[nahid]

من هم نظرم اینه که بی خیال از کنار این موارد نگذرید.
این که بعضی دوستان میگن ما هم گاهی غرق در افکارمون میشیم و... با اون موردی که آدم نتونه کنترل و اختیار گردش چشمش رو داشته باشه و همراه با درد چشم و ... باشه تفاوت داره.
من هم دیدم کسانی رو که دچار چنین مشکلی میشن و با دارو کاملا رفع میشه.فقط باید نگران نبود و در عین حال جدی گرفت.چون اصلا ارزش نگرانی نداره ولی ارزش مراجعه به دکتر و رها شدن از این وضعیت رو داره. هر مشکلی راه حلی داره .امیدوارم که مشکل همه ما حل شه.

[عسل راد]

منم خیلی وقتا بی اینکه به چیز خاصی فکر کنم فقط نیستم یه جورایی تو افق محوم
دوستام بم میگن کجایی نیستی؟
حالا من

[مریییم]

برا منم خیلی پیش میاد
سرکلاس تو خیابون تو خونه
یبار که به چهره یکی از اقوام تو خیابون خیره شدم بعد باهاش سلام و احوال پرسی هم نکرده بودم
انقدر بدش اومد که الان منو میبینه بهم نگاه هم نمیکنه

[محمد2014]

برا منم خیلی پیش میاد
سرکلاس تو خیابون تو خونه
یبار که به چهره یکی از اقوام تو خیابون خیره شدم بعد باهاش سلام و احوال پرسی هم نکرده بودم
انقدر بدش اومد که الان منو میبینه بهم نگاه هم نمیکنه

این مواردی ک میگن برای همه انسانها پیش میاد ک بهش میگن فکرو خیال پس بیخود رو خودتون عیب نذارید

[mahdiye1989]

من شنیدم که کمبود ویتامین باعث این موضوع میشه
البته ربطشو نمیفهمم

[s.omid]

سلام سارا ، منم اینطور میشم علاوه بر اون خیلی هم کم حرف شدم جوری که همه نگران شدن و اعتراض میکنن.

[مینا غلام نژاد]

منم همیشه بعد از پالس تراپی اینجوری میشم خیلی کم حرف میشم وبه یک نقطه خیره میشم .
این جور مواقع دکترم به من قرص ضد افسردگی میده بعد از ی مدت خوب میشم.