2009/09/10, 10:06 PM
شناخت مزاجها روى هم رفته به قرار زير است :
1 - مزاج گرم ، مزاج سرد، مزاج تر، مزاج خشك ، كه اين چهار مزاج را مزاجهاى ساده و منفرد گويند.
2 - مزاجهاى ساده و مركب ، كه عبارتند از مزاج گرم و تر گرم و خشك ، سرد و تر و مزاج سرد و خشك .
3 - مزاج دموى يا (ريوى ) يا مزاج صفراوى يا (كبدى ) مزاج بلغمى يا (هاضمه اى ) مزاج سوداوى يا (عصبى ) اين چهار مزاج را مزاجهاى مادى گويند و يك مزاج معتدل نيز شناخته شده است كه با اين توصيف جمعا 13 مزاج وجود دارد.
مزاجهاى مادى مانند مزاجهاى ساده ، مركب هم مى باشند از اين رو مزاج بلغمى خونى و مزاج صفراوى عصبى مزاج خود به دو قسمت تقسيم مى شود، عصبى ضعيف و عصبى قوى . نيز گفته اند.
علائم مزاجها
مزاج صفراوى : شخصى كه مزاجش صفراوى باشد علائمى مثل گرمى و خشكى پوست ، زردى رنگ چهره يا زيتونى داشته و خون اينگونه افراد داراى املاح صفراوى است . نسوج بدن آنها آغشته از ترشحات كبدى است و داراى نسوجى سفت و سخت و لاغر و رشته هاى عضلانى آنها واضح و پيدا است استخوانهاى بدنشان برجسته و خطوط چهره اشان نمودار است ، تنفس و نبض آنها سريع ، خوابشان كوتاه و همراه با آشفتگى است حركات آنها سريع و تند و عجول در كارها و حسود و خشمگين در امور مى باشد.
علائم مزاجى بلغمى (لنفاوى )
صاحبان مزاج لنفاوى عموما داراى چربى زياد، پوستشان سرخ ، بدن آنها سرد و نرم ، عضلاتشان مثل اعمالشان عموما كند و افراد تنبلى هستند. خواب آنها سنگين و عميق و حركاتشان آهسته و آرام ، دستها و اندامشان مثل دست مرده ، كوشش و فعاليت آنها كم و با بى قيدى همراه است .
علائم مزاج دموى (پرخونى )
در اين اشخاص گردش خون خيلى تند و سريع ، پوست بدنشان سرخ و رنگين و گرم است ، مخاطهاى آنها قرمز (مثل چشمان و زبان ) عروق بدنشان باز و متسع نبض كامل و پر، اشتها فراوان خواب عميق و راحت حركاتشان وسيع ، دستها چاق و كف دستهايشان گرم است .
علائم مزاج سوداوى (عصبى )
همچنان كه گذشت اين مزاج به سوداوى قوى و سوداوى ضعيف تقسيم مى شود علائم سوداوى ضعيف عبارت است از كندى عكس العمل (به علت ضعف اعصاب ) و كندى كار قلب و ريه ، پريدگى رنگ چهره و افتادگى خطوط صورت ، غمگين و غصه دار بودن ، خودخور، متنفر و فرارى از كار و كوشش اما در نهاد افرادى ثابت قدم و پابرجا هستند.
علائم سوداوى قوى
تندى و با فشار عصبى يعنى عكس العمل شديد حركات سريع و خشن ، قلب و ريه تند و سريع چشمها درخشان براق ، فعاليت خيلى زياد و افرادى بى ثبات و قابل تحريك و خيالاتى و تحت سريع عوامل قرار مى گيرند و با خوابهاى ناراحت كننده و مهيج و مضطرب هم آغوشند.
دو گونه مزاج ديگر تشخيص داده شده است كه به نام مزاج رطب و يا تر و ديگرى مزاج يابس يا خشك ناميده مى شوند، در اينجا گرمى و سردى مزاج در كار نيست اينگونه مزاجها را سازج رطب يعنى ساده تر و سازج يابس يعنى ساده خشك گويند. براى آشنا شدن به اين دو مزاج بايستى به مثال زير توجه نمود :
اگر به دو شخص سالم كه هيچگونه ضايعات و اختلافى در اعضاى بدن خود نداشته و از نظر سن ، وزن ، قد و ساير مشخصات ظاهرى با هم يكسان بوده و تفاوتى نداشته باشند، ادرنالين به مقدار كم تزريق كنيم يا بخورانيم يكى از اين دو نفر ادرنالين را به خوبى تحمل كرده و ديگرى ممكن است به طپش قلب و ناراحتى مبتلا گردد، شخصى كه حساسيت نشان داده است داراى اعصاب حساس در مقابل ادرنالين است در صورتى كه دومى اين حساسيت را ندارد. حال اگر به همين دو نفر ازرين به مقدار كم تزريق كنيم يا بخورانيم يكى از آنها حساسيت نشان داده در صورتى كه ديگرى از ازرين در امان است . نمونه اين اشخاص در هر محيطى زياد ديده مى شود (مثل تفاوت ويار در خانمهاى آبستن ، همه آبستند اما در يكى يا چند نفر آنها ويار ديده مى شود).
حكماى قديم از جمله ابو على سينا، آنها را كه تحريك پذيرند، داراى مزاج رطب يا تر و دسته اى كه حساس نيستند داراى مزاجهاى يابس يا خشك مى دانند.
تقويت كننده ها
گرمى و سردى
چنانچه قبلا اشاره شده است هر دارو يا غذا و يا هر عاملى كه بتواند سوخت و ساز بدن را زياد كرده يعنى متابوليسم بازال را بالا برد آنرا گرم مى نامند.
گرمى بخش هاى جسم آدمى عبارتند از:
1- غذاهائى كه از لحاظ مقدار در حد اعتدال باشد.
2- حركات معتدل ، ورزش معتدل .
3- ماساژ اندامهاى بدن در حد اعتدال .
4- حركت و جنبش حتى اگر خارج از اعتدال باشد ولى نه در حد افراط و تفريط.
5- غذاها و خوراكيها و داروهاى گرم .
6- استحمام در حد اعتدال .
7- كارهاى شغلى كه با حركت و جنب و جوش تواءم باشد.
8- تماس بدن با گرم كننده هاى معتدل مثل هوا، ضماد، مرهم و غيره .
9- حالت خشم چه در حد اعتدال و چه در حال افراط.
10- غم و اندوه كه خيلى بيشتر از حد طاقت نباشد زيرا زياد شدن آن باعث سردى بدن است .
12- عفونت از انواعى كه گرمى غيرطبيعى به وجود آورد.
13- تراكم در سطح بدن كه موجب تجمع و توقف بخار مى شود.
14- (گشادى عروق ) كه در درون بدن موجب گسترش بخار(7) در بدن مى گردد.
سست كننده هاى بدن
آنچه باعث كم شدن متابوليسم بازال باشد يعنى بتواند كار غده تيروئيد را كمتر از معمول نمايد سردى ناميده مى شود.
سردى بخشها عبارتند از:
1- هر گونه جنبش و حركات شديد زيرا باعث كم شدن حرارت غريزى و تحليل رفتن آن مى گردد.
2- آرامش در حد افراط زيرا حرارت غريزى بر اثر افراط در آرامش خفه مى شود.
3- امساك در خوردن و نوشيدن .
4- غذا و داروهاى سرد، كم انرژى .
5- تخلخل (ديلاتسيون يا گشاد شدن عروق ) زياد در بدن كه در حرارت غريزى ايجاد آشفتگى مى نمايد.
6- برخورد به چيزهائى كه از كنش آنها سردى حاصل مى شود.
7- زياده روى در احتباس يعنى نگهداشتن مواد بيرونى راندنى از جسم كه بر اثر آن حرارت غريزى جمع و متوقف مى شود.
8- تخليه در حد افراط زيرا نيروى بدن به دنبال تخليه كم مى شود (مثل اسهال ).
9- اندوه زياد و ترس مفرط.
10- شادى بيش از حد.
11- شغلهائى كه سردى بخش هستند مثل كسانى كه در آب كار مى كنند.
رطوبت بخشها (زياد شدن مايعات بدن )
عوامل رطوبت بخش عبارتند از:
آرامش ، خواب ، مانده گارى موادى كه بايد تخليه شوند، صرف زياد مايعات ، پرخورى ، غذاى رطوبت بخش ، داروى رطوبت بخش ، تماس با مواد رطوبت زا به ويژه استحمام با شكم سير، تماس با سردى دهنده ها كه رطوبت را متوقف و جمع مى كند.
خشكى دهنده ها (زياد شدن املاح بدن )
عوامل زير باعث خشكى مزاج مى گردد.
جنبش ، شب زنده دارى زياد، تخليه زياد، زياده روى در نيروى جنسى ، كمى غذا و غذاى خشك داروهاى خشكى دهنده حركات زياد نفسانى از هر نوع بطور متوالى و به حد افراط، تماس با خشكى دهنده ها شستشو با آبهاى قابض ، سردى يخ زننده كه نمى گذارد غذا به اندام برسد تماس با هر چيز بسيار گرم زيرا تحليل رفتن بيش از حد مى دهد، شستشوى زياد بدن .
www.iranianuk.com