امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات : 2
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مکانیزم عملکرد وجدان
#1

مکانیزم عملکرد وجدان :

«مَن عَرَفَ نفسه فقد عَرَفَ ربَّه»
بی شک شناخت مکانیزم و نحوه عملکرد وجدان، نقش به سزائی در باز سازی و تقویت این بعد نظارتی وجود انسان خواهد داشت. که همواره وجدان نظارت خود را از طریق به چالش کشیدن افکار، اعمال و رفتار انسان اعمال می کند. اما پاسخ به این سؤال که این مؤاخذه و محاسبه وجدان از چه طریقی صورت می گیرد و میزان و مقیاس وجدان برای سنجش و محاسبه اعمال انسان چه چیزی است؟ مطلبی است که در این قسمت به دنبال آن می گردیم :
در آموزه های دینی و فرهنگی ما علاوه بر توصیه به تفکر و تعقل، به موارد و مصادیق اعمال این تفکر و تدبر نیز اشاره شده است. شهید مطهری این مطلب را اینگونه بیان می کند:
« قرآن کریم موضوع تفکر را مطلق و مبهم نگذاشته، علی الاجمال نگفته بروید فکر کنید ، در هر موضوعی که بود، بود و در اطراف هر چیزی که بود، بود. موضوعات تفکر را به طور کلی به دست می دهد. مثلاً در آیه 164 از سوره بقره موضوعاتی برای مطالعه معین می کند و به مردم می گوید بروید کمر همت ببندید و در این موضوعات تحقیق و مطالعه کنید.»
به نظر می رسد همین مصادیق معرفی شده برای بذل نیروی فکر و اندیشه آدمی، در بر دارنده مقیاس و ملاک محاسبه وجدان نیز باشد، استاد مطهری در بحث قرآن و مسئله تفکر می گوید:
«یکی از اصول تعلیمات قرآن کریم دعوت به تفکر و تدبر است: تفکر در مخلوقات خدا برای پی بردن به رازها و اسرار آفرینش، تفکر در احوال و اعمال خود برای وظیفه درست انجام دادن ، تفکر در تاریخ و زندگیهای مردمی که گذشته اند برای شناختن و پی بردن به سنن و قوانینی که خداوند برای زندگانی جماعات بشری قرار داده.»
ضمناً می دانیم که نظارت در ساختارهای مادی و بشری همواره از طریق مقایسه وضعیت موجود با وضعیت مطلوب و ایده آل صورت می گیرد، وجدان نیز دقیقاً با ترسیم و تصور افقهای آرمانی زندگی انسان ،آنها را با سیر حرکتی و روش زندگی او مقایسه می کند و از این طریق نظارت عالیه خود را اعمال می سازد. این تصویر سازی وجدان از وجوه آرمانی و اهداف متعالی زندگی انسان بر محور همان مصادیقی صورت می گیرد که فرهنگ اسلامی آنها را به عنوان حوزه های مخاطب فکر و اندیشه آدمی معرفی کرده است. بر این اساس می توان مدعی شد که وجدان به عنوان دستاویز نظارتی خود همواره 4 سؤال اساسی را مطرح و پیش روی انسان قرار می دهد. این 4 سؤال عبارتند از:
1 ـ از کجا آمده ام ؟
2 ـ به کجا آمده ام ؟
3 ـ برای چه آمده ام ؟
4 ـ به کجا می روم ؟
اگر بخواهیم مجموع این 4 پرسش را به طور خلاصه در قالب یک سؤال اساسی مطرح نمائیم آن پرسش چیزی غیر از مسئله حیاتی « من کیستم » نخواهد بود.
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
ز کجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود
به کجا می روم آخر ننمائی وطنم
نوع پاسخ به این 4 پرسش که در واقع سؤال از مبداء، مسکن ، مقصد و مقصود آدمی است ، نقش به سزائی در کارائی نظارت وجدان خواهد داشت.
بدیهی است که پاسخ راستین و برآمده از معارف و اعتقادات دینی به این 4 سؤال ، حقیقت و جایگاهی را برای انسان هویدا می سازد که او را حتی از کوچکترین اعمالی که از نیل به چنین جایگاه رفیع و ارزشمندی باز دارد، برحذر می کند. چیزی که دقیقاً هدف اصلی وجدان و نظارت عالیه او است.
تو را زکنگره عرش می زنند سفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتاده است؟

http://rahemaghsoud.ir/?op=news&f=detail&id=4849
...
 تشکر شده توسط : شيدا رها
  




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان