند). بیمار كار خاصی انجام نمیدهد بلكه مغز اوست كه همه كارها را انجام میدهد. پس از چندین جلسه تمرین و تكرار، مغز تكالیف را میآموزد و خود را با آنها تطبیق میدهد. در پایان جلسه الكترودها از بیمار جدا میشود و تكالیفی برای انجام در منزل به او داده میشود. به منظور هرچه بهتر بودن نتایج حاصل از درمان و پایداری بیشتر اثرات درمانی، تعداد جلسات باید به حدی باشد كه درمان تكمیل شود. مدت معمول جلسات 45 دقیقه است، ممكن است در برخی موارد كمی طولانیتر یا كوتاهتر باشد. حداقل 2 تا 3 جلسه در هفته توصیه میشود. اما برگزاری 3 تا 4 جلسه در هفته باعث تسهیل درمان میشود. برای قطع درمان باید به تدریج فاصله جلسات را زیاد كرد. ابتدا دو هفته یكبار و در صورتی كه بهبودی ادامه پیدا كرد ماهی یك بار. اگر به محض از بین رفتن علائم و نشانههای بیماری، درمان را قطع كنیم، ممكن است پس از گذشت مدتی مثلاً 3 ماه یا 9 ماه تمامی نشانههای بیماری برگردند. در اینجاست كه تصور میكنیم نوروفیدبك بیتأثیر بوده است. اما باید بدانیم نوروفیدبك در حقیقت نوعی یادگیری است و كاملاً واضح است كه هرچه تكرار و تمرین بیشتر باشد، یادگیری نیز بهتر و بیشتر خواهد بود و آموختهها دیرتر از بین میروند. تا به امروز هیچ اثر منفی از نوروفیدبك گزارش نشده است، بلكه تمام اثراتی كه داشته مثبت بوده است. بدترین حالت این است كه نوروفیدبك نتواند تغییری در علائم بیماری به وجود آورد. همزمان كردن مصرف دارو با نوروفیدبك نه تنها عوارض بدی ندارد، بلكه باعث میشود تأثیر داروها بیشتر شود و پس از مدتی داروها قطع شوند. مزیتهای درمان تكنولوژیك نسبت به دارو درمانی 1. نداشتن عوارض جانبی و اثرات سوء برخی داروها (از جمله اثرات سوء داروها کاهش انعطافپذیری مغز است). 2. داشتن اثرات درمانی پایدار . 3. بهبود بیماری در مواردیکه دارودرمانی تنها علائم را موقتا? از بین میبرد، مانند AD/HD، وسواسهای شدید، افسردهخویی و ... . 4. تنظیم کل فعالیتهای مغز. در حقیقت داروها به عنوان یك ماده خارجی سعی در تنظیم فعالیتهای مغز دارند. بنابراین با قطع آنها، نظم ایجاد شده در مغز نیز از بین میرود و مغز مجدداً برای اینكه تنظیم خود را به دست آورد نیازمند داروست. این مسئله به عنوان اثر تنظیمی داروها شناخته میشود در حالیكه هدف نوروفیدبك آموزش خودتنظیمی به مغز است و سعی دارد به مغز یاد دهد كه چگونه خود را تنظیم كند. در نتیجه پس از درمان با نوروفیدبك، مغز با مواجهه با مشكلات جدید و خارج شدن از نظم خود، نیازمند ماده دارویی خارجی نمیباشد چرا كه میتواند از طریق فرایند خودتنظیمی، نظم جدید خود را بدست آورد. «در واقع در دارودرمانی به مغز ماهی دادهایم، درحالیكه در نوروفیدبك ماهیگیری یاد دادهایم.» فواید دیگر نوروفیدبك از آنجا که نوروفیدبک به تنظیم کارکرد مغز میپردازد، لذا در ارتقاء توانمندی ها و مهارت های مختلف ذهنی و شناختی مانند بهینه سازی تصمیم گیری، افزایش خلاقیت، تقویت حافظه، افزایش تمرکز، کاهش استرس و اضطراب، افزایش هماهنگی جسم و بدن (بویژه در ورزشکاران)، افزایش توانمندیهای هنری از جمله در موسیقی و ... تأثیر فوقالعادهای دارد. امروزه بسیاری از شرکتها و سازمانهای معتبر جهانی از جمله ناسا(سازمان علوم فضایی آمریکا) از این روش و سایر روشهای مبتنی بر بیوفیدبک، به منظور بهینهسازی عملکرد پرسنل خود استفاده میکنند. تاریخچه نوروفیدبك همه چیز در سالهای دهه 1960 شروع شد. دكتر باری استرمان Barry Sterman، محقق دانشگاه UCLA كالیفرنیا، مشغول به انجام تحقیقاتی درباره فعالیت عصبشناختی مرتبط با خواب بود كه در خلال آن موفق به كشف امواج 14 هرتز در EEG مغز گربههای مورد آزمایش گردید. این امواج با كاهش تنش عضلانی در گربهها ارتباط داشتند و بعدها نام SMR به خود گرفتند. دكتر استرمان و گروهش به تحقیقات خود ادامه دادند تا ببینند كه آیا گربهها در ازای دریافت پاداش (شیر)، تولید امواج SMR در مغز خود را افزایش میدهند یا خیر؟ پاسخ مثبت و نتیجه رضایتبخش بود. به دنبال آن دكتر استرمان هدایت تحقیقاتی برای NASA را برعهده گرفت كه در آن به ارزیابی سمی بودن سوخت موشك پرداخت (افرادی كه در معرض سوخت قرار میگرفتند دچار حالات استفراغ، سردرد، افزایش دم و بازدم (هواگیری)، توهم و تشنج میشدند). دكتر استرمان گربهها را در معرض مقدار زیادی سوخت قرار داد و در آنها حالات استفراغ، سر و صدا، افزایش هواگیری، بزاقآوری، حملات تشنجی و مرگ را به دنبال هم مشاهده كرد. اما یك گروه از گربهها واكنش دیگری نشان دادند كه باعث تعجب گروه تحقیق شد. آنها توانستند وقوع حملات را در دوز بیشتری نسبت به دوز قابل تحمل برای گربههای دیگر متوقف كنند. گروه با مراجعه به سوابق گربهها دریافتند كه این گروه از گربهها پیش از این طی مطالعه خواب، تحت آموزش SMR قرار گرفته بودند. دكتر استرمان تحقیقات خود را روی انسان و در مورد بیماران مبتلا به صرع ادامه داد. او تاكنون مقالات زیادی درباره استفاده از نوروفیدبك نوشته است. تا به امروز هیچ اثر منفی از نوروفیدبك گزارش نشده است، بلكه تمام اثراتی كه داشته مثبت بوده است. بدترین حالت این است كه نوروفیدبك نتواند تغییری در علائم بیماری به وجود آورد. همزمان كردن مصرف دارو با نوروفیدبك نه تنها عوارض بدی ندارد، بلكه باعث میشود تأثیر داروها بیشتر شود و پس از مدتی داروها قطع شوند. سكته مغزی اغلب نارساییهایی را در عملكرد مغزی به دنبال خود دارد. نوروفیدبك علاوه بر كمك به بهبود نقائصی كه از سكته ناشی میشود، در برطرف كردن مشكلات ثانویهای كه پدید میآید مانند اضطراب، افسردگی، تحریكپذیری، كسالت و... هم مفید است. نوروفیدبك باعث دستیابی به بازیابی بلندمدت كاركرد مغز میشود. بسیاری پیامدهای ناشی از سكته در محل آسیب به وجود نمیآیند و شبیه به پیامدهای ذكر شده در مورد MTBI هستند: مشكلات خواب، تحریكپذیری، تغییرات خلقی و افسردگی. این موارد خیلی زود به نوروفیدبك جواب میدهند بعضی نقائص خاص كه مربوط به سكته میشوند مانند راه رفتن، گفتار و ضعف یك طرف بدن، زمان بیشتری برای بازیابی میبرند و حتی ممكن است بهبودی بطور كامل بدست نیاید. گاهی لازم است فرایند آموزش بطور بلندمدت ادامه پیدا كند تا مغز بتواند به مرور قابلیتهای قبلی خود را بازیابد. عملكرد بهینه نوروتراپی اهداف مختلفی دارد: -تثبیت عملكرد سراسری مغز با افزایش توانایی مغز در تولید امواج مغزی مختلف در محدوده صحیح . - بهبود توانایی مغز برای تغییر نرم و راحت از یك حالت ذهنی به حالت دیگر و حفظ آن حالت به اندازه نیاز. - بهبود كاركرد مغز در نواحی خاص مرتبط با مشكلاتی كه فرد در آن زمان تجربه میكند. سالهاست كه ورزشكاران، هنرمندان، مدیران و افراد نظامی، از نوروفیدبك برای دستیابی به بالاترین سطوح عملكرد درمانی استفاده میكنند. پروتكلهای آموزشی، برانگیختگی فیزیولوژیكی، تمركز و توجه، تعادل نیمكرههای مغزی، آرمیدگی و كاركرد اجرایی را تحت تأثیر و آموزش قرار میدهند. نوروفیدبك یك تكنیك یادگیری و وسیله آموزشی است. مراجع از تغییراتی كه طی آموزش بوجود آمده آگاه میشود و قادر خواهد بود تا روند پیشرفت خود را در جهت رسیدن به قابلیتهای بالاتر مورد ارزیابی و بررسی قرار دهد. RE: نوروفیدبک چیست؟ "neurofeedback" - nafass - 2012/04/16 نوروفیدبک و اختلالات مختلف : AD/HD AD/HD با رفتارهایی مانند بیتوجهی، تكانشگری و حواسپرتی مشخص میشود. بسته به اینكه چه رفتاری غلبه داشته باشد این اختلال را به سه زیرگروه تقسیم میكنند. یك دسته با برجستگی بیتوجهی مشخص میشود، یك دسته با تكانشگری و بیشفعالی و دسته سوم با تركیبی از بیتوجهی، تكانشگری و بیشفعالی. تحقیقات نشان داده است كودكان AD/HD كمتر قادرند كه موج بتا بالای 14 هرتز تولید كنند و بیشتر امواج تتا در محدوده 8-4 هرتز تولید میكنند. برای داشتن تمركز مناسب در وضعیت بهینه، مغز نیاز دارد تا سطح بالایی از امواج سریع بتا و سطح پایینی از امواج آهسته تتا را تولید كند در حالیكه در تمركز ضعیف این تعادل به هم میخورد. نوروفیدبك برای افزایش تولید بتا و كاهش تولید تتا مورد استفاده قرار میگیرد. طی فرایند آموزش، كودك طی یك بازی كامپیوتری برای تولید امواج مناسب پاداش دریافت میكند تا به این ترتیب یاد بگیرد كه چگونه به مدیریت توجه و برانگیختگی بپردازد و كنترل بهتری بر رفتار و هیجانات خود داشته باشد. میتوان گفت كه شغل مغز توجه كردن است، نه فقط به دنیای بیرون بلكه به فرایندهای درونی هم توجه میكند و این چنین فعالیتهای خودش و بدن را وارسی میكند. وقتی امواج خاص در مغز را مورد آموزش قرار میدهیم در بیشفعالی، تكانشگری و گوشبزنگی بهبود حاصل میشود. در كنار فواید مربوط به توجه، فواید دیگری هم در رابطه با بعضی رفتارهای همراه AD/HD مشاهده میگردد. خطاهای كمتری در آزمونهایی كه مسائل شناختی را به چالش میكشند اتفاق میافتد؛ زمان واكنش بهبود مییابد و نیز پایدار میشود؛ شب ادراری و دندان قروچه شبانه برطرف شده، میل به شكر و تیكهای حركتی و صوتی هم از بین میروند؛ وسواس فروكش میكند؛ حتی ضریب هوشی افزایش یافته و دستخط بهتر میشود. نافرمانی، قشقرق، طغیان، خشم زیاد، خودسری، دروغگویی و حتی رفتارهای خشنتر مانند پرخاشگری، بدرفتاری با حیوانات (Cruelty to animals)، دعوا كردن و fire setting همه به این روش جواب میدهند. بعضی از این بچهها هیچ احساس پشیمانی نمیكنند و بنظر خونسرد میرسند. این روش در مورد بچههای افسرده، مضطرب، و بچههایی كه دارای اختلالات هیجانی هستند كمك كننده است. در بیشتر موارد كودكان موفق میشوند دوز داروی خود را كاهش داده یا آن را قطع كنند. دیده شده كه وقتی دوره درمان با نوروفیدبك كامل شود، اثرات بهبودی آن تا بلندمدت ادامه خواهد داشت. در هر حال ذكر این نكته ضروری است كه دستگاه عصبی كودكان بیشفعال آسیبپذیرتر از كودكان دیگر است كه میتواند دلایل ژنتیك، تغذیهای، رشدی و یا زمینه خانوادگی داشته باشد. اوتیسم یکی از روشهایی که مغز از طریق آن چیزهای مختلف را یاد میگیرد، تقلید آینهوار از رفتار دیگران است (سیستم آینهای). زمانی که کسی خمیازه میکشد احتمالاً ما نیز خمیازه میکشیم. در EEG چیزی شبیه به این سیستم آینهای میبینیم که به آن «ریتم مو» میگوییم. ریتم مو به طور طبیعی در ناحیه حسی ـ حرکتی مغز و در زمانی که مشغول انجام فعالیت خاصی نیستیم به وجود میآید. مغز از این ناحیه برای کنترل اطلاعات ورودی استفاده میکند و سبب میشود به صورت هوشیار فعالیتهای حسی (احساسی) و حرکتی را درک کنیم. مشاهده ریتم مو بیانگر آن است که مغز در حالت «بیکاری» قرار دارد و به اطلاعات ورودی پاسخ نمیدهد. در فردی که پردازش و پاسخ به اطلاعات در آن طبیعی است، هنگام دیدن یک سیب به طور ناگهانی امواج مو کاهش مییابد، دروازه ورود اطلاعات به ناحیه حسی ـ حرکتی باز میشود و فرد سیب را درک کرده و میتواند آن را بردارد. متأسفانه در افراد مبتلا به اوتیسم و آسپرگر این سیستم ناقص عمل میکند و دروازه ورود اطلاعات بسته میماند بنابراین اطلاعات پردازش نمیشوند و پاسخ و رفتار مناسبی مشاهده نمیشود. مشکل دیگر، عملکرد نامناسب نیمکره راست است. اطلاعاتی که از بیرون دریافت میشوند، برای پردازش اولیه به نیمکره راست فرستاده میشوند. این پردازش اولیه سطحی، مبهم و تا حدودی بیمعنی است. این اطلاعات سپس برای پردازش بیشتر و دقیقتر به نیمکره چپ فرستاده میشوند. در اثر کارکرد ناقص نیمکره راست، اطلاعات انتقالی به نیمکره چپ نیز بیاعتبار میشود و این نیمکره نمیتواند درک صحیحی از دنیای اطراف به وجود آورد. از طرفی لوبهای پیشانی باعث آگاهی هوشیارانه ما از آنچه در اطرافمان روی میدهد میشوند. این قسمت به ما اجازه میدهد تا بر پایه اطلاعات دریافتی، اعمال خود را برنامهریزی و اجرا کنیم. وجود ریتم مو و جلوگیری آن از ورود اطلاعات باعث میشود لوبهای پیشانی نتوانند تحلیل و عملکرد مناسبی نسبت به محیط اطراف داشته باشند. کارکرد نامناسب نیمکره راست، لوبهای پیشانی و وجود نابجای ریتم مو منجر به بروز رفتارهای اجتماعی نامناسب و ارتباطات سطحی و سرد میشود. در اوتیسم، نیمکره چپ نیز کارکرد نامناسبی دارد. استفاده از نوروفیدبک به کودک مبتلا به اوتیسم کمک میکند تا کوهرنس و ریتم مو را در مغز خود کاهش داده و عملکرد آن را بهبود بخشد. نوروفیدبك در مواردی مانند ارتباطات كلامی، فیزیكی و اجتماعی به كودك اوتیستیك كمك میكند. مدارك كلینیكی حاكی از بهبود گفتار، پاسخدهی، تعادل، ادراك و ابرازهای مناسب چهره میباشند. همچنین نوروفیدبك به كاهش حساسیتهای حسی و پاسخدهی بهتر به تغییرات محیطی كمك میكند. مشکلات یادگیری مشكلات یادگیری ممكن است در یك یا چند فرایند پایه در فهم زبان گفتاری یا نوشتاری بوجود آیند. عقیده بر این است كه مشكلات یادگیری نتیجه تغییراتی در كاركرد مغز هستند. این مشكلات ممكن است در كاركردهای شنیداری، حافظه یا پردازشی اتفاق بیفتد و مشكلاتی را در فهم و به یاد آوردن كلمات، در بیان یا دریافت زبان شفاهی یا كتبی، در شكلدهی حروف یا فهم مفاهیم ریاضی بوجود آیند. دیده شده كه كودكان LD سطوح بالایی از فعالیتهای آلفا و تتا را از خود نشان میدهند كه این به پیشرفت فعالیتهای ذهنی صدمه میزند. نوروفیدبك به كاهش تولید آلفا و تتا كمك كرده و سبب بهبود مهارتهای خواندن، نوشتن، ریاضیات و نقاشی و نیز افزایش نمره IQ میشود. در نقشه مغزی کودکان ناتوان یادگیری اغلب یک یا چند مورد از موارد زیر مشاهده میگردد: • امواج آهسته یا نوکتیز کانونی در یک یا چند ناحیه مغزی مثلاً در دیسلکسی این امواج آهسته در لوب پس سری، ناحیه ورنیکه، ناحیه بروکا و ناحیه حسیحرکتی مغز دیده میشوند. • فعالیت نامناسب امواج آلفا یا بتا مغز ما از امواج آلفا برای استراحت دادن به خود استفاده میکند. اگر تولید این موج ادامه یابد و متوقف نشود مغز نمیتواند بسیاری از فعالیتهای حیاتی خود را انجام دهد. در عوض امواج سریع بتا برای انجام فعالیتهای توجهی و تمرکزی مغز ضروری میباشند. کاهش فعالیت بتا و افزایش آلفا در این افراد منجر به بروز مشکلات یادگیری میشود. • افزایش یا کاهش کوهرنس قسمتهای مختلف مغز برای اینكه بتوانند پیچیدگی های دنیا را درك كرده و عملكرد مناسبی داشته باشند، دائماً با هم در ارتباطند. قطع و برقراری بموقع این ارتباطات منجر به پردازش صحیح اطلاعات میشود. در كودكان مبتلا به ناتوانی یادگیری ارتباط بین دو یا چند ناحیه از مغز یا بخوبی برقرار نمیشود و یا در صورت برقراری، درهمآمیختگی پیدا میكند. میزان زیاد Coherence در QEEG نشان می دهد که 2 یا چند ناحیه از مغز در هم آمیختگی پیدا کرده و نمی توانند اطلاعات را به خوبی پردازش یا اجرا کنند. کاهش Coherence هم نشانه این است که مغز نمی تواند به خوبی قسمت های لازم برای انجام کار خاصی را پیوند دهد. افراد ناتوان یادگیری ممکن است هر دو یا یکی از حالات کاهش و افزایش Coherence را در QEEG خود نشان بدهند. میدانیم که نوروفیدبک خودتنظیمی را به مغز آموزش میدهد لذا کودک میتواند با کمک این روش به اصلاح و تنظیم مناسب الگوی امواج مغزی خود بپردازد . استفاده از نوروفیدبک سبب تنظیم فعالیت امواج مغزی و برطرف شدن مشکلات کوهرنس در کودکان دارای مشکل یادگیری میگردد. اختلالات خواب (در بزرگسالان) مدارك بالینی مختلفی وجود دارد كه نشان میدهد استفاده از نوروفیدبك به بهبود اختلالات مختلف خواب از جمله بیخوابی، آپنه، سخت به خواب رفتن، مرتب از خواب پریدن و... كه علائمی مرتبط با اضطراب و افسردگی هستند، كمك میكند. در واقع نوروفیدبك به خودتنظیمی مغز در برانگیختگی فیزیولوژیك كمك میكند و همین امر سبب بهبود كیفیت خواب میشود. مشكلات خواب (در كودكان) مشكلات خواب شامل شبادراری، راه رفتن در خواب، حرف زدن در خواب، وحشت در خواب و اضطراب مربوط به خواب رفتن میباشند. نوروفیدبك با كمك به خود ـ تنظیمی مغز در تنظیم برانگیختگی فیزیولوژیك، در بهبود مشكلات مربوط به خواب موفق بوده است و غالباً اولین چیزی كه در درمان توسط نوروفیدبك توسط مراجعین گزارش میشود بهبود كیفیت خواب است. صرع نوروفیدبك اولین بار در حوزه بهبود صرع به كار گرفته شد. استرمان در پژوهشهای خود متوجه گردید که تقویت موج SMR در حیوانات و انسان سبب کنترل و بهبود تشنج میگردد. نشان داده شده است كه نوروفیدبك در بهبود انواع صرع از جمله صرع كوچك، صرع بزرگ و تشنجهای موضعی پیچیده مؤثر است. همچنین باعث كاهش دوز دارو و كنترل بهتر تشنجها میشود. اغلب افرادی كه تحت درمان با نوروفیدبك قرار گرفتهاند افرادی هستند كه درمانهای دارویی در حل مشكل آنها ناموفق بوده است. نوروفیدبك پایداری مغز را افزایش میدهد. مدت درمان ممكن است كمی طولانی شود اما معمولاً نتایج خوبی به دست میآید كه به شكل بهبود سطح عملكرد مغز، كاهش دوز داروها و عوارض جانبی آنها، كاهش تعداد تشنج و رفع نیاز به جراحی (در مواردی كه نیاز به جراحی بوده است) قابل مشاهده است. اضطراب گاهی اضطراب حاصل مغزی است كه خیلی سریع كار میكند و لازم است كه آرام شود. مشخص شده که تقویت آلفا سبب پیدایش حالت آرامش و خلوت شدن ذهن میشود. با پیشرفت تكنیكها و مطالعات مربوط به امواج آلفا، محققان دریافتند كه آموزش آلفا در بهبود اختلالات اضطرابی، سندرمهای درد، اختلالات خواب و استرس مزمن مؤثر است. در واقع اضطراب نشانهای از وجود مشكلات در خودتنظیمی مغز است. نوروفیدبك اطلاعاتی را از EEG مراجع به وی ارائه میدهد و كمك میكند تا بتواند وجوه مختلف آن را تحت كنترل خود درآورد و به این ترتیب به مغز می آموزد تا خودش را بهتر تنظیم كند. این مهارت بعد از این بصورت ناهشیار در مواقع مختلف و برای غلبه بر اضطراب و حملات هراس توسط شخص بكار گرفته میشود. استفاده از نوروفیدبك در بیماران PTSD به آنها اجازه میدهد تا خاطرات مربوط به حادثه را بدون احساس ناراحتی و رنج پردازش كنند. افسردگی در نقشه مغزی افراد افسرده نشانههای مختلفی دیده میشود که بعضی از آنها عبارتند از: افزایش یا کاهش فوقالعاده در فعالیت امواج بتا و آلفا در سراسر یا بخشی از مغز؛ کاهش یا افزایش موج دلتا؛ کاهش یا افزایش غیرطبیعی کوهرنس و ... . استفاده از نوروفیدبک منجر به انجام اصلاحات در الگوی امواج مغزی افراد افسرده میگردد. تغییر در میزان سروتونین و نوراپینفرین که دو انتقالدهنده عصبی هستند از علل بروز افسردگی است. نقل و انتقالات انتقالدهندهها از مباحث مربوط به شیمی مغز است. نکته در اینجاست که تغییر در شیمی مغز به تغییر در امواج، و تغییر در امواج به تغییر در شیمی مغز میانجامد. لذا استفاده از نوروفیدبک و اصلاح الگوی امواج مغزی سبب ایجاد تعادل در نقل و انتقالات مواد شیمیایی مغز میگردد. نوروفیدبك ساز و كار اصلی كه مغز به آن وسیله برانگیختگی فیزیولوژیك را كنترل میكند تحت كنترل درآورده و مكانیزم برانگیختگی را طبیعی میسازد. این روش صرفنظر از علت افسردگی اثربخش است. در طی درمان مراجع ممكن است متوجه شود كه لازم است استفاده از داروهای ضدافسردگی یا محرك را كاهش دهد كه به هر حال باید از نظر دوز دارو در طی درمان تحت نظر متخصص باشد. درد مزمن در مورد درد مزمن فرض بر این است كه آسیبی كه در ابتدا منشأ درد بوده است درمان شده اما درد همچنان باقی است و چه بسا بدتر شده است. وقتی درد برای مدت طولانی ادامه پیدا كند، آستانه درد ممكن است كاهش یافته و در نتیجه ادراك آن افزایش یابد. به عبارت دیگر مغز توجه بیشتری به احساس درد میكند. طولانی شدن مدت درد، آستانه مغز نسبت به درد را پایین آورده و سبب افزایش ادراك درد میشود. استفاده از نوروفیدبك آستانه مغز نسبت به درد را بالا برده و حتی به مقدار طبیعی میرساند و به این شكل سبب كاهش ادراك درد میشود. حتی با وجود آسیب هم، تنظیم شدن دوباره آستانه درد در یك حد طبیعی، باعث بهتر شدن درد میشود. مغز با كمك نوروفیدبك آستانه درد را از نو تنظیم میكند. صدمات مغزی خفیف (mTBI) پیامدهای آسیب مغز خفیف شامل سردرد، بدن درد، حالت تهوع، گمگشتگی ، افسردگی، خستگی مفرط، مشكلات بینایی، نقائص پردازش شنیداری، مشكلات خواب، وز وز گوش، تحریكپذیری و اضطراب و حتی تغییرات یا ناپایداری شخصیتی میباشد. در حالیكه هیچ نوع دارو درمانی مرسومی برای این علائم وجود ندارد، لیكن معمولاً به نوروفیدبك جواب میدهند. مطابق با گزارش خود افراد تحت درمان تا 80% بهبودی در علائم پیدا میشود. بازیابیهایی كه مغز به این ترتیب بدست میآورد اثر بلندمدت دارد. استفاده از این روش حتی سالها بعد از آسیب هم مفید خواهد بود. بعضی بهبودها بعد از آسیب بصورت خودبخود مورد انتظار هستند لیكن نوروفیدبك فرایند را سرعت میبخشد. آموزش در مناطق خاص قشری كه مربوط به كنترل برانگیختگی فیزیولوژیك میشود صورت میگیرد. در مورد صدمات خفیف شواهد حاكی از تأثیر مثبت نوروفیدبك در كمك به بهبود علائمی مانند: كاهش انرژی، سردرد و دردهای مزمن، گیجی و سرگیجه، مشكل حافظه، مشكل در تمركز، اضطراب، افسردگی، تغییرات خلقی، اختلالات خواب و مشكلات ادراك بینایی میباشد. شواهد بالینی نشاندهنده این است كه استفاده از نوروفیدبك حتی پس از اینكه سایر درمانها از پیشرفت باز میمانند، سبب دستیابی به نتایج بیشتر میشود. سکته مغزی سكته مغزی اغلب نارساییهایی را در عملكرد مغزی به دنبال خود دارد. نوروفیدبك علاوه بر كمك به بهبود نقائصی كه از سكته ناشی میشود، در برطرف كردن مشكلات ثانویهای كه پدید میآید مانند اضطراب، افسردگی، تحریكپذیری، كسالت و... هم مفید است. نوروفیدبك باعث دستیابی به بازیابی بلندمدت كاركرد مغز میشود. بسیاری پیامدهای ناشی از سكته در محل آسیب به وجود نمیآیند و شبیه به پیامدهای ذكر شده در مورد MTBI هستند: مشكلات خواب، تحریكپذیری، تغییرات خلقی و افسردگی. این موارد خیلی زود به نوروفیدبك جواب میدهند بعضی نقائص خاص كه مربوط به سكته میشوند مانند راه رفتن، گفتار و ضعف یك طرف بدن، زمان بیشتری برای بازیابی میبرند و حتی ممكن است بهبودی بطور كامل بدست نیاید. گاهی لازم است فرایند آموزش بطور بلندمدت ادامه پیدا كند تا مغز بتواند به مرور قابلیتهای قبلی خود را بازیابد. RE: نوروفیدبک چیست؟ "neurofeedback" - nafass - 2012/04/16 بیوفیدبک چیست ؟ فعاليتهاي خودکاري در بدن ما جريان دارد دارد که از حوزه آگاهي ما بدور است. براي مثال ما به اينکه چگونه نفس بکشيم يا ضربان قلبمان چگونه باشد فکر نميکنيم بلکه اين امر بطور طبيعي و خودکار صورت ميگيرد.بيوفيدبک روشي است براي اينکه ياد بگيريم چگونه فعاليتهايي که بدن ما بطور طبيعي و خودکار انجام ميدهد مثل ضربان قلب، تنش ماهيچهاي ، الگوي تنفس و دماي پوست را کنترل کنيم. در حقيقت با بيوفيدبک ميآموزيم بطور ارادي فعاليتهاي بدنيمان را بوسيله فيدبکي از فرايندهاي فيزيولوژيکي تغيير دهيم. بيوفيدبک ابزاري براي کنترل فرايندهاي بدني به منظور افزايش آرميدگي(ريلکسيشن)، کاهش درد و افزايش سطح سلامت مي باشد. بيوفيدبک فرايند خودتنظيمي است. ما از طريق فرايند هاي شرطي سازي، اصلاح رفتار و مکانيزم هاي سازگاري به خود تنظيمي اين فعاليتهاي بدني ميپردازيم. با استفاده از اين تکنيک هاي خود تنظيمي فرد ميتواند ياد بگيرد تا پاسخ هاي خاص بدن مانند رهايي از تنش ماهيچه اي ، کاهش فشار خون و سردرد را تغيير دهد. بيوفيدبک، کارکردي را هدف قرار مي دهد( گرم کردن دست در بيوفيدبک حرارتي و تنش عضلاني در برق نگاري ماهيچه اي) و فيدبک مداومي ( تصويري و شنيداري) را در خصوص آن کارکرد به بيمار ارائه مي دهد.با اين فيدبک هاي مداوم که بوسيله کامپيوتر و از طريق آزمايش و خطا فراهم مي شوند بيماران ياد مي گيرند کارکردهاي موردنظر را کنترل کنند. پس از مدتي بيمار بدون استفاده از اين فيدبک ها قادر به کنترل اين کارکردها خواهند بود انواع بیوفیدبک چیست ؟ برق نگاري ماهيچه اي(EMG) بيوفيدبک برق نگاري ماهيچه اي از کار گالواني نشأت گرفته است. گالواني در اوايل سال 1880 پاسخهاي الکتريکي در فعاليت سلولهاي عصبي و ماهيچهاي را کشف کرد. در اين نوع بيوفيدبک از فعاليت الکتريکي که توسط ماهيچه توليد مي شود به عنوان نشانگري از تنش ماهيچه اي استفاده شده و بيمار با کاهش اين تنش تقويت دريافت مي کند. سيگنال اين دستگاه از الکترودهايي که به عضله مورد نظر مانند عضلات صورت، گردن يا شانه ها وصل مي باشد بدست ميآيد و بر حسب ميکروولت است. اين نوع از بيوفيدبک با ايجاد ريلکسيشن عميق عضلاني به درمان ميگرن مي پردازد. درمان سردردهاي تنشي نيز يکي ديگر از کاربردهاي اين نوع بيوفيدبک است. اين سردردها اغلب در موقعيتهاي استرس زا در اثر نگه داشتن ماهيچههاي خاصي از سر در يک وضعيت تنشي، به وجود ميآيند. البته فرد معمولاً از اين حالت خود آگاه نيست. با قرار دادن سنسورهاي مختلف، تنش ماهيچههاي سر، فک و گردن دريافت و ثبت ميشود. اين تنش گاهي به صوت تبديل ميشود، بنابراين با افزايش و کاهش تنش در ماهيچه، صدا بالا و پايين ميرود. به اين ترتيب بيمار ميتواند از تغييرات تنش آگاه شود و سعي ميکند صدا را کاهش دهد (البته بهجاي صوت از تصوير نيز ميتوان استفاده کرد). پس از مدت کوتاهي و در يک فرايند سعي و خطا، بيمار در مييابد که چگونه صدا را کاهش دهد و در نتيجه فک و پيشاني و گردن خود را از تنش رها کند (و سردردهاي خود را کاهش دهد). پس از مدتي فرد اين مهارت جديد را ياد ميگيرد و ميتواند در موقعيتهايي که پيش از اين برايش تنشزا بود، آرامش خود را حفظ کند. مهارت جديد به صورت جزيي جداييناپذير از وجود فرد درميآيد و فراموش نميشود. پژوهش در خصوص برق نگاري ماهيچه اي از سال 1969 آغاز شد. تا سال 1974 از برق نگاري ماهيچه اي براي اسپاسم هاي ماهيچه اي در شرايطي مانند گردن کجي اسپاسمي استفاده مي شد.در سال 1977 ولف و باسماجيان مقياس اندازه گيري را طراحي کردند که پيشرفت بازپروري عصب ماهيچه اي بيماراني که تجربه سکته داشته اند را درجه بندي ميکرد. باسماجيان نشان داد که افراد مي توانند کنترل شليک تکانه هاي عصبي در واحدهاي حرکتي را ياد بگيرند. اخيرا از برق نگاري ماهيچه اي بطور همه پذيري براي تنش ماهيچه اي ، اسپاسم ماهيچه اي، مديريت درد و بازپروري عصب ماهيچه اي استفاده مي شود. اين تکنيک درماني براي بيماراني که تجربه سکته داشته اند يا بيماراني که از اسپاسم رنج مي برند و قربانيان تصادف کاربرد فراداني دارد. در سالهاي اخير کاربرد عملي اين تکنيک درماني در بيماران نخاعي و ساير فلج ها نيز آغاز شده است. بيوفيدبک حرارتي: در شرايط استرس بدن گرايش به اين دارد که منابع جود را حفظ کند. در چنين شرايطي گردش خون از امعاء و احشاء دروني به سمت ماهيچه هاي بزرگ ، قلب و مغز جريان مي يابد. براي مثال وقتي از سوي کرگدني تهديد مي شويم ديگر نيازي به تغذيه و گوارش نداريم بلکه به انرژي مضاعف براي واکنش هاي حرکتي از جمله فرار نيازمنديم. به همين جهت است که استرس مزمن سبب فرسودگي شده و عوارضي بر روي بدن بجاي مي گذارد. بيوفيدبک حرارتي به بدن مي آموزد که چطور به وضعيت آرامش برگردد و عادات بد اکتسابي را يادگيري زدايي کند. بيوفيدبک حرارتي در کنترل ميگرن بسيارموثر است .در اين بيوفيدبک هدف کنترل حرارت دست مي باشد. در اين روش يک ترميستور( مقاومت گرمايي) به منظور اندازه گيري دماي پوست فرد به انگشتانش وصل مي شود. سپس از او خواسته مي شود بطور آگاهانه دماي دست خود را افزايش دهد. در حاليکه فرد سعي در گرم نمودن دست خود دارد مانيتوري با نشان دادن درجه حرارت يا با ايجاد صدايي که با افزايش دما شدت مي يابد به کاربر خود فيدبک مي دهد. از آنجايي جريان خون در ميگرني ها در بخشي از سرشان افزايش و در بخش ديگر کاهش مي يابد، بنابراين يک بيمار ميگرني مي تواند با تغيير حرارت بخش ديگري از بدن براي مثال دست از طريق بيوفيدبک جريان خون اضافي را از سر به سمت خود به جريان در آورد. اين امر سبب کاهش اتساع و تورم رگ هاي سر شده در نتيجه سرگيجه ، تهوع ، درد و ساير علائم ميگرني کاهش مي يابد. اين درمان در کاهش نشانه هاي ميگرن بسيار اثربخش بوده و به دليل اينکه درمان غير دارويي مي باشد از آن مي توان براي کودکان ، زنان باردارو شيرده استفاده کرد. پاسخ گالوانيک پوست: در اواخر نيمه قرن نوزدهم پژوهشگران متوجه شدند مقاومت پوست در سراسر بدن متغيرو متفاوت است. اين تغييرپذيري حاصل از برانگيختگي فيزيولوژيکي و حتي پردازش ذهني مي باشد. اين تغييرات با فعاليت غدد عرقي مشخص مي شود. به اين صورت که در حالت کلي پاسخ به استرس سبب افزايش فعاليت اين غدد مي شود. مثلا در چنين شرايطي دستها سرد و مرطوب مي شوند. با بيوفيدبک بدن يادمي گيرد ريلکس شود و به الگوي پاسخ نرمال برگردد(دستهاي گرم و مربوط). پاسخ گالوانيک پوست با عبور جريان بين دو سنسوري که بر روي پوست جايگذاري شده اندازه گيري مي شوند. ترکيب بيوفيدبک حرارتي و پاسخ گالوانيک پوست روش مطلوبي براي اندازه گيري اثرات مديريت استرس مي باشد. آموزش تنفس: بسياري از علائم استرس ممکن است ناشي از تنفس نادرست باشد. اين علائم عبارتند از پانيک، درد سينه، آسم، سندرم روده تحريک پذير، ميگرن و تنش....يکي از چيزهايي که ما را به عنوان بشر از ساير جانداران متمايز مي سازد کنترل دقيق تنفس است که امکان صحبت کردن را فراهم مي سازد. بنابراين کنترل تنفس يک عملکرد کاملا اتوماتيک نيست. در سال 1975 هيراي پيشنهاد کرد تنظيم کارکرد ريه که ديافراگم را به حرکت وا مي دارد سبب مي شود وريدهاي شکمي عصب واگ را تحريک کنند. اين امر سبب تحريک سيستم پاراسمپاتيک شده و ريلکسيشن ايجاد مي کند. اخيرا محققين نشان داده اند سطح دي اکسيد کربن خون در تنظيم سيستم عصبي خودمختار نقش مهمي ايفا مي کند. کمبود دي اکسيد کربن در تنظيم اين سيستم مشکلاتي را بوجود مي آورد. تکنيک هاي متنوعي براي آموزش مهارت تنفس وجود دارد از ساده ترين ابزارهاي تقويت کننده که به فرد اين امکان را مي دهد تا صداي تنفس خود را بشنود تا دستگاههايي که سطح دي اکسي کربن را در بازدم اندازه مي گيرد. ريلکسيشن: تکنيک هاي کلامي که ريلکسيشن وکنترل راموجب مي شوند بخش مهمي از بيوفيدبک بشمار ميروند. يکي از راههاي بسيار مهمي که بدن ما مي تواند با ما ارتباط برقرار کند تجسم ديداري است. ريلکسيشن تجسمي از مشهورترين نوع ريلکسيشن مي باشد. در اين روش از فرد خواسته مي شود تا يک مکان زيبا، يک اتفاق خوب يا يک مشکل حل شده را تجسم کنند. محققين نشان داده اند ريلکسيشن تجسمي براي درمان بيماران مبتلا به سرطان بسيار مفيد است. نوع ديگر ريلکسيشن ريلکسيشن شرطي است که افراد پر مشغله را تشويق مي کند که با کمترين تلاش مي توانند به مديريت استرس بپردازند. بر اساس نظريه شرطي سازي کلاسيک پاولف به همراه تمرين ريلکسيشن سيگنالي (براي مثال تنفس) به فرد ارائه مي شود. با تمرين هاي مکرر بدن بر اساس شرطي سازي ياد مي گيرد تنها با ارائه سيگنال ريلکس شود. بیوفیدبک چیست و به درمان چه نوع بیماری هایی کمک می کند؟ - 0MID - 2014/09/08 بیوفیدبک چیست؟ گر چه ذهن و توانایی ذهن قادر به رفع کامل علائم بیماری ها نیست ولی استفاده از قدرت ذهن تا حد زیادی می تواند این علائم را کاهش دهد . بیوفیدبک یکی از زیرگروه های طب مکمل است و هدف آن تأثیر بر پاسخ های غیرارادی بدن می باشد . عمده فعالیت های غیرارادی بدن شامل موارد زیر است : • فعالیت مغز • فشارخون • اسپاسم و انقباض عضلانی • تعداد ضربان قلب هر گاه فرد شناخت کافی نسبت به این موارد داشته و بتواند کنترلی بر آنها اعمال نماید می تواند از روش بیوفیدبک برای درمان حملات هراس ، تخفیف سردردهای میگرنی و درمان بی اختیاری ادرار استفاده نماید . حتی اگر فرد بیماری خاصی هم نداشته باشد بیوفیدبک به حفظ و ارتقاء سلامت او کمک خواهد کرد . واژه بیوفیدبک در اواخر دهه 1960 برای اولین بار به برخی موضوعات تحقیقاتی با هدف تغییر فعالیت های غیر ارادی بدن از قبیل فعالیت مغزی، فشارخون، تعداد ضربان قلب و ... اطلاق شد. آموزش بیوفیدبک:این روش یا تکنیک به فرد می آموزد که پاسخ های مشخصی دربدن خود را کنترل نموده تا درد کاهش پیداکند.در طی کلاس اموزش بیوفیدبک وسایلی به بدن وصل می شود که برخی عملکردهای بدن را مانتیور کرده وبصورت فیدبک نشان می دهد. این عملکردها بعنوان مثال شامل تنش عضلانی، تعدادضربان قلب وفشارخون می باشند. فرد یاد می گیرد چگونه تنش عضلانی را تحت شرایط استرس زا (مثل زمان آزمون دادن، مسابقه ورزشی، تصمیم گیری های مدیریتی در شرایط حساس)کم کرده و تعداد ضربان قلب وتنفس را کاهش دهد. آنچه بیوفیدبک را از سایر روش های آرام سازی متمایز می کند و از اجزای اصلی آن به حساب می آید، استفاده از ابزار متفاوتی است که به دریافت فیدبک و داشتن درک بهترو نهایتاً اعمال کنترل بیشتر بر فرایندهایی نظیر انقباص عضلانی، دمای پوست ضربان قلب و فشار خون کمک می کند. بیوفیدبک به کنترل و درمان چه بیماریهایی کمک می کند ؟ بیوفیدبک بر حدود ۱۵۰ بیماری مؤثر است که از آن جمله می توان از بیماریهای زیر نام برد: . • آسم • بیماری رینود • بیماری روده تحرک پذیر • گر گرفتگی شدید • تهوع و استفراغ های ناشی از شیمی درمانی • بی اختیاری ادرار • انواع سردرد • ضربان های قلبی نامنظم • فشار خون بالا • صرع تحقیقات مفصلی برای تعیین اثر درمانی بیوفیدبک بر فشارخون های بالا با منشاء ناشناخته در جریان است . در یک جلسه بیوفیدبک چه اتفاقی می افتد ؟ روش های بیوفیدبک را می توان در درمانگاه ها ، مراکز درمانی و بیمارستان ها بکار برد . بدین ترتیب که درمانگر حس گرهای الکتریکی را به نقاط مختلف بدن متصل می کند . این حس گرها ، پاسخ های فیزیولوژیک بدن به استرس هایی نظیر انقباض عضلانی حین دردهای تنشی را نشان می دهد . این انقباض ها بوسیله ابزار صوتی یا تصویری به بیمار نشان داده می شوند و فرد کاملاً در جریان واکنش های بدن خود مثل انقباض های دردناک قرار گرفته و متوجه ارتباط بین انقباض ها با ایجاد درد می شود. قدم بعدی فرا گرفتن برانگیختن واکنش های مثبت در بدن می باشد . خود بیمار در این مرحله باید یاد بگیرد هنگامی که در معرض استرس های جسمی یا روانی قرار می گیرد ، هر عضله از عضلات بدن را چگونه ریلکس نماید . هدف نهایی این است که فرد بتواند در خارج از مرکز درمانی نیز بدون استفاده از ابزار و وسایل ، این پاسخ های مثبت را ایجاد نماید . ثبت تغییرات فیزیولوژیک با استفاده از تغییرات الکتریکی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم در نتیجه تغییرات فیزیولوژیک ایجاد می شود توسط الکترودهایی که در محل های مناسب نصب می شود انجام می گیرد و درمانگر برای جمع آوری اطلاعات مربوط به پاسخ بدن بیمار بسته به نوع بیماری و شرایط موجود از تکنیک های متعددی می تواند استفاده نماید . از آن جمله می توان به این ابزارها و تکنیک ها اشاره نمود . حس گرهای دمایی(Temp): که به انگشتان دست شما وصل می شوند و دمای پوست شما را اندازه می گیرند.از آنجا که در زمان تنش و اضطراب دمای بدن پایین می آید، اعلام دمای پایین،به شما کمک می کند که تکنیک های آرمیدگی را آغاز نمایید. این تکنیک در درمان بیماری رینود و حملات میگرن مؤثر است . حس گرهای آموزش پاسخهای برقی پوست(SC/GSR) : که فعالیت غدد عرقی و میزان تعریق پوست شما را اندازه می گیرند و شما را از اضطراب آگاه می کنند که به درمان بیماری های هیجانی نظیر هراس ها ، اضطراب و لکنت زبان کمک خواهد کرد . حس گرهای تغییرپذیری ضربان قلب(BVP) : این نوع بیوفیدبک به فرد کمک می کندتا ضربان قلب خود را در تلاش برای بهبود فشار خون ،عملکرد رگها و تنش و اضطراب ، کنترل نمایید. حس گرهای تنفس شکمی(RSP): این نوع حس گر به فرد کمک می کند تا دم و بازدم و تنفس خود را در جهت کاهش اضطراب و تنش تنظیم کرده و تمرینات آرمیدگی را انجام دهد. این کار به ورزشکاران حرفه در افزایش عملکرد بهینه آنها کمک می کند. حس گرهای برق نگاری ماهیچه (EMG) :این سنسورها اطلاعاتی درباره تنش ماهیچه ای بدنتان به شما می دهد و پس از آن قادر خواهید شد ،تمرینات تن آرامی را انجام دهید. الکتروانسفالوگرام ( EEG) : این دستگاه فعالیت الکتریکی امواج مغزی را در شرایط مختلف مثل بیداری ، ریلکس بودن ، آرامش ، خواب سبک و خواب عمیق اندازه می گیرد . بیوفیدبک درمانی برای سردرد: مطالعات نشان می دهند که بیوفیدبک، به عنوان یکی از روش های درمانی جایگزین می توانند روش موثر و ایمنی برای درمان انواع سردرد باشد. بنیاد ملی سردرد اروپا گزارش کرده است که انواع روش های درمان بیوفیدبک، به عنوان یکی از رایج ترین و پرکاربردترین روش های درمانی مکمل توسط بیماران مبتلا به میگرن مورد استفاده قرار می گیرد.در این روش درمانی افراد می آموزند که چگونه با استفاده از ذهن خود، عملکردهای بدن خود را کنترل کنند.این روش درمانی امروزه به عنوان یکی از موثرترین و بی خطرترین گزینه های درمان انواع دردهای مزمن به خصوص سردرد مورد توجه قرار دارد. اساس روش درمانی بیوفیدبک بر مبنای تئوری توانایی ذهن در کنترل اعمال غیرارادی فیزیولوژیک بدن مانند فشار خون، ریتم تنفس، انقباض عضلانی، دمای بدن و امواج مغزی پایه گذاری شده است. در سال هاب 1950 تا 1970 اولین پژوهش های تجربی علمی توسط کمیل،نیل میلر،دیوید شاپیرو و محققان دیگری انجام شد که در آن ارتباط بین ذهن و عملکرد زیستی بدن را در حیوانات و انسان ها مورد بررسی قرار گرفت.درمان با روش بیوفیدبک در سال های اول چندان مورد استقبال جوامع پزشکی قرار نگرفت.با این حال در طول 30 سال گذشته این روش درمانی به طور گسترده ای مورد پذیرش قرار گرفته و موسسه ی ملی بهداشت جهانی این روش درمانی را برای درمان برخی بیماری ها از جمله انواع سردرد و میگرن پذیرفته است. بیوفیدبک یا پس خوراند زیستی شامل استفاده از ابزارهای الکترونیکی است که در مورد عملکرد فیزیولوژیک بدنتان اطلاعاتی در اختیار شما قرار می دهد.به عبارت دیگر بیوفیدبک با استفاده از تجهیزات الکترونیک شما را نسبت به اعمال زیستی بدنتان که پیش از این هیچ گونه آگاهی و کنترلی در موردشان نداشته اید، هشیار می کند.این روش درمانی به شما می آموزد که چگونه برای کنترل انقباض عضلانی یا دمای بدن خود از افکار و احساسات و ذهن خود استفاده کنید. بیوفیدبک در کنترل اضطراب: علایم اضطراب معمولاً شامل موارد زیر می باشد: نگرانی بیش از حد، احساس آزاردهنده ترس، افکار منفی و تدافعی ، افزایش ضربان قلب ، تعریق کف دست و تنفس دشوار. علم روانپزشکی، اختلالات اضطرابی را به چندین گروه تقسیم می کند که شامل: 1- اختلال اضطراب فراگیر 2- اختلال وسواسی جبری 3- اختلال هراس (پنیک) 4- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) 5- هراس اجتماعی امروزه بیوفیدبک بعنوان یک روش مؤثر، غیرتهاجمی، بدون درد و بدون عوارض جانبی در افراد دچار مشکلات اضطرابی در تمام دنیا شناخته شده است. کاربرد نوروفیدبک و بیوفیدبک در ترک شیشه: یکی از روشهایی که در دنیا از سال 2002 (در آمریکا ) برای ترک مواد محرک (مثل ترکیبات آمفتامینی و شیشه) مورد توجه قرار گرفت، استفاده از روش «نوروفیدبک» است و،بر این اساس مشاهده شد که با توجه به صدمهای که به مغز میرسد، اگر بتوان با تمرینهایی که به فرد میدهند، عملکرد مغز را درست میکنند و عواملی مانند وسوسه و افسردگی را از بین میبرند، میزان موفقیت این افراد در پاک بودن به میزان قابل توجهی افزایش پیدا میکند. بر اساس گزارشی که در آمریکا منتشر شد، طی پیگیری شش تا هشت سال مشاهده شد که 81 درصد افرادی که شیشه و سایر ترکیبات محرک استفاده می کردند و با استفاده از نوروفیدبک درمان شده بودند، دیگر به سوی اعتیاد برگشت نکردند، به عبارت بهتر با استفاده از این روش توانستند مغز را به میزان قابل توجهی به سمت نرمال عمل کردن برگردانند. هدف اصلی در یبوفیدبک فراهم آوردن امکان تغییر ارادی بعضی پارامترهای خاص است که شامل افزایش فعالیت یک باند فرکانسی خاص و کاهش در سایر باندهاست. این کار با دادن فیدبک به شخص صورت می گیرد. اگر چه هنوز در مورد این که چرا روش های بیوفیدبک در درمان برخی بیماریها مؤثرند مجهولات فراوانی وجود دارد ولی استفاده از آن بطور روزافزونی در حال افزایش است . علیرغم تأثیرات مثبت فراوان، در موارد معدودی از جمله تداخل با سطح خونی داروی انسولین ، باید توجه و دقت کافی، مشورت با پزشک متخصص به هنگام استفاده از تکنیک های بیوفیدبک معمول گردد. RE: بیوفیدبک چیست و به درمان چه نوع بیماری هایی کمک می کند؟ - 0MID - 2014/09/22 نوروفیدبک نوعی بیوفیدبک است ، که بازخورد عصبی نیز به آن گفته می شود. این وسیله جزو پیشرفته ترین وسائل پزشکی نوین است که بخش زیادی از این تکنولوژی مدیون تلاشهای ناسا (سازمان فضایی آمریکا)در سالهای اخیر است. در مغز تمام ما انسان ها، هزاران فرایند و فعالیت خودکار و غیر ارادی در حال اتفاق افتادن است. فرایندهای ناهشیار بی شماری که کاملا از حوزه ی آگاهی و اختیار ما به دورهستند. هر لحظه در مغز هریک از ما، امواج مغزی خاص و فرایندهای فیزیولوژیک بی شماری در جریان است بدون آنکه ما آگاهی وشناختی نسبت به نحوه ی عملکرد آن ها داشته باشیم. فرایندهای فیزیولوژیک نهفته در مغز ما و امواج مغزی موجود در آن دائما و بدون دخالت آگاهانه ی ما بر روی رفتار، افکار، عملکرد و وضعیت سلامت جسمی و روانی ما تاثیر گذارند. هیچ یک از ما انسان ها در شرایط طبیعی و نرمال نمی توانیم در مورد نحوه ی عملکرد هر یک از این واکنش های فیزیولوژیک غیرارادی و امواج مغزی موجود در مغزمان اطلاعات دقیق و روشنی داشته باشیم. به خودتان نگاه کنید! آیا می دانید در حال حاضر امواج مغزی شما در چه وضعیتی قرار دارند؟ طبیعتا در شرایط طبیعی و بدون استفاده از ابزارهای خاص نمی توانید نسبت به هیچ کدام از واکنش های فیزیولوژیک بدن خود آگاهی دقیقی داشته باشید. علاوه براین وجود هرگونه ناهنجاری و اشکال در روند طبیعی عملکرد امواج مغزی و فرایندهای زیست شناختی در بدن انسان، می تواند منجر به بروز علائم بیمارگونه شود. به عبارت دیگر به هم خوردن روند طبیعی عملکرد امواج مغزی و واکنش های زیست شناختی می تواند به عنوان علامت و نشانه ای از وجود یک وضعیت بیمارگونه ی جسمانی یا روانی مورد توجه قرار بگیرد. نوروفیدبک، برای مغز انسان مانند یک آینه عمل می کند. ما هر روز با نگاه کردن به آینه متوجه نقائص و اشکالات موجود در ظاهر خودمان می شویم. در واقع آینه ما را نسبت به وضعیت ظاهری مان و عیب و نقص های احتمالی موجود در آن آگاه می کند. این آگاهی و شناخت به ما کمک می کند تا در جهت رفع نقص های موجود در وضعیت ظاهری خود اقدام کنیم. نوروفیدبک دقیقا برای امواغ مغزی و عملکردهای فیزیولوژیک مغز ما به عنوان یک آینه ی پیشرفته عمل می کند. نوروفیدبک با استفاده از ابزارهای الکترونیک پیشرفته و کامپیوتر به ما کمک می کند تا از آن چه در مغز ما در حال رخ دادن است آگاه شویم. نوروفیدبک، واکنش های فیزیولوژیک نهفته درمغز انسان و امواج مغزی که هر لحظه بر وضعیت رفتاری و عملکردی ما اثر گذارند را ثبت می کند و بعد آن چه که در همان لحظه در مغز انسان در حال اتفاق افتادن است را کاملا دقیق، روشن و واضح روی صفحه ی نمایشگر به تصویر می کشد. نوروفیدبک به انسان کم می کند تا از وضعیت امواج مغزی خود، از نحوه ی عملکرد واکنش های زیست شناختی غیرارادی مغز خود در لحظه، آگاهی و شناخت دقیق و فوری کسب کند. این افزایش آگاهی و شناخت به فرد کمک می کند تا بتواند در جهت رفع اشکالات و ناهنجاری های موجود در امواج مغزی خود اقدام کند. افزایش آگاهی نسبت به وضعیت امواج مغزی با عث می شود فرد بتواند کنترل بیشتری بر این امواج داشته باشد. نورووفیدبک روشی است برای اینکه یاد بگیریم چگونه امواج مغزی و فعالیت هایی که در مغز ما به طور طبیعی و خودکار انجام می شود را کنترل کنیم. در حقیقت با نوروفیدبک می آموزیم به طور ارادی امواج مغزی خود را با استفاده از بازخوردی که از دستگاه دریافت می کنیم تغییر بدهیم. نوروفیدبک ابزاری است برای کنترل، تغییر و اصلاح امواج مغزی در جهت رسیدن به کاهش علائم بیماری و افزایش سطح سلامت جسمانی و روانی. نوروفیدبک چیست؟ در این روش شما در مقابل یک مانیتور می نشینید و الکترودی که روی سر شما قرار دارد امواج مغزی شما را دریافت و به کامپیوتر هدایت می کند .حالا شما با دیدن امواج مغزی خود روی صفحه مانیتور می توانید به تنظیم و کنترل آنها بپردازید و در تمام این مراحل درمانگر در کنار شما نشسته و به شما یاد می دهد که چگونه می توانید این کار را انجام دهید. درواقع نوروفیدبک شما را قادر به دیدن دنیای درون مغزتان می کند ، به عنوان مثال در صفحه مانیتور شما یک شکل شبیه سازی شده امواج مغزی را به شکل یک بازی می بینید و با نگاه کردن به صفحه مانیتور و بدون استفاده از دست شروع به بازی می کنید. دستگاه الگوهای امواج مغزی شما را پردازش می کند و در صورتیکه این الگوها مناسب باشد شما در بازی به جلو خواهید رفت و در غیر اینصورت شکست می خورید ،به این ترتیب شما یادمیگیرید که مثلا در شرایط اضطراب چگونه می توانید مغز خود را طوری تنظیم کنید که آرامش جایگزین اضطراب شود. آیا این روش علمی است؟ روش نوروفیدبک توسط اداره غذا و داروی آمریکا ( معتبرترین سازمان جهانی پزشکی) جهت درمان اضطراب ،استرس،افسردگی،بیش فعالی کم توجهی، سردرد (میگرن)،دردهای مزمن،اختلالات خواب،سوء مصرف مواد،وسواس،صرع(تشنج) و بازتوانی سکته مغزی مورد تایید قرار گرفته است. عوارض جانبی این روش چیست؟ نوروفیدبک عوارض جانبی دارو درمانی را ندارد و اثرات درمانی پایدارتری نیز دارد،فعالیت های کل مغز را کنترل می کند وبهبودی پایدار بیماری را شامل می شود. چرا به نوروفیدبک دوپینگ اخلاقی می گویند؟ دلیلش این است که در حال حاضر بسیاری از ورزشکاران در کشورهای پیشرفته و همچنین بسیاری از سازمان های معتبر جهانی از جمله ناسا (سازمان علوم فضایی آمریکا) جهت ارتقا مهارت های ذهنی و شناختی و بهینه سازی تصمیم گیری ،افزایش خلاقیت،تقویت حافظه و افزایش هماهنگی جسم و ذهن از این روش استفاده می کنند. به عنوان مثال تیم ملی ایتالیا ،تیم آث میلان ،بسیاری از برندگان طلای المپیک مثل ماری پیرس و چاد کاروین رسما اعلام کردند که جهت بهبود کارکرد ذهنی برای آمادگی مسابقات از نوروفیدبک استفاده می کنند. آیا در آمریکا و کشورهای پیشرفته از این روش استفاده می شود؟ در آمریکا بیش از 1000 مرکز نوروفیدبک وجود دارد که این رقم در 5 سال گذشته از کمتر از 100 مرکز به این تعداد رسیده که این موضوع خود حاکی از میزان اهمیت و محبوبیت این روش درمانی در کشورهای پیشرفته می باشد . آیا نوروفیدبک در مورد همه بیماریها کاربرد دارد؟ خیر ، نوروفیدبک و بیوفیدبک فقط در مورد بعضی اختلالات کاربرد دارد و تشخیص این موضوع نیز به عهده پزشک معالج می باشد. موارد کاربرد نوروفیدبک و بیوفیدبک : بیشفعالی/كمبود توجه (ADHD)، اضطراب (Anxiety)، ناتوانی یادگیری (Learning Disability)،اختلالات خواب، دردهای مزمن و سردردهای میگرنی، سوءمصرف مواد، افسردگی ، بعضی انواع آسیب و سکته مغزی، سندرم درد و خستگی مزمن و افزایش قدرت تمرکز و توانایی های ذهنی در افراد سالم. |