دکتر منصوره تقاء، متخصص مغز و اعصاب مطرح کرد: پیشنهاد شکلگیری کلینیک اماس با حضور تخصصهای مختلف
۱۳۹۱/۱۲/۰۱
هر کسی کار خود را به خوبی انجام میدهد، یکی متخصص مغز و اعصاب است و دیگری روانشناس یا روانپزشک و دیگری فیزیوتراپ، کاردرمان و غیره. اما فرد مبتلا به اماس باید بتواند مدیریت شود که در این زمان به کدام تخصص به چه اندازه احتیاج دارد. «مدیریت درمان» موضوعی بود که در گفتوگوی دکتر منصوره تقاء، متخصص مغز و اعصاب مطرح شد. او وجود تیم درمان را بهترین راه مدیریت درمان برای مبتلایان به ام اس می داند و لذا پیشنهاد می دهد که کلینیک اماس با حضور تخصصهای مختلف شکل بگیرد، البته سرگروه این تیم درمانی را یک متخصص مغز و اعصاب عهده دار خواهد بود.
*** خانم دکتر! تابستان به پایان رسید و هوا به سمت کاهش دما رفت. این تغییر فصل آیا تاثیری در سلامت بیماران اماس دارد؟
شاید مقالات زیادی در مورد تاثیر فصل و آفتاب و نحوه تابیدن نور آن خوانده و یا حداقل دیدهاید؛ اما اینکه بتوان قاطعانه در مورد تاثیر تغییر فصل و عود بیماری سخن گفت، هنوز این امکان وجود ندارد. ولی در مورد فصل زمستان و سرما بیشترین موارد مطرح در مورد سطح ویتامین دی است، چون وقتی هوا سردتر میشود ممکن است سطح این ویتامین پایینتر از حد لازم قرار بگیرد. جالب است که در مقالاتی اشاره شده که خانم بارداری که بخشی از دوران بارداریاش در ماههای سرد و یا در مکانهای سرد قرار دارد و سطح ویتامین دی مادر پایین باشد، فرزندش مستعدتر دچار شدن به بیماری اماس است، یا کسانی که سطح ویتامین دی آنها پایین است ممکن است حملات بیشتری داشته باشند. گرچه این مقالات در ابتدا مورد توجه زیادی قرار گرفت به نحوی که برخی به مصرف زیاد ویتامین دی روی آوردند اما بعدا مشخص شد مصرف زیاد این ویتامین سبب مسمومیت میشود. تنها موضوعی که میتوان در مورد سرما بگویم در مورد جذب ویتامین دی است، چون این ویتامین از طریق آفتاب جذب بدن میشود لذا ممکن است در سطح ویتامین دی تاثیر داشته باشد. پس بهتر است بیماران ما به چک کردن سطح ویتامین دی بدن خود بپردازند.
*** با توجه به نوع پوشش ایرانیان به ویژه برای زنان، شما چه توصیهای برای جذب ویتامین دی به زنان مبتلا به اماس میکنید؟
بهترین و بیشترین منبع جذب ویتامین دی، نور آفتاب است و در مناطقی از کشور مانند مناطق جنوبی که آفتاب زیادی وجود دارد اگر سطح کمی از پوست هم با آفتاب تماس داشته باشد، آنها به کمبود ویتامین دی دچار نمیشوند ولی در آن مناطق هم ممکن است کمبود ویتامین دی وجود داشته باشد. منبع غذایی ویتامین دی هم کره و جگر و غیره است اما این مواد غذایی از جمله مواردی نیستند که به طور مدام مورد استفاده قرار بگیرد. پیشنهاد میشود همه افراد به ویژه خانمهای جوان و حتی کودکان مدرسهای سطح ویتامین دی خود را ارزیابی کنند و اگر پایین بود با مکمل ویتامین دی قابل اصلاح است. مکملها هم قرصهای فشردهای هستند که دوز مصرف آنها هم معمولا هر دو هفته، هر ۱۰ روز و خیلی نزدیک بخواهیم بگوییم هر هفته یک قرص است. این قرصها نباید به صورت روزانه مصرف شود.
*** خانم دکتر! سوالی که ذهن برخی بیماران را مشغول کرده در مورد تفاوت داروهاست. برخی میگویند که منشا بیماری اماس یکی است، پس چرا برای هر بیمار یک نوع دارو تجویز میشود؟
اولا مسالهی مهم در مورد اماس پیدا نشدن دلیل قطعی بروز این بیماری است، اگر چه تاکنون تئوری و فرضههای مختلفی مثل تاثیرات ژنتیک، تاثیرات محیط و عوامل مختلفی برایش ذکر شده لذا درمانهایی که برای بیماران اماس پیشبینی شده به نحوی نیست که بیماری را ریشه کن کند. امید داریم با تحقیقاتی که در حال انجام است، علل اصلی مشخص شوند و پس از آن، درمانها قطعیتر خواهد بود. اما انتخاب نوع درمان بر اساس نوع بیماری و خود بیمار است، یعنی شاید یک فردی از نظر روحی آمادگی استفاده از یک نوع دارو را نداشته باشد یا شاید با استفاده از یک نوع دارو دچار عارضه خاصی شود، لذا آن دارو برایش تجویز نمیشود. تاکید ما بر سرکوب بیماری یا بهتر شدن روند بیماری اماس است، اما درمان علامتی دارای اهمیت است یعنی مثلا فردی که نمیتواند خوب راه برود این مشکل بر ابعاد دیگر زندگی بیمار مانند شغل و ارتباطات اجتماعی و مسافرت و … هم اثر میگذارد، ولی با مدیریت خوب درمان، باید مشخص شود که چرا خوب راه نمیرود و تعادلش ایراد دارد. مدیریت خوب درمان در مورد این فرد با فیزیوتراپی، کار درمانی و مجموعهای از روشهای درمانی که سبب خوب راه رفتن بیمار شود کمک عمدهای به او خواهد کرد.
*** شاید نداشتن روحیه و یا تصور بهبودی فرد، باعث شود که بیمار خودسرانه مصرف دارو را متوقف کند. در این مورد چه توصیه ای به بیماران دارید؟
به چنین بیمارانی میگویم که باید دوراندیشی داشت، بلکه ۱۰ سال آینده را مدنظر داشت که دوست دارید سر پا و سر حال و دارای زندگی نرمال باشید. با داروها مانوس شوید، به پزشکتان اعتماد کنید و با همدیگر به جلو بروید که بتوانید بیماری را کنترل کنید، چون متاسفانه در موارد متعددی داشتهایم که بیماران فکر کردهاند خوب هستند چون ظاهرشان خوب بوده، بعد درمان را قطع کردهاند و وقتی پیش ما آمدهاند که دیگر نمیشده کاری کرد. این را یادآوری کنم که بیماری هر چه زودتر درمان بشود و در مرحله ی ابتداییتر کنترل شود نتیجه ی نهایی بهتر است. یعنی اگر به فرض سال اول و دوم درمان کنیم، بهتر از سال دهم است، چون در سال دهم یک سری تحلیلها در سیستم عصبی اتفاق افتاده و بعضی از آنها قابلیت برگشت ندارد و اگر دیر شود فقط میتوان کمک کرد که کمی تعادل بهتر شود یا ذهن بهتر شود ولی روی بیماری دیگر کاری نمیشود کرد که بیماری کنترل شود.
*** با یک بیمار مواجه شدم که از چند وقت پیش دارد کورتون مصرف می کند، آیا استفاده ی زیاد کورتون عوارضی ندارد؟
کلا انواع کورتونها درمان نوع حاد بیماری هستند، یعنی برای نوع عود کننده و خاموش شونده، در مرحله ی حمله، درمانش همان کورتون است؛ ولی برای یک درمان طولانی، دو دسته دارو هستند، یکی تعدیل کننده ها و یکی سرکوب کننده ها؛ کورتون نسبت به انواع درمان، ایمنی را پایین می آورد، درمانی نیست که هیچ جای دنیا برای درمان طولانی مدت برای درمان یا کنترل بیماری توصیه شود. چون کورتون عوارض بسیار زیادی دارد. لذا به هیچ وجه پیشنهاد نمی کنم که ایشان درمان را به این شکل ادامه بدهد و خواهش می کنم که با متخصص مغز و اعصابی که تبحر در کنترل بیماری اماس دارد مشورت کنند.
*** خانم دکتر! شما به «مدیریت درمان» اشاره کردید که پزشک معالج فقط یکی از بخشهای آن را پوشش میدهد. برای تکمیل این حلقه چه توصیهای دارید؟
شاید وجود یک تیم درمان کمک خیلی خوبی باشد؛ سرگروه این تیم طبیعتا یک متخصص مغز و اعصاب خواهد بود، منتها در این گروه، روانپزشک، روانشناس، کاردرمان، حتی متخصص ورزش، مددکار اجتماعی و حتی کسانی دیگر. اگر بتوانیم یک تیم درمان داشته باشیم، قطعا مدیریت بهتری می توان داشت. اما قسمتی که مربوط به خود بیمار می شود، بیشتر همکاری و مطرح کردن جرییات مشکلاتش با تیم درمانی است. از طرفی، بیمار باید به پزشک اعتماد کند، همین به درمانش کمک می کند. در مورد بیمار اماس خوشبختانه معمولا با پزشکان رابطهی خوبی برقرار میکنند. شاید بهترین بیماران خود من، بیماران اماس هستند که بیشتر از سایر بیماران با هم صحبت میکنیم. بعضی وقتها به خاطر تراکم بیماران در مطبها فرصت بسیار کوتاه است، اما اگر یک تیم داشته باشیم، اینکه نیازهایی که در این بین وجود دارد با دیگر اعضای تیم در میان گذاشته شود، خیلی به بیمار کمک میشود. میتوانیم یک کلینیک چند تخصصی فراهم کنیم که کلینیک اماس باشد و افراد مختلف در آن دخیل باشند که فکر میکنم این بهترین راه حل است ولی تا آن زمان، حداقل این است که بیمارن با جزییات مشکلاتشان را منتقل کنند، اگر که یادشان می رود آنها را یادداشت کنند و به پزشک منتقل کنند و اگر پزشکشان پیشنهاد کرد که مثلا به روانپزشک یا روانشناس یا متخصص کلیه و مجاری ادرار مراجعه کنند، حرف پزشکشان را بپذیرند. میخواهم این را به بیماران عزیز بگویم که همهی ما دوست داریم که بهترین کار را برای شما بکنیم.
*** درمان به موقع اهمیت دارد، آیا افراد در ابتدای ابتلا به اماس به سرعت پی به آن می برند یا خیر؟
خوشبختانه در سالهای اخیر اطلاع جامعه دربارهی بیماری اماس خیلی بهتر شده و ما موارد کمی دارید که بیمار با تاخیر زیاد متوجه شده و پزشکانی که تخصصهای دیگری داشته اند ارجاع دیرهنگام داشتهاند، ولی سالها قبل این وارد خیلی بیشتر بود. خوشبختانه دسترسی به اینترنت بالا رفته، همینطور اطلاع رسانی از طریق تلویزیون و رسانهها تا حد خوبی کمک کرده که به موقع متوجه شوند. ولی اشکال دیگری هست، گاهی خود بیماران می گویند ما خودمان حدس می زدیم که اماس باشد ولی می خواستند انکار کنند، مثلا می گویند «یک بار چهار سال پیش چشممان کمی تار شد ولی دو سه هفته گذشت وخوب شد، بعد دوباره دست و پا کمی بی حس شد و گذشت و خوب شد، حدس می زدیم که یک چیزی باشد ولی جرات نکردیم که مراجعه کنیم». وقتی آدم از یک مشکلی خبر داشته باشد و به موقع مراجعه کند بسیار بهتر از این است که در درون خودش مخفی کند و وقتی مراجعه کند که تاخیری از نظر درمان پیش بیاید. لذا هر وقت مشکلی را احساس کردیم حتما به پزشک مراجعه کنیم؛ یا بررسی می شود و چیزی نیست که در این صورت خیالمان راحت می شود یا اگر مشکلی وجود داشت جلوی آن را می گیریم.
به هر حال اطلاع رسانی در این زمینه خیلی کمک می کند، اما آن هم باید به اندازه باشد وگرنه هر کسی که موقع خوب دستش در زیرش مانده باشد وقتی صبح بیدار می شود شاید فکر کند که ام اس دارد، ولی اطلاع رسانی صحیح می تواند کمک کننده باشد.
*** افراد تازه مبتلا شده، گاهی از ابتلا به ام اس خیلی وحشت میکنند؛ البته بخشی از ناراحتی حتی در مورد سرماخوردگی ساده هم طبیعی است. اما بفرمایید که چه چشم اندازی برای درمان ام اس وجود دارد؟
خوشبختانه اتفاقی که در کشور افتاده و هر چقدر زمان میگذرد شاهد شکوفایی بیشتر هستیم، پیشرفت در صنعت داروسازی کشور است و در مورد بیماری اماس شاید بشود گفت که در مورد هر گروه از دارو که در دنیا ساخته شده، نمونهی ایرانی آن را داریم، البته جز برخی موارد. ولی این خیلی خوشحال کننده است که در وضعیتی که در تحریم هستیم خوشبختانه این داروها از قبل تهیه شده و در اختیار بیماران است و از نظر میزان تاثیر و میزان عارضه، ما تفاوت خیلی بارزی پیدا نکردیم و بعضی جاها قاطعانه میتوانیم بگوییم همان دارو است. این خیلی نوید بخش و خوشحال کننده است. ضمن این که تنوع دارویی وجود دارد، لذا انتخاب دارو نسبت به سالهای قبل راحتتر است. پس میشود گفت که اگر بیماری را به موقع تشخیص بدهیم، می توانیم به میزان خوبی بیماری را کنترل کنیم. باز هم نکتهی خوشحال کننده این است که در سطح دنیا تحقیقات بسیار بسیار زیاد است؛ در زمینهی علت این بیماری و درمان آن. امیدواریم که علت اصلی و درمان قطعی پیدا شود. من همیشه به بیمارانم می گویم که اگر شما شرایط خود را خوب نگه دارید و با بیماری کنار بیایید، اگر زمانی درمان اصلی پیدا شود آن زمان برای شما مفید خواهد بود، ولی اگر با درمانگرتان خوب جلو نروید، و بگذارید که بیماری پیشرفته بشود، دیگر بر فرض هم که درمان قطعی پیدا شود، شاید دیگر فایدهای نداشته باشد، پس منطقی این است که اگر علایمی از بیماری را احساس میکنید، حتما مراجعه کنید و درمان را بپذیرید و اگر درمان قطعیتری پیدا شد، حتما پزشک معالج آن درمان را پیشنهاد خواهد کرد.
۱۳۹۱/۱۲/۰۱
هر کسی کار خود را به خوبی انجام میدهد، یکی متخصص مغز و اعصاب است و دیگری روانشناس یا روانپزشک و دیگری فیزیوتراپ، کاردرمان و غیره. اما فرد مبتلا به اماس باید بتواند مدیریت شود که در این زمان به کدام تخصص به چه اندازه احتیاج دارد. «مدیریت درمان» موضوعی بود که در گفتوگوی دکتر منصوره تقاء، متخصص مغز و اعصاب مطرح شد. او وجود تیم درمان را بهترین راه مدیریت درمان برای مبتلایان به ام اس می داند و لذا پیشنهاد می دهد که کلینیک اماس با حضور تخصصهای مختلف شکل بگیرد، البته سرگروه این تیم درمانی را یک متخصص مغز و اعصاب عهده دار خواهد بود.
*** خانم دکتر! تابستان به پایان رسید و هوا به سمت کاهش دما رفت. این تغییر فصل آیا تاثیری در سلامت بیماران اماس دارد؟
شاید مقالات زیادی در مورد تاثیر فصل و آفتاب و نحوه تابیدن نور آن خوانده و یا حداقل دیدهاید؛ اما اینکه بتوان قاطعانه در مورد تاثیر تغییر فصل و عود بیماری سخن گفت، هنوز این امکان وجود ندارد. ولی در مورد فصل زمستان و سرما بیشترین موارد مطرح در مورد سطح ویتامین دی است، چون وقتی هوا سردتر میشود ممکن است سطح این ویتامین پایینتر از حد لازم قرار بگیرد. جالب است که در مقالاتی اشاره شده که خانم بارداری که بخشی از دوران بارداریاش در ماههای سرد و یا در مکانهای سرد قرار دارد و سطح ویتامین دی مادر پایین باشد، فرزندش مستعدتر دچار شدن به بیماری اماس است، یا کسانی که سطح ویتامین دی آنها پایین است ممکن است حملات بیشتری داشته باشند. گرچه این مقالات در ابتدا مورد توجه زیادی قرار گرفت به نحوی که برخی به مصرف زیاد ویتامین دی روی آوردند اما بعدا مشخص شد مصرف زیاد این ویتامین سبب مسمومیت میشود. تنها موضوعی که میتوان در مورد سرما بگویم در مورد جذب ویتامین دی است، چون این ویتامین از طریق آفتاب جذب بدن میشود لذا ممکن است در سطح ویتامین دی تاثیر داشته باشد. پس بهتر است بیماران ما به چک کردن سطح ویتامین دی بدن خود بپردازند.
*** با توجه به نوع پوشش ایرانیان به ویژه برای زنان، شما چه توصیهای برای جذب ویتامین دی به زنان مبتلا به اماس میکنید؟
بهترین و بیشترین منبع جذب ویتامین دی، نور آفتاب است و در مناطقی از کشور مانند مناطق جنوبی که آفتاب زیادی وجود دارد اگر سطح کمی از پوست هم با آفتاب تماس داشته باشد، آنها به کمبود ویتامین دی دچار نمیشوند ولی در آن مناطق هم ممکن است کمبود ویتامین دی وجود داشته باشد. منبع غذایی ویتامین دی هم کره و جگر و غیره است اما این مواد غذایی از جمله مواردی نیستند که به طور مدام مورد استفاده قرار بگیرد. پیشنهاد میشود همه افراد به ویژه خانمهای جوان و حتی کودکان مدرسهای سطح ویتامین دی خود را ارزیابی کنند و اگر پایین بود با مکمل ویتامین دی قابل اصلاح است. مکملها هم قرصهای فشردهای هستند که دوز مصرف آنها هم معمولا هر دو هفته، هر ۱۰ روز و خیلی نزدیک بخواهیم بگوییم هر هفته یک قرص است. این قرصها نباید به صورت روزانه مصرف شود.
*** خانم دکتر! سوالی که ذهن برخی بیماران را مشغول کرده در مورد تفاوت داروهاست. برخی میگویند که منشا بیماری اماس یکی است، پس چرا برای هر بیمار یک نوع دارو تجویز میشود؟
اولا مسالهی مهم در مورد اماس پیدا نشدن دلیل قطعی بروز این بیماری است، اگر چه تاکنون تئوری و فرضههای مختلفی مثل تاثیرات ژنتیک، تاثیرات محیط و عوامل مختلفی برایش ذکر شده لذا درمانهایی که برای بیماران اماس پیشبینی شده به نحوی نیست که بیماری را ریشه کن کند. امید داریم با تحقیقاتی که در حال انجام است، علل اصلی مشخص شوند و پس از آن، درمانها قطعیتر خواهد بود. اما انتخاب نوع درمان بر اساس نوع بیماری و خود بیمار است، یعنی شاید یک فردی از نظر روحی آمادگی استفاده از یک نوع دارو را نداشته باشد یا شاید با استفاده از یک نوع دارو دچار عارضه خاصی شود، لذا آن دارو برایش تجویز نمیشود. تاکید ما بر سرکوب بیماری یا بهتر شدن روند بیماری اماس است، اما درمان علامتی دارای اهمیت است یعنی مثلا فردی که نمیتواند خوب راه برود این مشکل بر ابعاد دیگر زندگی بیمار مانند شغل و ارتباطات اجتماعی و مسافرت و … هم اثر میگذارد، ولی با مدیریت خوب درمان، باید مشخص شود که چرا خوب راه نمیرود و تعادلش ایراد دارد. مدیریت خوب درمان در مورد این فرد با فیزیوتراپی، کار درمانی و مجموعهای از روشهای درمانی که سبب خوب راه رفتن بیمار شود کمک عمدهای به او خواهد کرد.
*** شاید نداشتن روحیه و یا تصور بهبودی فرد، باعث شود که بیمار خودسرانه مصرف دارو را متوقف کند. در این مورد چه توصیه ای به بیماران دارید؟
به چنین بیمارانی میگویم که باید دوراندیشی داشت، بلکه ۱۰ سال آینده را مدنظر داشت که دوست دارید سر پا و سر حال و دارای زندگی نرمال باشید. با داروها مانوس شوید، به پزشکتان اعتماد کنید و با همدیگر به جلو بروید که بتوانید بیماری را کنترل کنید، چون متاسفانه در موارد متعددی داشتهایم که بیماران فکر کردهاند خوب هستند چون ظاهرشان خوب بوده، بعد درمان را قطع کردهاند و وقتی پیش ما آمدهاند که دیگر نمیشده کاری کرد. این را یادآوری کنم که بیماری هر چه زودتر درمان بشود و در مرحله ی ابتداییتر کنترل شود نتیجه ی نهایی بهتر است. یعنی اگر به فرض سال اول و دوم درمان کنیم، بهتر از سال دهم است، چون در سال دهم یک سری تحلیلها در سیستم عصبی اتفاق افتاده و بعضی از آنها قابلیت برگشت ندارد و اگر دیر شود فقط میتوان کمک کرد که کمی تعادل بهتر شود یا ذهن بهتر شود ولی روی بیماری دیگر کاری نمیشود کرد که بیماری کنترل شود.
*** با یک بیمار مواجه شدم که از چند وقت پیش دارد کورتون مصرف می کند، آیا استفاده ی زیاد کورتون عوارضی ندارد؟
کلا انواع کورتونها درمان نوع حاد بیماری هستند، یعنی برای نوع عود کننده و خاموش شونده، در مرحله ی حمله، درمانش همان کورتون است؛ ولی برای یک درمان طولانی، دو دسته دارو هستند، یکی تعدیل کننده ها و یکی سرکوب کننده ها؛ کورتون نسبت به انواع درمان، ایمنی را پایین می آورد، درمانی نیست که هیچ جای دنیا برای درمان طولانی مدت برای درمان یا کنترل بیماری توصیه شود. چون کورتون عوارض بسیار زیادی دارد. لذا به هیچ وجه پیشنهاد نمی کنم که ایشان درمان را به این شکل ادامه بدهد و خواهش می کنم که با متخصص مغز و اعصابی که تبحر در کنترل بیماری اماس دارد مشورت کنند.
*** خانم دکتر! شما به «مدیریت درمان» اشاره کردید که پزشک معالج فقط یکی از بخشهای آن را پوشش میدهد. برای تکمیل این حلقه چه توصیهای دارید؟
شاید وجود یک تیم درمان کمک خیلی خوبی باشد؛ سرگروه این تیم طبیعتا یک متخصص مغز و اعصاب خواهد بود، منتها در این گروه، روانپزشک، روانشناس، کاردرمان، حتی متخصص ورزش، مددکار اجتماعی و حتی کسانی دیگر. اگر بتوانیم یک تیم درمان داشته باشیم، قطعا مدیریت بهتری می توان داشت. اما قسمتی که مربوط به خود بیمار می شود، بیشتر همکاری و مطرح کردن جرییات مشکلاتش با تیم درمانی است. از طرفی، بیمار باید به پزشک اعتماد کند، همین به درمانش کمک می کند. در مورد بیمار اماس خوشبختانه معمولا با پزشکان رابطهی خوبی برقرار میکنند. شاید بهترین بیماران خود من، بیماران اماس هستند که بیشتر از سایر بیماران با هم صحبت میکنیم. بعضی وقتها به خاطر تراکم بیماران در مطبها فرصت بسیار کوتاه است، اما اگر یک تیم داشته باشیم، اینکه نیازهایی که در این بین وجود دارد با دیگر اعضای تیم در میان گذاشته شود، خیلی به بیمار کمک میشود. میتوانیم یک کلینیک چند تخصصی فراهم کنیم که کلینیک اماس باشد و افراد مختلف در آن دخیل باشند که فکر میکنم این بهترین راه حل است ولی تا آن زمان، حداقل این است که بیمارن با جزییات مشکلاتشان را منتقل کنند، اگر که یادشان می رود آنها را یادداشت کنند و به پزشک منتقل کنند و اگر پزشکشان پیشنهاد کرد که مثلا به روانپزشک یا روانشناس یا متخصص کلیه و مجاری ادرار مراجعه کنند، حرف پزشکشان را بپذیرند. میخواهم این را به بیماران عزیز بگویم که همهی ما دوست داریم که بهترین کار را برای شما بکنیم.
*** درمان به موقع اهمیت دارد، آیا افراد در ابتدای ابتلا به اماس به سرعت پی به آن می برند یا خیر؟
خوشبختانه در سالهای اخیر اطلاع جامعه دربارهی بیماری اماس خیلی بهتر شده و ما موارد کمی دارید که بیمار با تاخیر زیاد متوجه شده و پزشکانی که تخصصهای دیگری داشته اند ارجاع دیرهنگام داشتهاند، ولی سالها قبل این وارد خیلی بیشتر بود. خوشبختانه دسترسی به اینترنت بالا رفته، همینطور اطلاع رسانی از طریق تلویزیون و رسانهها تا حد خوبی کمک کرده که به موقع متوجه شوند. ولی اشکال دیگری هست، گاهی خود بیماران می گویند ما خودمان حدس می زدیم که اماس باشد ولی می خواستند انکار کنند، مثلا می گویند «یک بار چهار سال پیش چشممان کمی تار شد ولی دو سه هفته گذشت وخوب شد، بعد دوباره دست و پا کمی بی حس شد و گذشت و خوب شد، حدس می زدیم که یک چیزی باشد ولی جرات نکردیم که مراجعه کنیم». وقتی آدم از یک مشکلی خبر داشته باشد و به موقع مراجعه کند بسیار بهتر از این است که در درون خودش مخفی کند و وقتی مراجعه کند که تاخیری از نظر درمان پیش بیاید. لذا هر وقت مشکلی را احساس کردیم حتما به پزشک مراجعه کنیم؛ یا بررسی می شود و چیزی نیست که در این صورت خیالمان راحت می شود یا اگر مشکلی وجود داشت جلوی آن را می گیریم.
به هر حال اطلاع رسانی در این زمینه خیلی کمک می کند، اما آن هم باید به اندازه باشد وگرنه هر کسی که موقع خوب دستش در زیرش مانده باشد وقتی صبح بیدار می شود شاید فکر کند که ام اس دارد، ولی اطلاع رسانی صحیح می تواند کمک کننده باشد.
*** افراد تازه مبتلا شده، گاهی از ابتلا به ام اس خیلی وحشت میکنند؛ البته بخشی از ناراحتی حتی در مورد سرماخوردگی ساده هم طبیعی است. اما بفرمایید که چه چشم اندازی برای درمان ام اس وجود دارد؟
خوشبختانه اتفاقی که در کشور افتاده و هر چقدر زمان میگذرد شاهد شکوفایی بیشتر هستیم، پیشرفت در صنعت داروسازی کشور است و در مورد بیماری اماس شاید بشود گفت که در مورد هر گروه از دارو که در دنیا ساخته شده، نمونهی ایرانی آن را داریم، البته جز برخی موارد. ولی این خیلی خوشحال کننده است که در وضعیتی که در تحریم هستیم خوشبختانه این داروها از قبل تهیه شده و در اختیار بیماران است و از نظر میزان تاثیر و میزان عارضه، ما تفاوت خیلی بارزی پیدا نکردیم و بعضی جاها قاطعانه میتوانیم بگوییم همان دارو است. این خیلی نوید بخش و خوشحال کننده است. ضمن این که تنوع دارویی وجود دارد، لذا انتخاب دارو نسبت به سالهای قبل راحتتر است. پس میشود گفت که اگر بیماری را به موقع تشخیص بدهیم، می توانیم به میزان خوبی بیماری را کنترل کنیم. باز هم نکتهی خوشحال کننده این است که در سطح دنیا تحقیقات بسیار بسیار زیاد است؛ در زمینهی علت این بیماری و درمان آن. امیدواریم که علت اصلی و درمان قطعی پیدا شود. من همیشه به بیمارانم می گویم که اگر شما شرایط خود را خوب نگه دارید و با بیماری کنار بیایید، اگر زمانی درمان اصلی پیدا شود آن زمان برای شما مفید خواهد بود، ولی اگر با درمانگرتان خوب جلو نروید، و بگذارید که بیماری پیشرفته بشود، دیگر بر فرض هم که درمان قطعی پیدا شود، شاید دیگر فایدهای نداشته باشد، پس منطقی این است که اگر علایمی از بیماری را احساس میکنید، حتما مراجعه کنید و درمان را بپذیرید و اگر درمان قطعیتری پیدا شد، حتما پزشک معالج آن درمان را پیشنهاد خواهد کرد.
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد